خشونت خانگی به هرگونه خشونت جسمی،کلامی و روانی که در محیط خانه و خانواده صورت گیرد اطلاق میشود. معمولا 90 درصد زنان و 10 درصد مردان مورد خشونت خانگی قرار میگیرند، اما در اینجا تنها خشونت خانگی علیه زنان را مطرح میکنیم.
خشونت در مردان از دوره نوجوانی تا حدود پنجاه سالگی به علت ترشح زیاد هرمون مردانه تستوسترون در بدنشان بیشتر است و بعد از پنجاه سالگی و رفتن به سوی پیری ترشح این هرمون در بدن کمتر شده و ما در این سنین خشونت و پرخاشگریهای کمتری را از سوی مردان مشاهده میکنیم. خشونت به زن در خانه در گذشته،از زمانی که پا به این دنیا میگذارد و دیگران متوجه دختر بودن او میشوند شروع شده و در بسیاری موارد با ازدواج اجباری، از خانهای به خانه دیگر منتقل میشود.
در خانواده به سه شکل علیه زنان خشونت میشود
خشونت از برادر به خواهر،
پدر به دختر
مرد به همسر.
برادر،پدر و همسر هر کدام میتوانند گونهای از خشونت بدنی یا روانی را به جنس زن وارد کنند. خشونت روانی به خشونتی گفته میشود که حیثیت، آبرو، شرافت و اعتماد به نفس فرد را خدشهدار میکند.
خشونت روانی شامل: خشونت کلامی، حالات غیرکلامی چهره و چشم و وضعیت بدن، اقتصادی و مالی، حقوقی، علمی و فکری و اجتماعی است.
خشونت بدنی اما شامل فشار و تحمیل بدنی، ضرب و جرح، اجبار به انجام کارها و رفتارهای ناخواسته است. در دهههای اخیر به علت توجه بسیار و واکنشهای گوناگون به خشونتهای بدنی از طریق رسانهها و قانون و آگاه شدن زنان از حقوق خود این نوع از خشونت کمتر شده است. اما خشونتهای روانی که بسیار بیشتر از خشونتهای بدنی هستند و آسیبهای عمیقتر و حادتری دارند کمتر مورد توجه قرار میگیرند و آگاهسازی از این نوع خشونت، کمتر اتفاق میافتد.خشونتهای روانی از آنجاییکه باعث تخریب شخصیت و از بین رفتن اعتماد به نفس فرد میشود، او را دچار مشکلات بیمارگونه میکند و همین مسئله باعث به وجود آمدن خشونتهای بدنی است.
فردی که در خانواده خشونت روانی و بهدنبال آن خشونتهای بدنی را تجربه کرده است و عقدهای درونی برای حس انتقام، نسبت به خشونتی که به او وارد شده دارد باعث ایجاد خشونتهای اجتماعی برای ارضای عقدههای خود خواهد شد. مشکل اساسی که باعث شده خشونت روانی کمتر بیان شود؛ نبود آمارهای درست برای بررسی آن است، زیرا این نوع از خشونت مانند خشونتهای بدنی قابل مشاهده نیست و زنان ما برای نداشتن آگاهی نسبت به خشونتهای روانی، بسیاری از این خشونتها را جزو خشونت به حساب نیاورده یا برای ادامه زندگی و به وجود نیامدن مشکلات بیشتر از بازگو کردن آن خودداری میکنند.
عوامل متفاوتی برای بروز خشونت خانگی مردان علیه زنان میتوان ذکر کرد که از آن جمله: عوامل جسمانی، عوامل روانی و شخصیتی، مصرف موادمخدر، تفاوت سنی زیاد، هوش و تحصیلات کم، ضعف اخلاقی زمینههای اقتصادی، طبقه اجتماعی، زمینههای فرهنگی (روابط خانوادگی و فضای خانه و نوع تفکر در خانهای که مرد در آن رشد کرده است)، عوامل حقوقی (ابهام در تعریف حقوقی خشونت خانگی، نارسایی قوانین در اثبات جرم علیه زنان، بیرغبتی مراجع قضایی و امنیتی به پیگیری موارد خشونت خانگی) است.
دلایلی که ذکر شد میتواند باعث به وجود آمدن خشونت خانگی علیه زنان باشد و این خشونتها که به زنان وارد میشود پیامدهای متفاوتی را بهدنبال خواهد داشت. مانند: پیامدهای بدنی (آسیبهای سطحی، عمقی، شکستگی و بیماریهای مقاربتی)، پیامدهای روانی (اضطراب، افسردگی، خودکشی)، پیامد خانوادگی (انزوا طلبی، تضعیف اراده)، پیامدهای اجتماعی (ناهنجاری در روابط اجتماعی، کاهش کارایی، گسترش فحشا) که تمامی این موارد نه تنها برای فرد آسیبزاست، بلکه جامعه را دچار آسیب خواهد کرد.
برای کمتر شدن خشونت خانگی که خشونت روانی و بدنی است باید راهکارهایی را پیاده کرد تا علاوه بر کم شدن خشونت خانگی از خشونت اجتماعی نیز کم کرد تا بتوانیم جامعهای بهتر با روابطی بهتر و سالمتر داشته باشیم. نمونهای از این راهکارها میتواند افزایش آگاهی عمومی، آموزش خانوادهها، تغییر وضعیت جامعه، ارائه خدمات اجتماعی، ارتقای پایگاه اجتماعی زنان باشد.
>> تهران امروز/ فرزانه حسینخانی (کارشناس خانواده)
*شما چه نظری دارید؟ آن را با ما و دیگران در میان بگذارید*
*با کلیک روی نماد RSS و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: