در روزهای اخیر اظهارات رئیسکل بانک مرکزی درباره اینکه این بانک اجازه کاهش بیشتر قیمت ارز را نمیدهد، جنجالبرانگیز و باعث دلخوری و گلایه مردم شده است.
مردم میگویند اظهارات دکتر سیف باعث توقف روند کاهشی قیمت ارز شده و علاوه بر بالا بردن آن، به جو روانی امیدبخش ایجادشده برای کاهش قیمت کالاهای مختلف صدمه جدی زده است.
نگاهی به محتوای اظهارات رئیس کل بانک مرکزی نشان میدهد که شاید وی از جنبهای خواسته از نقطه نظر فنی و اقتصادی علامتهایی به بازار ارز بدهد و از نوسان شدید قیمتها پیشگیری کند.
دقت در محتوای برخی تحلیلهای منتشره در رسانهها این قصد و هدف را نشان میدهد. با این حال این دلیل فنی و فرضا صحیح، چیزی از ناپختگی اظهارات دکتر سیف کم نمیکند.
ایشان مگر نمیداند که نرخ ارز یک شاخص عمده در تعیین سطح عمومی قیمتها در جامعه ماست؟ مگر نمیدانند قیمت ارز هر چند اگر اثر واقعی در اقتصاد نداشته باشد، تنظیمکننده رفتار روانی بازار و بویژه مصرفکنندگان نهایی است؟ مگر نمیدانند یا نخواندهاند که آنچه علم اقتصاد در تعیین قیمتها تاکنون به آن رسیده، این است که رفتار طرف تقاضای کالا و خدمات چه اثر بزرگی بر کاهش یا افزایش قیمت دارد و حال که جامعه رفتار روانی خود را با قیمت ارز تنظیم میکند، امید به کاهش قیمت تا چه حد میتواند با فشار بر طرف عرضه باعث کاهش قیمتها شود؟ مگر به یاد ندارند که تحریم خرید برخی کالاها از سوی مصرفکنندگان که صرفا به علل روانی میتواند انجام شود، چه تاثیری در کاهش قیمتها دارد؟ ماجرای نخریدن خودرو در اسفندماه 91 را به یاد نیاوردهاند؟ همگان میدانند اثر روانی بر نرخ تورم و سطح عمومی قیمتها چیست و این اثر چگونه میتواند بر فشار خریدار به فروشنده یا برعکس موثر باشد. برای مثال شخصی برای خرید یک کالا ـ مثلا لوازم خانگی ـ پیش از اظهارنظر آقای سیف به فروشگاه رفته بود.
در برابر قیمت کالا به فروشنده اظهار میدارد که قیمت ارز در حال کاهش است و او با یک چنین قیمتی خرید نخواهد کرد. حال فروشنده دو راه دارد؛ یا کالایش را نفروشد و رکود را تحمل کند یا در سود و دیگر هزینههای خود مدیریت کرده و قیمت را کلی کاهش دهد.
اما در پرده دوم ماجرا: شخصی همین پنجشنبه گذشته به همان بازار و سراغ همان فروشنده رفته است. این بار گفتمان فروشنده بر خریدار غالب است: آقا! بخر که قیمتش داره میره بالا. قیمت ارز هم که داری میبینی داره میره بالا. خریدار در برابر این معادله چه پاسخی خواهد داشت؟
نتیجه اینکه شکی نیست قصد رئیس کل بانک مرکزی از اظهارنظر ارزیاش، فنی بوده است، اما چون جوانب مهم موضوع و بویژه رعایت شرایط خانوارهای ایرانی که در فشار شدید قیمتی قرار دارند و کاهش هر چند روانی قیمت ارز میتوانست گشایشی برای آنان باشد، در آن در نظر گرفته نشده بود، راهی نمیماند جز اینکه رئیس کل بانک مرکزی را در آینده و در موقعیتهای مشابه دعوت به سکوت کرد که: به قول پیکاسو، حقیقت واقعی در سکوت نهفته است.
بهمن موسوی - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد