دوری اروپا از آمریکا

جاسوسی آمریکا از دولتمردان و شهروندان اروپایی و واکنش محافل رسانه‌ای و سیاسی اروپا به این اقدام آمریکا، در کنار ده‌ها مولفه دیگر یک اصل را آشکار کرد و آن رویکرد اروپا به دوری از آمریکاست.
کد خبر: ۶۱۰۵۵۰
دوری اروپا از آمریکا

از یک سو سران اروپا حتی متحدان آمریکا یعنی فرانسه و آلمان به صف‌آرایی در برابر آمریکا پرداختند، هرچند در ظاهر تلاش کردند تا فضای تنش میان طرفین چندان گسترده نشود و بر لزوم تعامل با آمریکا برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی تاکید کردند.

از سوی دیگر رسانه‌های اروپایی ازجمله فیگارو، لوموند، گاردین و... شدیدترین حملات را به آمریکا داشته و به افشای ابعاد رسوایی آمریکا پرداختند.

مجموع این رفتارها و سکوت نکردن اروپا در برابر تحرکات آمریکا در حالی صورت می‌گیرد که مولفه‌های متعددی در باب دوری این دو متحد را می‌توان از هم‌اکنون مشاهده کرد.

در حوزه نظامی اروپا هر چند رویای ارتش واحد را کنار نهاده، اما در مسیر تقویت ناتو نیز گام برنمی‌دارد، چنان که یکی از مشکلات ناتو را پرداخت نکردن تعهدات مالی کشورهای اروپایی عنوان می‌کنند.

نمود عینی دیگر در مخالفت‌های نظامی اروپا با آمریکا را در تاکید این کشورها بر خروج نظامیان از افغانستان و نیز مشارکت نکردن آنها در جنگ سوریه می‌توان مشاهده کرد.

این فرآیند چنان بود که آمریکا نتوانست رضایت اروپا را برای اقدام نظامی علیه سوریه کسب کند و در نهایت به گزینه سیاسی تن داد البته نباید از نظر دور داشت که اروپا و آمریکا در حوزه نظامی همچنان منافع مشترکی دارند که محور آن را نیز خاورمیانه و آفریقا تشکیل می‌دهد، چنان که آنها برای تحقق این مهم طرح‌های متعددی پیاده کرده‌اند که شرایط بحرانی این مناطق برگرفته از این تحرکات است.

در حوزه اقتصادی نیز تنش‌های متعددی میان طرفین مشاهده می‌شود، چنان که طرفین یکدیگر را عامل بحران اقتصادی می‌دانند.

لغو توافقات تجارت آزاد میان طرفین پس از اعلام تعطیلی دولت آمریکا نمودی از این اقدامات بود. در حوزه سیاسی نیز می‌توان تضاد منافع را میان اروپا و آمریکا مشاهده کرده که نمونه آن تضاد دیدگاه آنها در قبال کشورهایی مانند روسیه، چین و هند است زیرا در حالی آمریکا به دنبال تقابل با این کشورهاست که اروپا بر توسعه مناسبات با آنها تاکید دارد.

حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا اروپا در این مسیر قرار گرفته و چه اهدافی را پیگیری می‌کند؟ پاسخ به این پرسش را در تحولات داخلی اروپا و سیاست خارجی آن می‌توان مشاهده کرد.

در حوزه داخلی اتحادیه اروپا، بسیاری از کشورهای دیگر پذیرنده همگرایی اتحادیه با آمریکا نیستند و به تقابل با کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و انگلیس به عنوان متحدان اصلی آمریکا می‌پردازند.

اکنون این کشورها برای جلوگیری از فروپاشی اتحادیه اروپا و ادامه قدرت‌نمایی در برابر دیگر اعضا باید الزاما در مسیر تقابلی با غرب قرار گیرند.

در حوزه مردمی نیز ملت‌های اروپایی دیگر روابط با آمریکا را یک افتخار نمی‌دانند، بلکه چالشی برای وحدت درونی و اهداف جهانی خود ارزیابی می‌کنند؛ آنها دوری از آمریکا را راهکار مقابله با این روند می‌دانند.

در این شرایط دولت‌ها برای حفظ قدرت‌ خود چاره‌ای جز تقابل با آمریکا ندارند. آنها که در تحقق طرح‌های اقتصادی ناتوان بوده‌اند، مقاومت در برابر خواست مردم مبنی بر دوری از آمریکا را برابر با طغیان مردم و سرنگونی دولت‌هایشان می‌دانند بنابراین با کاهش سطح روابط خود با آمریکا به دنبال مقابله با این فرآیند هستند.

این را نیز نباید فراموش کرد که نسل جدید سیاستمداران اروپایی تعامل با آمریکا را نوعی پذیرش سلطه واشنگتن به حساب می‌آورند بنابراین در ابعاد مختلف به دنبال فاصله گرفتن از این کشور هستند.

در عرصه جهانی نیز اروپا دریافته است که همراهی با آمریکا بیشتر از آن که برایش فایده داشته باشد، هزینه‌های مالی و انسانی به همراه داشته‌است که نتیجه آن نیز تخریب چهره جهانی اروپا بوده است.

جنگ‌افروزی‌های آمریکا در حالی که منابع مالی و انسانی اروپایی را تضعیف می‌کرد چهره‌ای جنگ‌طلب و البته غیر مستقل از اروپا را به نمایش می‌گذاشت، اما نتیجه دیگر آن دوری دولت‌ها و ملت‌ها از آمریکا بود.

تمایل به جنگ‌افروزی در جهان از جمله در قالب ناتو، مانع ازتحرکات اقتصادی و سیاسی گسترده اروپا در جهان شد، به گونه‌ای که امروزه جهانیان، اروپا را قدرتی درجه پایین و البته وابسته به آمریکا می‌دانند که توان ایفای نقش مستقل و مثبت در جهان را ندارد.

با توجه به این شرایط است که اروپا برای جلوگیری از فروپاشی درونی و نیز احیای جایگاه جهانی خود در مسیر کاهش مناسبات با آمریکا گام برمی‌دارد؛ البته باید در نظر داشت که این امر به منزله جدایی و تقابل طرفین نیست زیرا منافع اروپا و آمریکا چنان به هم گره خورده که در کوتاه مدت قابل گذشت نیست، اما در نهایت اتحاد سنتی میان آنها متزلزل شده و طرفین بیشتر براساس منافع فردی خود تصمیم می‌گیرند. امروزه تعاملات اروپا و آمریکا بیشتر جنبه ظاهری دارد؛ اروپا سعی می‌کند در برابر قدرت‌های جهانی همچنان قد علم کند تا از قرار گرفتن در انتهای جدول قدرت‌های جهانی جلوگیری شود.

قاسم غفوری - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها