جام جم سرا: نکتهای که در سوال شما جلب توجه میکند این است که با وجود داشتن فرزندی نوپا و دغدغههای ناشی از فرزندپروری و در کنار آن رسیدگی به امور زندگی و همسرداری، اوقات بیکاری هم دارید که از آن راضی نیستید. در حالی که اصولاً همتایان شما از این اوقاتی که شما از آن به بیکاری نام میبرید، به اوقات استراحت و فرصتی برای پرداختن به امور شخصی یاد میکنند. چند کلمه در سوال شما وجود دارد که نشان میدهد در مجموع از زندگی خود رضایت چندانی ندارید: به هیچ عنوان، نداشتن رضایت از خود، بیعلاقگی و احساس پوچی. میخواهم عمیقاً به این چند سوال فکر کنید:
اول اینکه دقیقاً از چه چیز و چه جنبه از وجود خود راضی نیستید؟ مسائل درونی مثل رفتارها و احساسهای خود، و یا مسائل بیرونی مثل وضعیت شغلی یا تحصیلیتان؟ دوست دارید کدام بخش از وجود شما دچار تغییر و تحول شود؟ فکر میکنید اگر این جنبهها تغییر کند چه اتفاقی میافتد؟ گاهی ما فقط یک احساس کلی، مبهم و گنگ ناخوشایند نسبت به خودمان داریم و فقط این حس را با خودمان یدک میکشیم بدون آنکه سعی کنیم آن را بشناسیم و یا برطرف کنیم. اگر کمی عمیقتر بیندیشید و به این سوالها پاسخ دهید، حداقل متوجه میشوید که در چه زمینهای از خود ناراضی هستید. گام بعدی شناسایی راه حلهایی برای رفع ضعفها و نواقصی است که فکر میکنید در آن بخشها دارید.
سپس سعی کنید برای خودتان معنی بیعلاقگی و گستره واقعی آن را روشن سازید. آیا این بیعلاقگی تمام زندگی شما، اعم از فرزند، همسر و خانواده را تحت تاثیر قرار داده است یا صرفاً به بعضی امور خاص مثل خانه داری محدود میشود؟ اگر احساس میکنید این بیعلاقگی به تمام امور زندگیتان تعمیم یافته، بهتر است برای مشاوره حضوری اقدام کنید تا با کمک یک روانشناس بتوانید ریشه این مسئله را پیدا کنید. اما اگر فقط بعضی موارد مشمول این بیعلاقگی میشود، این احساس شما میتواند نشانی از خستگی و فشار مسئولیت مادری یا همسری باشد. از این رو بد نیست سعی کنید برای خودتان زمانهایی را قائل باشید که صرفاً برای خودتان سپری شود. نباید اجازه دهید مشکلات کیفیت رابطه شما با همسر و فرزندتان را کاهش دهد.
سومین مسئله قابل تامل، احساس پوچی است که از آن سخن گفتهاید. سوال من از شما این است: چه میشود که با وجود داشتن مسئولیتهای متعدد در زندگی و لزوم پرداختن به آنها با توجه به ضرورت داشتن مسائلی مثل نگهداری از فرزند، بازهم احساس پوچی میکنید؟ اصولا احساس پوچی از نداشتن هدف در زندگی و یا بیاعتبار و بینتیجه شمردن کارها در زندگی ناشی میشود. آیا فکر میکنید شما نیز این گونهاید؟ در حالی که به یکی از بزرگترین فعالیتهای بشری یعنی مادری مشغول هستید؟ اگر چنین احساسی در شما عمیق است بازهم توصیه میکنم از یک روانشناس مدد بجویید. مطمئنا با بیان جنبههای دیگری از زندگیتان و پرداختن به جزئیات بیشتر میتوان به راه حلهای بهتری رسید. در هر حال فراموش نکنید که کودک شما منتظر و نیازمند مادری است که توجه ویژهای به او داشته باشد. پس زمان را از دست ندهید.|خراسان|آسیه امیدوار طهرانی (کارشناس ارشد روان شناسی)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
امااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هر روز صبح كه از خواب پا میشم خدا رو شكر میكنم، میگم خدایا به من قوت بده بتونم كار كنم . متشكرم كه بچه های سالم و زیبایی دارم . از اینكه خانوادمون دور هم جمع هستن خدایا تو خودت روزیشونو برسون . میدونی یكی از برنامه ریزیهای درازمدتم اینه كه بتونم 10000 تومن بذارم كنار كه برم آرایشگاه اونم بعد از 4 سال.ولی اصلاً جور نمیشه .حالا خودت قضاوت كن كی خسته س!!! شما بگید من چیكار كنم؟