جام جم سرا:
وی با بیان این که 7 سال از زندگی مشترکش میگذرد، اظهار داشت: از دخالتهای مادرشوهرم خسته شدهام و میخواهم از شوهرم و خانوادهاش دور شوم.
وی با اشاره به اینکه شغلم مهندس عمران بود که به خاطر حرفهای مادرشوهرم و شوهرم مجبور به ترک آن شدم، افزود: قصد جدایی دارم چرا که شوهرم نیز مانند خانوادهاش نمیتواند با علم روز جلو برود و زن را تنها در چارچوب خانه و پخت و پز میداند.
زن با بیان اینکه طی 7 سال زندگی هر کاری که خواستم انجام دهم برای خانواده شوهرم بد محسوب میشد و به دلیل این دخالتها و حفظ زندگیام از خانواده شوهرم یک مدت فاصله گرفتم ولی باز به دلیل نفوذی که بر روی پسرشان داشتند دخالتهایشان را شروع کردند تا اینکه امروز به دادگاه آمدم تا نجات یابم.
وی بیان کرد: من با شغلم زندگی میکردم ولی دخالتها مرا از شغلم دور کرد.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه در خانواده ما اینکه زنی به سر کار برود، عیب محسوب میشود، گفت: ابتدای ازدواج به همسرم گفته بودم که بعد از عقد نباید سر کار رود ولی او 3 سال اول رفت و بعد دیگر بر سر کار نرفت.
وی ادامه داد: همسرم نباید به خاطر خودخواهی زندگی مشترکمان را نابود کند و اینکه امروز به دادگاه آمده است تنها یک بچگی است.
مرد با بیان اینکه فرزندی نداریم، گفت: همسرم ابتدای زندگی این موضوعات و شرایط زندگی و خانوادهام را قبول کرد ولی نمیدانم چرا این رفتار را انجام میدهد. باید بداند که تنها زندگی او نیست که تصمیم به جدایی گرفته است.
وی افزود: میخواهم همسرم از درخواستش منصرف شود و دیگر به این موضوع ادامه ندهد و مرا از خانوادهام دور نکند و تنش و نزاع در زندگیمان به وجود نیاورد.
زن بار دیگر در مقابل قاضی پرونده بیان کرد: خانواده شوهرم و رفتارها و طرز تفکرهایشان خستهام کرده است. اگر قرار است به زندگی با شوهرم ادامه دهم باید او مرا حمایت کرده و به حرفهای خانوادهاش گوش فرا ندهد. شوهرم میداند که من زنی نیستم که دائم در خانه باشم بنابراین میخواهم مرا درک کند.
مرد بیان کرد: از همسرم میخواهم هرچه زودتر به این لجبازی خاتمه دهد و از درخواست خود منصرف شود.
بعد از چند دقیقه سکوت، قاضی پرونده زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نشده و جلسه خاتمه یافت.(تسنیم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
قانون كه نباید كاسه داغ تر از آش شود!
وقتی زن و مرد به هر این نتیجه رسیده اند این دیگر خنده دار است كه بگوییم طلاق نمی دهیم بروید بزور زندگی كنید!
اصلا وقتی تصمیم به اینجا كشیده بشه طلاق خود بخود جاریست.
متن پیامم این بود، لطفاً متن كامل را درج بفرمایید. بسیار سپاسگزارم.
با نظر جناب بی طرف كمی موافقم، با این توضیح كه:
اولاً ما كه همه ماجرا را نمی دانیم، پس چطوربگوییم حق باكیست؟
ثانیاً حالا كه قرار است با همین اطلاعات حداقل نظر خودمان را بگوییم( ونه رأی)، این خانم باوجود اینكه اول ازدواج از این موضوع آگاهی داشته، باید با دقت بیشتری به انتخاب خود فكر می كرد. من خودم یك زنم و هم شاغلم هم محصل، ولی این را می دانم كه هر زمان لازم باشد باید هركدام را كه اولویتش از زندگیم كمتر است كنار بگذارم. صحبت این خانم مبنی بر اینكه: با شغلم زندگی میكردم، حرفی كاملاً اشتباه است. خودمان قضاوت كنیم، كدام یك از مرد و یا زن راضی می شود كه همسرش با شغلش زندگی كند؟! مخصوصاً برای یك خانم! و اینكه به فرمایش احسان، این زن می توانست با این شغل آدم مفیدی برای اجتماع و همون خانواده اش باشه، به عقیده ی نمی توان این خانم را ندیده، این قضاوت را داشت، كه با توجه به رشته ای كه خانم دارند اتفاقاً این رشته برای مردان می تواند واقعاً مفید باشد(البته تا قبل از اینكه اشباع شده باشد!!) و چرا باید فكر كنیم كه زنان اگر در جامعه جای مردان را بگیرند، خوب است؟ مگر آنان توان كاری مردان را دارند؟ و مگر هزینه زندگی بیشتر از همه متوجه مردان نیست؟ جناب احسان اگر خدای ناكرده(والبته هزار بار خدای ناكرده) از جانب همسرشان با چنین برخوردی روبرو شوند، باز هم همین عقیده را خواهند داشت؟ ولی درعین حال با محدودیت های بی اساس گذاشتن برای زن ها هزار بار مخالفم. برخی مردان متاسفانه نه از روی تعصب بلكه چون دست خود را باز می بینند بر همسر خود سخت گیری می كنند! و اینجاست كه باید تأسف خورد.
سوماً همسر این خانم (آنچه از متن گزارش برمی آید) فقط درخواست منصرف شدن همسر خود را دارد بی آنكه كوچكترین نرمشی نشان دهد!! و از آنجایی كه روحیه زن بسیار لطیف است كافی است مردان در زندگی اندكی تلطف به خرج داده و از غرور خود بكاهند.
چهارماً اگر نظر مردان به این باشد كه كار زن همان شستن و رفتن است، این نظری بسیار خودخواهانه و به شكلی بسیار زشت مغرورانه است(ببخشید نظرم این است) چرا كه اگر خواهان احترام از جانب همسر خود هستند، این تقاضا از جانب زنان نیز مطرح است(و چه بسا بیشتر). زن حتی اگر شاغل نباشد نیاز به تعالی اجتماعی دارد(كه صد البته به شكل صحیح) و شاید كه نه، مطمئناً شكوفایی زن در خانه، بسیار وابسته به رفتار احترام آمیز همسرش می باشد واینكه این درخواست نیست بلكه یك وظیفه ی فراموش شده ی مردان است: زنان انسان اند، موجودی زنده كه قادر به تصمیم گیری هستند، با رفتار ناشایست خود آن ها را از حق خود محروم نكنید.
و این چه نكته بزرگی است كه اسلام به بشر می آموزد كه : بزرگی به نژاد و قومیت و جنسیت و .. نیست، بزرگی به انسانیت است، انسانیت رشد یافته با تعالیم حق.
در پناه حق باشیم.