روزنامه خندان

فشل فشل فشل

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند.حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۰۸۰۶۱
فشل فشل فشل

سیاست روز : وزارت ورزش و "نون بیار و کباب ببر"

یک نماینده مجلس: من بر این عقیده‌ام که باید با همه کسانی که بورس غیرقانونی گرفته‌اند برخورد کرد نه فقط با یک عده در یک دولت خاص!
مفهوم عبارت فوق چیست؟
الف) یا "من هم بازی" یا بازی را خراب می‌کنم.
ب) پرونده "رو" کنی پرونده‌هات رو می‌کنم توی حلقت!
ج) گر حکم شود که مست گیرند / باید که هر آنکه هست گیرند.
د) بگم؟ بگم؟

علی نصیریان: هدف کمدی خنداندن مردم نیست.
با توجه به اظهارنظر استاد نصیریان کدام یک از گزینه‌های زیر هدف "کمدی" است؟
الف) نهادینه شدن فلسفه غربی در جامعه
ب) فراهم کردن زیر‌ساخت تولید انرژی هسته‌ای
ج) مبارزه با تورم و رکود اقتصادی
د) ریختن آب در آسیاب استکبار جهانی

امیررضا خادم: وزارت ورزش در مورد خصوصی‌سازی باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال، وظیفه‌ای ندارد.
با توجه به این اظهارنظر کدام یک از گزینه‌های زیر وظیفه "وزارت ورزش" است؟
الف) نظارت بر چراگاه‌های اطراف ورامین
ب) بررسی کیفیت آبرسانی به گیاهان دریایی حوزه خلیج فارس
ج) تحقیق در‌خصوص سقوط هواپیمای ۱۴۰
د) تبیین ابعاد وجودی بازی "نون بیار و کباب ببر" و بررسی تاثیر آن در توسعه سیاسی

شرق : فشلِ فشلِ فشل

این را گوش کن: «از دلاوری پرسیدند: چرا شصت‌وچندنفر را با ماشینت زیر کردی؟
گفت: داشتم می‌رفتم که ترمز بریدم، بعد نگاه کردم دیدم این‌ور خیابان 60نفر هستند، آن‌ور خیابان چندنفر. با خودم گفتم اگر بزنم به چندنفر بهتر از این است که بزنم به 60نفر. برای همین رفتم سمت چندنفر...
پرسیدند: خب، چرا شصت‌وچندنفر را زیر کردی؟
گفت: «چون آن چندنفر دویدند رفتند توی آن 60 نفر.»
گوش کردی؟ حالا حکایت شماست داناجان. (اول ستون نگفتم؟ رضا فرجی‌دانا را سوار آمبولانس کرده بودم و داشتم می‌رساندم مجلس که استیضاحش کنند.)
فرجی‌دانا گفت: «یک‌نفر از نمایندگان از وزیر دولت قبلی به‌دلیل تخلفاتش یک مورد سوال کرد؟»
گفتم: داناجان، شما که دانایی. می‌خواستند بپرسند، وقت نمی‌شد. یعنی هربار وزرا یا آقای احمدی‌نژاد می‌آمدند مجلس، کل وقت مجلس به گرفتن عکس یادگاری و خودگرفت با احمدی‌نژاد و دوستان می‌گذشت.
فرجی‌دانا گفت: «من وزیر نبودم، شما که نماینده بودید. از وزیر قبلی می‌پرسیدید چرا ۱۲۶نفر را برخلاف قانون از تحصیل محروم کردند؟»
گفتم: بازهم ‌داری همان حرف را می‌زنی.
فرجی‌دانا گفت: «انتظار دارند من ترکه‌به‌دست راه بیفتم و دانشجویان را تنبیه کنم؟»
گفتم: چه ایرادی دارد؟ از قدیم می‌گویند؛ چوب معلم تره، خب حالا شما هم یک ترکه بگیر دستت چهارتا دانشجو را صبح‌به‌صبح فلک کن. چه عیبی دارد؟ این شیوه تربیتی همیشه جواب داده‌ها.
فرجی‌دانا گفت: «دانشجوی ۲۲ساله که حکم انضباطی می‌گیرد، می‌تواند ادامه حیات بدهد؟» گفتم: حیات نباتی.
فرجی‌دانا گفت: «بخشی از صحبت‌های من را در سال ۸۸ پخش کردند. چرا بقیه را پخش نمی‌کنید؟»
گفتم: خب «سی‌دی» دومش خش داشت. حتما باید مشکلات فنی را به روی دلاوران بیاوری؟
فرجی‌دانا گفت: «چرا می‌خواهیم القا کنیم که دانشگاه‌ها مقابل نظام هستند؟ این چه سودی برای ما دارد؟»
گفتم: برای شما ندارد اما برای بعضی‌ها شاید دارد.
فرجی‌دانا که متقاعد شده بود، گفت: «لذت می‌برید اگر کسی صلاحیت نداشته باشد؟!»
گفتم: خب هرکسی یک‌طور لذت می‌برد. لذت‌بردن هم یک امر شخصی است. یکی اینطور، یکی آنطور.
فرجی‌دانا گفت: «دارد جریانی شکل می‌گیرد که وزارت علوم فشل بشود.» گفتم: گلم، کجای کاری؟ چندسال است که در مرحله فشل قرار داریم. الان جریانی شکل گرفته که همه‌چیز را فشل فشل فشل کند تا آب پاکی را بریزد روی دست ما و خلاص. فرجی‌دانا گفت: حالا چی‌کار کنم؟
گفتم: من که همیشه می‌روم در افق گم می‌شوم. اگر دوست‌ داری می‌توانی با من بیایی برویم در افق گم بشویم و سر به کوه و بیابان بگذاریم.

فرهیختگان: بریم خارج فارسی بخوانیم

صفحه آخری: آقا رشته زبان فارسی هم بورسیه داشته. پس چرا ما نمی‌دونستیم خب به ما هم می‌گفتند. من توانایی صحبت کردن به زبان فارسی رو دارم.خب منم می‌بردند خارج دیگه.
معاون رئیس: اون فارسی‌ای که تو بلدی قبول نیست.
صفحه آخری: پس کدوم فارسی قبوله؟
معاون رئیس:یه فارسی‌هایی است که برای یاد گرفتنش حتما باید بری خارج.
دیده‌بان سیاسی: البته همین جوری نباید بری خارج. همینجوری خرجش بالاست. اول باید بورس بگیری که موقع یاد گرفتن زبان فارسی در خارج خوش هم بگذره.
آقای اقتصاد: این خوش گذشتن خیلی مهمه. اونقدر که وقتی خوشی یکی رو ازش بگیری عصبانی می‌شه اونقدر که ممکنه کار به استیضاح بکشه.
جوان ورزشی‌نویس: استیضاح یعنی چی؟
صفحه آخری: والا من اونقدر هم فارسیم خوب نیست ولی فکر می‌کنم یه چیزی تو مایه‌های درس عبرت باشه.
دیده‌بان سیاسی: شما هم به جای تشکر از حسن‌نیت مسئولان همش دارین سیاه‌نمایی می‌کنید. آخه واقعا کسی که فداکاری می‌کنه، بهترین روز‌های زندگیش رو می‌ذاره می‌ره خارج تا زبان مادری رو با مدارج بالا یاد بگیره، حق نداره بهش خوش بگذره؟این بی‌انصافیه. من می‌گم حتی سیاهنماهایی مثل شما هم باید استیضاح بشن.
صفحه آخری: یه ذره به روز باش. استیضاح یه ذره از مد افتاده. الان اینجوری مده که استیضاح می‌کنی بلافاصله بعدش می‌گی استیضاح خالی کافی نیست، باید بریم دادگاه.
دانشگاهی‌کار: یعنی دولت قبلی اعتقاد داشته اینقدر اوضاع زبان فارسی تو دانشگاه‌ها داغونه که دانشجوی این رشته رو بورسیه می‌کرده که بره خارج فارسی یاد بگیره؟
صفحه آخری: احتمالا دیگه. پس چرا همش می‌گفتن چسبیدم به سقف علم جهان.
دانشگاهی‌کار: در حوزه دانش اینکه بچسبی به سقف خیلی هم وضعیت خوبی نیست‌ها.
دبیر برومند ورزشی:اوه اوه چه خبر‌ه!
صفحه آخری: کجا؟ تو مجلس؟
دبیر برومند ورزشی: نه کنار زمین فوتبال. عنایتی یه خبرنگار مشهدی رو زده، فروزان دروازه‌بان استقلال با یه عکاس ورزشی درگیر شده، امیرحسین صادقی با قلعه‌نویی درگیر شده یا به عبارت بهتر قلعه‌نویی با امیرحسین صادقی درگیر شده، بعد برادر داماد قلعه‌نویی با صادقی درگیر شده و بعد لیدر‌های استقلال در حمایت از صادقی با برادر داماد قلعه‌نویی درگیر شدند. یکی هم تو این شلوغی یه موبایل رو کوبیده تو صورت امیرحسین صادقی.توی اهواز هم طرفدارای تیم استقلال اهواز با طرفدارای فولاد درگیر شدن یکی هم این وسط خواسته پسر عبد‌الله ویسی مربی استقلال خوزستان رو با چاقو بزنه.همین‌طور که می‌بینید همه چیز برای لذت بردن از یک فوتبال زیبا مهیا‌ست.
آقای اقتصاد: نمی‌دونی مارک گوشی که تو صورت صادقی کوبیدن چی بوده؟
دبیر برومند ورزشی: نه.اون رو می‌خوای چی کار؟
آقای اقتصاد: همینجوری می‌خوام ببینم بازیکن میلیاردی رو با چه مدل گوشی‌ای می‌زنن.
دبیر برومند ورزشی: تازه ماجرای شکایت علی دایی از مایلی‌کهن هم هست که مایلی‌کهن به چهار ماه زندان محکوم شده.
صفحه آخری: به به چه فضای دلنشینی.
دبیر حادثه‌خورده: ببخشید‌ها شما قراره صفحه ورزشی در بیارین یا صفحه حوادث؟
دبیر برومند ورزشی: نکنه توقع داری تو این وضعیت برم درباره سیستم‌های فوتبال صفحه در بیارم؟ خب فوتبال ما همین جور چیز‌هاست دیگه.
صفحه آخری: واکنش مایلی‌کهن چی بوده؟
جوان ورزشی‌نویس: گفته زندان که فقط جای آدم‌های بد نیست. آدم‌های خوبی مثل من رو هم گاهی میندازن زندان. بذار اصلا برات بخونم:« می‌روم زندان و چند صباحی از هیاهو و رسانه‌ها دور می‌شوم/ می‌روم زندان و از زندانی‌ها یاد می‌گیرم.آنجا ورزش هم می‌کنم. »
صفحه آخری: چه دیدنی داره آقای مایلی کهن بعد از این دوره آموزشی.

کیهان: ایستگاه(گفت و شنود)

گفت: شخصی که لیست جعلی بورسیه‌ها را با هدف بدنام کردن نمایندگان استیضاح‌کننده وزیر علوم منتشر کرده بود اعتراف کرده است که این لیست را معاون وزیر علوم به وی داده و اصرار داشته است که حتما منتشر شود.
گفتم: مفهوم گفتمان «اعتدال» که با ناسزاگویی به منتقدان معلوم شده بود و حالا معنی «اخلاق» و «راستگویی» در گفتمان اعتدال هم مشخص شده است.
گفت: در این لیست نام برادر یکی از نمایندگان استیضاح‌کننده به عنوان کسی که بورسیه غیرقانونی گرفته، آمده بود و بعد معلوم شد یکی از برادران این نماینده در جنگ تحمیلی شهید شده و برادران دیگرش اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارند که بورسیه گرفته باشند.
گفتم: یارو بی‌بلیت سوار اتوبوس شده بود، راننده گفت؛ آقا بلیت! و یارو گفت؛ من ایستگاه قبلی سوار شده بودم. راننده گفت؛ ولی ما ایستگاه قبلی توقف نکرده بودیم و یارو با عصبانیت گفت؛ غلط کردی که توقف نکردی! من می‌خواستم سوار بشوم!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها