برزو ارجمند از آن دست بازیگرانی است که به رغم نمک و با مزگی های موجود در شخصیت و جنس بازی اش، بارها در آثار جدی نیز ایفای نقش کرده است.
کد خبر: ۷۳۰۷۵۷
برزو ارجمند؛ هم روحانی، هم پلیس!

حضور او در اکثر کارهای محمدحسین لطیفی با یک نقش جدی همراه بوده است. بازیگر سریال «صاحبدلان» و «نردبامی به آسمان» و... که این روزها با گروه تئاتر سایه یک نمایش روی صحنه دارد، به خاطر بازی در دو سریال «معراجی ها» (مسعود ده نمکی) و «زخم» (مسعود آب پرور) مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از سروان شکیبا و حاج آقا حسینی با لهجه شیرین مشهدی اش بگوید.

برزو که اخیراً بازی در فیلم سینمایی وحید جلیلوند را به پایان رسانده، به نکات جالبی در خصوص آخرین تجارب بازیگری اش برای تلویزیون اشاره کرده است:

حسابی متنوع؛ هم روحانی، هم پلیس !


این روزها مشغول بازی در نمایش رضا حداد هستی؟

بله ما این کار را که اولین نمایش گروه سایه است دوازده سال پیش هم اجرا کرده بودیم. خیلی دوستش داریم برای همه اعضای گروه یک نوستالژی خاص دارد. استقبال خوبی از کار شده و ما تا آخرین روز اجرا، هر شب دو اجرا خواهیم داشت. تا دوم آبان ماه کار اجرا خواهد شد.

گویا در برنامه داری سالی یکی دو بار با یک نمایش روی صحنه باشی؟

بله به خصوص اگر با گروه خودم، تئاتر سایه این اتفاق بیفتد که برایم خیلی عالی است.

تو از یک خانواده تئاتری هستی، بازگشت هر ازگاهی به تئاتر چه حس و حالی به تو می دهد؟

من فقط یک جمله می گویم. به نظرم یک بازیگر روی صحنه تئاتر خیلی درست تر نفس می کشد و کیف می کند. برای من تئاتر این تعریف را دارد. خیلی خوشحالم که گروهی داریم که می توانیم هر از چندگاهی نمایشی را روی صحنه ببریم. دوستان خوبی هستیم و برای ما تئاتر مهم است.

گروه تئاتر سایه برای آینده هم برنامه ای دارد؟

برنامه که زیاد داریم، ولی کی انجام شود مشخص نیست.

برنامه این روزهایت به جز تئاتر چیست؟

من سریال آقای آب پرور را به تازگی تمام کردم. الان هم چند تا فیلمنامه در دست دارم، می خوانم ببینم کدامیک را بیشتر به تفاهم می رسیم و خودم هم دوست داشته باشم تا جدی تر پای صحبت بنشینم.

و امّا «زخم» مسعود آب پرور...

در خدمتم...

تو اولین بار است که در هیبت پلیس در تلویزیون ظاهر می شوی؟

بله دقیقاً...

پس یک ریسک دو طرفه اتفاق افتاده؟

دو تا نکته در مورد سریال «زخم» وجود دارد. اولاً اینکه مسعود آب پرور زمانی که دانشجو بودم، استاد من بود و من خیلی دوست داشتم یک روز با او کار کنم. در این سالها واقعاً شرایط فراهم نشد. مسئله بعدی اینکه من با دفتر آقای علی اکبری خیلی کار انجام دادم و اصولاً این دفتر را دوست دارم. به نظرم دفتر پاک و مطهری است و همه چیز سر جای خودش دیده می شود.

وقتی فهمیدم چه کسانی پشت دوربین این سریال هستند، خیلی ماجرا برایم جدی تر و جالب تر شد. ما اینجا با یک گروه کاملاً حرفه ای کار کردیم، پشت صحنه ای بی نظیر که از همکاری با آنها بسیار لذت بردم. از انتخاب سریال «زخم» بسیار راضی ام. اولاً نقشی که کار کردم را تا به حال تجربه نکرده بودم، ثانیاً با کارگردانی کار کردم که خیلی دوستش دارم.

شخصیت سروان شکیبا با چه ویژگی هایی تعریف شد و تو به عنوان بازیگر برای متفاوت نشان دادن کاراکتر پلیس نسبت به پلیس های مرسوم تلویزیونی چه کردی؟

شخصیت در فیلمنامه خیلی نقص داشت. چه به لحاظ پسینه و چه به لحاظ پیشینه، خیلی جای کار داشت. امّا با صحبت هایی که در خدمت آقای آب پرور داشتیم و با اضافه کردن چند فاکتور کم کم نقش خودش را نشان داد تا من امروز بتوانم به آن استناد کنم و بگویم یکی از تجارب موفقم را در این سریال رقم زدم.

سریال «زخم» با جنس و جمال دیگر ساخته های آب پرور در ژانر پلیس به شدت متفاوت است؛ طوریکه خیلی ها اعتقاد دارند او کارگردان اثری در حد و توان سریال هایی نظیر «هوش سیاه» است. در این خصوص به عنوان بازیگر ارتباط لازم را در طول کار برقرار کردی؟ (این هراس را نداشتی که آن چه مدنظر است اتفاق نیفتد؟)

نه واقعاً نه، من به مسعود آب پرور اعتماد زیادی دارم. اگر به کارنامه او دقت کنی از زمان کلیپ سازی تا امروز که در سینما و تلویزیون فیلمسازی می کند، متوجه می شوی آقای آب پرور از یک استانداردی نزول نمی کند و همیشه در حال پیشرفت است. در این سریال هم به نظرم این اتفاق رخ داده، شاهد ماجرا هم مردمی هستند که واقعاً سریال را دوست دارند، کار دیده شده و من خیلی خوشحال ام از این اتفاق...

حسابی متنوع؛ هم روحانی، هم پلیس !


گریم این جناب سروان (شکیبا) پیشنهاد خودت بود یا اینکه نیاز کاراکتر بود که پخته تر از برزو ارجمند به نظر برسد؟

قبل از اینکه بروم سر کار آقای آب پرور، سر کار وحید جلیلوند بودم...

سینمایی «چهارشنبه 19 اردیبهشت»...

بله، چند روزی کار من آنجا و اینجا با هم تداخل داشت. نوید فرح مرزی عزیزم یک جورایی دستش در گریم من بسته بود، امّا با توجه به شرایط موجود و راکوردی که من داشتم بهترین انتخاب را کرد. من از طرح گریم و مجریان گریم در این سریال خیلی راضی ام و از آنها تشکر می کنم. به نظرم گریم در این سریال خیلی درست روی صورتم نشسته است.

در دو سریال در حال پخش ـ که البته «معراجی ها» اخیراً به پایان رسید ـ ، ایفاگر کاراکترهایی هستی که با توجه به حرفه و جایگاه اجتماعی شان دارای چارچوب مشخصی هستند و دست بازیگر برای طراحی آن خیلی باز نیست. چه کردی که به خصوص در قالب پلیس (سروان شکیبا) با نمونه های موجود فاصله بگیری و به کلیشه های مرسوم نزدیک نشوی؟

هم در سریال «معراجی ها» و هم در سریال «زخم» تمام تلاش من و تیم سازنده این بوده که هر دو کاراکتر به نمونه های شبیه نزدیک نشوند. فکر می کنم در سریال «زخم» این اتفاق خیلی خوب اتفاق افتاده است. به طور مثال در مورد این پلیس یکسری خود درگیری برای پلیس گذاشتیم که من نمونه اش را خیلی کم دیده ام. در مورد کار آقای ده نمکی هم من ایفاگر شخصیت روحانی بودم که از جنس خود مردم است و هرگز خودش را تافته جدا بافته نمی داند و نیست. وقتی من یک نقش را انتخاب می کنم اولین کاری که انجام می دهم این است که یکسری وجوهاتمان را با یکدیگر ترکیب می کنم؛ خودم و شخصیت را.

به همین دلیل نمک و بامزگی های برزو را می توان در حاج آقا حسینی هم پیدا کرد.

البته همه این ها زیر نظر کارگردان اتفاق می افتد. به هر حال برای قابل باور و منطقی در آمدن هر نقش نیاز است بازیگر روی آن کار کند و من هم تمام تلاشم را در این مسیر به خرج دادم.

این دومین باری است که بعد از «قهوه تلخ»، از لهجه مشهدی ات در کار بازیگری استفاده می کنی؟ این پیشنهاد خودت بود یا فیلمنامه و کارگردان...

ـپیشنهاد خودم بود. در سریال «قهوه تلخ» هم سعی کردم مشهدی صحبت کنم. امّا فرق آن کار با سریال «معراجی ها» در این بود که من در سریال «قهوه تلخ» تنها آهنگ لهجه را ادا می کنم، امّا در سریال «معراجی ها» خود لهجه را به شکل تمام و کمال دارم. یعنی در سریال «قهوه تلخ» کلمات مشهدی آنچنانی استفاده نمی کردم، امّا در سریال «معراجی ها» کلمات مشهدی را شما زیاد می شنوید!

برگردیم سراغ «زخم»، برای نمایش وجوه مختلف یک حرفه مثل شغل خاص پلیس، نیاز است ما از محل کار او خارج شویم و به محل زندگی او به خصوص در برخورد با اعضای خانواده اش هم سرکی بکشیم، این اتفاق رخ می دهد؟

نمی خواهم زود راجع به این مسئله صحبت کنم، چرا که ابتدا باید تماشاگر آن را ببیند. امّا بله ما وارد زندگی این جناب سروان هم می شویم. خود مسعود آب پرور دوست داشت بیشتر و پررنگ تر ما به این وجه بپردازیم، امّا فضای سریال این اجازه را نمی داد. با این حال ما وارد زندگی شخصی سروان شکیبا خواهیم شد.

برویم سراغ کارگردانی سریال «زخم»؛ آب پرور در سریال «هوش سیاه» نشان داده به شدت ژانر پلیس را به خصوص در بحث ریتم و دکوپاژ می شناسد. به عنوان بازیگر او را در این سریال چگونه دیدی؟

مسعود آب پرور چه در سریال «هوش سیاه»، چه در سریال «زخم» و چه در دیگر کارهایش نشان داده، اصولاً کارگردانی است که می داند چه می خواهد. او تکلیف خودش را با کارش می داند و خوب می داند چه کار می‌کند. این اتفاق بسیار بزرگی است که کارگردان بداند چه می خواهد. در این شرایط سطح توقع تو از کارگردانت بالا می رود.

من سر پنج کار با آقای لطیفی و با آقای بهرامیان این احساس را داشتم و البته سرکار کلی کارگردان هم بودم که این حس را نداشتم. کارگردان از آن دست کارگردانانی است که تو به عنوان یک بازیگر خیلی راحت می توانی خودت را به او بسپاری و ایده ها و نظراتش را به درستی اجرا کنی. این برای بازیگر یک نعمت است. من از کار با مسعود آب پرور راضی و امیدوارم این همکاری مجدد تکرار شود.

و اما سریال «معراجی ها»، گویا ابتدا برای نقش دیگری به این سریال دعوت شدی؟

بله و من عذرخواهی کردم و نرفتم.

کدام نقش؟

اجازه دهید نگویم.

استاد دانشگاه؟

(می خندد) اجازه دهید.

خب چطور با نقش روحانی به پروژه پیوستی؟

شهرام زمانی با من تماس گرفت و من رفتم. آقای ده نمکی و آقای رضوی نکته ای را اشاره کردند که برای من بسیار مهم بود. گفتند ما می خواهیم فیلم سینمایی را تنها از فلاش بک ها در بیاوریم و در کل نسخه سینمایی در گذشته اتفاق می افتد. این نقش برای ما در فیلم سینمایی بسیار مهم است. من دوست داشتم نقش یک روحانی را در کارنامه ام داشته باشم.

به خصوص در سینما؟

بله، دقیقاً... قبول کردم و بازخورد خوبی دیدم. من وقتی در سینما با همکارانم (جشنواره فیلم فجر) فیلم را دیدم، خیلی خوشحال شدم چون نظرات دلگرم کننده ای شنیدم. بازخوردها خیلی خوب بود. اگرچه سرعت یک جاهایی از کیفیت کار ما زده است. آن فاجعه و کشته شدن تعدادی از همکاران واقعاً دل و دماغ کار کردن را از ما گرفت.

باور کنید به خاطر این بچه ها ما تلاش کردیم کار به جشنواره برسد. اگر آن شرایط خاص نبود شاید «معراجی ها» پس از آن انفجار می خوابید. از سوی دیگر محمود رضوی همشهری من در سینما اصولاً یک آدم ویژه است. این را تو می توانی از ژانر کارهایش بفهمی، از «درباره الی» تا «معراجی ها»، من یک برادری خالصانه در رفتار او دیدم که دوست داشتم به او جواب منفی ندهم.

باور کنید هماهنگ کردن حضور من سر «معراجی ها» و کار دیگری که همزمان داشتم، خیلی سخت بود ولی دوست نداشتم به محمود رضوی «نه» بگویم. متأسفانه من هر شب سر صحنه هستم و موفق نمی شوم خودم سریال را دنبال کنم. تنها چیزی که می توانم ببینم، ری اکشن مردم در کوچه و بازار است که نشان از آن دارد سریال «معراجی ها» مورد اقبال مردم قرار گرفته است. جالب است بدانید بعد از جشنواره تا به امروز نقش شش روحانی به من در چند کار مختلف پیشنهاد شده که همه را رد کردم.

حسابی متنوع؛ هم روحانی، هم پلیس !

/Media/Image/1393/04/21/635407333039786083.jpg
در قبول ایفای شخصیت روحانی دو دل نبودید؟ به هرحال برخی از نقش ها حرکت روی لبه تیغ است، قبول دارید؟

بله، قبول دارم و باید بگویم قبول نقش روحانی خیلی سخت بود. انتخاب سختی بود؟

مشورت کردید؟

بله با خیلی ها، یک عده گفتند برو و یک عده نظر منفی داشتند. به هرحال قبول کردم. من با دوستان خوبی در سریال «معراجی ها» همبازی بودم و این برایم خیلی عالی بود. امیرحسین رسائل یکی از همکاران شماست که دوست من هم هست. او خیلی راحت و بی تعارف مرا نقد می‌کند. او با رفتنم سر این کار کمی مشکل داشت، ولی پس از پخش کار برایم پیام تبریک فرستاد. آنجا بود که فهمیدم کارم بد از آب درنیامده است.

روحانی سریال «معراجی ها» هم مثل دیگر شخصیت ها برای بازی و دیالوگ گفتن (بداهه) دستش باز بود؟

من اصولاً هر کاری که بخواهم انجام دهم، در تمرین طراحی اش می کنم. اگر مورد تأیید کارگردان بود جلوی دوربین هم اجرا می کنم. اصلاً از آن دست بازیگرانی نیستم که جلوی دوربین یک دفعه یک کار اضافه انجام دهم، مگر خیلی کوچک، سر تمرین تأثیر کارگردان را می گیرم سپس جلوی دوربین آن را انجام می دهم.

شخصیت های مختلف روحانی، در تلویزیون و سینمای ما توسط بازیگران بزرگ این مملکت ایفا شده است و شما کار سختی داشتید برای اینکه حاج آقا حسینی شباهتی به آنها پیدا نکند...

بله خیلی زیاد. من مهم ترین کاری که برای حاج آقا حسینی انجام دادم، این بود که نشان دادم او از خود مردم است فقط پیشه اش روحانی است همین!

ضمن اینکه با گذشت زمان به روز شده...

دقیقاً... مثل من و شما فقط پیشه اش روحانی است. سعی نکردم او را متمایز از آدم های اطرافش نشانش دهم. من در مشهد روحانی های زیادی را دیده ام که شبیه خود ما زندگی می کردند فقط لباس روحانیت داشتند. من حاج آقا حسینی را از آن قشر دیدم.

پس ما به ازای بیرونی هم برای نمایش حاج آقا حسینی داشتید؟

بله، چند نفر مدنظرم بودند، فقط نگویید اسم ببر! (می خندد)

در پایان اگر حرفی مانده...

ممنون از شما (بانی فیلم/ مجتبی احمدی)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها