فقدان بصیرت و ژرفنگری برخی خواص جامعه و سکوت و تمکین آنها نیز در استقرار و اقتدار یزید بیتأثیر نیست. سکوت، تا ئید تلویحی است و مردم با دیدن خواص، تصمیم میگیرند و عمل میکنند.
ستم بر شانههای جهل و غفلت و آزمندی مینشیند و به مقصد میرسد و مگر معاویه نگفت: من بر علی پیروز نشدم مگر به برکت جهل مردم. کامهای گشوده و چشمهای بسته تکیهگاه خیانت و جنایتاند.
از نخستین گام در پیشنهاد و تعیین یزید به جانشینی معاویه تا سرکوب نهضت مسلمبنعقیل و شهادت شهیدان کوفه، درسها و عبرتهایی بزرگ نهفته است که امروز به طور خلاصه به آنها اشاره می کنیم.
1 ـ نیرنگ و فریب: نیرنگ مغیرهبن شعبه برای حفظ حکومت خود بر کوفه و پیشنهاد خلافت یزید، نیرنگ سرجون ـ مشاور مسیحی معاویه ـ در پیشنهاد حکومت عبیداللهبنزیاد بر کوفه، نیرنگ عبیداللهبنزیاد که با استفاده از تاریکی شب و جا زدن خود به جای اباعبدالله وارد کوفه شد. جذب مکارانه سران قبایل و اقوام در کوفه با وعدههای پیدرپی، نیرنگ جاسوسی معقل و کشف پناهگاه مسلمبنعقیل و فریب مردم کوفه برای گسستن از مسلم و پیوستن به پرچمهای امان عبیدالله از نمونههای بارز رفتارهای سراسر نیرنگ و فریبکارانه است.
دستگیری مسلم نیز نیرنگمدارانه بود. امان دادن و گرفتن و به بند کشیدن و سرانجام نیرنگ عبیداللهبنزیاد در کاخ، هنگام گفتوگو با مسلمبنعقیل. او خطاب به مسلم، وی را برهمزننده نظم و آرامش مردم و شرابخوار معرفی کرد. (به فرافکنی پرداخت)
یکی از دستاویزها و حربههای سیاستمداران و حاکمان بیدادگر، بهرهگیری از سادگی و جهل و زودباوری مردم و پناهبردن به نیرنگ و تزویر است و میبینیم که این سلاح کارگر افتاد و فجایعی بزرگ را رقم زد. بصیرت و دید ژرف و عمیق داشتن و توان شناخت چهرهها از پشت نقابها، هنر بزرگی است که تنها بهمدد رشدیافتگی و تقوا میسر است: یا ایها الذین آمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا (انفال، 29) ـ تقواپیشگان به «فرقان» میرسند و قدرت تشخیص رفتارها و گفتارها را کسب میکنند.
2 ـ دنیازدگی: هراس از دست دادن داشتهها و دلبستگی به مال و جان و موقعیت، پای ارادهها را سست میکند و حتی جبهه انسانها را تغییر میدهد. مگر کوفیان، نامهنگاران و مشتاقان بیتاب زیارت مسلم و امام حسین نبودند؟ چه شد که چنین شد؟
تهدیدها کارگر افتاد؛ تهدید این که هر که با مسلم باشد خونش مباح است، خانهاش ویران خواهد شد، در قبیلهاش به دار آویخته میشود، حقوقش از بیتالمال قطع خواهد شد و... .
آنان که در اسارت مال و داشتهها به سر میبرند با این تهدیدها میدان را خالی خواهند کرد و به عافیت و عیش خویش پناه خواهند برد. حق با «فرزدق» بود که در توصیف مردم کوفه به اباعبدالله گفت: قلوبهم معک و سیوفهم علیک، دل با تو دارند و شمشیر بر تو.
3 ـ توجیهگری و خودفریبی: شاید برخی از آنان که به گوشه عافیت خزیدند، گرفتاران تسویل و تسویف شیطان شدند. در سوره محمد آیه 25 آمده است: إن الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم و أملی لهم. کسانی که پس از روشن شدن راه هدایت به آن پشت کردند، شیطان رفتار بدشان را برایشان آراسته کرد (تسویل) و آنان را با آرزوهای دور و دراز فریفت. (تسویف و به امید آنکه بعدها جبران میکنیم.) چنین کسانی نمیدانند که زاویه انحراف وقتی باز شد، لحظه به لحظه بازتر میشود و فراخنای جان و اندیشه را شیطان تسخیر میکند و پس از آن توجیهگری و خودفریبی قدرت مییابد و انسان برای گناهان بزرگتر آماده میشود. همانگونه که بعدها میبینیم همین مردم نامهنگار پیمانشکن در کربلا حضور مییابند و بی هیچ شرم و عاطفهای به جنایتهایی فجیع تن میسپارند.
در این میان پایداری اندک انسانهای وارسته و پاکباز نیز درسآموز است. آنان که پای ایمان خویش ایستادند و حتی به سوگندی که میتوانست عامل رهایی باشد، تن نسپردند و نستوه و استوار، جان بر سر میثاق و اعتقاد خویش نهادند.
دکتر محمدرضا سنگری - پژوهشگر و استاد دانشگاه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد