پاییز آمده تا درختان را از کسوت کهنه عریان کند و برگهای زرد و سرخ و البته قهوهای را خرامان خرامان زیر پای عابران چونان فرش بگسترد. باران پاییزی میبارد و هوا را نمناک و زمین را غمناک میکند و زمزمه گوشنواز بادها در گوش آدمیان یادآور فلان و بهمان میگردد...
این بود بخشی از انشای من درباره اینکه فصل پاییز را توصیف کنید.
من البته درست نمیدانم مسبب جوگیری پاییزی شایع، شاعران رمانتیک بودهاند یا معلمان انشا. اما انشاءالله خداوند از باعث و بانی این ابتذال فراگیر نگذرد. آنها چطور به خودشان اجازه داده بودند پاییز را، این فصل سودا را، اینگونه زیبا و روحانگیز برای ما تصویر و توصیف کنند؟ پاییز را، این فصل ضد گیاه و ضد حیوان و ضدانسان را. این برهه نفرتانگیز را که میآید و هزار درد و مرض هم با خودش به ارمغان میآورد. از خارش روح و اگزمای دل و ترک عواطف و ورم خاطرات و تب احساسات و افسردگی طبع و انسداد مجراهای معنا گرفته تا انواع و اقسام عفونتهای روحی چرکآلود؛ که به خاطر آوردن خاطرات عشقهای شکستخورده تنها یکی از آنهاست. برای آوردن همان ماجراهایی که قرار بود بهار و تابستانی شیرین و رویایی برایمان بسازند یا برای دست و پا چلفتی و بیجنبهبودنمان، حالا به نوستالژیهای بیخود و بیجهتی تبدیل شدهاند که با پاییز به ما هجوم میآورند. حال پاییزی، نتیجه رفتار غلط ما با هوای تابستانی است. سودای پاییز، نتیجه صفرای تابستان است و خاطرات فاسد پاییزی، مثل اخلاط فاسد پاییزی، که نتیجه زیادهروی یا کمکاریهای تابستانی ما هستند.
در پاییز خونسازی تقریباً تعطیل میشود. خون که نباشد، جان تحلیل میرود و حال رقیق میشود و برای جبران رقت حال، ناخواسته درصد معتنابهی از گذشته و گاه آینده با آن مخلوط میشود. آه و نالههای عشاق شکستخورده نتیجه مستقیم کمکاری بدن در فرآیند خونسازی است.
حکمای قدیم، عمل استفراغ را در ابتدای پاییز توصیه میکرده و میگفتهاند: بریز بیرون آقا و البته خانم. بریز بیرون اخلاط و خاطرات بیخود و بیجهت را. نشد که نشد. زندگی که تمام نشده. واقعا آیا بهتر نیست بهجای قدم زدن روی برگهای خشک پاییزی و میدان دادن به لذتهای سادومازوخیستی از صدای خشخش برگها، یک گوشه خلوت پیدا کنیم و همین کاری را که گفتهاند، بکنیم؟
البته این را هم بگویم که توصیه حکمای قدیم تنها ابتدای پاییز کاربرد داشته است. پاییز مستقر که شد، دیگر اخلاط و خاطرات فاسد جاگیر میشوند و مبادرت به دفع آنها، تنها به جابهجایی و تحریک و فعالیت بیشترشان منجر میشود. لذا اگر اول پاییز به نسخه حکما عمل نکردید و پاییز در جانتان نشست، دیگر نکنید. نه اینکه دست روی دست بگذارید؛ نه. غذای شکمپرکن نخورید، دلتان را در جای گرم و دور از دسترس خاطرات نگه دارید، خودتان را بپوشانید، در جای گرم بخوابید و با آب گرم استحمام کنید و از مصرف ادویهجات تند و ترشیجات و سرخکردنیها و چیپس و پفک و البته استعمال دخانیات خودداری کنید. از خوردن انار و سیب و به و هویج و موز و انگور و مویز و خرما و انجیر و عسل و مرباهای طبیعی و آشهای ساده هم غافل نشوید.
و البته اختیار با شماست. اگر میخواهید با تمام این اوصاف، «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است» و باد خنک هم لابد از جانب خوارزم وزان است و میچمد در آن پادشاه فصلها پاییز و ... میل خودتان است.
امید مهدینژاد / چمدان ( ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد