در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
«سایههای عدن» عنوان این نمایشگاه است که هر چند به لحاظ نگاه فرمی در ادامه و روند کارهای پیشین هنرمند است، اما حائز ویژگیهای تازه و نوی تصویری است. او این بار گلها و گیاهان را واضح تر و شفاف تر از همیشه روی بوم هایش بازتاب داده و هر چند رگههایی از انتزاع بخصوص در برخی کارهایش دیده میشود، اما نمیتوان کتمان کرد که آثارش فیگوراتیوتر از همیشه ظهور یافته است. روح لطیف رمانتیکی در هر یک از این آثار به چشم میخورد که به طور حتم از زن بودن نقاش نشات میگیرد و کنش نقاشانه او که سعی میکند رنگها را لطیفتر از متریال رنگ روغن روی بوم منتقل کند.
طبیعت از سوژههای کلاسیک تاریخ نقاشی دنیا به حساب میآید و در همه دوران مختلف تقریبا همه نقاشان دنیا گل، گیاه و طبیعت را سوژه بومهای خود قرار دادهاند اما این موضوع در هر زمانهای دستخوش تغییرات مختلف شده و هر نقاشی بسته به اینکه در کدام دوران کار میکرده، روایت خودش را از این موضوع دارد. گیاهان در نقاشیهای رزاق دوست گیاهانی به نسبت نحیف، رنجور و چهبسا تکافتاده به نظر میرسد که نقاش سعی میکند با غلتانیدن رنگهای معدودی که در مرز میان سرد و گرم هستند، فضای انتزاعی پیرامون هر یک از این گیاهان را غلیظتر کند تا به تخیلگراییتر شدن نقاشیهایش کمک کند. پالت رنگی او در خدمت محتوای آثارش است و به هیچ وجه قصد ندارد رنگ خاصی بر رنگ دیگر غلبه کند. این نقاش جوان در عین حال گیاهانی را نقاشی میکند که به نظر میرسد در زندگی امروزی ما انسانها گیاهان شناختهشدهتری هستند و شاید این گیاهان، گیاهان آپارتمانی هستند که از تنهایی آدمها برمیآیند. گیاهانی که از منبع و ماخذ اصلیشان جنگل و فضاهای انبوه اینچنینی فاصله گرفتهاند و در عزلت و گوشهنشینی رشد کردهاند که این موضوع نیز میتواند کنایه از زندگی انسان امروز باشد.
رزاقدوست برای اکثر آثارش کادر کشیده و آنها را در یک قاب قرار داده و حتی در بعضی آثار آنها را در شبکههایی از کادر قرار داده که این از فضای محدود پیرامون این گیاهان حکایت میکند. انگار آنها در قفس هستند و باید خودشان رشد و نموشان را در این قاب تعریف کنند. انگار از این قاب نمیتوانند بیرون بزنند و این میتواند تعبیری از تعریف نقاش در ارتباط با موقعیت انسان امروز باشد. به همین دلیل میتوان تاکید داشت گیاه به هر روی به دلیل جاندار بودنش نسبتی با انسان دارد و چون همیشه تناسبی با رشد دارد، میتواند با انسان مقایسه شود و در قاب قرار گرفتن همه این گیاهان میتواند کنایه از این باشد که گویی انسانها در قاب محصورند.
یکی از شاخصههای آثار رزاقدوست، شرههای رنگ است که شاید در چند اثر آغازین این نمایشگاه کمتر دیده شود، اما وقتی از جلوی تابلوهای بیشتری عبور میکنیم، این شرههای همیشگی رنگ را در کارهای او میبینیم که به یک امضای محو برای هنرمند تبدیل شده است. این شرههای رنگ گویا رها و آزاد از بالای اثر به پایین سرازیر میشوند و خودشان به فضای تخیلآمیز کار علاوه میکنند.
تعدادی از آثار این مجموعه خیلی محو است؛ گویی سایههای گیاهانی روی بوم کار شده که به لکههای رنگ شبیهترند تا یک گیاه خاص. شاید نقاش در این آثار به هویت باختگی انسان معاصر اشاره میکند و شاید مقصودش تحلیل رفتن هویت انسانی است.
رزاقدوست درباره انتخاب عنوان سایههای عدن برای مجموعه آثار تازهاش میگوید: این عنوان تقریبا پس از گذشت یک سال از پیدایش این آثار، روی مجموعه الصاق شد. پس از توجه به سایهها و توهم چیزی مثل سایه که گویی هم هست و هم نیست و شکلگیری نقاشیهایی با سایههایی از گیاهان که در تاریکی شب و با نور شمع، ماه و چراغ به وجود میآید، اندکاندک مجموعهای جدید و دورهای تازه شکل گرفت. روند خلق آثار و حال و هوای من در حین انجام کار ـ که در سکوت و فضایی بسیار امن و خالی از هیاهوی بیرون و اجتماع شکل میگرفت ـ مرا بیشتر به طبیعت و عمق درون نزدیک میکرد و عنوان سایههای عدن بر همین اساس شکل گرفت.
رزاقدوست در این آثار گلهایی تبدار و ملول را به تصویر کشیده است؛ گویی آنها از بازتاب های اجتماعی نقاش این گونه برآمدهاند. او در این باره میگوید: هنرمند نمیتواند نسبت به بازتابهای اجتماعی بیتفاوت باشد و در خلوت خود این بازتابها را به گونهای شخصی دوباره تجربه میکند و در اینجا سایه که نمایانگر و تکرار دوباره واقعیتی در حال انجام است، حتما مضطرب و تبدار روی بوم نقش میبندد. در این دوره هم این نگاه مضطرب که در همه کارهای من تا به امروز وجود داشته است، حس میشود.
شهریار وقفیپور منتقد هنری در بخشهایی از بروشور نمایشگاه سایههای عدن آورده است: «نقاشیهای این مجموعه را میتوان به شکلی فاضلانه با تابلوهای مائوی اندی وارهول قیاس کرد که تکرار عکسی واحد و محو شونده از یک الگو هستند یا به نحوی با حکم «نقاشی کردن از جهان خالی شده ابژه» لویناس توضیحشان داد یا میتوانیم سادگی و غلبه موحش فضاهای خالی تابلوها را نوعی «نقاشی بیچیز» (به قیاس از «تئاتر بیچیز» گروتفسکی) بنامیم. این مجموعه تابلوها تکرار جزئی (عمدتا برگها) از چند گل یا گیاه، در یک یا دو رنگ کمرنگاند که اندکاندک روبه محوی میگذارند، محو شدنی که همان عنصر یا شکل بصری را نیز مبتلا میکند. گرد آمدن این مجموعه تابلوها کنار یکدیگر ضرباهنگی را شکل میدهد، البته نه به معنای معمول موسیقاییاش که ناظر به قاعده درونی نظام هنری این آثار است، بلکه به معنای شیوهای که اجزای یک تابلو و همچنین کل تابلوهای مجموعه خود را به مخاطب تحمیل میکنند و به این صورت از واقعیت برکنده میشوند.
سادگی و بیچیزی این تابلوها القاکننده نه نقصان یا کمبودی بلکه کامل شدگی و واحد بودنشان است. ضرباهنگ در اینجا گویای موقعیتی است که تابلوها خود را به روی ما میگشایند، بدون آنکه ما آنها را گشوده باشیم، حتی گویا همراه با گشودگی تابلوها به روی ما، ما نیز خود را به روی آنها میگشاییم.
نمایشگاه نقاشی سایههای عدن تا دوم بهمن در گالری اثر واقع در خیابان ایرانشهر، روبهروی خانه هنرمندان، شماره 16 دایر است و علاقهمندان میتوانند از این آثار یکشنبه تا پنجشنبه از ساعت 11 تا 20 و جمعهها از ساعت 16 تا 20 دیدن کنند.
سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
صادق ورمزیار در گفتوگو با جامجم مطرح کرد
روح الامینی در گفتوگوی تفصیلی با «جامجم»:
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد