آیت‌الله جوادی‌آملی، در کتاب ادب فنای مقربان، حکمت زیارت را از منظر عقل و عشق بررسی می‌کند

راه سهل ممتنع زیارت محبوب

لازم است دینداری‌مان را دائما نو کنیم. این نواندیشی دینی جنبه‌های تازه‌ای را در شناخت خود و رازهای جهان اطرافمان به ارمغان می‌آورد. از آنجا که زیارت رفتن یکی از سفرهای همیشگی ماست، سراغ کتاب «ادب فنای مقربان» از آیت‌الله جوادی‌آملی رفتیم تا فلسفه زیارت را به صورت خلاصه از جلد نخست آن مرور کنیم. در بیان فلسفه زیارت این کتاب آمده است که میل به زیارت صاحبان کمال، ریشه در زیبایی‌دوستی انسان دارد و زائر برای پاسخگویی به این میل خود، دل از دیگران جدا می‌کند و رو به سوی انسان‌های کامل می‌آورد. لازم است زائر در زیارت، محبت و عشق خود را برای محبوب علنی کند و البته عامل به آموخته‌های آنان باشد تا از طریق این معرفت، بهره‌وری دو صد چندان از زیارت خود کسب کند.
کد خبر: ۶۴۹۵۰۲

منشا میل به زیارت

نکوداشت بزرگان و نیکان روزگار ریشه در سال‌های دور تاریخ دارد، که آدمیان به دلیل زیبادوستی و عشق و ارادت فطری به کمال، همواره می‌کوشند یاد صـــاحبان کمال (چه مردگان و چه زندگان آنان) را زنده نگه دارند و در برابرشان کرنش از خود نشان دهند. اگر این صاحبان کمال، به معنای دقیق کلمه، از کمال بهره‌مند بوده باشند، جریان حق تاریخ را تشکیل می‌دهند که اتفاقا جریانی پیوسته و ریشه‌دار است، درست خلاف جریان باطل که همواره در طول تاریخ از هم جداست. به عبارت دیگر، حق به منزله بیداری‏های زندگی انسان است و باطل به منزله خواب‏های او. اگر چه خواب و بیداری انسان درهم تنیده، بخشی از زندگی انسان را بیداری فرا می‏گیرد و بخش دیگر را خواب؛ لیکن بیداری‏ها با یکدیگر اتصال و پیوند دارد و خواب‏ها از هم گسسته است.

یکی از راه‌های بزرگداشت صالحان صاحب کمال، زیارت آنان است که عامل پیوند ارتباط روحی میان زائر با کمالات وی می‌گردد. زیارت از ریشه «زور» است یعنی روی گرداندن از چیزی. زیرا شخص زائر از دیگران روی می‌گرداند و با دل و حتی جسم روی به سوی دیگری می‌آورد. درباره زیارت ائمه می‌توان گفت که شخص گرچه با جسم خود در عالم به زندگی مشغول است، ولی از جریانات مادی و عالم طبیعت روی برمی‌گرداند و متوجه عالم روحانیت می‌گردد.

اصل حضور در کنار قبر معصومین کارکردهای خاص خود را دارد و از همین جهت بارها در احادیث مختلف به آن توصیه شده است، مانند: بهره‌مندی از فضای معنوی حرم‌های شریف که محل تردد فرشتگان، ارواح انبیا و اولیا و محل تعلق و تردد ویژه روح بلند آن زیارت‌شونده است، گسترش فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت برای ساکنان مسیر حرم، بروز عملی صداقت زائر در دوستی آنان، ارتباط ملت‌ها از مشکلات و امکانات یکدیگر، سیر در زمین و تماشای فرجام مجرمان، وفاداری به مقتدا و....

زیارت باید با رغبت و عشق و تصدیق قلبی زائر به آنچه زیارت‌شونده بدان رغبت داشته همراه باشد، بنابراین زیارت صرفا سفر به حرم آنان نیست بلکه الزامات متعدد دارد.

آگاهی و دلدادگی زائر

هنگامی که در برابر امام معصوم که میان حیات و ممات او تفاوتی وجود ندارد، قرار می‌گیریم، خود مرحله‌ای از زیارت است که می‌توان به مانند هر زیارت دیگری که میانمان مرسوم است، پس از دیدار ظاهری و تعارفات متداول به گفت‌وگو با معشوق نشست و دیدار را طولانی‌تر و لذت وصال را بیشتر کرد. بهترین راه برای به درازا کشاندن کلام این است که هم اظهار ارادت نمود و هم کمالات و نیکویی‌های او را برشمرد. همان طور که امام صادق (علیه‌السلام) به یکی از اصحاب خود فرموده‌اند: إذا أحببتَ رجلا ً فأخْبره بذلک فإنّه أثْبت للمودّة بینکما یعنی اگر به کسی علاقه‌مند هستی و وی را دوست داری، دوستی خود را به او اعلام کن، زیرا این اعلام موجب تثبیت مودت بین شما می‌شود.

این اظهار عشق و ارادت با ثناگویی کمالات محبوب، از یک سو تکلیف بلکه تشریف عاشق را روشن می‌کند و در خاطرش یادآوری می‌شود که در برابر چه انسان بزرگی نشسته و چه وظایف سنگینی بر عهده دارد و از سوی دیگر معشوق را دلگرم می‌کند که ارادت عاشق، صوری و ناپایدار نیست. این ثناگویی‌ها دیدار را پرشورتر و گرمابخش‌تر و شیرین‌تر می‌کند و حتی به اوج خود می‌رساند. متن چنین ثنانامه‌هایی مثنوی عشق و منشور ارادت است که در اصطلاح به آن زیارتنامه می‌گوییم و عاشق صادق با این عمل هم نهایت محبت خود را ابراز می‌کند و هم نیاز فطری خود را که همان ثناخوانی و تمجید است، برآورده می‌کند.

مبادا گمان بریم که زیارت‌نامه‌های ماثور برای یک روخوانی و ادای وظیفه است. بلکه آنها متون آموزشی مدرسه تعلیم و تربیت هستند. ائمه همواره به تعلیم و تربیت پیروان حق و بیان حقایق و معارف دین همت گماشته‌اند و زیارت آنان نیز باید با همت در راه عامل بودن به معرفت آنان همراه باشد.

سرّ این که توصیه کرده‏اند زیارت زائر بامعرفت باشد آن است که آنچه مایه کمال زیارت می‏گردد، معرفت و شناخت مقام و موقعیت مزور (=زیارت‌شونده) است، نه اعمالی بی‏روح و همراه با غفلت، همانند بوسیدن صِرف و ناآگاهانه ضریح یا در و دیوار، گردش کورکورانه در اطراف ضریح، تماشای آثار هنری، شمارش ستون‏ها، چراغ‏ها، شمعدان‏ها، درها، پنجره‏ها و... این کارها، به سیاحت شباهت بیشتری دارد تا زیارت. ثواب‏های اخروی و آثار دنیوی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتب است، یعنی جایی که ارتباط قلبی با مزور (=زیارت‌شونده) برقرار شود و منشا تحول در زائر گردد، نه بر سیاحت و زیارت جسمی و صوری.

مغز عاشقانه زیارت

می‌توان زیارت را از نگاه آیت الله جوادی آملی در کلامی متفاوت از ادب فنای مقربان، این چنین مرور کرد؛ زیارت، حضور عارفانه عاشق در دیار معشوق، دیدار عاشقانه زائر از سرای مزور (=زیارت‌شونده)، اظهار عشق و ارادت محب به محبوب، دل‏دادن صمیمانه دلداده در کوی دلدار، سرسپردن ســرباز فداکار در پیش پای سردار، اعلان فروتنی دیندار در برابر دین و پیشوایان دینی و اذان ایمان و دینداری است.

زیارت، اعلام وفاداری صادقانه مرید است به مراد، ابراز علاقه مطیع است به مطاع و اعلام خودفراموشی جان برکف مخلص است نسبت به جانان.

زیارت، عرضه خویشتن بر ترازو و ابزار سنجش است، ایستادن در برابر آینه و معیار کمال و نشانی کوی کمال به انسان تعالی طلب است که به کجا می‏توان رسید.

زیـــارت، سفری مشتاقانه، آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز می‏شود، از راه دل عبور می‏کند و سرانجام نیز در منزل دل به مقصد و مقصود می‏رسد و بار بر زمین می‏نهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها