
شهره لرستانی فعالیت خود را در تئاتر از سال ۱۳۶۴ با عنوان کارگردانی آغاز نمود.در سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلم نیاز به کارگردانی علیرضا داودنژاد به سینما راه یافت.
هنوز دلسوزیهایش برای شاگردان مدرسه در نقش معلم پرورشی سریال «بهرنگصدف» خاطرمان هست، گریههای لیلی «لیلی با من است» را هم یادمان هست؛ وقتی قرار شد همسرش به خط مقدم جبهه برود.
طی چند سال اخیر هم ماه منیر، بی بی خاتون و زیرخاکی با دنیای او خلق شدند، روی صفحه کاغذ آمدند و با لنز دوربینش کارگردانی شدند.
در طول گفتوگو آرامش خاصی داشت، معنای سکوتش را میشد گذاشت به پای خستگی، خسته از برخی بدقولیها. بهانه گفتوگوی ایران با شهره لرستانی سریال «اولین انتخاب» بود.
خانم لرستانی! با یادآوری آثار سالهای ابتدایی فعالیتتان، به مادر فیلم «نیاز» میرسم و معلم پرورشی دلسوز سریال «به رنگ صدف». در واقع شما با نقشهای جدی به مخاطب معرفی شدید اما در میانه راه به سمت آثار کمدی رفتید. میدانم که این خواسته قلبی شما نبوده، اما چطور چنین روندی را پیش گرفتید؟
متاسفانه کارگردانها با شناختی که از هم دارند، به بازیگر نقش پیشنهاد میدهند. اینگونه نیست که برای یک بازیگر خودشان یک کاراکتر نو و جدید پیدا کنند و یک نفر را در یک نقش بسیار متفاوت بنشانند. وقتی کارگردانی از من نقش طنزی را میسازد که موفق است، بقیه هم برای همان کاراکتر موفق به سراغم میآیند و سفارشها و پیشنهادات شبیه هم میشود؛ وگرنه من خودم مایل هستم نقشهای جدی هم کار کنم.
مدتی کم کار کردید و وقتی هم دوباره به عرصه هنر برگشتید، دچار اضافه وزن شده بودید. این موضوع را چقدر دخیل میدانید؟
این اتفاق نگاه کارگردانها را خیلی تغییر داد و به من نقش کمدی دادند. متاسفانه آنها از روی ظاهر انتخاب میکنند در حالی که به نظر من یک آدم چاق هم میتواند جدی باشد یا در وضعیت تراژیک قرار بگیرد. این اصلاً ربطی به چاقی و لاغری ندارد.
چه تفاوتی میان نقشهای جدی و طنز میبینید؟ شما جزو بازیگرانی هستید که در هر عرصه موفق عمل کردید و بازیگر خوب هم کسی است که در هر نقشی باورپذیر باشد.
به نظر من نقش جدی و طنز ندارد. نقش خوب را باید ایفا کرد. من نقش خوب دوست دارم. برایم جدی یا طنز بودنش مهم نیست. مهم این است که نقش جای کار داشته باشد.
آیا تجربه نویسندگی و کارگردانی در بازیگری تان هم تأثیر داشته است؟
به هر حال سعی میکنم به کارگردان درباره نقش ایدههایی بدهم. البته اگر بپذیرد، ایدههایم بیشتر هم میشود اما در مقام بازیگر تابع کارگردان و نویسنده هستم. ضمناً در بازیگری، هنرپیشه هر کاری بلد باشد، به کمکش میآید و باعث میشود کارش را بهتر انجام بدهد.
اخیراً سریالهای طنز «سه، پنج، دو» و «سه در چهار» را هم کار کردید. چه شد که بازی در یک نقش طنز دیگر را پذیرفتید؟
کار کردن با مهدی صباغزاده برایم جذاب بود. او را طی این سالها دورادور میشناختم ولی همکاری نداشتیم. برایم جالب بود که بدانم کار مشترکمان به چه صورت انجام میشود و البته توصیه و پیشنهاد دوست خوبم تینا پاکروان، مدیر تولید سریال.
طنز فرصت بداههپردازی و خلاقیتهای بیان را به بازیگر میدهد. طی همکاری با آقای صباغزاده، چقدر به شما فرصت بداههگویی میدادند؟
بداههای که با صباغزاده هماهنگ میکردم، تکیه کلامم در این سریال بود که مربوط به مادرم است. من گربه دارم و مادرم چون فکر میکند تمیز نیست، میگوید دستهایت را شستی؟ به آقای صباغزاده گفتم که اگر نقش این زن کمی وسواس داشته باشد، قشنگ میشود. او هم پذیرفت. در واقع در مشورت با کارگردان بیشتر بداههسازیها در کارهای طنزم شکل گرفت.
در سریال کمی از سن واقعی خودتان بزرگتر بودید. چه حسی داشتید؟
با گریم چهره را تغییر میدهند. من هم سعی میکنم کمی پختهتر بازی کنم. البته در «سه، پنج، دو»، «سه در چهار» و «اولین انتخاب» هر سه نقشها را بزرگتر از سن خودم بازی کردم.
تجربه کار با آقای مظفری چطور بود، خصوصاً که ایشان را به عنوان بازیگر طنز نمیشناسیم؟
مظفری بازیگر خوبی است و این عرصه را به درستی میشناسند. تعامل خوبی با هم داشتیم. این که خیلی طنز بازی نکردند هم نظر و سلیقه کارگردان است، شجاعت کارگردان را نشان میدهد.
این سالها بیشتر در تلویزیون فعالیت دارید؛ چرا؟
دوست دارم سینما کار کنم. حتماً اگر پیشنهاد خوبی داشته باشم، میپذیرم. تلویزیون کار بیشتری دارد و پیشنهادات در این رسانه بیشتر از سینما است.
علیرغم این که در عرصه طنز بازی کردهاید اما به نظر میرسد شخصیت جدی دارید؟
آنها که بازی است اما در دنیای شخصی جدیتر از نقشهایم است. به نظرم فلسفه بازی همین است. بازیگر باید متفاوت از خودش نقش را ارائه دهد.
این به روحیه نویسندگی مربوط می شود؟
بله، بعضی وقتها اینطوری میشوم خصوصاً زمانی که مشغول نوشتن هستم البته کاراکترم میچرخد، گاهی اوقات پرحرف میشوم و گاهی هم کم حرف.
سریالهایی که بازی کردید اکثراً پر بازیگر بودند مثل «سه در چهار»، «سه، پنج، دو»، «اولین انتخاب» با این توصیف، آیا مایل نبودید بیشتر دیده شوید؟
من طبق روالی که هست، کار میکنم وگرنه اگر عملی انجام دهم تا بیشتر دیده شوم دوربین دزدی میشود، البته ذاتاً از کارهای شلوغ خوشم نمیآید اما این سریالهایی که نام بردید، پربازیگر بودند. اگر در پیشنهادهایم بخت یارم باشد، کارهای کم بازیگر را بیشتر دوست دارم. کارهای شلوغ به نظرم انرژیگیر است.
از کارهای جدیدتان چه خبر؟
در حال حاضر یک پیشنهاد کارگردانی از طرف ردایی (تهیهکننده اولین انتخاب) دارم که فیلمنامهاش را فروهیده نوشته و قرار است خودم هم بازی کنم. در یک کار سینمایی هم به کارگردانی داوود موثقی و تهیهکنندگی حبیب اللهیاری بازی میکنم که بزودی کلید میخورد. وقت آزادم را هم در حال کار روی یک تئاتر به نام «جاناتان مرغ دریایی» هستم که امیدوارم بزودی آن را روی صحنه ببرم. کاری هم نوشتم به اسم «چیپس و پنیر» که تصویب شده است.
سال گذشته هم که گفتوگو داشتیم، به این تئاتر اشاره کردید اما گویا موفق به اجرا نشدید؟
بله، من از سال گذشته تا به حال مایل بودم این نمایش را روی صحنه ببرم اما متاسفانه شرایطش مهیا نشد. بازیگری که میخواستم نقش را ایفا کند، سر کار دیگری بود؛ از طرفی سالن و بودجه نبود. امیدوارم راه بازتر شده باشد.
یک کار کودک به نام «خاله دنا و شپلک» هم ساختهاید؟
بله، این سریال آخرین مراحل فنی را طی میکند اما متاسفانه از پخش هنوز خبری نیست. شبکه دو هنوز بودجه پروژه را نداده است. تهیهکننده پروژه خودم هستم و هزینه پروژه را از طریق بازیگری و فروش منزل شخصی پرداخت کردم تا سفرهایی که سریال داشت، انجام شود. طرح این سریال مربوط به خانم مهندس دنا ضیایی از دوستان خوب من است. کار درباره حیات وحش ایران است. حالا هم که آماده شده، مشکلات مالی دارد اما امیدوارم یک زمان پخش خوب برایش بگیرم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر مرندی، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «جامجم» به تشریح ظرفیتهای دوران گذار جهانی برای کشورمان پرداخت
گفتوگو با بهمن نامورمطلق، استاد دانشگاه شهید بهشتی
متین محجوب از تجربه حضور «میخوام به دنیا بیام»در مناطق محروم می گوید