با بهدست آمدن آدرس مقتول، کارآگاهان راهی محل شده و به تحقیق از خانواده حسام پرداختند. مادر حسام درباره مرگ او به پلیس گفت: «پسرم حدود یک سال قبل با دختری به نام فتانه ازدواج کرد، اوایل زندگی شان خوب بود اما بعد از مدتی بین آنها اختلافاتی بهوجود آمد و عروسم هر چند وقت یکبار قهر میکرد و به خانه پدرش میرفت. این قهر و آشتیها ادامه داشت تا اینکه اختلافات بین آنها بیشتر شد و خانواده عروسم به شهر ما آمدند و دخترشان را با خود بردند. آنها تهدید کردند حسام باید رفتارش را درست کند در غیر این صورت ضمن طلاق دخترشان، مهریهاش را هم تمام و کمال میگیرند. زن میانسال ادامه داد:« اما این تمام ماجرا نبود. بعد از قهر عروسم، حرفهای زیادی میشنیدیم. هر کسی که ما را میدید، یک حرف از زبان خانواده عروسم میگفت، تا اینکه حسام از این حرفها و شایعات به تنگ آمد و تصمیم گرفت به خانه فتانه برود و با آنها صحبت کند. او مقدار زیادی طلا داشت که میخواست آنها را بفروشد. طلاها را با خود برد که بعد از بازگشت از خانه فتانه به بازار برود و آنها را بفروشد. اما دیگر خبری از پسرم نشد، میدانم خانواده فتانه پسرم را به قتل رسانده و طلاها را سرقت کرده اند.»
اظهارات ساکنان روستا
بهدنبال اظهارات مادر مقتول، کارآگاهان راهی روستای محل زندگی فتانه شدند. طبق اظهارات مادر مقتول ، عاملان جنایت خانواده همسرش بودند، اما در نخستین اقدام کارآگاهان به بررسی اظهارات آنها پرداختند. در تحقیقات اولیه خانواده فتانه مدعی شدند هیچ درگیری بین آنها و دامادشان رخ نداده است. مادر فتانه به پلیس گفت: «با آنکه بین ما درگیری بود اما روزی که حسام به خانه ما آمد، اتفاق خاصی نیفتاد. آن روز حسام به همراه برادرش به خانه ما آمد. حسام عصبانی شد و سلاح همسرم را برداشت، اما همسرم از راه رسید و سلاح را از او گرفت. بعد هم بدون هیچ درگیری آنها خانه را ترک کردند اما فردای آن روز شنیدیم حسام به قتل رسیده است.»
از آنجا که بین صحبتهای مادر مقتول و خانواده همسرش تناقضاتی وجود داشت، کارآگاهان به تحقیقات میدانی پرداختند و اهالی محل نیز اظهارات خانواده فتانه را تائید کردند. آنها مدعی بودند دو مرد جوان برای درگیری به روستایشان آمده بودند اما با وساطت اهالی محل، درگیری رخ نداده و هیچ کسی آسیب ندیده است.
فرار مرد جوان
بررسیها نشان میداد خانواده مقتول با اظهارات دروغین قصد تغییر مسیر تحقیقات را دارند و این جنایت خانوادگی است. ماموران با گرفتن مجوز قضایی راهی خانه مقتول شدند تا با بررسیها، مدارک جدیدی بهدست آورند. ماموران با ورود به خانه متوجه شدند دختر خانواده بستهای را از پنجره به کوچه پرتاب کرد و مردی بسته را برداشت و پا به فرار گذاشت. از آنجا که این صحنه مشکوک به نظر میرسید، مرد جوان دستگیر و با بررسی بسته مشخص شد داخل آن مقدار زیادی طلاست.
از طرفی در بازرسی از خانه، لباسهای خونی پیدا شد. کشف طلا و پولها و لباسهای خونی در خانه پدری حسام، اظهارات دروغین و مدارک دیگری که توسط پلیس در این پرونده بهدست آمده بود، باعث شد کارآگاهان بار دیگر از خانواده حسام تحقیق کنند. آنها که چارهای جز حقیقت نمیدیدند، برادر حسام به نام حامد را عامل جنایت معرفی کردند. به این ترتیب حامد بازداشت شد و در تحقیقات به پلیس گفت: «با برادرم به خانه همسرش رفتیم و آنجا با وساطت اهالی محل و پدر فتانه، درگیری صورت نگرفت. ما با ماشین به خانه برمیگشتیم که حسام به پدرزنش زنگ زد و باهم دعوایشان شد و او فتانه را تهدید به قتل کرد. بعد از قطع تلفن از من خواست برگردم. من هم گفتم برنمیگردم اگر میخواستی دعوا کنی، همان موقع دعوا میکردی.»
مرد جوان ادامه داد: «در راه باهم بحثمان شد و من خودرو را کنار بزرگراه نگه داشتم و به حسام گفتم پیاده شود، ناگهان او چاقویی را که برای دعوا برداشته بود، از جیبش بیرون آورد. من هم سلاحی که او قبل از رفتن به خانه فتانه به من داده بود و زیر صندلی ماشینم جاسازی کرده بودم، بیرون آوردم و از ماشین پیاده شدم. به سمت او رفتم و باهم درگیر شدیم و او همانطور که داد و بیداد میکرد، مرا ترک کرد. من که خیلی عصبانی بودم و این اتفاقات فشار زیادی به من وارد کرده بود، گلولهای را به سمت او شلیک کردم. حسام روی زمین افتاد، به طرفش رفتم اما او فوت کرده بود. خیلی ترسیده بودم، قبل از آنکه کسی ما را در جاده ببیند، جسد را داخل خودرویم گذاشتم و در اولین جاده خاکی پیچیدم و جسد را در بیابان رها کردم. بعد به خانه آمدم و ماجرا را با خانوادهام در میان گذاشتم. آنها گفتند که در تحقیقات مدعی میشوند قتل توسط خانواده فتانه صورت گرفته تا تو به اتهام قتل بازداشت نشوی. از طرفی قرار شد بگویم او مقدار زیادی طلا با خودش برده که انگیزه جنایت را فراهم کنیم. روزی که شما برای بازرسی خانه آمدید، خواهرم طلاها را از پنجره به بیرون پرت کرد و برادر شوهرش که در بیرون از خانه منتظر ایستاده بود، آن را برداشت تا در بازرسی از خانه پیدا نکنید و راز این صحنهسازی لو نرود.
سرهنگ دالوند، رئیس پلیس آگاهی استان لرستان درباره این خبر میگوید: «با اعتراف متهم به جنایت، اسلحهای که با آن شلیک کرده بود کشف شد. متهم جوان درحالی که سعی داشت با تغییر مسیر تحقیقات افراد بیگناهی را به دام بیندازد با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.»
نگاه کارشناس
سدی در برابر خشم
حامد و حسام آخرین قربانیان خشم در جامعه نیستند. اگر یکی از آنها میتوانست خشم خود را کنترل کند، بیشک این جنایت تلخ رخ نمیداد. با ورق زدن صفحات نشریات حوادث، میتوان مثالهای زیادی در این ارتباط پیدا کرد؛ خشمیکه به دلیل جای پارک بهوجود میآید و با جنایت خاتمه مییابد، دعوای کودکان جنایت میآفریند چرا که مرد همسایه نتوانسته خشم خود را کنترل کند و هزاران مصداق دیگر از این موضوع قابل بحث است. اما براستی در چنین مواردی چه باید کرد؟ فروکش کردن خشم بیشک راهکارهایی دارد که با یادگیری آن خیلی از مشکلات روزانه ما حل میشود. از درگیری کوچک با همسرمان بر سر سرد بودن نان صبحانه تا قتل یک انسان به دلیل رانندگی نادرست. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، سراغ سرهنگ خلیل محمدی، رئیس مرکز مشاوره معاونت اجتماعی تهران بزرگ رفتیم. او در این رابطه میگوید: اولین اقدام در زمان عصبانیت، ترک محل است. وقتی عصبانی میشوید و میدانید ادامه بحث باعث درگیریهای بزرگتر میشود، محل را ترک کنید. شما بعد از چند دقیقه آرامتر میشوید و میتوانید درست تصمیم بگیرید. مدتی در خیابان راه بروید و به خودتان و فرد مقابلتان فرصت دهید تا فکر کند.
هرگز فراموش نکنید که نفسهای عمیق و شمارش اعداد به صورت وارونه، شما را در فروکش کردن خشمتان کمک میکند. شما میتوانید اعداد را به صورت 9، 8، 7، ... بشمارید و روی آنها تمرکز کنید تا کمیآرامتر شوید. یاد خدا و ارتباطات قوی معنوی بی شک یکی از بزرگترین راهکارهایی است که به شما در این شرایط بحرانی کمک میکند. وقتی عصبانیت به سراغتان میآید، دعا بخوانید و صلوات بفرستید. همیشه این سوال را از خودتان بپرسید «بعدش چه اتفاقی میافتد؟» آنوقت است که وقتی از روی عصبانیت به سمت قفل فرمان، چاقو، سلاح یا هر چیز خطرناک دیگر میروید، متوقف میشوید و ناخودآگاه ابزارها از دستتان میافتد. البته دورههای آموزشی خاصی نیز در این زمینه وجود دارد که با شرکت در این دورهها و یادگیری روشهایی میتوانید خشم خود را تا حدودی کنترل کنید. افرادی که سر هر موضوع کوچکی عصبانی میشوند، برای کنترل خشم خود میتوانند از مشاوران و پزشکان کمک بگیرند تا سطح آستانه تحمل خود را افزایش دهند.
هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد