نگاهی به 56 سال گزارش فوتبال در رادیو و تلویزیون

گزارشگری ورزشی ؛ دیروز، امروز، فردا

نگاهی به 56 سال گزارش فوتبال در رادیو و تلویزیونگزارشگری ورزشی ؛ دیروز، امروز، فرداهنوز بغض آن جوان کارگر جلوی چشم میلیون‌ها بیننده تلویزیونی از یاد نرفته است؛ چند ماهی بیشتر نگذشته از آن روز که یکی از مشتاقان شرکت در برنامه «آقای گزارشگر» که نوروز امسال از تلویزیون پخش می‌شد، با آوردن نام عادل فردوسی‌پور اشک از چشمانش جاری شد.
کد خبر: ۶۹۵۱۴۶
گزارشگری ورزشی ؛ دیروز، امروز، فردا

در کل تولید و پخش آن برنامه از سیما و استقبال فراوان از آن، نشان‌دهنده اهمیت گزارشگری نزد مردم بود، اما عشق این جوان به عادل فردوسی‌پور، که می‌گفت اینترنت ندارد، اما شش سال تمام هرچه عادل گزارش کرده را نت‌برداری کرده مبین نکات مهم‌تری هم بود؛ این‌که یک گزارشگر فوتبال، چه جایگاه مهمی می‌تواند نزد مردم داشته باشد؛ جایگاهی مانند یک بازیکن یا بازیگر یا سیاستمدار بسیار محبوب.

گذشته از این، تب گزارشگری گویی خیلی‌ها را فرا گرفته؛ از گزارش یک‌ نیمه‌ای احمدرضا عابدزاده در حدود 12 ‌سال پیش و گزارش‌های بهنوش بختیاری بازیگر تا حالا که مردم هم بازی‌ها را گزارش می‌کنند و برای تلویزیون می‌فرستند.

اینها همه می‌گوید که گزارشگری فوتبال بسیار مهم‌تر از گذشته شده است. هرچند وقت یک‌بار با چهره جدیدی به‌عنوان گزارشگر یا مجری برنامه‌های ورزشی در برنامه‌های صدا و سیما آشنا می‌شویم و این گزارشگران و مجریان جدید در برخی برنامه‌ها بیشتر از پیش دیده می‌شوند. بخصوص این روزها که در حال برگزاری جام جهانی فوتبال هستیم و همه نگاه‌ها به این بازی‌ها دوخته شده، شاید بد نباشد روند گزارشگری فوتبال از آغاز تاکنون را بررسی کنیم؛ این‌که نخستین گزارشگران فوتبال در بیش از نیم‌قرن پیش از این چه می‌کردند و گزارشگران این روزهای صدا و سیما چه شرایطی دارند.

دروازه‌‌بان تیم ملی نخستین گزارشگر فوتبال در رسانه

گزارشگری امروز تفاوت‌های بسیاری با نمونه‌های کلاسیک آن دارد. شما امروزه از یک گزارشگر فوتبال می‌خواهید که فقط به گزارش وقایع رخ داده در بازی اکتفا نکند و بسته‌ای کامل از اطلاعات مربوط به بازی، تیم‌ها و عواملشان ارائه دهد، اما وقتی عطاءالله بهمنش 56 سال پیش برای نخستین بار پشت میز گزارش یک بازی فوتبال در تلویزیون ملی ایران نشست، قواعد گزارش با امروز بسیار متفاوت بود.

شاید اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم باید گفت هنوز قاعده‌ای هم ترسیم نشده بود و جز اندک تجاربی از تلویزیون‌های خارجی این خود بهمنش بود که با گزارش‌هایش تعاریفی برای این حرفه ارائه داد.

سال 1337 بود؛ زمانی که تلویزیون ملی ایران بتازگی افتتاح شده بود. بهمنش نه‌‌تنها در فوتبال که در رشته‌های دیگری همچون کشتی گزارشگری کرد. از قربان علی‌تاری هم به‌عنوان نخستین گزارشگر رادیو یاد می‌شود. او قبلا دروازه‌بان بود و یک‌بار هم برای تیم ملی ایران به میدان رفت. البته مسعود اسکویی نیز به‌عنوان یکی از اولین گزارشگران رادیو است؛ اسکویی که از سال 50 در رادیو گزارش می‌کند درباره تفاوت گزارشگری ورزشی در رادیو و تلویزیون می‌گوید: «در تلویزیون گزارشگر باید سعی کند کمتر صحبت کند چون 70 درصد تصویر است، 30 درصد گزارش، اما در رادیو، گزارشگر باید تمام تصویر را به شکل رادیویی در ذهن مخاطب مجسم کند چون همه‌ چیز صداست و مخاطب با صدای گزارشگر خود را کنار زمین مسابقه مجسم می‌کند و با چشم گوش بازی را می‌بیند.» در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی ایران نیز دو گزارشگر دیگر به نام‌های خدابخشیان و روشن‌زاده به استاد بهمنش اضافه شدند. بضاعت گزارشگری ورزشی ایران در سال‌های پیش از انقلاب فقط محدود به همین سه چهار نام می‌شود.

تهیه‌کننده سینما و آقای «می‌ریم که داشته باشیم...»

اما با وقوع انقلاب اسلامی، نسل تازه‌ای از گزارشگران فوتبال به صدا و سیما راه پیدا کردند. اولین و شاید مهم‌ترین آنها جهانگیر کوثری بود؛ کسی که دستی هم بر سینما داشت. او از سال 59 وارد تلویزیون شد و تا پایان جام جهانی فوتبال 1994 به گزارشگری فوتبال ادامه داد. از این سال او کم‌کم از تلویزیون به‌عنوان گزارشگر فاصله گرفت و به مجریگری برنامه‌های ورزشی پرداخت. علاوه بر کوثری، مجید وارث هم به‌عنوان یک گزارشگر تازه‌نفس و تازه‌معرفی شده محبوبیت زیادی پیدا کرد. او از سال 59 اجرای برنامه «ورزش و مردم» را به عهده گرفت و بعدها جای خود را به بهرام شفیع داد. گزارشگری که سبک نوینی را پایه گذاشت و چند تکیه‌کلام از او برای همیشه ماندگار شد. مثلا او همه گزارش‌هایش را با این جمله آغاز می‌کرد: «می‌ریم که داشته باشیم...». دهه 60، دهه میدان‌داری بهرام شفیع به‌عنوان گزارشگر و مجری در تلویزیون بود. در سال‌های جنگ و دفاع مقدس این بهرام شفیع بود که با برنامه «ورزش و مردم» جای خود را در میان مردم باز کرد.

محبوب‌ترین برنامه ورزشی دهه 60 همچنان پخش می‌شود. با وجود این شفیع تنها گزارشگر ورزشی آن سال‌ها نبود. کیومرث صالح‌نیا نیز از گزارشگرانی بود که برخی بازی‌های مهم را گزارش می‌کرد. اواخر دهه 60 عباس بهروان نیز روی کار آمد، مجری‌ای که مدتی است گزارشگری را کنار گذاشته اما علاقه‌مندان به برنامه‌های ورزشی، تازه‌ترین تصویری که از او به یاد می‌آورند مربوط به نوروز امسال است که بهروان به‌عنوان یکی از داوران در برنامه «آقای گزارشگر» شرکت کرد.

پس از بهروان نوبت به گزارشگری افراد دیگری همچون مرحوم کیانوش یا خجسته هم رسید. اسکندر کوتی هم دهه 70 توانایی‌های خود را به‌عنوان یک گزارشگر به همه نشان داد؛ گزارشگری که مدتی است از تلویزیون به رادیو نقل مکان کرده است.

صدای ملبورن

هرچند از او قدیمی‌تر زیاد داریم، اما باید گفت: جواد خیابانی قدیمی‌ترین گزارشگر هنوز فعال فوتبال در تلویزیون است؛ گزارشگری که با گزارش بازی ایران و استرالیا در ملبورن نقطه عطفی در کارنامه خود به وجود آورد. خیابانی سال 1377 به‌عنوان بهترین گزارشگر تلویزیونی و سال‌های 84 و 86 نیز به‌عنوان برترین مجری تلویزیونی انتخاب شد. گزارش‌های او همواره مبتنی بر تهییج حس وطن‌دوستی است. برای همین است که سازمان، اغلب از او برای گزارش بازی‌هایی استفاده می‌کند که نیاز به القای این حس بیشتر احساس می‌شود. شور و حرارت بسیار، دیگر ویژگی اوست. خیابانی قادر است از یک بازی سرد و مرده، یک مسابقه داغ و جذاب بسازد.

تغییر ماهیت گزارش‌ها

اما تا اینجای کار قاعده‌های گزارشگری فوتبال تفاوت چندانی با مبانی گذشته آن نداشت. گزارشگران در کیفیت گزارششان با یکدیگر متفاوت بودند، اما هنوز هدف‌گذاری‌های اولیه در هر گزارش مبتنی بر تشریح وقایع بود. سال‌های پایانی دهه 70 بود که تلویزیون حضور گزارشگری جوان و پراستعداد را تجربه کرد و با حضور او بود که گزارشگری فوتبال وارد ساحت دیگری شد؛ گزارشگری که حالا و با گذشت نزدیک به دو دهه از آن سال‌ها از او به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین و کارکشته‌ترین گزارشگران فوتبال یاد می‌کنند: عادل فردوسی‌پور.

فردوسی‌پور گزارشگری بود که همواره در گزارش‌هایش خود را ملزم به ارائه اطلاعات به مخاطب می‌کرد. گزارش‌های او نخستین گزارش‌هایی بودند که نسل جدید، زبان روزمره خود را نیز در آنها می‌یافت. فردوسی‌پور، هنوز هم بر همین منوال است و بسیاری از گزارشگران بعد از او نیز تحت تاثیر این متد قرار گرفته‌اند.

از دهه 80 گزارشگران جوان و تازه‌نفس‌تری وارد صدا و سیما شدند؛ چهره‌هایی همچون مزدک میرزایی، پیمان یوسفی، محمد سیانکی، مجتبی صادقیان، محمدرضا بالاپور، علیرضا علیفر، حسین اسماعیلی، محسن عزیزی و محمدرضا احمدی. در میان همه این گزارشگران، ابتدا مزدک میرزایی بیش از همه توانایی خود را نشان داد و پس از او پیمان یوسفی جای پای خود را محکم کرد. علیفر نیز با گزارش‌های جدی‌اش که همواره با اشاراتی به نکات فنی همراه است، متفاوت از بقیه نشان می‌دهد. این روزها و در حالی که جام جهانی فوتبال به داغ‌ترین روزهای خودش رسیده، گزارش‌های محمدرضا احمدی نیز مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. (سامان محمدی/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها