معینی سال 1360 به تهران آمد و از آن زمان تا امروز همچنان به گویندگی، سردبیری و تهیهکنندگی برنامههای رادیویی و اجرای برنامههای تلویزیونی مشغول است. او نزد استادانی چون مرحوم حمید عاملی، فیروزه امیرمعز و امیر نوری شاگردی کرده و امروز از استادان رشته گویندگی و اجراست و دو کتاب در این زمینه تالیف کرده است.
این گوینده با سابقه و صاحب سبک در حوزه شعرخوانی و دکلمه آثار ادبی، در حال حاضر به عنوان سردبیر و تهیهکننده با شبکه رادیویی فرهنگ همکاری دارد و گاهی در تلویزیون برنامه اجرا میکند که از آخرین آنها میتوان به گویندگی در برنامه رادیو هفت، اجرای ویژه برنامه شبکه چهار برای عید سعید فطر و برنامهای با موضوع شعر و ادبیات فارسی در شبکه خبر اشاره کرد.معینی متولد 1335 در اصفهان است و در رشته تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی در دانشگاه صدا و سیما تحصیل کرده است. او که ارزیابی برخی برنامههای تلویزیونی را نیز به عهده دارد، همواره اجرای برنامههای ادبی، معارفی و فرهنگی را به عهده داشته است که از موفقترین آنها میتوان به «آواز پر جبرئیل» در شبکه رادیویی فرهنگ اشاره کرد که جوایزی برای او به همراه داشت.
آقای معینی همه اصفهانیها لهجه دارند، چرا شما ندارید؟
هر گویندهای اهل هر جایی که باشد، وقتی گویندگی میکند باید فارسی معیار بدون لهجه حرف بزند. البته این قاعده درباره گویندگانی صدق میکند که در شبکههای سراسری فعالیت میکنند. گویندگان شبکههای استانی باید فارسی معیار اما با لهجه خودشان حرف بزنند. گوینده رسانه ملی که در شبکههای سراسری فعالیت دارد، باید در رسانه بدون لهجه حرف بزند، اما میتواند در شرایط عادی و در زندگی واقعی خودش باشد؛ با همان هویت، لهجه و شخصیت واقعی. او وقتی پشت میکروفن یا مقابل دوربین قرار میگیرد دیگر گوینده رسانه ملی است و باید فارسی معیار را بدون لهجه ادا کند و این شدنی است.
تا به حال کسی از اجرای شما متوجه شده اصفهانی هستید؟
هیچ کس با شنیدن اجرای من در رادیو یا تلویزیون نفهمیده که من اصفهانی هستم. به عبارتی تا امروز لهجهام در اجرا لو نرفته است.
لهجه اصفهانی داشتید و آن را برطرف کردید یا اصلا لهجه نداشتید؟
من لهجه داشتهام و همچنان هم لهجه دارم، اما وقتی گویندگی میکنم لهجه ندارم.
چطور توانستهاید این کار را بکنید؟
کار سختی نیست بخصوص در مورد لهجه اصفهانی که یک زبان نیست بلکه گویشی آهنگین است و براحتی میتوان این آهنگ را به کلام داد یا از آن برداشت.
خیلیها حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند بدون لهجه حرف بزنند. شما این کار را به کمک آموزشهای بیان و گویندگی انجام دادهاید؟
نه این یک توانایی فردی است. عدهای میتوانند و عدهای هم نمیتوانند.
اجرای برنامههای شاعرانه و ادبی را به خاطر جنس صدایتان انتخاب کردهاید یا علاقه به این حوزهها باعث شد اجرای چنین برنامههایی را بپذیرید؟
علاقه شخصی هم در این زمینه دخیل بوده است. به نظرم گوینده باید در یک زمینه متخصص باشد و در عین حال بتواند از پس اجرای برنامههای حوزههای دیگر هم بر بیاید. معمولا گویندگان خوب رادیو و تلویزیون همین ویژگی را دارند. آنها میتوانند برنامههای یک حوزه را خیلی خوب اجرا کنند و برنامههای دیگر حوزهها را در حد متوسط ارائه کنند. این مهمترین ویژگی یک گوینده خوب است و از او همین انتظار میرود.
اگر از شما بخواهند برنامهای بجز موضوعات نامبرده را اجرا کنید، میپذیرید یا فقط در صورتی که ضرورت ایجاب کند این کار را میکنید؟
نه نمیپذیرم. مثلا من برنامه طنز اجرا نمیکنم. اجرای شوهای تلویزیونی یا برنامههای ورزشی را نمیپذیرم ولی برنامههای اجتماعی و فرهنگی را قبول میکنم و حتی اجرای خبر را.
چرا؟
چون احساس میکنم در برنامههای ورزشی، طنز یا شوهای تلویزیونی نمیتوانم گویندگی و اجرایی عالی داشته باشم. من سعی میکنم اجرای برنامههایی را بپذیرم که توانایی اجرای آن را در حد عالی داشته باشم. اگر قرار باشد فقط یک برنامه را اجرا کنم، آن را نمیپذیرم چون این برایم مطلوب نیست.
این پرهیزگاری را همیشه در بین مجریان رادیو و تلویزیون و بخصوص جوانترها نمیبینیم و برخی از آنها در انواع برنامههای تلویزیونی دیده میشوند!
بله متاسفانه. معتقدم این کار به وجه حرفهای آنها لطمه میزند.
شاید مشکلات مالی باعث میشود این کار را بکنند. شما در کنار گویندگی، نویسندگی میکنید، تهیهکننده هستید، شعر، خوشنویسی و تدریس هم جزو برنامههای شماست، اما همه مجریان تلویزیون این شرایط را ندارند.
حتی به لحاظ مالی هم اجرای همه نوع برنامه منطقی نیست. گویندگی و اجرا در انواع برنامهها با موضوعات مختلف باعث میشود به کار گوینده یا مجری لطمه بخورد. وقتی یک مجری برنامهای اجرا میکند که در آن زمینه خیلی تخصص ندارد و در هر برنامهای دیده میشود، جایگاهش تنزل پیدا میکند و حتی در زمینهای که توانایی دارد هم موقعیتهای تازه را از دست میدهد چون دیگر طالب ندارد. معتقدم بهتر است ما مجریان و گویندگان، برنامههایی را انتخاب کنیم که میتوانیم آن را بهتر از هر کار دیگری انجام بدهیم. به این ترتیب خواهان بیشتری خواهیم داشت و موفقتر خواهیم بود.من خیلی موافق نیستم که حتی برای دیده شدن در هر برنامهای که پیشنهاد شد حضور داشته باشیم. یک اجرای خوب در یک برنامه متناسب با تخصص و سبک و سیاق کارمان به اندازه کافی به دیده شدن کمک میکند و برای مجری اعتبار به همراه خواهد داشت. به نظرم نه درآمد بیشتر و نه دیده شدن هیچ کدام نمیتواند دلیل خوبی برای اجرای هر نوع برنامه باشد. این تلقی اشتباه است.
هم جنس صدا باید به شاخهای که گوینده برای اجرا انتخاب میکند نزدیک باشد و هم علاقه و استعداد گوینده که بتواند در شاخه مورد نظر تخصص پیدا کند. در این شرایط اولویت کدام است مثلا اگر جنس صدای شما برای برنامه ورزشی یا مستند مناسب بود چه میکردید؟
همان برنامههای مستند و ورزشی را اجرا میکردم. گوینده باید ذهن خلاق داشته باشد و از دانش زبانی و ادبی لازم برخوردار باشد، چون او یک پیامرسان است و باید اطلاعات وسیع عمومی داشته و به روز باشد. وقتی کسی به این مرتبه رسیده باشد، میتواند انتخاب کند که در چه شاخهای برنامه اجرا کند.
معتقدید جنس صدای گوینده تعیینکننده است و نسبت به علاقه او در اولویت قرار دارد؟
جنس صدا تعیینکننده است، اما نه خیلی. بیشتر از جنس صدا، حالت و نوع اجرا اهمیت دارد. حس، لحن و بیان، سرعت و ضرباهنگ اجرا از جنس آن اهمیت بیشتری دارد و این ویژگیها چیزی است که با علاقه افراد تناسب دارد.
این روزها که سبک زندگی مردم تغییر کرده ارتباط آنها با برنامههای ادبی، شاعرانه و معارفی چطور است؟
مخاطب هر زمانی نیازهای خاص خودش را دارد و رسانه باید بتواند نیازهای روز مخاطب را در نظر بگیرد. حق با شماست. مخاطب امروز تغییر کرده اما ادبیات و معارف همیشه و در هر دورهای حرفهای تازه برای گفتن دارند. ادبیات و بخصوص ادبیات فارسی همیشه طرفدار داشته و مردم ما هنوز شعرخوانی را دوست دارند، شعرخوانی بخصوص شعر معاصر جایگاه خودش را دارد و عامه مردم هم بسیار به آنها گرایش دارند، بخصوص وقتی سلیس، روان و دلپذیر اجرا شود.
رادیو را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون؟
هر دو. هر کدام از این رسانهها جایگاه و کارکرد خاص خودشان را دارند. رادیو به عنوان یک رسانه سمعی، قدیمی و در دسترس و تلویزیون رسانهای مدرنتر و جذابتر است که هر کدام تاثیر خاص خودشان را دارند. هر دو اهمیت خودش را دارند و هر دو را به یک اندازه دوست دارم.
کتابی که نوشته بودید، منتشر شد؟
کتابی به سفارش اداره کل پژوهشهای رادیو نوشتهام به نام «گویندگی و تربیت صدا» که منتشر شد و به چاپ دوم هم رسید و گویندههای سازمان حتی در مراکز استانها توانستند به آن دسترسی داشته باشند. کتاب دیگری را بتازگی تمام کردم که زیر چاپ است. این کتاب که انتشارات سروش منتشر میکند «گویندگی؛ هنر بیان» نام دارد.
کتاب دوم هم برای مخاطبانی نوشته شده که به حرفه گویندگی مشغول هستند؟
کتاب جدید برای علاقهمندان به گویندگی نوشته شده است؛ یعنی کسانی که میخواهند در آینده گوینده شوند. کسانی که گویندگی دوست دارند این کتاب میتواند برای آنها راهنمای خوبی باشد.
شما کلاسهای گویندگی و اجرا هم دارید و من شنیدهام استقبال خوبی هم از این کلاسها میشود.
بله در چند آموزشگاه کلاسهایی برگزار میکنم که به صورت کارگاهی با موضوعات مختلف برگزار میشود. کارگاههای بیان، سخن، اجرا، استرس و آموزش عملی گویندگی و مجریگری. در این کلاسها شعرخوانی، سخنگویی و مهار اضطراب را هم آموزش میدهم.
سوالم این است که چند درصد از این شاگردان میتوانند در آینده گوینده شوند و به صورت حرفهای در این زمینه فعالیت کنند؟
رسانه ملی ما تقریبا از این بابت تکمیل است و آن طور که از ظاهر امر پیداست، فعلا به مجری و گوینده جدید نیازی ندارد، اما از آنجا که دنیای فردا دنیای رسانههاست و هر روز رسانهها رشد میکنند، شبکههای مختلف ایجاد میشود و تولید برنامه بیشتری خواهیم داشت، در آینده نزدیک به آنها احتیاج هست. کسانی که امروز آموزش میبینند قرار نیست همین فردا گوینده بشوند. آنها آمادگی گویندگی را دارند و هر زمانی که نیاز باشد میتوان از تخصص آنها استفاده کرد.
مهمترین انتقادی که ممکن است به برخی گویندگان داشته باشید، چیست؟
ادبیات، هنر کلمات است و گویندگی، صدای کلمات. گوینده نباید ادای زبان شاعرانه را دربیاورد بویژه وقتی ساده و بداهه حرف میزند.
آذر مهاجر / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: