میزگردی درباره رادیو هفت در گفتگو با منصور ضابطیان، محمد بحرانی و امیرعلی نبویان

ضابطیان: تلویزیون مخالفتی با مجری‌های خوش تیپ ندارد

منصور ضابطیان و تیم اجرایی اش نزدیک به پنج سال (چهار سال و نیم) می شود که برنامه پر بیننده رادیو هفت را به راه انداخته اند. برنامه ای که مخاطبانش، مرز و خط نمی شناسند.
کد خبر: ۷۲۷۳۱۱
ضابطیان: تلویزیون مخالفتی با مجری‌های خوش تیپ ندارد

بهانه های زیادی برای گفت و گو کردن با بچه های رادیو هفت وجود دارد؛ از خلاقیت بی اندازه پنجشنبه شب ها در برنامه بگیرید تا ویژه برنامه پاییز. اما صمیمیت رادیو هفت را بهانه کردیم. طراح و تهیه کننده اش می گوید موفقیت رادیو هفت، به تمام تیم تعلق دارد. بخشی از این گفتگو با تیم رادیو هفت را در ادامه می خوانید.

برنامه‌های گفت‌و‌گو محور در ایران چه جایگاهی را دارند؟

منصور ضابطیان: گفت‌و‌گو کردن یک مهارت است. حالا اگر به عنوان یک هنر از آن نام نبریم، می‌توان این طور گفت که یک مهارت است. کسانی به خوبی آن را بلد هستند و کسانی دیگر نه. در همین مطبوعات هم اگر نگاه کنیم، به سادگی متوجه می‌شویم که عده‌ای گزارش نویس های فوق العاده‌ای هستن، اما مهارت لازم را در گفت‌و‌گو کردن ندارند. عده دیگر گفت‌و‌گو‌های خوبی را انجام می‌دهند و گزارش نویسی را بلد نیستند. در تلویزیون هم همینطور است. گاهی اوقات پیش می‌آید که خیلی از مجری‌ها مهارت‌های لازم را دارند. مونولوگ خیلی خوبی را می‌گویند. اما به دیالوگ که می‌رسند نمی‌دانند که چطور می‌توانند گفت‌و‌گو را ادامه دهند. به همین خاطر تلویزیون باید یک تجدید نظری در برنامه‌های گفت‌و‌گو محورش انجام دهد. به نظرم باید یک ساز و کار جدیدی به وجود بیاید که به هر کسی برای گفت‌و‌گو کردن اجازه داده نشود. همانطور که در تلویزیون به هر کسی اجازه اجرا داده نمی‌شود و هر فردی اجازه تهیه کنندگی یا کارگردانی ندارد. به هر حال می‌توانم در جواب به این سوال بگویم که یکی از جذاب‌ترین انواع برنامه سازی است، به شرطی که کسی که برنامه را می‌سازد یا کسی که آن گفت‌و‌گو را انجام می‌دهد، مهارت لازم را داشته باشد.

محمد بحرانی: خیلی کوتاه باید جواب بدهم، چرا که قطعا به اندازه آقای ضابطیان در این زمینه تجربه ندارم. فقط فکر می‌کنم طبق گفته او، یک برنامه گفت‌و‌گو محور زمانی در رسانه ملی جذاب است که نخواهد با ۵۰ برنامه گفت‌و‌گو محور دیگر رقابت کند. وضعیت طوری شده است که هر لحظه هر کانالی را رد بکنید، یک برنامه گفت‌و‌گو محور در ژانر‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، هنری، سینمایی، تئا‌تر و... می‌بینیم و این موقع است که برنامه‌های گفت‌و‌گو محور جذابیت لازم خودشان را از دست می‌دهند و تشخیص برنامه خوب از بد خیلی سخت می شود.

زمانیکه تصمیم به شروع «رادیو هفت» گرفتید، به این میزان از استقبال فکر می‌کردید؟ این روز‌ها ما شاهد هستیم که برنامه «رادیو هفت» برای مخاطب ایرانی خارج از کشور هم جذاب است.

منصور ضابطیان: صادقانه بخواهم جواب بدهم، نه. یعنی فکر می‌کردم که برنامه موفقی شود و بخشی از جامعه این برنامه را دوست داشته باشند، اما فکر نمی‌کردم که در این گستره بتواند جواب دهد. گستره‌ای که خیلی وقت‌ها، خود ما را هم گیج می‌کند. برای مثال همین چند شب پیش سایت ما به دلیل مراجعه زیاد برنامه پاییز بخش پخش زنده برنامه بالا نمی‌آمد و شماره تلفن سارا اسکویی روی سایت هست و او از استرالیا، کانادا، سوئد و... تماس داشت؛ که چرا پخش زنده تان با مشکل روبرو است؟! این برای ما خیلی عجیب است. کسی در استرالیا یا امریکا زندگی می‌کند، گزینه‌های زیادی را برای تماشا کردن دارد، اما دوست دارد «رادیو هفت» را انتخاب کند. از سوی دیگر در روستاهای کوچک و برخورد‌های مردم با ما عجیب است؛ دوست زنجانی داشتیم که برای ما از زنجان تعریف می‌کرد؛ به ما می‌گفت که در زنجان همه ساعت ۸ شب می‌خوابند و برای من عجیب است که عادت خواب مردم را تغییر داده‌اید. از این اتفاق‌ها زیاد افتاده که خود ما را گیج می‌کند و برایمان این سوال را پیش می‌آورد که ما برای چه کسی باید برنامه بسازیم. یک زمانی با یک فرد خیلی مذهبی برخورد می‌کنیم که باورمان نمی‌شود که او هم از دیدن این تیپ برنامه لذت ببرد، یک زمانی هم می‌شود که فردی سوپر روشنفکر را می‌بینیم که برنامه را دنبال می‌کند. کسانی که پز روشنفکریشان ندیدن برنامه‌های تلویزیونی است. برای همین گیج می‌شویم. اما از آنجایی که دلمان جلو آمدیم. ملاک ما برای برنامه سازی‌‌ همان چیزی است که دلمان دوست دارد و فکر می‌کنم که مردم هم آن را دوست دارند.

/Media/Image/1392/02/15/635033581440188317.jpg

رادیو هفت یک برنامه تلویزیونی است، اما شیوه‌های اجرایی خاص خودش را می‌طلبد، چطوری به این شیوه ملموس در اجرا رسیده‌اید که گوش مخاطب با شما همراه است، یعنی حتی اگر با چشمش برنامه را دنبال نکند، باز هم درگیر برنامه می‌شود؟

محمد بحرانی: من قبل از اینکه وارد برنامه شوم، مخاطب آن بودم. طبیعتا وقتی وارد این برنامه شدم، خیلی برای من غریبه نبود و نیاز به کار جدید یا شیوه نویی نبود. من مجری‌های برنامه، احسان کرمی، شاهین شرافتی، آقای کاکاوند و خود آقای ضابطیان را دیده بودم و دوستشان داشتم. سعی کردم که خللی به روند موفق برنامه وارد نکنم. من سر پروژه دیگری بودم؛ کلاه قرمزی این سال‌ها.‌‌ همان جا بود که یاد گرفتم به کسی که در شروع اعتماد من را جلب می‌کند، اعتماد کنم. آقای طهماسب در کلاه قرمزی این کار را برای من انجام دادند و آقای ضابطیان به‌‌ همان اندازه روی برنامه‌شان اشراف دارند. می‌دانستند که من سابقه اجرایی ندارم، شغل من هم اجرا نیست و شاید در آینده هم نباشد. در‌‌ همان ابتدا این نکات را صادقانه گفتم و آقای ضابطیان در جواب به من گفتند که نه! من‌‌ همان چیزی که هستی و در توانت هست را می‌خواهم. من به او اعتماد کردم، ضمن اینکه بعد از هر برنامه در مورد کار خودم نظر خواهی می‌کنم و از بچه‌ها می‌خواهم که اگر اشتباهی کردم به من بگویند . خیلی سعی در خلاق بودن نکردم. چرا که برنامه به اندازه کافی موفق است و فکر نمی‌کنم احتیاجی به اضافه کردن نکته تازه‌ای داشته باشد.

یکی از ملاک‌های ما برای دعوت کردن افراد در زمینه اجرا، برخورداری از یک سطحی از خلاقیت است. وقتی از این سطح برخوردار باشید، دیگر خیال تهیه کننده راحت است.


منصور ضابطیان: اتفاقا محمد به نکته درستی در زمینه خلاقیت اشاره کرده است. یکی از ملاک‌های ما برای دعوت کردن افراد در زمینه اجرا، برخورداری از یک سطحی از خلاقیت است. وقتی از این سطح برخوردار باشید، دیگر خیال تهیه کننده راحت است. خیلی به بحث و گفتمان احتیاجی نیست. اگر محمد پیشنهاد اضافه کردن بخش موسیقی را دهد، من به او اعتماد می‌کنم. چرا که به او مسئولیت داده‌ایم و باید اجازه انجام هر کاری را به او بدهیم. چرا که برنامه را می‌شناسد و می‌داند که باید در چهارچوب برنامه را اجرا کند. خط قرمز‌ها را می‌شناسد و از آنجایی که با یک فرد خلاق روبرو هستیم دیگر خیالمان جمع است. خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که با قبل از اجرا با او در مورد کاری که می‌خواهد انجام دهد، صحبت هم نمی‌کنیم. شاید اوایل کار به خاطر اینکه تازه به تیم اضافه شده بود، برای رسیدن به یک لحن مشترک حرف می‌زدیم، اما الان خودم سه شنبه‌ها به عنوان یک بیننده می‌نشینم پای تلویزیون و منتظر هستم که محمد یک کار تازه‌ای انجام دهد. به او این اعتماد را کرده‌ام. مبنای کار ما اعتمادی است که به مجری‌هایمان داریم. گاهی اوقات یک سری تذکرات برای رسیدن به یک زبان مشترک می‌دهیم، گاهی اوقات هم سختگیری‌هایی به وجود می‌آید. اما به خروجی خوبی از مجری‌هایمان رسیده‌ایم.




آقای بحرانی گفتید که مدت‌ها تماشاگر برنامه رادیو هفت بودید، زمانی که تصمیم به اجرا در برنامه گرفتید، دوست نداشتید چیزی را به برنامه اضافه کنید؟


محمد بحرانی: چرا، همین حالا یک بخش ثابت معرفی موسیقی در برنامه سه شب ها وجود دارد. من سال‌ها است که در ارتباط با مردم و در جاهای عمومی مثلا در تاکسی، دفا‌تر کار و... با موسیقی‌هایی که خیلی مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد، راحت ارتباط برقرار نمی کنم.. به نظر من سطح سلیقه موسیقی که خیلی مرسوم است، سطح استانداردی نیست. عقیده دارم که خیلی به گوش‌هایمان احترام نمی‌گذاریم. دوست داشتم در برنامه رادیو هفت که برنامه پر بیننده و تاثیرگذاری است و از طرفی هم با این مقوله عجین است، بتوانم هفته‌ای یک بار، یک قطعه موسیقی که به نظر خودم خوب و ارزشمند است را با یک شناسنامه‌ای که به صاحب اثر احترام گذاشته شود، معرفی کنم. صادقانه بگویم توقع خود من با همین قطعه موسیقی از رادیو هفت برآورده می‌شود. همین آیتم چند دقیقه‌ای من را راضی می‌کند. فارغ از اینکه در ادامه برنامه چه اتفاقی می‌افتد. احساس می‌کنم انتشار دادن یک اتفاق خوب است. اینکه مثلا بیننده ها متوجه شوند یک قطعه‌ای که در مثلا یک گزارش تلویزیونی یا در یک کافه شنیده اند متعلق به موتزارت است. اینکه این قطعه چطور خلق شده و... من خودم موزیسین نیستم، قبل از برنامه با چند دوست مشورت می‌کنم و اطلاعات درست می‌گیرم. این اتفاقی بود که من دوست داشتم در برنامه باشد و در پرس و جوهایی که از آقای ضابطیان و دوستان دیگر انجام دادم، متوجه شدم که این بخش هیچ دافعه‌ای ندارد و با مردم غریبه نیست. سعی می‌کنم ملودی‌های جدی و دلپذیری را انتخاب کنم.

منصور ضابطیان: چیزی که ما در این چند سال سعی کردیم به مردم یاد بدهیم تحمل است. اینکه باید تحمل نظر دیگران را داشته باشیم و حالا خیلی از مخاطبان از این زاویه برنامه را تماشا می‌کنند. برنامه را می‌بینند و به آیتم موسیقی محمد می‌رسد. می‌داند که آن بخش را دوست ندارد، اما می‌داند که بخشی از مخاطبان این بخش را دوست دارند. ما یک ریتمی را در برنامه حفظ می‌کنیم که می‌دانیم مخاطب می‌تواند به اندازه چند دقیقه‌ای آن را تحمل کند. همین که به گوشش برود برای ما کافی است. انتظار نداریم که همه موتزارت و بتهوون گوش دهد. شاید دو نفر به علاقه مندان موسیقی کلاسیک اضافه شود و و همین برای ما کافی است.

چیزی که ما در این چند سال سعی کردیم به مردم یاد بدهیم تحمل است. اینکه باید تحمل نظر دیگران را داشته باشیم و حالا خیلی از مخاطبان از این زاویه برنامه را تماشا می‌کنند. برنامه را می‌بینند و به آیتم موسیقی محمد می‌رسد. می‌داند که آن بخش را دوست ندارد، اما می‌داند که بخشی از مخاطبان این بخش را دوست دارند.



برخوردهایی که در خیابان با شما می‌شود بیشتر به کدام سو است؟

محمد بحرانی: از یک واقعیت نمی‌توان فرار کرد. کلاه قرمزی، سن نمی‌شناسد و در تمام این سال‌هایی که من با آن‌ها کار کردم، حجم وسیعی از محبوبیت را به دست آورده است. اما حالا چیزی که مردم از من می‌شناسند، سهم مساوی دارد. خیلی وقت‌ها عکس العمل‌هایی از رادیو هفت می‌گیرم که اصلا توقع آن را نداشتم. مثلا در مورد یک غزل یا شوخی‌هایی که با شاهین در برنامه انجام می‌دهیم و یا چیزهای دیگر... رادیو هفت برای من یک فرصت بود. شاید بخش دیگری از آنچه که هستم را در برنامه ارائه داده‌ام چیزی که به کل با کلاه قرمزی متفاوت بود.

منصور ضابطیان: مقایسه این دو شاید مقایسه درستی نیست. محمد در کلاه قرمزی تصویر ندارد، طبیعتا اگر تصویر داشت مخاطب بیشتری را از آن خودش می‌کرد. همه ما با هر سن، گرایش اعتقادی، سیاسی و... کلاه قرمزی را می‌بینم. کلاه قرمزی یک اتفاق ملی است. کاری که ما هم قصد انجام دادنش داریم. یک اتفاق ملی که کسی ادعای مالکیتش را نکند. همه آن را دوست دارند. طبیعتا اگر در برنامه کلاه قرمزی تصویر داشت، جریان متفاوت بود. به هر حال تلویزیون مدیای عجیبی است. وقتی در این رسانه دیده می‌شوید، با بخش عمده‌ای از جامعه ارتباط برقرار می‌کنید. جامعه‌ای که تو را در خانه‌اش دیده است و به همین خاطر احساس نزدیکی زیادی به شما می‌کند. در خیابان هم‌‌ همان رفتاری را می‌کند که با یک مهمان خانه‌اش می‌کند. محمد و باقی مجری‌ها در برنامه ما، اجرا نمی‌کنند. خودشان هستند. محمدی که اینجا نشسته است و حرف می‌زند، با محمدی که در تلویزیون می‌بینیم شاید ۵ درصد تفاوت دارد. بیرون برنامه و خارج از برنامه هیچ فرقی نداریم و شاید به این خاطر باشد که مجری حرفه‌ای نیستیم. وقتی مجری حرفه‌ای باشیم، درگیر خودمان می‌شویم. دغدغه لباس و نوع نشستن و حرف زدن و... داریم. گاهی اوقات در برنامه‌های مختلف می‌بینم و حس می‌کنم که فلان مجری تمام دغدغه‌اش نوع نشستنش در برنامه باشد. ما در برنامه‌‌ رها می‌شویم، درست است که همه باید در یک چهارچوب قرار بگیرند، اما خیلی خودمان را درگیر نمی‌کنیم. سادگی بچه‌ها است که برنامه را پیش برده است.

/Media/Image/1392/09/23/635226593385202076.jpg

نکته عجیبی که در مورد رادیو هفت می‌بینیم، مجری‌های خوش تیپ هستند، تصویری که در خیلی از برنامه‌های تلویزیونی شاهد آن نیستیم! برای رسیدن به آن با مشکل روبرو نشدید؟

منصور ضابطیان: نه، تلویزیون هیچ مخالفتی با مجری‌های تمیز و خوش تیپ ندارد. مجری‌های ما قیافه عروسکی و چشم رنگی ندارند. (خنده) ما قیافه‌های معمولی داریم. یک چهارچوبی را برای برنامه در نظر گرفتیم و سعی داشتیم تا برنامه شیکی داشته باشیم. این نکته تنها در لباس پوشیدن ما اجرا نمی‌شود؛ در قاب بندی، تصویر، نوع حرف زدن و... سعی می‌کنیم که این شیکی را رعایت کنیم. برای همین شیکی هم قوانینی را در نظر گرفتیم و آن را تنها را در جلوه تصویری نمی‌بینیم. برای روشن شدن ماجرا دوست دارم مثالی بزنم؛ یک مجری تلویزیونی که برنامه‌های جذاب و دیدنی را در تلویزیون اجرا نمی‌کند، از ما در خواست کرد تا مهمان برنامه ما شود. متنی را به او دادیم و خواند و خیلی خوب بود. چند روز بعد که با او حرف زدیم، به او گفتیم خیلی خوب اجرا کردی. جواب داد: «خب طبیعی است، زمانی که قرار شد به اینجا بیایم، کسی آمده پایین دنبالم، هزینه آژانس من را حساب کرده است. آمدم بالا، تا نشستم یک پاکت به دستم دادند که متن‌های انتخاب در آن قرار داشت. بعد از آن سرپرست نویسنده‌ها با من نشسته و تمرین کرده است. بعد از آن من را برای گریم شدن راهنمایی کردند. روز قبل با من تماس گرفتند و از رنگ لباسی که می‌خواستم بپوشم پرسیدند. بعد از گریم، جلوی دوربین قرار گرفتم و مدیر تصویر برداری مرا در زاویه نشستن راهنمایی کرده است. کارگردان آمده است و زمانی که متن را می‌خواندم به من گفت که با چه حسی آن را بخوانم. خب با تمام این اوصاف طبیعی است که خوب باشم.» خود‌‌ همان خانم می‌گفت که در‌‌ همان برنامه‌ای که هر روز در تلویزیون اجرا می‌کند نه متنی وجود دارد و نه کارگردان. تهیه کننده به من می‌گوید برو جلوی دوربین. در برنامه ما پلاتو به پلاتو زمان وجود دارد. طبیعی است که این برنامه شیک می‌شود و برنامه دیگر نه.!

محمد در کلاه قرمزی تصویر ندارد، طبیعتا اگر تصویر داشت مخاطب بیشتری را از آن خودش می‌کرد. همه ما با هر سن، گرایش اعتقادی، سیاسی و... کلاه قرمزی را می‌بینم. کلاه قرمزی یک اتفاق ملی است.


بازیگری و اجرا چه نقاط مشترکی با هم دارند؟

امیرعلی نبویان: من یک فکری نسبت به اجرا دارم؛ هر بار که قصد اجرا دارم، تصمیم می‌گیریم که بازی کنیم ما یک سری شخصیت می‌سازیم که این طور به زندگی نگاه می‌کند و در نتیجه این طور رفتار می‌کند. مثلا در برنامه مزه، همین اتفاق افتاده است. یک فرد شکمویی ساخته شده که کنجکاو است در حالیکه خودم اصلا این طور نیستم. قصه‌های امیرعلی همینطور است. قصه اجرای یکشنبه شب‌ها همینطور است. این طور به این قضیه نگاه می‌کنم و قرار نیست هر بار خودم را برای اجرا جلوی دوربین بیاورم اما یک آفتی که اجرا به بازی می‌زند، بعد از یک مدت طولانی اجرا مجموعه‌ای از حرکت‌های دست و پا و میمیک صورت برای مخاطب لو می‌رود و حتی اگر نتوانید به طور ناخواسته در اجرای یک نقش آن را رعایت کنید، مخاطب را یاد آن اجرا می‌اندازید. به همین خاطر است که خیلی وقت‌ها خیلی از مجری‌های تلویزیونی که می‌توانستند بازیگر خوبی شوند، موفق نشدند. مثلا نمی‌توان از عادل فردوسی‌پور جز اینکه در مورد فوتبال حرف بزند انتظار دیگری داشت.

محمد بحرانی: من سابقه اجرا در چند برنامه مختلف ندارم که بخواهم بگویم چه اتفاقی می‌افتد. خودمن سعی کردم در اجرا بازیگری نکنم. به نظرم اگر بشود این اتفاق بیفتد و یک محصولی در اجرا برای عرضه داشته باشیم، آن اجرای موفق تری خواهد شد. اگر بتوانیم فاصله ای راکه دیوار چهارم در بازیگری ایجاد می کند در اجرا ایجاد نکنیم، نتیجه خوبی را خواهیم گرفت. (روزنامه صبا/
المیرا حصارکی)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها