رضا رویگری: بازیگری و خوانند‌گی‌ام مکمل هم هستند

کد خبر: ۶۴۵۵۶۲
رضا رویگری: بازیگری و خوانند‌گی‌ام مکمل هم هستند

از بوی گل سوسن و یاسمن آید و خمینی ای امام گرفته تا بهاران خجسته باد را این روزها زیاد می‌شنویم. وقتی پای این سرودها در میان باشد، نمی‌شود از رضا رویگری، خواننده سرود به یادماندنی ایران ایران یاد نکرد. او که در روزهای انقلاب 25 سال بیشتر نداشته است تا پیش از خواندن این سرود به‌عنوان بازیگر تئاتر شناخته می‌شد، اما پس از خواندن این سرود انقلابی باعث شد نام رویگری به‌عنوان بازیگر ـ خواننده میان مردم جا بیفتد. هرچند پس از سرود ایران ایران، رویگری سرود انقلابی دیگری را اجرا نکرد و تنها به‌عنوان بازیگر سریال‌ها، تله‌فیلم‌ها و فیلم‌های سینمایی مثل مختارنامه، سال‌های مشروطه، داروندار و زمانی برای عاشقی در یادها بماند، اما همان یک سرود کافی بود تا یاد او همیشه در ذهن‌ها بماند و به قول خودش مردم هروقت او را می‌بینند علاوه بر تعریف از بازیگری‌اش از او بخواهند سرود ایران ایران را برایشان اجرا کند. او از حال و هوای اجرای این سرود در آن سال‌ها برایمان گفته است.

سرود ایران ایران در چه روزها و شرایطی شکل گرفت؟ چه شد به شما پیشنهاد خواندن این آهنگ را دادند؟

همه جا حکومت نظامی بود و مردم در خیابان‌ها و در حال شعار دادن بودند. در آن روزها من و تعدادی از دوستانم مشغول تمرین نمایشی با عنوان سهراب و عصر سنجاقک بودیم. یکی دو روزی که گذشت شلوغی به‌قدری زیاد شد که ما هم تمرین و نمایش را رها کردیم و زدیم به دل خیابان تا مثل مردم دیگر در انقلاب سهم داشته باشیم. همان موقع بود که فریدون خشنود، آهنگساز و تنظیم‌کننده سرود ایران ایران، یک روز به دم در خانه من در تجریش آمد و خواندن این آهنگ را به من پیشنهاد کرد. خشنود صدای من را در اجراهای تئاتر شنیده و از صدایم خوشش آمده بود، اما من زیاد دوست نداشتم این سرود را بخوانم، چون بازیگر تئاتر بودم و از خوانندگی خوشم نمی‌آمد. اما اصرارهای آقای خشنود باعث شد این کار را قبول کنم. بعد مشکل دیگری به‌وجود آمد و آن هم پیدا کردن استودیو برای ضبط کار بود. هیچ استودیویی حاضر نبود این سرود را ضبط کند، چون همه می‌ترسیدند. تا این‌که بالاخره استودیو صبا راضی به ضبط آن شد. هنگام ضبط این سرود آن‌قدر هراس داشتیم که چند نفر مراقب بودند تا یک وقت ماموران ساواک به استودیو نریزند و ما را نگیرند. ما چند دانشجو بودیم که با عشق و علاقه این کار را می‌کردیم و شب‌ها برای ضبط کار به دلیل حکومت نظامی مجبور به ماندن در استودیو بودیم. درست یادم نیست چه کسانی در ضبط این کار با من همکاری داشتند، ولی کار دکلمه، اذان و آواز این کار را خودم اجرا کردم.

واکنش مردم به این سرود چه بود؟

بعد از این‌که کار ضبط سرود تمام شد هر وقت تظاهراتی بود این سرود از بلندگوها پخش می‌شد. یادم هست یک روز که برای شرکت در تظاهرات رفته بودم مردم از پیچ شمیران تا سر پل تجریش من را روی کولشان بردند.

این روزها وقتی سرود از تلویزیون یا در جاهای دیگر پخش می‌شود چه احساسی پیدا می‌کنید؟

بازهم همان روزها به همان شکل برایم زنده می‌شود، ولی دیگر ترس و لرز و خطری در کار نیست. دچار همان حس و حال و شور و شوق می‌شوم، ولی اوضاع فرق کرده است. امروز دیگر برخی من را چندان به‌عنوان خواننده آن سرود قبول ندارند و فراموش کرده‌اند. وقتی می‌خواهم در برنامه تلویزیونی حاضر شوم، می‌گویند اگر رویگری می‌خواهد بیاید فقط از بازیگری حرف بزند نه از خوانندگی. با این اوصاف من همان آدم هستم، با همان احساسی که این سرود را خواندم و هنوز وقتی آن را می‌شنوم همان حس به من دست می‌دهد. هنوز مردم از من می‌خواهند این آهنگ را اجرا کنم. سرودی که 32 سال ماندگار مانده و هنوز مردم آن را دوست دارند حتما یک حس و حال خاصی داشته است. پارسال هم به استودیو رفتم و اجرای مجددی از این آهنگ با تصویر خودم داشتم.

بیشتر مردم رضا رویگری را به عنوان بازیگر می‌شناسند تا خواننده. خود رضا رویگری دوست دارد خواننده باشد یا بازیگر؟

این که بازیگران بعد از مدتی به سمت تجربه کارهای جدید بروند در همه جای دنیا یک اتفاق معمولی است. در ایران هم چند سالی است که بازیگران این کار را می‌کنند، اما هنوز به آن صورت جا نیفتاده است. من خودم را بیشتر بازیگر می‌دانم تا خواننده، اما در حقیقت صدای من، مرا بازیگر کرد. برای اولین بار وقتی در نمایش «عبارتی بر مصیبت حسن بن حلاج» حاضر شدم صدایم برای دست‌اندرکاران نمایش از اهمیت زیادی برخوردار بود. آنها کسی را می‌خواستند که هم بخواند و هم دیالوگ‌هایی را به صورت دسته‌جمعی و همراه با جمع بگوید. بعد از انقلاب من به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدم، اما بازی در تلویزیون و سینما اجازه نمی‌داد به طور جدی به موسیقی فکر کنم. در حالی که از همان موقع باید سراغ خوانندگی می‌رفتم نه بازیگری، چون از همان ابتدا قرآن را با صدای خوش تلاوت می‌کردم و سال 56 که دو قطعه منتشر کردم، باید موسیقی را به‌صورت جدی پیگیری می‌کردم.

بعضی‌ها معتقدند وقتی کسی در کاری موفق است لزوما به منزله موفقیتش در کارهای دیگر نیست، یا ممکن است کارهای جدیدش با اقبال زیادی مواجه نشود. این که از بازیگری به خوانندگی روی آوردید باعث افت کارهایتان یا انتقاد از شما نشد؟

نه اصلا، این دو مکمل هم هستند. من زمانی به‌صورت تفننی موسیقی را دنبال می‌کردم، اما چند وقتی است به صورت جدی سراغ آن رفته‌ام، ولی نمی‌خواهم بازیگری‌ام لطمه بخورد. می‌خواهم موسیقی را به طور جدی پیگیری کنم و هر کاری را هم در تلویزیون به‌عنوان بازیگر قبول کنم. باید طوری وقتم را تنظیم کنم که هیچ کدام تحت تاثیر دیگری قرار نگیرد.

کمی از فعالیت‌هایی که این روزها در زمینه موسیقی دارید بگویید، چرا دیگر سرودهای انقلابی نخواندید و سراغ نوع دیگری از موسیقی رفتید؟

دو تا سی‌دی تاکنون از ترانه‌هایی که خوانده‌ام بیرون داده‌ام و سی‌دی سومم هم در سبک پاپ در دست تهیه است، اما هیچ ‌وقت دیگر سرود انقلابی نخواندم، چون موقعیتش پیش نیامد و کسی هم پیشنهاد نکرد.

سارا بابایی/ قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها