وحید جمالی معاون گردشگری و سرمایه‌گذاری استان بوشهر خبر داد؛

برگزاری میز خدمت در مصلی جمعه

سفر ایرانی

ملوان‌هایی روی فسیل ها

ذکر خاطرات سفر هم شیرینی سفر را دارد و هم تجربیات بکری در دل خود داشته و برای دیگران به یادگار می‌گذارد. از قدیم هم که گفته‌اند وصف‌العیش نصف‌العیش. این صفحه قرار است در برگیرنده نوشته‌های مفید و شیرین دنیای مجازی باشد از همه آنچه از سفر و گردشگری سراغ داریم.
کد خبر: ۶۸۰۵۲۳
ملوان‌هایی روی فسیل ها
از وبلاگ‌ها و وبسایت‌ها گرفته تا تمام شبکه‌های اجتماعی که این روزها، هر روز به کاربرانشان اضافه می‌شود و استفاده از تجربیات آنها در سفر را برای دیگران سهل‌تر می‌کند.

با چه ذوقی به سمت ترمینال به قصد بوشهر حرکت کردم. انگار اولین بار بود می‌رفتم سفر. دیدن دوباره خلیج‌فارس انرژی خاصی در من ایجاد کرده بود و بالاخره پس از 16 ساعت اتوبوس سواری به ترمینال بوشهر رسیدم. با خودم قرار گذاشته بودم قبل از هر چیز اولین کشتی توپدار ایرانی را در موزه دریا و دریانوردی بوشهر ببینم. از ترمینال با دو کورس خودم را به محله سبزآباد رساندم. ساعت 8 صبح بود سرباز نگهبان پشت درهای بسته گفت تا ساعت 8 و 30 دقیقه باید صبر کنم. سیبی سرخ از کوله عزیز و همسفر نازنین درآورده و به نام صبحانه خوردم. بالاخره ساعت وعده شده رسید و من به وصال عروس خود یعنی اولین کشتی توپدار ایران که توسط ناصرالدین شاه خریداری شده بود، ‌رسیدم.

به باغ‌موزه دریانوردی که پا گذاشتم انگار وارد یک پادگان نظامی ‌شدم. پس از گذشتن از مسیری که با تابلو راهنمایی شده بود به ادوات جنگی دریایی ایران مثل انواع زیردریایی و قایق پرنده و رادارهای به نمایش گذاشته شده رسیدم. بیچاره‌ها بس که آفتاب خورده بود، خیلی خسته به نظر می‌رسید ولی حاکی از افتخارات فرزندان ایران بود و سفرنامه‌هایی در دل خود به یادگار داشت. پس از بازدید آنها با یک پیچ از پشت یک ساختمان قدیمی شبیه ساختمان‌های انگلیسی که بی‌ارتباط هم نبود و در حال بازسازی بود به اولین ناو جنگی توپدار ایران که پرسپولیس نام داشت رسیدم. خیلی بزرگ بود و مثل فسیل‌های دایناسور روی زمین دراز کشیده بود. چه ملوانانی روی آن سال‌ها زندگی کرده بودند.

بوشهری‌ها به آن پاچم پولیس می‌گفتند و اولین رئیس ایرانی این کشتی جناب احمدخان دریابیگی بود که از رؤسای قشون و از شاگردان پیاده‌نظام مدرسه دارالفنون به شمار می‌رفت. کشتی پرسپولیس در دوره رضاشاه پهلوی در فاصله دو کیلومتری جنوب شرق بندر بوشهر پهلو گرفته بود که با گذشت زمان به زیر آب رفت.

این ناو همراه با کشتی دیگری (به نام کشتی شوش) به قیمت 30 هزار لیره انگلیس خریداری شده بود. ناو پرسپولیس، ۶۰۰ تن گنجایش و ۴۵۰ اسب بخار توان داشت و بیش از چهار توپ جنگی را حمل می‌کرد.

البته این ناو از آلمان آورده شده بود که من رد پای انگلیسی‌ها را اینجا نفهمیدم و سالی دوبار هم برای سرویس و نگهداری به هند می‌فرستادند که خود حکایت دیگری است.

پس از بازدید از پرسپولیس راه رفته را برگشته و با دستور تابلوها به سمت کلاه‌فرنگی که در گذشته کنسولگری انگلستان بوده، رسیدم. در آنجا اشیای بی‌ربط ولی جالب مثل لوازم پزشکی قدیمی و غیره به چشم می‌خورد اما از همه جالب‌تر گره‌های ملوانی و دریایی بود و کاربردهای ریز و تخصصی که ذوق هنری و حیرت آدمی را برمی‌انگیخت.

دو عکس مختصر از آن در وبلاگ انگلیسی‌ام گذاشتم ولی تا از نزدیک نبینید مزه حلوای لن‌ترانی را نخواهید چشید.

از دیگر چیزهای جالب در عمارت کلاه‌فرنگی بوشهر تفنگ نخ‌پران بود که در جنگ‌های دریایی با پرتاب طناب به کشتی دشمن پلی برای رسیدن سربازها به کشتی دشمن برقرار کرده و به وسیله آن خود را به دشمن می‌رساندند. (ضمیمه چمدان)

علیرضا مقدم‌نیا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها