معاون پژوهشی فرهنگستان هنر و معاون پژوهشی خانه هنرمندان ایران در کنار فعالیتهای دانشگاهیاش، همه نشان از این امر دارد. به همین دلیل نیز یکسال از آمدنش به معاونت صنایعدستی نگذشته، تحول در نظام آموزشی صنایعدستی و همچنین تشکیل کارگروههای علمی برای بهبود شرایط را در دستور کار خود قرار داده است. از دیگر اقدامات او در این زمینه، راهاندازی 15 کارگروه علمی است که به گفته او، احیا و نوزایی صنایعدستی کشور از نتایج مثبت ایجاد این کارگروههاست که در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود.
او که متولد سال 1341 است، پس از گذراندن دوره کارشناسی مترجمی زبان فرانسه برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. کارشناسی ارشد را در رشته زبانشناسی و رایانه در دانشگاه بلز پاسکال گذراند و دوره دکتری را در رشته ادبیات تطبیقی در همان دانشگاه ادامه داد. او اکنون دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهیدبهشتی است و علاوه بر آن در گروههای ادبیات و هنر دانشگاه تهران و دانشگاه هنر اسلامی تبریز، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه هنر اصفهان تدریس کرده است.
آنچه در پی میآید حاصل گفتوگوی ما درباره عملکرد یکساله معاونت صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی است.
به نظر میرسد صنایعدستی حوزهای است که هر روز کمرمقتر از گذشته به حیات خود ادامه میدهد. در این یکسال معاونت صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی چه اقداماتی برای خروج از این رکود صورت داده است؟
برای اشاره به فعالیت معاونت صنایعدستی، ابتدا باید تصویری پیش از آغاز به کار دولت یازدهم به دست داد. باید اشاره کرد پس از ادغام سازمان صنایعدستی با سازمان میراث فرهنگی، امکانات آن سازمان به شرکتی سپرده شد. این امر بزرگترین ضربه را به بدنه صنایعدستی وارد کرد، در حالیکه در حوزه گردشگری پس از ادغام در سازمان میراث فرهنگی شرکتی به نام شرکت توسعه گردشگری ایجاد شد. اتفاق دیگر که در حوزه صنایعدستی روی داد انتقال این معاونت به اصفهان بود. با این تصمیم اشتباه، افراد باتجربه و بادانش از انتقال به اصفهان امتناع کردند و از بدنه معاونت خارج شدند. افرادی هم که به اصفهان رفتند به دلیل مشکلات، کارایی خود را از دست دادند. به همین دلیل، تمام عرصههای فعالیت صنایعدستی دچار مشکل شد و یکی از پیامدهای آن حذف صنایعدستی ما از صحنههای بینالمللی بود و در بازارهای داخلی نیز که فعالیتها به صورت خودکار انجام میشد کمتر مورد حمایت قرار گرفت.
در دو سال پایانی دولت دهم، نهایت فاجعه برای صنایعدستی اتفاق افتاد و 30 تا40 درصد کارگاههای صنایعدستی تعطیل شد. این شیب سقوط تا پایان دولت گذشته ادامه داشت. در داخل معاونت ساختار تشکیلاتی درستی وجود نداشت و نیروی متخصص کافی در معاونت فعالیت نمیکرد و بنابراین معاونت صنایعدستی در تصمیمگیری و اختیارات سازمانی جایگاهی نداشت.
با این شرایط به نظر میرسد سال پرکاری را پشت سر گذاشتهاید.
بهتر است بگوییم سال گذشته برای هنرهای سنتی و صنایعدستی سال تثبیت بود. تمام توان ما روی این مساله متمرکز بود تا جلوی سقوط آزاد صنایعدستی کشور گرفته شود. با بررسی مشکلات و آسیبشناسی که توسط متخصصان فن انجام شد، حفاظت و صیانت از کارگاههای تولید صنایعدستی که مهمترین سرمایههای ما تلقی میشود، به عنوان نخستین اقدام در دستور کار معاونت قرار گرفت.
اعطای تسهیلات برای احیا و حفظ این کارگاهها با سرعت در معاونت پیگیری شد و برای اولین بار پس از یک دهه، کمکهای فنی و اعتباری از دولت برای حفظ و نگهداری کارگاههای صنایعدستی به صنعتگران اختصاص یافت. حدود 319 متقاضی از صنعتگران و هنرمندان برای گرفتن تسهیلات به بانک عامل معرفی شدند. برخی از این افراد تاکنون تسهیلات دریافت کردهاند و پرونده عدهای دیگر نیز در حال بررسی و اقدامات اولیه برای پرداخت تسهیلات است.
یکی از فعالیتهایی که در یکسال گذشته صورت گرفت، کمک به بازرگانانی بود که در داخل و خارج از کشور فعالیت میکنند. اکنون بیش از 20 بازرگان حوزه صنایعدستی تحت پوشش و در ارتباط با معاونت فعالیت میکنند که عدهای از آنها در خارج از کشور حضور دارند. راهاندازی تجارت الکترونیک در حوزه صنایعدستی از اقدامات دیگری است که در دستورکار ما قرار دارد. امیدواریم با حمایت معاونت صنایعدستی و انتخاب سرمایهگذار اصلح بزودی یکی از بزرگترین شبکههای تجارت الکترونیک خاورمیانه در حوزه صنایعدستی در کشورمان ایجاد شود.
برندسازی یکی از دغدغههای معاونت صنایعدستی در یکسال گذشته بود. پیگیری دریافت مهر اصالت یونسکو و اعطای نشان ملی صنایعدستی از برنامههای ما در این حوزه است که در تمام کشور برگزار شد و کالاهای صنایعدستی بر اساس کیفیت و کاربرد مورد ارزیابی قرار گرفت.
در سطح بینالمللی نیز اقدامی برای بهبود شرایط صنایعدستی کشور صورت گرفته است؛ برای مثال برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور یا حضور در نمایشگاهها و بازارهای بینالمللی؟
در عرصه بینالمللی برای نخستین بار معاون صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی به عنوان رئیس منطقهای صنایعدستی انتخاب شد که این موضوع گامی مهم برای ترمیم روابط بینالملل در نهادهای مرتبط به شمار میرود. همچنین نمایشگاه بینالمللی صنایعدستی که بیستم خرداد امسال برگزار شد تلاشی در این زمینه بود.
البته حوزه آموزش نیز یکی دیگر از برنامههای معاونت صنایعدستی در یکسال گذشته بوده است؛ به صورتیکه در بخش آموزش همکاری تنگاتنگی با موسسات آموزشی و دانشگاهها داشتهایم؛ از جمله توافقات اولیه برای راهاندازی دانشکده صنایعدستی در دانشگاه شهید بهشتی و علم و فرهنگ صورت گرفته است. همچنین مطالعات راهبردی در معاونت صنایعدستی انجام شد که راهاندازی 15 کارگروه علمی محصول این مطالعات بود. احیا و نوزایی صنایعدستی کشور از نتایج مثبت ایجاد کارگروههای علمی است که در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود.
ظاهرا بتازگی جلسهای با استادان و مدیران دانشکدهها نیز برگزار کردهاید. هدف از برگزاری این جلسات چیست؟
یکی از اقداماتی که در سال گذشته صورت گرفت، برگزاری نشستهای تخصصی با هنرمندان و صنعتگران در حوزه صنایعدستی و هنرهای سنتی بود. قصد ما این است که با گفتوگوی مستقیم با فعالان این حوزه از نظرات آنها استفاده کرده و به طور مستمر روش و نگرش خود را پالایش کنیم. به همین روی، با اقشار مختلف هنرمندان حوزه صنایعدستی مانند شیشهگران، فلزکاران، نساجان و... جلساتی را برگزار کردیم. در عین حال با برخی دیگر از اقشار که بیشتر فرابخشی محسوب میشوند، نظیر استادان، پژوهشگران و اندیشمندان حوزه صنایعدستی و هنرهای سنتی نیز در حال برگزاری جلساتی هستیم تا گاهی نگاهی کلان به این حوزه داشته باشیم و به روزمرگی و اجرا زدگی دچار نشویم. ما بشدت از اجرا زدگی یا در مقابل، نظریزدگی اجتناب میکنیم. برای همین، علاقهمندیم با استادان و مربیان صنایعدستی و هنرهای سنتی ارتباطی تنگاتنگ داشته باشیم، چراکه آنها نقش اساسی در تربیت هنرمندان دارند.
انتظار دارید در نهایت خروجی این جلسات چه باشد؟
به نظر میرسد تا زمانیکه آموزش صنایعدستی و هنرهای سنتی تغییر نکند، هیچ تغییر جدی در این حوزه صورت نگیرد. ما معتقدیم این حوزه نیاز به تغییر و دگرگونی دارد. وضعیت فعلی، وضعیت مطلوبی نیست و این تغییر بیش از هر چیزی به واسطه آموزش و پژوهش امکانپذیر است. بنابراین دانشگاهها و مراکز آموزشی صنایعدستی و هنرهای سنتی از مراکز هدف ما برای گفتوگو و هماندیشی و برنامهریزی محسوب میشوند. ما یک کارگروه آموزش صنایعدستی راهاندازی کردیم و این کارگروه فعالیتهای خودش را دارد. اما جلسه اخیری که داشتیم گستردهتر بود و با حضور دستاندرکاران و طراحان نظام آموزشی برگزار شد؛ از وزارت آموزش و پرورش، وزرات علوم، تحقیقات و فناوری تا رؤسای دانشکدههای هنری و همچنین آموزشگاهها، چه در حوزه دولتی چه در بخش آزاد. بحث اصلی ما این است که چگونه میتوان از نهادهای آموزشی برای بهینهکردن وضعیت صنایعدستی استفاده کرد. به همین جهت، موضوع گفتوگوهای ما در رابطه با تغییر برخی دروس دانشگاهی و حتی رشتههای دانشگاهی بود. هدف ما این است که مشخص کنیم نظام آموزشی چه خدماتی برای رسیدن به این هدف انجام میدهد یا میتواند انجام دهد. سعی داریم شکافهای نظام آموزشی مرتبط با صنایعدستی شناسایی شود تا بتوانیم با کمک وزارت علوم این شکافها را پر کنیم.
در این صورت وضعیت نظام آموزشی سنتی در صنایعدستی چه خواهد شد؟
با طرح چنین موضوعاتی، ما هدف کلانتری را دنبال میکنیم و آن، بحث صنایعدستی دانشبنیان است. بیتردید جهان آینده جهان دانش است. اگر صنایعدستی ما نتواند ارتباط خود را با نهادهای علمی و دانش مستحکم و تنگاتنگ کند، نمیتواند ادامه بقا دهد. در گذشته، بیشتر این آموزشها سینه به سینه بود، اما امروزه بخش بزرگی از آموزشهای ما به صورت دانشگاهی و آکادمیک صورت میگیرد. ما نمیتوانیم از آن غفلت کنیم، هر چند مروج آموزشهای سنتی خودمان نیز هستیم؛ یعنی آموزشهای دانشگاهی نمیخواهند جایگزین آموزشهای سنتی ما شود، بلکه تکمیلکننده آنها است. هر ساله تعداد زیادی دانشجو در رشتههای صنایعدستی فارغالتحصیل میشوند. ما باید برای آنها برنامه داشته باشیم وگرنه بر تعداد دانشآموختگان بیکار افزوده خواهد شد. اتفاقا آنها میتوانند کمک شایانی به ما بکنند. ما شاهد شکوفایی برخی رشتههای صنایعدستی از جمله سفالگری، شیشهگری و... هستیم. همچنین نسل جدیدی از دانشآموختگان و دانشگاهرفتهها در کارگاهها مشغولند؛ نسلی که زیباییشناسی مردم امروزی را بهتر میشناسد و بهتر میتواند با آنها مکالمه کند و با فناوریهای روز نیز آشناست. آنها میتوانند با بخش بزرگی از مخاطبان و مصرفکنندگان صنایعدستی در خارج و داخل کشور ارتباط برقرار کنند. به هر ترتیب، ما در کنار نظام سنتی خود در صنایعدستی که باید صیانت شود، نظام تازهای را همنشین میکنیم که در کنار هم صنایعدستی را کامل کنند.
آیا این اقدامات معطوف است به تغییر بنیادین در صنایعدستی به صورتیکه ما انتظار ایدههایی نو در خلق آثار هنرهای سنتی و صنایعدستی داشته باشیم؟ البته به نظر میرسد صنایعدستی نیاز به برقراری ارتباط بیشتر با حوزههایی نظیر معماری، گردشگری، بازاریابی و... دارد و از سوی دیگر نیازمند تغییر در سبک زندگی مردم برای استفاده از کالاهای ایرانی و سنتی نیز هست.
با این نسل دانشگاهرفته، نسل جدیدی در صنایعدستی در حال شکلگیری و گسترش است؛ نسلی که دانشبنیان است و زیباییشناسی مردم امروز را میشناسد. اگر ما بتوانیم آنها را بخوبی تشویق و حمایت کنیم، به طور حتم صنایعدستی آینده نجات پیدا خواهد کرد. روند صنایعدستی به شکل سنتی خود میتواند تا حدودی مفید باشد و با یارانه از آن حمایت شود تا باقی بماند. باید اشاره کرد نظام سنتی آموزشی بیشتر در هنرهای سنتی جواب میدهد. اما صنایعدستی، صنایعی رقابتی است که باید دائما خود را بهروز کند و طرحهایی نو به آنها داده شود تا تجدید حیات یابد. این بخش نیاز به آموزشهای دانشگاهی و تکمیلی نو دارد. ما امروزه به بازرگانی مجازی و الکترونیک نیاز داریم، بخش عظیمی از بازرگانی دنیا توسط بازرگانی الکترونیک صورت میگیرد. نسل جدید در این زمینه میتواند کارایی داشته باشد. نظام دانشگاهی باید در این زمینه کمک کند تا افراد دانشآموخته بتوانند این نیاز را برآورده کنند. بر این اساس، دانشبنیانبودن صنایعدستی سبب میشود صنایعدستی رو به آینده داشته باشند، نه گذشته رو به توسعه داشته باشد، نه تقلیل. مشخصا زمانی که از دانش و دانشبنیانبودن صنایعدستی صحبت میکنیم، احتمال دارد این سوءتفاهم به وجود آید که ما قصد داریم نظام سنتیمان را کنار بگذاریم. باز تکرار میکنم نظام سنتی صنایعدستی جزو میراث ناملموس ماست که باید از آن حفاظت شود، اما در کنار آن باید این نظام نو را هم داشته باشیم.
واقعیت این است که دولت نمیتواند همهجا یارانه پرداخت کرده و از تولیدکنندگان حمایت مالی کند. در گذشته صنایعدستی ما به دولت مالیات پرداخت میکرد؛ یعنی صنایعدستی این توانایی را دارد که نهتنها هزینههای خود را تأمین کند، بلکه به دولت هم کمک کند. درواقع، صنایعدستی در گذشته با دانش روز آن زمان همگام و همراه بود. برای مثال، در معماری سنتی آن زمان نمیتوان بنایی چون مسجد شیخلطفالله ساخت و از جدیدترین دستاوردهای علمی آن روز آگاه نبود. در دوره قاجار و پس از آن، مستشرقان به ما گفتند صنایعدستی جزو آثار گذشته است و باید به همین شکل حفظ شود تا اصالت خود را حفظ کنند. آنها میخواستند به آثار ما به عنوان آثار اگزوتیک (هنر بیگانه و آثار قدیمی کشورهای شرقی) نگاه کنند. متأسفانه در آن دوره برخی از مدیران ما نیز این نظر را پذیرفتند. در نتیجه، پس از گذر زمان ما برای این آثار نه مصرفکننده داخلی داشتیم و نه مصرفکننده خارجی به صورتیکه بتوانند هزینههای این بخش را تأمین کنند. به باور من، از آن زمان که صنایعدستی ما از دانش جدا شد، ضربه دید. بنابراین دانشبنیانشدن، طرح جدیدی نیست، اتفاقا بازگشت به اصل صنایعدستی است. برای مثال، در گذشته وقتی میخواستند ظرفی را بسازند، با دانشها و نیازهای آن روز مطابقت میکرد.
استقبال افراد فعال در حوزه صنایعدستی چگونه بوده است؟
استقبال نسبتا خوبی صورت گرفته است.
یعنی تاکنون کسی جبهه نگرفته و مخالفتش را اعلام نکرده است؟
انسانها طبیعتا دانشدوست هستند و وقتی بحث از دانش و علم میشود، استقبال میکنند. عده کمی که یا به دلایل تجربیات علمی ناامید هستند یا منافعی دارند که با ورود دانش و معرفت و برنامهریزی در حوزه صنایعدستی به خطر میافتد، مخالفت میکنند.
عدهای که این فهم عمیق را ندارند، احساس میکنند دانشبنیان بودن سبب میشود ما سنتهای خود را فراموش کرده و بخواهیم کل صنایعدستی را دگرگون کنیم. برخی نیز کلا از ورود دانش به این حوزه واهمه دارند، چراکه آگاهی به آن دانش را ندارند و میترسند از قافله عقب بمانند. حتی از اینکه مدیری، مدیر آکادمیک باشد واهمه دارند. آنها اصرار دارند مدیران نیز مدیرانی تجربهآموخته باشند، که ما دیدیم در دوره گذشته این امر جواب نداد و صنایعدستی ما به وضعیتی دچار شد که شایسته تمدن ما نیست.
سعی ما بر این است که با دانش، کالاهای صنایعدستی را پالایش کنیم، زیباییشناسی را در نظر بگیریم، با دانش برنامهریزی کنیم تا چشماندازهایی بلندمدت داشته باشیم. ما در حوزه آموزش قدرتمندیها و ظرفیتهایی داریم. کشور ما در سطح تحصیلات تکمیلی در حوزه صنایعدستی از پیشگامان است. با وجود این ما در رشتههای بینارشتهای نظیر بازرگانی و مدیریت صنایعدستی ضعف داریم و امیدواریم با برپایی چنین رشتههایی این ضعف را برطرف کنیم.
قصد ندارید دورههایی در این خصوص برگزار کنید تا بخشی از نیاز امروز را جبران کند؟
ابتدا باید مخاطبش را داشته باشیم. متأسفانه ما هنوز مخاطب اصلی این حوزهها را نداریم. با وجود این، میتوان این دورهها را حداقل برای افراد معدودی برگزار کرد. به هر حال، سعی ما این است که تجربیات تاریخ حوزه صنایعدستی را به دانش تبدیل کنیم؛ یعنی تبدیل تجربه به دانش و دانش به مهارت و برنامه تا صنایعدستی دچار تحولی جدی شود.
جدا از مبحث آموزشی چه اقداماتی برای کاربردی شدن صنایعدستی صورت گرفته است و آیا این اقدامات به تولید انبوه منجر میشود؟
ما نیاز داریم صنایعدستی، هم در بخش کاربردی فعال شود و هم تعلیمی. ما از یکسو به تولید انبوه نیاز داریم و از سوی دیگر، چرخه اقتصادی. چندی پیش در حراج بزرگ تهران که مربوط به هنر جدید است در عرض دو ساعت بیش از 13 میلیارد تومان چرخه مالی داشته است. ما به چنین برنامههایی نیز نیاز داریم که آثار فاخرمان را که بینظیر هستند به فروش برسانیم.
باید اشاره کرد هدف اولیه صنایعدستی در گذشته کاربردی بوده است تا مردم بتوانند از مصنوعات و تولیدات آن در زندگی روزمره خود بهره ببرند. چاقوهای زنجان زمانی نیازهای بخش بزرگی از خانوادهها را تأمین میکرده است، در حالیکه امروزه به عنوان یک کالای تزئینی از آن استفاده میشود. ما باید سعی کنیم بخشی را که به صرفه است و ماشین نمیتواند آن را تولید کند، تقویت و چون گذشته کاربری برای آن تعریف کنیم. در برخی حوزهها فرش دستی کیفیتی دارد که از فرش ماشینی بهتر است یا گلیم از موکت. یا صنایعی سبز و هویتزا باشد این حس نباید معطوف به گذشته باشد، بلکه در راستای کاربردپذیری آن باید باشد. تا آنها را به کاربرد برگردانیم. قصد داریم حوزههایی چون نساجی، شعربافی و امثال آن را به صنعت مبلسازی یا صنعت خودروسازی نزدیک کنیم.
با توجه به امکانات و اختیاراتی که داریم سعی در هدایت و پالایش این حوزهها داریم. برای مثال با اختیاراتی که در حوزه صدور مجوز و پروانه تولید داریم، سعی میکنیم به پالایش صنایعدستی و تولید آثار آن کمک کنیم. از سوی دیگر برای گسترش این عرصهها تسهیلاتی را ارائه خواهیم کرد. ما در این مدت تسهیلات خوبی به فعالان عرصه صنایعدستی دادیم. به گونهای که تسهیلاتی که در مدت یکسال گذشته به هنرمندان پرداخت شد، در مجموع ده سال گذشته داده نشده است. البته برای هدایت این عرصه تسهیلات را نیز با شرایط ارائه میکنیم. این امکاناتی است که ما در اختیار داریم.
یکی دیگر از اقداماتی که در نظر داریم انجام دهیم، این است که طراحان دانشگاهها را به کارگاهها بفرستیم تا به طراحی کالاها کمک کنند. طراحی کالا و بستهبندی از نواقص ماست که امیدواریم اقدامات در این مورد مؤثر باشد.
به نکته جالبی اشاره کردید؛ حراج آثار نفیس در حراجیها. آیا تاکنون تلاشی برای تحقق چنین امری صورت گرفته است؟
اداره کل بازرگانی ما با دوستانی که در این زمینه فعالیت داشتهاند، جلساتی برگزار کردهاند، طرحهایی آماده شده است و در حال بررسی شیوههای عملیاتیکردن آن هستیم.
یعنی امسال میتوانیم به برگزاری چنین حراجی امیدوار باشیم؟
امیدواریم امسال بتوانیم نخستین حراجی صنایعدستی کشور را برگزار کنیم.
به عنوان پرسش آخر؛ آیا در زمینه بیمه هنرمندان صنایعدستی به مشکلی برنخوردهاید؟
در حوزه بیمه هنرمندان، افرادی که کارت صنعتگری از معاونت صنایعدستی دریافت کردهاند برای بیمه مشکلی ندارند، مشکل ما در این بخش، بیمه هنرمندان بالای 50 سال است که در این رابطه نامهای به دولت ارائه شده تا این مشکل نیز برطرف شود.
کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد