آقای حبیبی میدانیم که ابنسینا چهره برجسته قرون میانه در جهان اسلام است. جالب است که او در دنیای غرب بیش از این که به فلسفهاش شهرت داشته باشد به خاطر طبابتش مشهور بوده است. نام ابنسینا بیش از هر چیز با کتاب قانون وی پیونده خورده و بیشتر دانشمندان آن زمان ابنسینا را با این اثرش میشناختند. ابن سینا این کتاب را چه زمانی و در کجا نگاشته است؟
ابنسینا هنگامی که در گرگان اقامت داشت چند کتاب و از جمله کتاب اول قانون را نوشت. جوزجانی وقتی به جلسه درس ابنسینا در همدان اشاره میکند و میگوید شبها بخشی از قانون و بخشی از شفا در محضر درس ابنسینا خوانده میشد؛ مجدداً یاد آوری کرده است که ابنسینا مدتها قبل کتاب اول قانون را تصنیف کرده بوده که این امر اشاره به همان است که تألیف کتاب قانون در گرگان انجام شده است.
وقتی تاریخ را ورق میزنیم و به قرون وسطی سفر میکنیم، بهتر و دقیق تر میتوانیم به درک جایگاه کتاب قانون نائل شویم. در آن زمان کتاب قانون را انجیل پزشکی مینامیدند و این حاکی از جایگاه بسیار برجسته این اثر است. استاد حبیبی در آن دوران کتاب دیگری وجود داشت که به لحاظ اهمیت و البته کاربرد و ارجاع با کتاب حکیم برابری کند؟
بله، سخنان شما کاملا درست است. جورج سارتون در مقدمه تاریخ علم مکرر از عنوان انجیل پزشکی برای قانون و نیز اهمیت آن در قرون وسطی تا قرن 17 در مجلدات گوناگون آن سخن گفته است و هیچ تردیدی وجود ندارد که قانون بیش از 500 سال راهنمای علمی پزشکی جهان بوده است. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که در آن زمان آثار دیگری از طب اسلامی مثل آثار زکریای رازی وکامل الصناعه اهوازی نیز مورد توجه و استفاده بوده است اما هیچکدام هرگز با کتاب قانون ابنسینا جایگاه برابری نداشتند.
از زمان تالیف و نگارش کتاب قانون قرنها میگذرد و پس از آن علم پیشرفتهای بسیاری کرده است و پیشرفتهای مختلف در حوزه علم سبب ظهور آثار جدیدی میشود و با آزمایشها و یافتهای جدید، اغلب مباحث آثار قبلی ابطال میشود. اما میخواهم بدانم چه اتفاقی برای کتاب قانون رخ داد؟ آیا این اثر کاملا بیاعتبار شده است یا هنوز جنبههایی قابل توجه دارد؟
اتفاقا اطلاعات موجود نشان میدهد که کتاب قانون هنوز در شرق بخصوص هند، پاکستان و ایران در پزشکی مورد استفاده و مراجعه است و در کشورهای اروپایی البته بیشتر به عنوان تاریخ علم مورد توجه است. نکته جالبتر این که پزشکان طب سنتی هنوز معتقدند با تمسک به کتاب قانون میتوان برخی بیماریهای لاعلاج یا دشوار را معالجه کرد.
واقعا! چرا پزشکان سنتی درباره کتاب قانون این گونه میاندیشند؟
در واقع از نظر اینان مشکل، نبودن یا کمبود افراد مطلع از ظرایف علمی قانون است نه از خود قانون و قواعد علمی آن. با توجه به این که امروزه بشر بیشتر به زیان داروهای شیمیایی واقف شده و از طرفی طب سنتی ابنسینا بر معالجه با استفاده از طبیعت متکی است، طبیعی به نظرمیرسد که مجدداً اقبال به این طب روز به روز افزایش یابد. امروزه در جامعه جهانی به داروهای طبیعی و از جمله گیاهان دارویی و نیز استفاده از دیگر مواهب طبیعی و کاربرد روشهای طبیعی مثل تنظیم خواب و خوراک و ورزش و استحمام و امثال اینها که رکن طب مبتنی بر قانون است، توجه میشود و بنا بر این اگر طب قانون درست تبیین وتدریس شود هنوز هم میتواند از بسیاری از بیماریها جلو گیری کند.
استاد حبیبی کتاب قانون شامل چه بخشهایی است؟
ابنسینا در مقدمه کتاب قانون گفته است که این اثر مشتمل بر پنج بخش است: کتاب اول در امور عام و کلی است و به کلیات قانون مشهور است. دراین کتاب طب به بخش نظری و عملی تقسیم شده و در ذیل چهار فن مباحث آن مطرح شده است از جمله: موضوعات طب، ساختمان بدن، اجزای تشکیلهنده آن مثل استخوانها و عضلات و... که در بخش نظری به آنها پرداخته است. فن اول و دوم به طرح مباحث نظری اختصاص دارد و مباحثی که گرچه کلی هستند، اما جنبه عملی دارند مثل آنچه به بهداشت (حفظالصحه) و برخی معالجات کلی مثل حجامت و استفراغ و رگزنی و... که جنبه عملی دارند در فن سوم و چهارم کتاب اول آمده است. نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کنید این است که این قبیل مباحث نیز به صورت علم مطرح شدهاند منتهی علم عمل یعنی آموزش برخی در معالجات بهکار میرود، نیز مطرح شده مثلا در زالو انداختن، ابنسینا علم آن را به دانشجوی طب میآموزد. کتاب دوم اختصاص به داروهای بسیط یا ساده دارد در مقابل کتاب پنجم که به داروهای ترکیبی (قرابادین) اختصاص دارد و در کتاب سوم بیماریهای خاص همه اعضا و معالجه آنها مورد بحث قرار گرفته است و در کتاب چهارم، معالجه بیماریها بدون توجه به یک عضو خاص مورد بررسی قرار گرفته است.
ابنسینا در نگارش کتاب قانون از چه منابع و آثار کدام یک از طبیبان پیش از خود استفاده کرده است؟
منابع ابنسینا به هیچوجه به آثار جالینوس و دیسقوریدس (قرن نخست میلادی) محدود نبوده است. حکیم از همه منابع موجود استفاده میکرده و نیز برای ملاحظات، استنباطات و تجربیات خود که مبتنی بر دلیل بوده بسیار اهمیت قائل بوده است و بارها بر تجربیات خویش تکیه کرده است؛ در واقع باید به این نکته توجه کنید که او به جایگاه علمی خویش بهعنوان یک مستند و یک نظر در مقابل دیگر نظرها توجه دارد، زیرا او یک مقلد نیست. او در تبیین و عبارتپردازی و ادبیات طب نیز بسیار قوی است. شاهد قوت او، ادبیات طبی او است که توانسته بیش از 500 سال بر طب جهان حکومت کند.
کتاب قانون بخشهای مختلفی دارد و ابنسینا کوشیده است در این بخشها به موضوعات متفاوتی در حوزه پزشکی بپردازد. مثل تغذیه، آب و هوا، ورزش و... . نمیتوانیم به همه این موضوعات بپردازیم، اما لطفا بگویید ابنسینا چه توصیههایی درباره تغذیه دارد؟
ابنسینا ضمن فصل هفتم از تعلیم دوم از فن سوم کتاب اول، در باب تدبیر خوردنی و غذا مفصل سخن گفته است و البته جزئیات فراوانی را آورده است. برای مثال نوشته است: رودل سخت (امتلای شدید) در هر حال کشنده است؛ زیانبخشترین چیز، خوردن غذا روی غذایی است که هضم نشده است و چیزی بدتر از رودل نیست.
یکی از نکات بسیار جالب دیگری که نوشته، این که عادت و غذای هر جایی با عادت و غذای جای دیگر متفاوت است؛ در وعده غذا عادت مهم است؛ کسی عادت دارد روزی یک وعده یا دو وعده غذا بخورد باید به عادت خود توجه کند و اگر بخواهد عادت خود را تغییر دهد باید به تدریج اقدام کند. البته او دستورهای متعدد و کلی برای غذا داده است که امکان طرح آنها در این گفتوگو و با این زمان اندک وجود ندارد. همچنین در فصل هشتم همین تعلیم به موضوع آب خوردن توجه کرده است که چه نوع و چه وقت و چقدر باید باشد. جالب است بدانید ابنسینا وقتی یک دستور بهداشتی میدهد دلیل و فلسفه آن را براساس طب بیان میکند.
منیره پنجتنی / جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد