یک روز برفی بود؛ از روزهای بهمن 1386. قضیه رفتنش را تا پیش از سفر به دبی باور نکرده بود و در همان روز برفی نیز هنوز نمیدانست از دبی میتواند به آمریکا برود یا نه. سرمای تهران کجا و گرمای مطبوع دبی در آن موقع سال کجا؛ با این حال اما همه این روزها گذشت و ارسلان کاظمی به آمریکا رفت تا بسکتبالش را در آنجا ادامه دهد.
ارسلان کاظمی در بین بسکتبالیستهای جوان ایرانی مورد توجه رسانههای مختلف قرار گرفت. ایرانی و خارجی نداشت و تا مدتها او نماد تلاش منحصربهفرد جوان ایرانی در عرصه بسکتبال معرفی شد.جوانی که از اصفهان برخاست، با تیمهای پایهای ایران درخشید و در شرایطی که میتوانست در باشگاههای داخلی با پیشنهادهای خوب مالی بازی کند، در هفده سالگی به آمریکا رفت تا رنج تنهایی و دوری از خانواده و دوستان را تجربه کند.
جوان بسکتبال ایران ادامه تحصیل داد و همزمان در بسکتبال موفق شد راه دبیرستان تا کالج و سپس NBA را در پیش بگیرد.اگر حامد حدادی متکی به استعدادی فیزیکی بود که براساس تجربیات و قدرت بازی زیر سبد به بازیکنی بینالمللی در بسکتبال NBA تبدیل شد، ارسلان کاظمی اما تکنیک روی تکنیک گذاشت و قدرت بدنیاش را بیشتر کرد و سال به سال و پله به پله پیش آمد تا امروز از او بهعنوان بازیکن فیلادلفیا نام برده شود. گرچه NBA قواعد خاص و منحصربهفردی دارد و ورود به آن یک مساله است و بازی کردن برای بازیکنانی مانند ارسلان مسالهای دیگر، اما مردم باید با قواعد ورود و بازی کردن در این لیگ آشنا شوند.
بسکتبال ایران با موفقیتهایش در این دهه اخیر، انگیزهای بسیار قوی شده برای مربیان که روی جوانان کار کنند. ارسلان کاظمی اما خود یک انگیزه دیگر است تا جوانان به قدرت خود در بسکتبال ایران پی ببرند و به درخشش در عرصههای وسیعتر فکر کنند. ارسلان رفت و موفق شد بنابراین جوانان دیگر نیز میتوانند.
تیمهای زیادی در لیگ بسکتبال ایران بهدلیل مشکلات مالی نماندهاند اما در میان جمع اندک آنهایی که هستند، جوانان بیشماری را میتوان پیدا کرد که بخت و اقبالشان برای ثبات پایدار در بسکتبال ثابت شده است. از ده سال پیش که قطار موفقیتهای بینالمللی روی ریل حرکت میکند جوانان فقط حدادی و کاظمی نیستند، بلکه محمد جمشیدی و محمد حسنزاده نیز توانستهاند خودشان را مطرح کنند.
سجاد مشایخی، امیر صدیقی، صالح فروتن، وحید دلیرذهان، بهنام یخچالی و محمد اوجاقی نامهایی است که با شنیدن آنها نمیتوان در قبالشان بیتفاوت بود و کارشناسان با آوردن نام آنها مکث میکنند. مربیان وسوسه کار کردن با جوانان مستعد را در تیمهای باشگاهی دارند و به این ترتیب است که نسلی تازه از ستارههای جوان بسکتبال ساخته میشود. درست مانند روزهایی که صمد نیکخواه بهرامی و مهدی کامرانی با 15ـ14 سال سن در بسکتبال پایهای تهران کولاک میکردند و در هفده و هجده سالگی روانه تیم ملی شدند، اکنون این جوانان نیز نشانههایی از جاهطلبی و بزرگ شدن در بسکتبال ایران را در خود دارند.
بسکتبال در پایان یک دهه با این نامها و نامهایی همچون مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی، سامان ویسی، حامد آفاق، حامد سهرابنژاد، آرن داوودی، اصغر کاردوست، اوشین ساهاکیان، جواد داوری و... قرار گرفته و طبیعی است از این پس دیگرانی باشند و بیایند جای قبلیها را پر کنند.
ایران مناطق زیادی دارد که جوانان در آنجاها بسکتبال بازی میکنند، اما حیف که برخی استانها از منابع استعدادهای خدادادی غافل شدهاند. روزی که حامد آفاق از مشهد به تهران آمد همه از ظهور ستارهای بعد از تورج امدادی در بسکتبال خراسان خبر دادند، اما این روزها بسکتبال این خطه جایگزین آفاق را بیرون نداده است. کردستان از دورانی که ولیدی پاکها و بابانها و مردوخیها همراه برادران سهرابنژاد و ویسی را در بسکتبال معرفی کرد، فاصله گرفته و اکنون چشمه جوشان غرب ایران در بسکتبال از مسیرهای روشن گذشته، نمیگذرد.
جوانان بسکتبال ایران نسل به نسل با امکاناتی که به گواه باشگاههایی که از سر بیپولی فعالیت در شهرهای بزرگ و کوچک را کنار میگذارند، بزرگ میشوند و به پشتوانههای مطمئن بسکتبال تبدیل میشوند. یک عده از آنها با عشق کاپیتانی صمد در تیم ملی رویاپردازی میکنند و عدهای با آرزوی رسیدن به NBA رنج تنهاییهای ارسلان را مرور میکنند، اما در دل همه ستارههای آینده بسکتبال یک نقطه مشترک وجود دارد و آن امید است.
امید رسیدن به شور و شوق و بالندگی با گرمی دستهایی مطمئن وقتی که توپ نارنجی را لمس میکنند. این امید به آینده زیباست حتی در ظهر یک روز برفی و زمستانی. روزی که ارسلانها را میتواند در بسکتبال ایران بزرگ کند.
12 تیم در لیگ برتر
لیگ برتر بسکتبال باشگاههای ایران در فصل جدید از شانزدهم آبان آغاز میشود. تا این لحظه قرار است 12 تیم در این بازیها به میدان بروند؛ هر چند تا روز آغاز بازیها نمیتوان قاطعانه از تعداد شرکتکنندگان صحبت کرد، چون تجربه سالهای گذشته پیش روی لیگ برتر است. مهرام، فولاد ماهان، همیاری زنجان، استقلال زرین قشم، دانشگاه آزاد، شهرداری گرگان، صنایع پتروشیمی، ذوبآهن اصفهان، نیروی زمینی، افرای خلیج فارس و تکماش قزوین همراه پتروشیمی بندرامام (مدافع قهرمانی) 12 تیم این دوره از لیگ برتر هستند. در لیگ امسال تیم فولادماهان با همه اعتباری که برای خود و بسکتبال با قهرمانی در باشگاههای آسیا به دست آورد، سرنوشت تلخی را در روزهای آغازین لیگ برتر تجربه میکند. ممکن است در همین زمان کم باقیمانده، تیمی از استان فارس جایگزین یکی از لیگ برتریها شود و این اما و اگرها ممکن است برای لیگی که در تعداد تیمها همیشه نوسان داشته، عادی باشد؛ همانطور که ذوبآهن فصل پیش ناباورانه با بسکتبال خداحافظی کرد و امسال دوباره بازگشت تا قدرت و آوازه بسکتبال اصفهان را به رخ بکشد. بسکتبال ایران با همه قهرمانیهایی که در ردههای سنی و باشگاهی بهدست آورده، در لیگ تغییرات فراوانی را به چشم دیده است. تغییراتی که هر چند وقت یک بار رویدادهای داخلی را تحتالشعاع قرار داده اما در کلیت بسکتبال ایران تاثیر چندانی نداشته و فعالیتهای باشگاهی با همت باشگاهداران و علاقه مربیان همچنان حرکت خود را در پیچ مشکلات بسکتبال به لحاظ مالی و سرمایهای، ادامه میدهد. تیمها و مربیان امروز در آستانه آزمونی تازه قرار دارند و به دنبال دستاوردهای جدیدی در بسکتبال هستند. بدون شک رویکرد به جوانان در لیگی که برخی باتجربهها دیگر در آن حضور ندارند فرصت خوبی فراهم میکند تا بر تعداد جوانان باانگیزه در لیگ برتر اضافه شود. افزودن بر قدرت جوانی و انگیزه بازیکنان در لیگ برتر تاثیر مستقیم و مطلوب خود را روی تیم ملی خواهد گذاشت که تابستان آینده راهی رقابتهای جهانی اسپانیاست. جوانان در راهند و میتوانند آیندهای همچون دوران افتخار یک دهه اخیر بسکتبال را برای ورزش رقم بزنند.
محمد رضاپور / گروه ورزش