فشار تمرینات تیم ملی در اردوی اتریش، روزهای دشوار دوره تومیسلاو ایویچ فقید را برای اهالی فوتبال تداعی میکند. قبل از شروع جام جهانی 1998 فرانسه، ایویچ شاگردانش را در اردوی بروجرد قرنطینه کرد و خروجی آن اردو ساخته و پرداخته شدن یکی از بهترینهای تیمهای تاریخ فوتبال ایران بود. به نظر میرسد کارلوس کرش هم بهعنوان یک مربی حرفهای، چنین مسیری را انتخاب کرده و بر این باور است که صرفا با پشت سر گذاشتن تمرینات فشرده بدنسازی و بالا بردن قوای جسمانی شاگردانش، تیم ملی میتواند در جام جهانی قد علم کند. غلام پیروانی، یکی از مربیانی است که شرایط فعلی تیمملی را چندان مطلوب نمیداند، اما معتقد است پس از پایان اردوی اتریش باید قدرت تیم کرش را ارزیابی کرد. سرمربی سابق تیم ملی امید معتقد است شاگردان کرش باید در جام جهانی جنگجویانه ظاهر شوند و به اتفاقات غیرقابل پیشبینی دل خوش کنند. شاغلام فوتبال بر این باور است که ماندن کرش به صلاح فوتبال ملی است و مدیران فدراسیون فوتبال قبل از شروع جام جهانی 2014 باید برای تمدید قرار داد سرمربی تیم ملی پیشقدم شوند.
اگر بازی دوستانه تیم ملی در برابر بلاروس را ملاک ارزیابی قرار بدهیم، وضعیت آمادگی تیم ملی را مطلوب میدانید؟
اگر بخواهیم بدون تعارف صحبت کنیم، باید بگویم تیم ملی مقابل بلاروس بازی قابل قبولی ارائه نداد. البته طبیعی است تیم ملی در دوران بدنسازی نتواند انتظارها را برآورده کند و به نظرم بعد از پایان اردوی اتریش باید درباره وضع تیم ملی صحبت کنیم. فکر میکنم در فاصله یک هفته مانده به شروع مسابقات جام جهانی، بازیکنان به اوج آمادگی بدنی برسند. اگر بخواهیم مقابل آرژانتین و نیجریه هم مثل بلاروس، بدون انضباط تیمی بازی کنیم مطمئن باشید به مشکل برمیخوریم. در برابر بلاروس بچهها نشان دادند در بخش توپگیری از بازیکن حریف خیلی بیشتر باید کار کنیم. در همین بازی دیدیم که بازیکنان حریف در بسیاری از دقایق بازی بیش از حد آزاد بودند و به همین دلیل چند بار براحتی از خط دفاعی ما عبور کردند. تحلیل من از وضعیت فعلی تیم ملی این است که باید در زمینه توپگیری از بازیکنان حریف بیشتر کار کنیم، اما شاید این ایراد هم پس از پایان دوران بدنسازی به حداقل برسد.
مقابل آرژانتین، نیجریه و بوسنی با چه شیوهای باید بازی کنیم؟
باید با منطق صحبت کنیم تا انتظار افکار عمومی از تیم ملی هم بیجهت بالا نرود. به نظرم اگر در جام جهانی یک بازی بسته، اما منظم را ارائه بدهیم، ممکن است مسابقات را آبرومندانه به پایان برسانیم، اما اگر باز بازی کنیم و به بازیکنان حرفهای حریف فضا بدهیم به بنبست میخوریم. مثلا بازیکنی مثل مسی در بارسلونا هم نشان داده اگر فضا داشته باشد همه کار میکند و به تنهایی میتواند نظم خطدفاعی را بر هم بزند. البته تمام بازیکنان حرفهای آرژانتین خیلی خوب از فضاها استفاده میکنند و به همین دلیل است که میگویم اولویت ما باید فضا ندادن و توپگیری از بازیکنان حریف باشد. اگر در جام جهانی با چنین روشی به مصاف رقبا برویم، میتوانیم از آبروی فوتبال ایران و آسیا دفاع کنیم.
انتخاب بازیکنان اصلی هم برای سرمربی تیم ملی به یک کابوس تبدیل شده است. به نظر شما اولویت کرش باید بازیکنان جوان و پرانرژی باشد یا باتجربهها را باید به جام جهانی برد؟
واقعا کرش برای انتخاب بازیکنانش کار سختی دارد و خودش هم اعتراف کرده چنین مشکلی دارد. ما باید بازیکن دونده و جنگنده را به جام جهانی ببریم. بازیکنان قلدر که آمادگی بدنی بالایی دارند، میتوانند در نبردهای تن به تن کفه ترازو را به نفع تیم ملی سنگین کنند. شخصا معتقدم آمادگی بدنی باید ملاک انتخاب بازیکن باشد، نه سن و سال. مسلما به لحاظ تاکتیکی، حریف تیمهای مطرحی مثل آرژانتین و نیجریه نمیشویم، بنابراین باید با دوندگی بیامان و جنگندگی، گلیممان را از آب بیرون بکشیم.
معمای انتخاب بازیکن برای خط حمله تیم ملی کمی پیچیدهتر است. فکر میکنید سردار آزمون و علیرضا جهانبخش در جام جهانی کارایی بیشتری دارند یا کریم انصاریفرد و محمدرضا خلعتبری؟
مربیگری اصلا یک کار سلیقهای است. مطمئنا سرمربی تیم ملی که با این بچهها زندگی کرده و مدتها آنها را زیر نظر داشته بهتر میداند کدام مهاجم میتواند در جام جهانی عصای دستش باشد. رسانهها نباید نام بازیکنی را مطرح کنند تا سرمربی تیم ملی بتواند در آرامش تصمیم درستی بگیرد.
در فاصله چند روز مانده به شروع جام جهانی، بحث بر سر ادامه همکاری با سرمربی تیم ملی است. به نظر شما مصلحت تیم ملی در این است که فدراسیون فوتبال قرارداد کرش را تمدید کند یا تیم ملی را باید به یک مربی با دانش داخلی سپرد؟
باتوجه به فاصله کوتاهی که به شروع جام جهانی باقی مانده، مدیران فدراسیون فوتبال باید چنین حرف و حدیثهایی را مدیریت کنند تا خدای ناکرده آسیبی به تیم ملی وارد نشود، نه اینکه خودشان هم با مطرح کردن یکسری صحبتها به این حرف و حدیثها دامن بزنند. به نظرم کرش یک مربی بزرگ و حرفهای است و خودش بهتر از همه میداند که برود یا بماند. مطمئن باشید او تصمیمش را گرفته چون مربی حرفهای برای آیندهاش برنامه دارد.
با این اوصاف مربی ایرانی برای تیم ملی مفیدتر است؟
مربی ایرانی هم بد نیست و شما دیدید حسین فرکی و یحیی گلمحمدی مربیان داخلی را سربلند کردند، اما اگر بخواهم واقعیت را بیان کنم باید بگویم کرش از مربی داخلی برای تیم ملی بهتر است. البته کرش مربی پرحاشیهای است و سر پیراهنهای تیم ملی هم بساطی راه انداخت که به صلاح نبود، اما ای کاش مدیران فدراسیون، قبل از شروع جام جهانی قراردادش را تمدید میکردند تا هم سرمربی تیم ملی، هم بازیکنان با روحیه بهتری به جام جهانی میرفتند. نظر من این است که کرش را برای جام ملتها حفظ کنیم و یک مربی درجه یک داخلی مثل یحیی گلمحمدی یا حسین فرکی را کنار دستش بگذاریم تا بعد از رفتن او کاسه چه کنم چه کنم دستمان نگیریم.
تیم ملی توانایی صعود از مرحله گروهی مسابقات جامجهانی را دارد؟
واقعیت این است که ما از نظر تاکتیکی حریف آرژانتین و نیجریه و حتی بوسنی نیستیم و این زیادهخواهی است که بگوییم تیم ملی باید به دور دوم صعود کند. باید دلمان را به اتفاقات فوتبال خوش کنیم. در همان بازی معروف با استرالیا باید هفت گل میخوردیم، اما بازی 2 بر 2 مساوی شد و تیم ملی به جام جهانی رفت. روی کاغذ تمام حریفان تیم ملی در جام جهانی قدرت بیشتری دارند، اما گاهی اوقات اتفاقات فوتبال سرنوشت را رقم میزنند. صعود به دور دوم جام جهانی خیلی سخت است، اما باید امیدوار باشیم. آرژانتین مدعی قهرمانی است و نیجریه هم تیمی نیست که صرفا برای صعود از مرحله گروهی به جام جهانی آمده باشد. آنها یکبار در جام جهانی، آلمان را شکست دادند و مطمئنا در این دوره میخواهند شگفتیساز باشند. بوسنی هم خط حمله خیلی خطرناکی دارد که در بهترین تیمهای اروپایی بازی میکنند. همانطور که گفتم صعود تیم ملی به دور دوم زیادهخواهی است، اما شخصا امیدوارم اتفاقات فوتبال، مثل بازی با استرالیا به نفع تیم ملی کشورمان رقم بخورد.
حمیدرضا رسولی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد