جسدی در اتاق خواب

«او را کف اتاق چال کردم.» مرد جوان نگاهی به دستبندش انداخت و ادامه داد: «نمی‌دانستم چه​کار باید بکنم. باید از شر جنازه خلاص می‌شدم، اما راهش را نمی‌دانستم.» اینها اظهارات مردی است که قتلی را مرتکب شده است. او در جنایتی هولناک، مرد جوانی را که از دوستانش بود به قتل رساند. راز این جنایت با تیزهوشی افسر پرونده و تحلیل رفتارهای تنها مظنون پرونده در مراحل اولیه تحقیق برملا شد.
کد خبر: ۶۲۴۹۰۷

زنی جوان، بیست و هفتم آبان امسال به اداره آگاهی استان خوزستان رفت و از ناپدید شدن همسرش به نام شهریار خبر داد. او گفت: «دو روز قبل همسرم از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. به هر جا فکر کنید سر زدم؛ از خانه دوست و اقوام گرفته تا کلانتری‌ها و بیمارستان‌ها، اما خبری از او به‌دست نیاوردم. چند بار خواستم موضوع را به پلیس بگویم اما گفتم شاید برایش کاری پیش آمده و نتوانسته خبر بدهد.

هر چه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم، خاموش است. مطمئن هستم بلایی سرش آمده است. شهریار مردی نبود که بی‌خبر از من جایی برود، آن هم دو شبانه روز. کمکم کنید.»شکایت زن جوان کافی بود تا تحقیقات کارآگاهان جرایم جنایی برای یافتن شهریار آغاز شود. کارآگاهان با طرح فرضیه‌های مختلف، تجسس‌های خود را در رابطه با مشکلات خانوادگی این مرد با همسرش، اختلاف با دیگران و دشمنی احتمالی خانوادگی پی گرفتند. در این بررسی‌ها مشخص شد شهریار با مردی به نام جعفر برسر مسائل مالی اختلاف دارد و چند بار مرد جوان به دلیل پرداخت نکردن بدهی‌اش تهدید شده بود.

با اطلاع از این موضوع دستور بازداشت جعفر به عنوان تنها مظنون پرونده صادر و مرد جوان به اداره آگاهی استان خوزستان منتقل شد.

مرد جوان مقابل افسر پرونده قرار گرفت و تحقیقات اولیه از او شروع شد. وقتی افسر پرونده بازجویی‌ از جعفر را آغاز کرد، متوجه رنگ پریده و اضطراب بیش از حد وی شد. این حد از تشویش بسیار عجیب به نظر می‌رسید. هر چند جعفر سعی داشت اضطرابش را مخفی نگه دارد و نشان دهد که به‌دلیل حضور در اداره آگاهی کمی آشفته شده است اما باز هم نمی‌توانست رفتار طبیعی از خود نشان دهد. این موضوع از نگاه تیزبین افسر پرونده مخفی نماند و باعث شد تحقیقات به صورت جدی از جعفر ادامه یابد و در نهایت مرد جوان به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. جعفر در بازجویی‌ گفت: «مدتی قبل شهریار از من مبلغی قرض گرفت اما خیال برگرداندن آن را نداشت.

هر بار از او سراغ پولم را می‌گرفتم، موضوع را عوض می‌کرد یا وعده می‌داد بزودی بدهی را پرداخت خواهد کرد اما بی‌فایده بود. بعد از مدتی مطمئن شدم شهریار تصمیم ندارد طلبم را بپردازد. حتی چندبار او را تهدید کردم، اما تهدیدهایم را جدی نگرفت. به همین دلیل تصمیم به قتل او گرفتم. روز حادثه شهریار را به خانه‌ام دعوت کردم و در آبمیوه او داروی بیهوشی ریختم. شهریار با خوردن آبمیوه از حال رفت. بعد از آن با بیل ضربه‌ای به سر او زدم. وقتی مطمئن شدم مرده است، به این فکر افتادم چگونه از شر جسدش خلاص شوم. بعد از دقایقی به این نتیجه رسیدم جسد را داخل خانه دفن کنم. به همین دلیل کف اتاق خواب گودالی کنده و جنازه شهریار را در آن دفن کردم.»

سرهنگ خواجوی، رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان درباره این پرونده می‌گوید: «کارآگاهان جنایی پس از اعتراف مرد جوان به قتل، راهی خانه او شدند و جسد شهریار را در یکی از اتاق‌ها کشف کردند و جعفر نیز پس از بازسازی صحنه قتل با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها