
شاکی میگوید: آن زمان 13 سال بیشتر نداشتم. پسرعمویم قویهیکل بود و به همین دلیل همیشه از او میترسیدم. روز حادثه اختلافی میان ما پیش آمد و من از ترس اینکه کتکم بزند، از دستش فرار کرده و در جایی پنهان شدم اما او مرا پیدا کرد و به جانم افتاد و تا جایی که میتوانست، مرا زد. ضرباتش شدید بود و من با اینکه تلاش کردم خودم را نجات بدهم اما او ضربه محکمی به چشمم زد و همان موقع بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، دیدم در بیمارستان هستم. پزشکان صورتم را باندپیچی کرده بودند اما هیچکس حرفی به من نزد و نگفت چه بلایی سرم آمده است تا اینکه بعد از مدتی وقتی باندها را باز کردند، فهمیدم براثر ضربهای که به چشمم وارد شده، نابینا شدهام.
شاکی ادامه میدهد: این اتفاق بسیار تلخ بود و زندگی مرا بشدت تحت تاثیر قرار داد. در این سالها نتوانستم مثل بقیه زندگی و پیشرفت کنم و در تمام این مدت دنبال راه درمان بودم و به پزشکان زیادی مراجعه کردم اما همگی گفتند هیچ راهی وجود ندارد و چشمم تا آخر عمر نابینا خواهد ماند به همین دلیل تصمیم گرفتم علیه پسرعمویم شکایت کنم و حالا درخواست دارم برای او حکم قصاص چشم صادر شود.
متهم این پرونده اتهامش را قبول ندارد و میگوید: روز حادثه ما با هم دعوا کردیم و پسرعمویم به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم چند ضربه به او زدم و محل را ترک کردم. کور شدن او اصلا ربطی به من ندارد.
قضات دادگاه کیفری استان فارس مشغول بررسی این پرونده هستند و بزودی رای خود را صادر خواهند کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد