جام جم : رشتهای بر گردنش افکنده لامپ
وقتی زمانه عوض میشود، خیلی چیزها باید عوض بشود. عوض شدن اشکالی ندارد، عوضی شدن خوب نیست. به عنوان مثال، الان که چرخ کل جامعه دارد به سمت مصرف بهینه و هدفمند انرژی، پیش میرود و قبضهای صادره و واصله هم گواه صادق این ماجراست؛ فلذا بسیاری از امور زندگی مثل برق باید با این حرکت سازگار شود.
وقتی به دلایل منطقی، قیمت برق افزایش می یابد، خب غیرمنطقی است که کماکان همان لامپ هایی مورد استفاده قرار بگیرد که در زمان ارزانی برق مورد استفاده قرار می گرفت. پس عقل آدم کجا رفته است؟... الان فقط برق غیرت ارزان است.
همان که در عصر جناب حافظ هم بود و هم ایشان فرمود که: «برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد»؛ وگرنه ما که به چشم خودمان ندیده بودیم.
در تائید فرمایش ما: «مدیرعامل سازمان بهره وری انرژی ایران (سابا) گفت: بر اساس مصوبه هیأت وزیران، تولید و توزیع لامپ های رشته ای از کشور، از ابتدای امسال ممنوع است.وی افزود: برای جمع آوری لامپ های رشته ای از سطح کشور، یک فرصت دوساله تعیین شده بود، اما متأسفانه هنوز این گونه لامپ ها که موجب افزایش مصرف انرژی و به دنبال آن، افزایش بهای قبوض برق می شود، در بازار وجود دارد. »ــ به نقل از جراید دارای برق
بسته پیشنهادی: حالا که به ضرورت جمع آوری لامپ های پرمصرف رشته ای و لزوم ریشه کن کردن نسل آنها پی بردید، با خیال راحت، عرایضی را در قالب راهکارهایی ارزنده برای جمع آوری لامپ های رشته ای، عرض می کنیم:
طرح جمع آوری: به سبک و سیاق طرح موفق جمع آوری دیش و قلیان، طرح جمع آوری ضربتی لامپ های رشته ای نیز به مرحله انجام درآید و اگر کسی مخالفت کرد، با او برخورد قانونی شود. بالاخره باید تکلیف لامپ رشته ای برای همیشه روشن شود. البته قبلش از خود مردم بخواهیم که بیایند لامپ هایشان را تحویل دهند. بسا کسانی که به تحویل لامپ مشتاق اند.
طرح معاوضه: به هرکس که لامپ رشته ای خود را به زبان خوش تحویل مقامات برقی کشور دهد، از انواع لامپ های کم مصرف ـ و نه البته بی مصرف ـ داده شود. چیزی که عوض دارد، گله ندارد. گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست. عوض کن بریم پدرجان!
اندکی صبر...: سازمان بهره وری که تا الان زحمت کشیده صبر کرده، یکی دوماه دیگر هم دندان روی جگر بگذارد؛ با توجه به سیر صعودی افزایش قیمت حامل های انرژی و ازجمله برق، تمام آحاد ملت، با کمال میل، لامپ های رشته ای خود را دو دستی تقدیم دولت خواهند کرد. قابل شما را ندارد!
پلمب کردن: درست است که ورود به حریم خصوصی مردم درست نیست، اما وارد مغازه های لامپ فروشی که می شود شد. نمی شود؟.... ما وارد شدیم، شد!.... هر مغازه و فروشگاه لوازم الکترونیک فروشی که به رسم مرغ یک پا دارد، همچنان اقدام به فروش لامپ رشته ای کرد، مورد عنایت و برخورد لازم قرار بگیرد. باشد تا موجب عبرت دیگران شود. طرف ممکن است به خاطر علاقه شدیدش به لامپ رشته ای و خاطراتی که از آن دارد، حاضر نیست از آن دست بکشد.
بیت عاشقانه:
رشته ای بر گردنش افکنده لامپ
می کشد تا کوه قاف و کوه آلپ
سیاست روز : آنچه حافظه نوزاد فراموش نمیکند!
جراید: دانشمندان در تحقیقات خود ثابت کردهاند که نوزادان زیر یک سال هیچ چیزی را فراموش نمیکنند.
به نظر شما کدام یک از موارد زیر تا آخر عمر در حافظه یک نوزاد باقی میماند؟
الف) یارانهای که پدرش بدون مشورت با او از آن صرفنظر کرده است.
ب) سهام عدالتشان را که به دلایل مجهولی گم شده است.
ج) آن یک میلیون تومانی که رئیسجمهور سابق به آنان هدیه کرده و حالا فقط یک ریال از آن در حساب بانکیشان موجود است.
د) آهنگ: همه چی آرومه / من چقدر خوشحالم
سخنگوی بیمه سلامت: تمام افراد فاقد بیمه اعم از یارانهبگیر و انصرافدهندگان بیمه رایگان میشوند.
در جمله فوق "یارانهبگیر" به چه معناست؟
الف) کسی که حرف توی کلهاش نمیرود و یارانه میگیرد.
ب) یک نوع موجود "زورگیر" است.
ج) یک نوع فحش ناموسی است.
د) شخصی است که از خودش و هیکلش خجالت نمیکشد و محتاج چهل هزار تومان پول است.
نقطهچین زیر را پر کنید.
سردار رادان: اینکه ما بگوییم چون یک فرد سرباز است نباید لب ... خدمت کند، غیرکارشناسی است.
الف) جوی
ب) چاه
ج) لب لب من لب لب تو باقالی به چند من؟!
د) مرز
سوال فلسفی زیر از کیست؟
مگر جامجهانی هر چند سال یکبار است؟
الف) کمالالملک – نقاش معاصر -
ب) کیکاووس بن قابوس وشمگیر زیاری – پادشاه قرن ششم –
ج) خواجه حافظ شیرازی – شاعر قرن هشتم –
د) علی کفاشیان – رئیس فدراسیون فوتبال -
شرق: فعالیت سیاسی سیبزمینی و موز
یک موز سر چهارراه ولیعصر، بالاسر یک سیبزمینی ایستاده بود. آمبولانس من را سر خیابان فلسطین که دید پرید وسط خیابان و شروع کرد به دستتکاندادن. آژیر را زدم و نیمساعته خودم را- بهدلیل ترافیک- به موز رساندم. موز گفت: چطوری اینقدر خوب رسیدی؟ از سر فلسطین تا چهارراه ولیعصر فقط نیمساعت تو راه بودی. دمت گرم. آمبولانس را زدم کنار و گفتم: دوتا دلیل دارد:
1- مدیریت عجیب شهری.
2- فرهنگ غریب مردم.
موز، سیبزمینی را نشان داد و گفت: اینرو چیکار کنیم؟ گفتم: اوهاوه. اولینبار است که میبینم سیبزمینی از خودش واکنش نشان داده و یک چیزیش شده.
موز گفت: «بله. این سیبزمینی از آن سیبزمینیها نیست.» بعد اینورآنور را نگاه کرد و گوشی موبایلش را خاموش کرد و آرام در گوش من گفت: «سیاسیه.» و اضافه کرد: «از آن فعالهای سیاسی تاثیرگذار هم هست.»
گفتم: آخرین فعالیت سیاسیاش کِی بوده؟
موز گفت: چندسال پیش برای ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات خیلی تلاش کرد.
گفتم: دمش گرم. بعد فعالیت سیاسیاش را از کی شروع کرده؟ موز گفت: از 84. آنموقع جوان و پرشور بود. گونیگونی میرفت در خانه مردم را میزد تا نظرشان را جلب کند. گفتم: حالا چش شده؟ موز گفت: من ایشان را درست نمیشناسم. راستش سوار تاکسی بودیم. رادیو هم روشن بود که به نقل از مقام مسوولی گفت: «کاهش ارزش موز و سیبزمینی.»گفتم: جدی؟ من که باورم نمیشود.
موز گفت: «بله... مسووله گفت سیبزمینی 600تومان ارزشش کم شده... این را که گفت سیبزمینی چون رگ غیرت نداشت که نشان بدهد، پوست خودش را کند و غش کرد. من هم دلم سوخت گفتم پیادهاش کنم و ببینم آمبولانسی، چیزی پیدا میشود ببریمش بیمارستان.» بعد بغض کرد و گفت: «آیا امیدی هست؟»
گفتم: ناامید نباش. سیبزمینی یعنی در عین ناامیدی امیدواربودن. در همین حین، داشتم دنبال نبض سیبزمینی میگشتم که پیداش نکردم. دنبال رگش هم گشتم که سرمی، چیزی بهش وصل کنم که دیدم نه، واقعا این سیبزمینیها رگ ندارند. موز گفت: من بیشتر برای خودم نگرانم. گفتم: شما چرا؟ موز که در سبد خانوار ایرانیها نقش اول را دارد. موز گفت: فکر میکنی آقا. همان مسووله، که رییس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی بود، میدانی چه گفت؟ سیبزمینی را گذاشتم در آمبولانس و گفتم: چی؟ موز نشست جلو و گفت: موز، یعنی من، کیلویی 800 تا هزارو200تومان ارزشم بین مردم کم شده و افت قیمت داشتم. گفتم: حتما اشتباهی شده. چون تا آنجا که من دیدهام همه اهل شیرموز هستند و دستکم هفتهای یکبار میروند سر کوچه یک شیرموزنارگیلانرژیزا میزنند. موز گفت: نمیدانم. شاید نخوردن موز هم معنای سیاسی دارد و دارند به دولت و مجلس تکه میاندازند؟
آژیرزنان آمبولانس را راه انداختم و گفتم: چه ربطی دارد؟ موز گفت: ربط غیرمستقیم. چون دولت از اینور میگوید یارانه نگیرید و حقوقها را اضافه هم نکرده است، ولی از آنور مجلس میگوید بیشتر بچه بیاورید و هرگونه ایجاد مانع یا امتناع جرم است.
گفتم: پیادهشو آقا. پیادهشو.
موز گفت: چرا؟ گفتم: بحث سیاسی ممنوع. سیبزمینی کم بود، همین مانده بود موز هم رجل سیاسی شود و تحلیل سیاسی کند.
قانون : برد پیت و مشکل عدم اعتماد به نفس
مردی که وقتی داشتید در پارک قدم میزدید با نامزدش جلویتان را میگرفت، موبایلش را تقدیم میکرد و میگفت «میشه بیزحمت از ما یه عکس بندازین» دیگر رفته است. الان اکثر موبایلها دوربین جلو دارند و همه اقشار و دهک های جامعه در ثبت عکسهای سلفی از خودشان استاد شده اند. یعنی شما میتوانید با مراجعه به شبکه های اجتماعی گزارش تصویری فعالیتهای روزمره اغلب دوستانتان را مشاهده کنید. حتی مورد بوده که طرف در حالی که از پنجره طبقه پانزدهم آویزان بوده و همه منتظر بودند تا آتش نشانی سر برسد، برای تهیه عکس سلفی از خودش یک دستش را رها کرده و بلافاصله سقوط کرده است. در این میان خانمها کمی بیشتر در تهیه عکسهای سلفی وسواس به خرج می دهند و باعث میشوند انسان گاهی اوقات بابت فراهم شدن امکان «خود عکسگیری» خدا را شکر و لایک کند اما آقایان دیگر واقعا گندش را درآورده اند. بعضیها واقعا چه فکر میکنند که وسط دیزیسرا، در حالی که توده ای از گوشت کوبیده به ریششان چسبیده و علاوه بر لقمه داخل دهان تا لوزه سومشان هم دیده می شود عکس سلفی میگیرند و میگذارند روی شبکه های اجتماعی؟
اخیرا دکتر دیوید ویل، روانشناس بیمارستان Priory لندن پژوهشی درباره افرادی که علاقه زیادی به ثبت عکس های سلفی و قرار دادن آنها در شبکه های اجتماعی دارند انجام داده و به این نتیجه رسیده که دو سوم بیمارانی که با اختلال بدشکلی بدن و ضعف مفرط اعتماد به نفس مواجه اند تمایل زیادی به این کار دارند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق چند نکته مهم را به ما یادآور می شود:
1- گول عکسهای سلفی از گردن به بالا را نخورید. شمار افرادی که پس از اولین ملاقات حضوری با صورت مورد علاقه شان متوجه شده اند آن کله رویایی روی یک گلابی عظیم الجثه سوار شده و سپس به کمای روحی فرو رفته اند بسیار زیاد است.
2- با این حساب برد پیت هم که در مراسم اسکار در یک عکس سلفی شرکت کرد با مشکل کمبود اعتماد به نفس و بدشکلی بدن مواجه است. وی شب ها زیر پتو با به خاطر آوردن وضعیت ظاهری اش بغض میکند. وقتی هم که آنجلینا جولی به او میگوید «باور کن تو خوبی بِرد» او را کنار میزند و جواب میدهد «لازم نکرده الکی به من اعتماد به نفس بدی. میخوام تنها باشم».
3- چند وقت پیش مقداری سبد پاره و لباس کهنه دادیم به دوره گرد محل. می خواست به جایش نمک بدهد اما گفتیم لازم نیست. خوشحال شد. لبخندی زد، آیفونش را درآورد، یک سلفی دونفره انداخت و گذاشت روی فیس بوک. زیرش نوشت:«زندگی آب تنی در حوضچه اکنون است». آنجا بود که متوجه شدیم شادی و خوشبختی نه در پول زیاد بلکه در بدشکل نبودن بدن نهفته است.
4- اعتماد به نفس وزیر امور خارجه ما بسیار بالاست. ایشان به رغم اینکه زیاد پست میگذارد حتی یک بار هم از خودش عکس سلفی نگذاشته و زیرش ننوشته «همین الان یهویی».
5- شاید کسانی که زیاد سلفی کار می کنند اعتماد به نفس نداشته باشند اما اینکه روی پای خودشان میایستند و مدام برای عکس انداختن مزاحم دیگران نمیشوند جای تقدیر دارد. اخیرا از یک رهگذر خواستیم لطف کند و عکسی از ما و دوستمان بیندازد. ایشان هم با گشادهرویی پذیرفت. چندبار گفت سه، دو، یک اما نینداخت. هی پرسید «این دکمه رو باید بزنم؟» گفتیم بله، بعد گفت زومش کدومه؟ گفتیم زوم نمیخواد، بعد گفت دکمه رو نگه دارم یا سریع ولش کنم و... بعد از یک ربع موبایل را از او گرفتیم و دیدیم رفته در بخش ستینگ و روی گزینه بازگشت به تنظیمات کارخانه کلیک کرده. با سنگ دنبالش کردیم اما سرعتش خیلی زیاد بود. خیلی زود به نقطهای در دوردست تبدیل شد.
کیهان : تلافی ! (گفت و شنود)
گفت: حالا چرا این مدعیان اصلاحات برای دفن جسد جاسوس آمریکا در اصفهان این همه سینه چاک میدهند؟!
گفتم: خب! بعضی از آنها از اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بودهاند و میخواهند بعد از آن همه پول و امکاناتی که از آمریکا گرفته بودند ولی نتوانسته بودند پای آمریکا را به ایران باز کنند حالا یک جوری تلافی کنند و تا حدودی از خجالت آمریکا دربیایند!
گفت: این چه ربطی به دفن جسد جاسوس آمریکایی دارد؟!... با دفن او در اصفهان چطوری میخواهند از خجالت آمریکا دربیایند؟!
گفتم: خب! به آمریکا میگویند هر چند که خودمان مثل شما نتوانستیم علیه جمهوری اسلامی ایران هیچ غلطی بکنیم ولی در عوض برایت تخم جاسوس کاشتهایم! که تازه اگر سبز بشود میتواند نماد جنبش سبز! هم باشد و ریشه واقعی آن را نشان بدهد!
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: