او این روزها سریال «معراجیها» را به کارگردانی مسعود دهنمکی در حال پخش دارد. اکبری در این سریال، ایفاگر نقش جوانی به نام محمد زمانی است که باوجود مخالفتهای پدر و مادرش و در حالی که رتبه اول کنکور است، برای دفاع از کشور راهی جبههها شده و مفقودالاثر میشود و حالا پدر و مادرش سالهاست او را در رویاهایشان میبینند و منتظر بازگشت پیکرش هستند. نقش پدر و مادر محمد را مهران رجبی و پوراندخت مهیمن بازی میکنند. اکبری میگوید همیشه نقشهای مثبت به او پیشنهاد میشود، اما او هم مثل هر بازیگری علاقهمند است نقشهای متفاوت از جمله نقش منفی هم بازی کند، اما موقعیت آن برایش فراهم نشده است. با پندار اکبری درباره سریال معراجیها به گفتوگو نشستیم.
در سریال معراجیها ایفاگر نقش جوانی مفقودالاثر هستید. بدون تردید ایفای نقش مثبت سخت است، چون به اندازه نقشهای منفی برای بازیگر جای کار ندارد، بویژه این که نقش افرادی را بازی کنید که در سالهای دفاع مقدس کارهای ارزشمندی برای کشور انجام دادهاند. برای این که محمد زمانی را برای بینندگان قابل باور کنید از چه راهکارهایی استفاده کردید؟
نقش محمد زمانی در سریال معراجیها برایم متفاوت بود، چون شخصیتی است که ما بیشتر در فلاشبکها (گذشته) حضورش را میبینیم، ولی همین تصویر او در زمان گذشته باعث شده بیننده درگیر شخصیت محمد شود و مرتب پیگیر او باشد که کجاست و چه اتفاقی برایش افتاده است.
شخصیتپردازی محمد زمانی به گونهای طراحیشده تا بیننده دائم درگیر شخصیت او باشد. همین برایم تجربه جالبی بود تا نقشی با چنین خصوصیاتی را برای یک بار هم که شده تجربه کنم. ما در نسخه سینمایی محمد زمانی را به شکل دیگر دیدیم و در سریال به گونهای دیگر است.
به نظرم بینندگان هم با او ارتباط برقرار کردند. در این سالها من نقشهای مثبت زیاد بازی کردم و پیشنهادهایم هم در این خصوص بود. ایفای نقشهای مثبت برایم تجربه مفیدی بود تا بتوانم بیشتر به نقش محمد زمانی در سریال معراجیها نزدیک شوم.
همانطور که شما اشاره کردید، نقش مثبت بازی کردن یک طرف ماجراست، اما نقش افرادی که زمانی به جبهه رفتند و بعد شهید یا مفقودالاثر شدند، طور دیگری است. باید حواس بازیگر بیشتر جمع باشد و ظرافتهایی را در بازیاش رعایت کند تا خدای نکرده به این افراد بزرگ جسارت نشود .
تمام تلاش و تمرکزم را روی این مساله گذاشتم تا بدرستی نقش محمد را اجرا کنم. شناختی که از مسعود دهنمکی داشتم همراه خواندن کتاب و دیدن فیلم و مستندهای روایت فتح باعث شد به نقش نزدیک شوم. از ابتدا تصمیم داشتم این نقش را خوب و کامل اجرا کنم.
در بخشهای مختلف قصه میبینیم مادر محمد در رویاهایش پسرش را میبیند. مسلما در این صحنهها باید سعی میکردید به گونهای بازی کنید که به سمت شعارزدگی نروید تا مخاطب بتواند با شخصیت محمد همذاتپنداری کند. چطور با این مساله برخورد کردید؟
ســــریـــــال معراجیها، سریال شعارزده نیست و روایتگـــر آدمهایی است که با وجود فراز و نشیبهای زندگی زمانی به جبهه رفتند، شهید شدند یا این که مفقودالاثر شدند. محمد هم مثل بقیه آدمهای جامعه یک فرد معمولی است که به جبهه رفته و مفقودالاثر شده است.
در این سریال ما محمد را به عنوان یک قهرمان نمیبینیم که کارهای شگفتانگیز انجام میدهد، بلکه محمد رفتارهای عادی دارد و با این که رتبه یک کنکور را کسب کرده، اما وقتی مساله دفاع از وطن مطرح میشود به جبهه میرود.
ما در سریال معراجیها از شعارزدگی فاصله گرفتیم. شخصاً علاقهای نداشتم که شخصیت محمد رنگ و لعاب شعار به خودش بگیرد. در ضمن کارگردان هم نمیخواست این اتفاق بیفتد. در مجموع سعی کردیم محمد را به عنوان فردی نشان بدهیم که سالم زندگی میکند و اهل درس و دانشگاه است.
برای ایفای نقش محمد ما به ازای بیرونی هم داشتید؟
ما به ازایی که به آن صورت یک شخصیت را ملاک قرار بدهم، نداشتم؛ ولی سعی کردم از اطلاعات موجود و خاطرات کسانی که جبهه رفتهاند، استفاده کنم. محمد نماد کسانی است که به جبهه رفتند و سالهاست پیکرشان پیدا نشده و خانواده آنها منتظر دریافت پیکرشان است. این کلیتی برای من بود و میخواستم شخصیت محمد را طوری طراحی و اجرا کنم که برای مخاطبان باورپذیر باشد.
آیا قبل از بازی با خانوادههایی که جوانان مفقودالاثر داشتند هم دیدار داشتید تا به نقش محمد نزدیک شوید؟
متاسفانه به دلیل فشردگی کار، فرصت برای دیدار با این خانوادهها میسر نشد، اما تحقیقات میدانی انجام دادم، برخی از مصاحبههایی را که این خانوادهها انجام داده بودند مطالعه کردم و فیلمهای مستند درباره این موضوع را هم دیدم.
به نظرتان اگر با خانوادههای مفقودالاثر دیدار میکردید بهتر نمیتوانستید به نقش نزدیک شوید؟
صد درصد. وقتی فیلمنامه را میخواندم و با آقای دهنمکی صحبت میکردم، او تاکید داشت خیلی از اتفاقاتی که در فیلمنامه نوشته شده، واقعی است و من زمانی که این سکانسها را میخواندم با خودم فکر میکردم چگونه رزمندگان جوان خود را مجاب میکردند برای دفاع از کشور جان خود را فدا کنند.
شاید باور نکنید، اما وقتی قسمت اول سریال معراجیها را دیدم که پدر و مادر محمد (رجبی و مهیمن) به دنبال پیکر فرزندشان هستند، دلم گرفت و به آقای دهنمکی زنگ زدم و گفتم با دیدن این صحنه ناخودآگاه حس کردم مفقودالاثر هستم و الان پدر و مادرم به دنبال پیکرم میگردند. این احساس از زمان اکران فیلم تا الان که سریال پخش میشود همراه من است و با زندگی محمد همذاتپنداری میکنم.
الان که سریال را میبینید، به نظرتان تصاویر چقدر مطابق با ذهنیت شماست؟
به ذهنیت خودم خیلی نزدیک است. بویژه با صحنههای حسی سریال و وقتی که مادر محمد در رویاهایش محمد را میبیند و حالش بد میشود، کاملا همذاتپنداری میکنم. فکر میکنم این صحنهها نقطه عطف سریال است و به من آرامش میدهد. امیدوارم بینندگان هم با تماشای این صحنهها چنین حسی را پیدا کنند.
آیا در زمان بازی نقش محمد ایدههای خود را به کارگردان میگفتید یا طبق فیلمنامه آن را اجرا میکردید؟
شاید در دیالوگها و جابهجایی کلمات نظراتی داشتم، اما بخش بداهه به عهده مهران رجبی و پوراندخت مهیمن بود، ولی در بحث درام مسعود دهنمکی ذهنیت خیلی خوبی درباره قصه و آدمهای جنگ داشت و من هم سعی میکردم بیشترین کمک را از کارگردان بگیرم. بنابراین از ایدههای او استفاده میکردم.
معتقدم دهنمکی خیلی خوب فضای جنگ و آدمهایی را که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند، میشناسد و بهترین کمک را خودش میتوانست به بازیگران کند.
در این سریال مهران رجبی نقش پدرتان را بازی میکند که روحیه شوخطبعی دارد و این روحیه او برعکس شماست. به کارگردان پیشنهاد نکردید شخصیت محمد هم شوخطبع باشد؟
خانواده زمانی یک خانواده سرحال و شوخ هستند و ما این فضای شاد را میبینیم تا این که فرزندشان به جبهه میرود. رفتار هر فردی با فرد دیگر متفاوت است. اگر شما اعضای یک خانواده را در نظر بگیرید همه افراد خانواده یک رفتار خاص ندارند، حتی بین خواهر و برادر هم تفاوت رفتاری وجود دارد.
ولی در مجموع طنازی مهران رجبی خیلی خوب بود و گاهی ما به حدی میخندیدیم که دیگر نمیتوانستیم پلان را ضبط کنیم. این تضادها قشنگ است و حال و هوای خاصی به خانواده زمانی داده است. در مجموع فضای خانواده زمانی سنتی، شیرین و بانمک است.
شما در سالهای اخیر همیشه نقش آدمهای مثبت و سر به راه را بازی کردید. آیا خودتان تمایل نداشتید نقشهای دیگر بازی کنید یا چهره مثبت شما باعث شده همیشه چنین پیشنهادهایی داشته باشید؟
هر بازیگری دوست دارد اجرای نقشهای متفاوت در پرونده کاریاش باشد. من هم دوست دارم این اتفاق بیفتد و نقشهای متفاوتتر را تجربه کنم. دلم میخواهد نقشهای خاص را بازی کنم. برایم فرقی نمیکند مثبت، منفی یا خاکستری باشد، بلکه خاص و متفاوت بودنش برایم اهمیت دارد. اما بیشترین پیشنهادهایم برای بازی در نقشهای مثبت است. شاید بخشی از این ماجرا به باور کارگردان مربوط باشد و بخشی دیگر به باورهای ذهنی مخاطبان برگردد که من را این گونه دوست دارند، ببینند؛ ولی در مجموع خودم تمایل دارم فرصتی برایم فراهم شود تا ایفاگر نقشی مناسب باشم تا چیزهایی را که بلد هستم ارائه بدهم.
پس در حال حاضر شرایط آن برایتان فراهم نشده است؟
نه. متاسفانه همیشه نقشهای مثبت پیشنهاد میشود.
راه فراری از این ماجرا نیست؟
راه فرارش این است که خودم یک فیلمنامه با یک نقش منفی برای خودم بنویسم و البته خودم هم کارگردانی و بازی کنم. البته بعد از این اتفاق مطمئن باشید دیگر نقشهای منفی به من پیشنهاد میشود. چون این قاعده سینما و تلویزیون است که وقتی بازیگری نقشی را خوب بازی میکند، دیگر همه پیشنهادها به این سمت خواهد بود. گرچه این مساله بازیگر را خسته میکند، اما راه فراری ندارد!
فاطمه عودباشی / جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد