بیماران تالاسمی که برای سالروز میلاد امام رضا (ع) راهی مشهد شدهاند، این روزها با حضور در حرم حال و هوای معنوی خاصی را تجربه میکنند.
میگویند بیمار نیستند و تالاسمی مزمن یا همان کمخونی شدید را موهبت الهی میدانند برای اینکه میهمان خاص شاه غریبان شوند. سالی یک بار، نزدیک تولد آقا، میآیند و شکر میکنند که مثل همه آدمهای دیگر نیستند و بیمارند.
قدمها را آرامآرام برمیدارند. گوشهای را انتخاب میکنند و مینشینند به انتظار.
فضای رواق دارالکرامه، گوشه صحن انقلاب اسلامی سنگینی میکند از دلهای خستهای که تمامی امیدشان مثلثی است که یک گوشهاش روضه منوره و گوشه دیگرش پنجره فولاد است و به صفای آب سقاخانه ختم میشود. ...و مراسم آغاز میشود. تصاویر دانشآموزانی پخش میشود که برای نخستین بار به زیارت دیار غریب غریبپرور میآیند؛ یکی در ابتدای ورودی از خادم میخواهد تا کتش را به او بدهد. تبرکی میجوید و آرام میگیرد.
دیگری مثل مرغک زاری است که از دامن مادرش جدا شده و به دام دانهای شیرین افتاده است؛ اشک از چشمانش جدا نمیشود. لابهلای تصاویر، صدایی آشنا پخش میشود و اشکها با آن میآمیزد: «لایق وصل تو که من نیستم...» به این مصراع که میرسد زانوها به بغل میآیند.
دستها هم گره خوردهاند جلو صورتها و شدهاند کشکولی برای اشکهای دلتنگی. گاهی انگشتی از گره باز میشود و زیر چشمی میآید و مسیری را میپیماید و دوباره میآساید.
مراسم با اجرای گروه تواشیح ادامه مییابد. از «یا غریبالغربا» شروع میکنند و با «یا طبیبالکربا» تمام. درست مثل میهمانانی که گاهی در خانه خود غریباند و به این دیار که میآیند تمام دردهاشان التیام میبیند. این قصه از گریه و شیون خفیفی پیداست که همراه با تواشیح نجوا میشود و در رواق میپیچد.
به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی
دختر جوانی که روسری آبیرنگ پوشیده و چشمهای بارانی، آسمانیاش کرده است، بیماریش را معرفی میکند و میگوید: «بیماری ما تالاسمی ماژور یا همان کمخونی مزمن است. ما بهصورت ژنتیکی این بیماری را از پدر و مادرمان گرفتیم که هردو ناقلش هستند.»
با اینکه چند بار در حرفهایش به تأکید میگوید که این بیماری از ابتدای عمر جز درد و رنج و سختی برایش ارمغان دیگری نداشته، اما باز هم از وضعیتش راضی است و دلیل این رضایت را چنین توضیح میدهد: «خیلی خوشحالم از اینکه بزرگترین هدیه این بیماری برایم دعوت به صحن و سرای حضرت است.»
صدایش با لرزه خفیفی همراه میشود: «افتخار میکنم که آقا ما را به واسطه خاص بودنمان انتخاب کرده و طلبیده است تا هر سال بیاییم و ولادتشان را تبریک بگوییم. حس خوبی است که بدانی ایشان رهایت نکردهاند. از ایشان میخواهم تا همه بیمارهای دنیا را شفا دهند و هیچکس در هیچکجای دنیا نباشد که درد داشته باشد»
میگوید ده ماه است که عقد کرده و همسرش هم تالاسمی دارد. با این حال وقتی در حرم است مشکلات را فراموش میکند و بیشتر التماس دعاهای دیگران به ذهنش میآید. "صدای نقارهخانه را که میشنوم آرامش خاصی دلم را تسخیر میکند. فقط از امام رضا(ع) عاجزانه درخواست میکنم هوایم را داشته باشد و کمکم کند تا از راهشان جدا نشوم و به همدردهای خودم توصیه میکنم صبر داشته باشند.»
نمیدانید چقدر سخت است
از بین خانوادههای حاضر در این رواق فقط یک مادر حاضر میشود از دردهای خود و فرزندش بگوید. رویش را گرفته و بسختی راه میرود. خودش را با فرزندش معرفی میکند: «دخترم 27 سال دارد و خودم بیش از پنجاه سال سن دارم. پسری هم داشتم که در 6 سالگی از دست دادم.
از امام رضا(ع) فرج امام زمان(عج) و بعد هم شفای دخترش را میخواهد و با گریه میگوید: «وقتی به حرم میآیم از امام رضا(ع) شفای همه بیماران را میخواهم. نمیدانید چقدر سخت است وقتی فرزندت ناامید باشد. شب تا صبح بالای سرش باشی و ببینی از سوزن تزریق خون در بدنش عذاب میکشد.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
گوشهای نشسته و همراه با جمع دستانش رو به آسمان بلند است. میگوید: 25 سال دارد و گرافیک خوانده است. از ۱6 سالگی با این بیماری درگیر است. میگوید ماهی 80 بار باید خون تزریق کند و ادامه میدهد: هر سال برای این مراسم دعوت میشوم. وقتی به اینجا میآیم میفهمم دلهای خیلی از افراد از دورترین نقاط در آسمان این صحن و سرا پرواز میکند.
میگوید: در حرم آقا امام رضا(ع) اصلا به بیماریام فکر نمیکنم، اما از شفا که حرف میزند، چشمهایش بارانی میشود. میگوید: «میدانم بالاخره روزی آب سقاخانه همین صحن شفایم میدهد. به غیر از این آب، هر نوشیدنی دیگری سنگینم میکند.
نزدیک اذان است. دستهدسته راهی میهمانسرای حضرت رضا(ع) میشوند و زیر لب زمزمه میکنند: در این حرم گل بیعیب میخرند اما/ مرا تو با همه عیبها پذیرفتی.
سیده فائزه موسوی - مشهد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: