در بروز رفتارهای خاص، عوامل متعددی دخیل هستند که شخصیت فرد فقط جزئی از آن است

وقتی ویژگی‌های شخصی بی‌اهمیت می‌شود

یک پرسش اساسی در حوزه روان‌شناسی به تفاوت‌های نسبی فردی و عوامل محیطی مربوط می‌شود و آن این که چقدر از رفتارهایمان ارادی است؛ یعنی تا چه حد ویژگی‌های شخصیتی خودمان موجب می‌شود کاری را انجام دهیم یا چقدر محیط اجتماعی ما را وادار می‌کند که رفتارهای خاصی بروز دهیم؟
کد خبر: ۷۴۲۹۷۹

اغلب ما تصور می‌کنیم اشخاص به دلایل شخصیت ذاتی خود آن‌گونه که نشان می‌دهند، هستند، اما باید گفت در بیشتر موارد در بروز رفتارهای خاص عوامل دیگری دخیل هستند و شخصیت فرد چندان اهمیتی ندارد، اما دانستن و شناخت این موضوع چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟

هنگام گفت‌وگو در مورد شخصیت ذاتی بسیاری از مواقع فردی مثلا می‌گوید: «نمی‌توانم کمکی بکنم. خب شخصیت من این‌طوری است.» در واقع نقش عوامل دیگر در تعیین رفتار را نادیده می‌گیرد. در این بخش به برخی از این عوامل در تعیین رفتار اشاره شده است:

قدرت محیط اجتماعی

در مباحث روان‌شناسی اجتماعی و تحقیقات انجام شده، محیط اجتماعی در تعیین رفتار افراد بسیار موثر دانسته شده است. در تحقیقی از تعدادی داوطلب خواسته شد از داوطلبانی دیگر سوال‌هایی پرسیده و در صورت دریافت پاسخ غلط به منظور تنبیه آنها، اندکی شوک الکتریکی وارد کنند و آنها نیز این کار را انجام دادند و معتقد بودند از طرف محقق چنین کاری از آنها خواسته شده است. در اینجا شخصیت افراد چندان به کار نیامده است.

قدرت نقش

در تحقیقی دیگر مشخص شد بجز شخصیت، داشتن نقشی قوی در جامعه تعیین‌کننده رفتار فرد است. مانند نقش قوی نگهبان در برابر زندانی. در اینجا نگهبان به دلیل نقشی که دارد، تهاجمی‌تر و تنبیه‌کننده‌تر رفتار می‌کند و ربطی هم به شخصیت ذاتی‌اش ندارد.

مهارت و توانایی

مهارت‌ها و توانایی‌ها هم ممکن است در نوع رفتارمان دخیل باشد؛ در حالی که برخی از ویژگی‌های شخصیتی ممکن است رفتار ما را تعیین کند، اما مهارت حرف اول را می‌زند. مانند این‌که برونگراها بیشتر نقش رهبری را به ‌عهده می‌گیرند، اما وقتی مهارت و توانایی ملاک عمل باشد، ارتباط برونگرایی و رهبری کاملا از میان برداشته می‌شود و توضیح می‌دهد چرا رهبران بزرگ گاهی درونگرا و برخی برونگرا هستند.

باور غلط

معمولا به دلیل باورهایی که از گذشته به ما رسیده و نسبت به آن تعصب داریم، هر نوع رفتاری را ناشی از شخصیت افراد می‌دانیم. او ذاتا تنبل است. او خیلی شاد و شنگول است و به همین خاطر است که همیشه جوک می‌گوید. درواقع ما هرگز عوامل دیگر را به حساب نمی‌آوریم.

چرا باید عوامل محیطی را در نظر گرفت؟

اول این‌که از شخصیت به عنوان دستاویزی برای تغییر ندادن رفتار نامناسب‌مان استفاده می‌کنیم؛ زیرا معتقدیم نمی‌توانیم شخصیت را تغییر دهیم. دوم، اگر اهمیت مهارت‌ها و توانایی‌ها را تشخیص دهیم می‌توانیم با تلاشی پیگیر الگوهای غلط رفتاری‌مان را تغییر دهیم. یاد می‌گیریم که گرچه خود شخصیت تا اندازه‌ای مهم است، اما مهارت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

سوم این‌که هنگام بررسی رفتار دیگران، موضوع شخصیت او را پیش نخواهیم کشید و عوامل محیطی و نقشی را که آن فرد دارد و روی رفتارش موثر است، مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها