این کار گرچه همان بالا رفتن از کوه است، اما به هیچ عنوان شباهتی با کوهنوردی ندارد؛ زیرا کوهنوردان مسیر را آهسته و به کمک تجهیزات ایمنی و روشهای کاملا حسابشده طی میکنند، اما دوندگی در آسمان یعنی دویدن در کوه بدون هیچ تجهیزاتی، آن هم در ارتفاعات بسیار بالا و به همین دلیل نیز چنین نامی را برای آن در نظر گرفتهاند.
کیلیان جورنت، ماجراجوی بیست و شش سالهای است که دوندگی در آسمان را حرفه خود قرار داده است. او تاکنون با کسب بیش از 75 هزار رای، مشهورترین چهره ماجراجوی نشنال جئوگرافیک سال 2014 شناخته شده است. جورنت در ارتفاع 4480 متری، با یک تیشرت و یک جفت کفش دو، بر فراز قله مترهورن دوید و رکوردی جدید را ثبت کرد. او در مسیر برگشت با سرعت هر چه تمامتر پایین آمد و در آخرین بخش فرودش، از سوی قهرمان کودکیهایش استقبال شد؛ فردی به نام برونو برونود، شخصی که جورنت از آغاز کار دوندگی خود در آسمان، آرزو داشت رکورد دوی سرعت در ارتفاع او را که سال 1995 به ثبت رسانده است، بشکند.
جورنت میگوید: «برونو الهامبخش بزرگ من بود. زمانی که شروع کردم، او همیشه قهرمان میشد. در اروپا ماترهورن قلهای سمبلیک به شمار میآید و به همین دلیل این قله برای من هم مهم بود.»
جورنت بیستویکم ماه آگوست سال 2013 صف تماشاگران را در بروئیل چروینیا کنار زد تا تلاشش را برای دویدن در قله 2480 متری آغاز کند و رکورد برونود را 22 دقیقه بهبود بخشد. صعود و فرود او 2 ساعت و 52 دقیقه طول کشید، این کار برای کوهنوردان معمولا 12 ساعت طول میکشد.
جورنت، مبتکر ورزش دوندگی در آسمان نیست. این کار هیجانانگیز را کوهنورد ایتالیایی به نام مارینو جاکومتی با رکوردهایی که اوایل دهه 90 در رشته کوههای آلپ ایتالیا به ثبت رساند ابداع کرد، اما جورنت با رکوردهای پیدرپی خود، این رشته را معروف و توجه عموم را به آن جلب کرد. جورنت شش هفته قبل از آن که رکورد ماترهورن را به ثبت برساند، در قله کلیمانجارو رکوردی عجیب بهجا گذاشت. او همچنین رکورد جدیدی در قله مونت بلانک ثبت کرد و صعود و فرود او در ارتفاع 3775 متری، در عرض 4 ساعت و 57 دقیقه انجام شد.
هال کرونر، ماجراجوی آمریکایی که او نیز دونده آسمان است، میگوید: «دوندگان استقامت همیشه به دنبال کوهها بودهاند، اما دوندگی در آسمان نقطه عطفی در ماجراجویی است؛ چراکه میل انسانها را به فتح سریع سطوح ناهموار نشان میدهد.» او ادامه میدهد: «صعودهای جهانی جورنت کیلیان، فصل جدیدی را آغاز کرده است، اما مهمتر از آن، حرفهای بودن، آمادگی او و قدرت بدنی و هوش بیبدیلش، بشر را به این واداشته که بار دیگر واژههای ممکن و ناممکن را تعریف کند.»
جورنت کیلیان، در یک دهکده کوچک کوهستانی در کاتالان به دنیا آمد. پدرش راهنمای کوهنوردی و مادرش معلم مدرسه بود. جورنت و خواهرش همزمان با مدرسه، اسکی و دوچرخهسواری میکردند. جورنت میگوید: «دوچرخهسواری و اسکی زیاد طولانی نبود. هر بار معمولا یک ساعت طول میکشید.» جورنت نتوانست جلوی میل و اشتیاق روزافزونش را برای تبدیل شدن به یک ماجراجوی حرفهای بگیرد. او میگوید: «همیشه به شوخی به خواهرم میگفتم ما نتوانستیم هیچ کار متفاوتی انجام دهیم؛ چون همیشه در کوهها بودیم. ما باید کاری انجام بدهیم که قبلا هیچ کس از عهدهاش برنیامده است.»
جورنت اسکی سرعت را در سیزده سالگی شروع کرد و در این زمینه موفقیتهای چشمگیری به دست آورد، اما سال 2004 و در مسابقات جهانی اسکی جوانا، زمانی که به شکل غیرمنتظرهای با اختلاف فاحش از چهار رقیب خود پیشی گرفت، متوجه شد استعداد زیادی در مسابقه دارد. او میگوید: «من نمیدانم چه اتفاقی افتاد. داشتم فکر میکردم پس بقیه کجا ماندند؟ چرا نمیآیند؟ منتظر چه چیز هستند؟ نمیتوانستم بفهمم من با آنها در یک سطح هستم.»
جورنت مسابقه را برد و پس از آن پیروزیهایش ادامه یافت. او رکوردهای زیادی را شکست و نه فقط در اسکی کوهستان، بلکه در دوندگی در آسمان و انواع دوهای سخت، رکوردهایی به دست آورد. جورنت سال آینده مسابقات مختلفی را در دوندگی در آسمان، اسکی در کوهستان و دوندگیهای سخت دیگر ادامه خواهد داد. او قصد دارد اوقات خود را در کوهستانهای کلرادو و ویومینگ بگذراند و تمامی رکوردهای سرعت را بشکند.
زمانی که از او میپرسیم خودش را متخصص در چه رشتهای میداند، بسادگی میگوید: «من عاشق کوهستانم. وقتی برف باشد با اسکی میروم، وقتی برف نیست با دو. عشق من زندگی در کوهستان است. برایم مهم نیست برنده شوم یا صعودم را تمام کنم.»
او ادامه میدهد: «به رکورد سرعت در قله ماترهورن که امسال زدم، خیلی افتخار میکنم. زمانی که جوان بودم، در اولین جام جهانی در اسکی کوهستان شرکت کردم و برنده شدم که آن هم برایم جالب بود. این دو، بزرگترین دستاوردهایم است. زمانی که به مسابقه میروید و میدانید که برنده خواهید شد، به خودتان مغرور میشوید، اما این احساس زیاد قوی نیست، اما زمانی که در مسابقهای شرکت میکنید که نمیدانید برنده خواهید شد یا نه، اگر پیروز شوید، انفجار احساسات در شما صورت میگیرد. در این دو مسابقه همین اتفاق برای من افتاد.»
ماجراجوی جوان در پاسخ به این پرسش که آیا هرگز اتفاق افتاده که در حال دو یا در مسابقهای، بخواهد دست از کار بکشد و به این نتیجه برسد که از کاری که میکند لذت نمیبرد، میگوید: «در مسابقات طولانی آدم همیشه دوست دارد دست بکشد و متوقف شود. با خود فکر میکنی فقط تا ایستگاه امداد بعدی خواهم رفت و همان جا میایستم؛ چون درد را در کل بدن خود احساس میکنید و نمیخواهید درد بکشید. شرایط خیلی دشوار است و تمایلی به ادامه مسابقه ندارید؛ اما همین روزهاست که آدم را قویتر میکند.»
او ادامه میدهد: «سال گذشته من و دوستم در مونت بلاک اسکی میکردیم. من دوستم استفان را در آن سفر از دست دادم. ما با هم بودیم، او روی برف سر خورد و یک تکه یخ زیر پایش شکست و 600 متر سقوط کرد. چنین حوادثی باعث میشود فکر کنیم آیا کاری که ما انجام میدهیم، درست است و آیا منطقی به نظر میرسد یا نه؟ بعد به این نتیجه میرسیم که همه ما به این خطرها آگاهیم و به هر حال آنها را قبول میکنیم و باز هم ادامه میدهیم. رشته ما مثل فوتبال نیست که بزرگترین حادثهاش شکستگی زانو باشد. ما در کوهستان میدویم، آن هم دوی سرعت و این کار واقعا خطرناک است. ما نمیخواهیم بمیریم، اما باید بدانیم که ممکن است جان خود را از دست بدهیم.» جورنت هفتم سپتامبر 2013 زمانی که به مونت بلاک رفته بود، دچار حادثه شد و از امدادگران کمک خواست. او در آن صعود هیچ وسیله ایمنی همراه نداشت و شانس آورد که زنده ماند. چنین کارهای ماجراجویانهای انتقاد برخی را به دنبال داشته و آنها میگویند ممکن است افراد از این کارها تقلید کنند و جانشان را به خطر بیندازند. جورنت میگوید: «آن روز ما درخواست نجات کردیم چون پیشبینی کردیم ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد. بعضی مواقع ما در شرایطی به سر میبریم که نمیتوانیم کاری برای خودمان انجام دهیم و نیاز به کمک پیدا کنیم.
با این حال تواناییهای هر کسی با دیگران فرق دارد. خیلی مهم است که انسان درون خودش را بشناسد و بتواند تشخیص دهد آیا کاری که میکند، در حد توانش هست یا نه.
او برای تازهکارهای دوندگی در آسمان هم توصیهای دارد: «میدانم که با معروف شدن رشته دوندگی در آسمان، افراد بیشتری به کوهستانها خواهند رفت. ما روی زمینی زندگی میکنیم که بسیار زیباست. ما انسانها در مقایسه با حیوانات، شکننده و ظریفتر هستیم. مغز ما خوب کار میکند، اما جسممان ضعیف است و باید این را بپذیریم. پس قبل از دست زدن به کارهای اینچنینی باید خوب فکر کنیم.»/ ضمیمه تپش
مترجم: سارا لقایی
منبع: نشنال جئوگرافیک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد