مانسون در این مصاحبه ثابت میکند هنوز قدرت به بازی گرفتن اعصاب مخاطب خود را از دست نداده است. خونسرد و لبخند به لب است و انگار نه انگار که علاوه بر ارتکاب قتلهای متعدد، دیگران را هم به این کار تشویق کرده و باندی را از داخل زندان اداره میکند. او اعلام بیگناهی میکند و میگوید کشته شدن آدمها، تقدیر الهی است. او در این مصاحبه توضیح میدهد نامزدش یکی از پیروان قدیمی اوست. مانسون همچنین میگوید از پشت میلههای زندان، گروهی از مخوفترین قاتلان و متجاوزان آمریکایی را هدایت میکند و البته هنوز اصرار دارد بیگناه است!
مانسون که در بخشی ویژه در زندان کورکوران کالیفرنیا همراه 15 مجرم خطرناک دیگر نگهداری میشود، توضیح میدهد چگونه در کنار همسلولیهای مشهورش زندگی میکند. او میگوید: یکی از آنها متجاوز معروفی است که دختری یازده ساله را به مدت 18 ماه در حبس خود نگه داشته است. دیگری قاتلی سریالی است که 25 نفر را کشته و بقیه هم جرایم مشابهی دارند.
این مصاحبهکننده، مانسون را دومین سوپراستار دیو صفت، بعد از هیتلر معرفی میکند.
جالبترین بخش مصاحبه مربوط به ستاره است. او که شش سال است با مانسون رابطه دارد، از نوزده سالگی و از زمانی که عاشق او شد، به نزدیکی زندان کورکوران کالیفرنیا نقلمکان کرد تا بتواند هر هفته به ملاقات او برود.
این دختر بتازگی علامت X را روی پیشانی خود خالکوبی کرده؛ این علامتی است که بسیاری از طرفداران و پیروان مانسون در آمریکا روی بدن خود دارند. این دختر میگوید: ممکن است مردم فکر کنند من دیوانه هستم اما این چیزی است که من به خاطرش به دنیا آمدهام. این درستترین کاری است که میتوانم انجام دهم.
او ادامه میدهد: میخواهم صریح باشم. من و چارلی ازدواج خواهیم کرد. نمیدانم کی اما او شوهر آینده من است. در کالیفرنیا به زندانیان محکوم به حبس ابد اجازه ملاقات خصوصی با همسر نمیدهند اگر میدادند، ما تا به حال ازدواج کرده بودیم.
او در هفته دو روز و هر بار پنج ساعت حق دارد با مانسون ملاقات کند اما این زمان را کافی نمیداند و میگوید: مدت ملاقات ما بسیار کوتاه است. هیچوقت نمیتوانیم تنها باشیم و همیشه کسی حضور دارد. نمیتوانیم درباره موضوعات مورد علاقهمان صحبت کنیم. هرگز موفق نشدهایم با هم قدم بزنیم. محدودیتهای ما زیاد است.
ستاره، دختر یک خانواده سختگیر است و زمانی که نخواست یکشنبهها همراه آنها به کلیسا برود، او را در اتاقش زندانی کردند. او دختر درسخوانی بود، اما همیشه با خانوادهاش مشکل داشت. ستاره که شیفته مانسون شده بود، یک روز پس اندازش را برداشت و به کالیفرنیا رفت تا بتواند نزدیک این مرد باشد و او را ملاقات کند.
از آن پس هر شنبه و یکشنبه مانسون را میبیند. او بدون اینکه درباره آنچه در گذشته بین او و خانوادهاش رخ داده، حرف بزند، میگوید خانوادهاش نهتنها از مانسون خوششان میآید، بلکه گفتهاند اگر او از زندان آزاد شود، میتواند پیش آنها بماند.
مانسون تا به حال دو بار ازدواج کرده اما ازدواجهایش ناموفق بوده و همسرانش هر دوبار بهدلیل زندان رفتن او، از وی جدا شدهاند. این قاتل مخوف سه فرزند نیز دارد.
مانسون هنوز هم از داخل زندان برای طرفدارانش پیام میفرستد. آخرین پیام او دستور قتل همسر کارگردان مشهور سینما، رومان پولانسکی در ماه نهم بارداریش و سه نفر از دوستان او در خانهاش در بورلی هیلز بود.این جنایت اتفاق افتاد و خبر بسرعت پخش شد. خشونت غیر قابل وصف بود. اما فاجعه زمانی عمق خود را نشان داد که قاتلان اعتراف کردند این قتل را فقط به خاطر مانسون و حفظ شهرت او انجام دادهاند.
یکی از نکات عجیب درباره این قاتل سریالی این است که او میتواند هر چند بار که دلش میخواهد تلفنی با طرفداران و اعضای باندش صحبت کند؛ به شرط اینکه مدت هر مکالمه بیش از 15 دقیقه نشود.او در این مکالمههای تلفنی، گاه مشاورههای وحشتناکی میدهد، مثلا در مورد اینکه چه شیوه کشتنی بهتر است.
مانسون انگیزهاش را از قتلها اینطور توصیف میکند: اینکه کسی را با نیت خوب بکشیم، به نفع جامعه است. فراموش نکنیم هر کسی که کشته میشود، به خواست خداست. بدون کشتن، شانسی برای بشریت نخواهد ماند. از خودتان بپرسید بدون اینکه کسی بمیرد چه خواهد شد؟
مانسون، شگفتیساز زندانهای آمریکاست. اختیارات او عجیب و غریب است. نامزد او برایش انواع و اقسام شیرینیها را میآورد و او اجازه دارد آنها را با خود به سلولش ببرد، چنین اختیاری به هر کسی داده نمیشود.
مانسون هنگام مصاحبه در ضیافتی که نامزدش با انواع خوراکیها برایش ترتیب داده بود، شرکت کرد.
مانسون هر روز صبح سلولش را برای صرف صبحانه ترک میکند و دوباره به سلولش بازمیگردد و چرت میزند. بعد ناهار میخورد و دوباره چرت میزند. سپس با یکی از همسلولیهایش شطرنج بازی میکند. بعد از صرف شام هم ساعت 8 و 45 دقیقه شب که وقت خاموشی است، به سلولش برمیگردد. او از سیستم تهویه مطبوع زندان شکایت دارد و میگوید غیرقابل تحمل و کشنده است!
مانسون و دارودستهاش حکم اعدام دارند، اما پس از صدور این حکم، اجرای اعدام در کالیفرنیا غیرقانونی اعلام شد. به همین دلیل او با یک درجه تخفیف در حبس ابد به سر میبرد. او قادر خواهد بود 15 سال بعد یعنی در نود و دو سالگی بهصورت مشروط از زندان خارج شود. او یک بار در سال 2007 تقاضای عفو مشروط داد اما قضات تشخیص دادند او هنوز برای جامعه خطرناک است و احتمال دارد هر کسی که با او در تماس باشد، به خطر بیفتد.
مانسون ادعای شاعری میکند و مدعی است ترانههایش را بیتلها سرقت کردهاند. مرد زندانی در اوقات فراغتش گیتار مینوازد، ترانه مینویسد و به هم سلولیهایش آواز و گیتار یاد میدهد.
او هر روز بخشی از وقتش را صرف پاسخ دادن به نامههای طرفدارانش میکند. مانسون سالانه هزاران نامه دریافت میکند.
این مرد در طول مدت زندان، 108 تخلف مرتکب شد که بزرگترین آن، تلاش برای ساخت سلاح همراه یکی از هم سلولیهایش بود.
زمانی که طرفداران مانسون در سال 1969 با قتلهای مخوف خود، همه را وحشتزده کردند، او نیمی از عمر خود را در زندان گذرانده بود.
این مرد که در جوانی به موسیقی و خوانندگی علاقه داشت، در بین جرایم و جنایات خود، چند بار تلاش کرد موسیقی را به صورت حرفهای دنبال کند اما هربار شکست خورد./ ضمیمه تپش
مترجم: سارا لقایی
منبع: دیلیمیرور
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: