در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاید داستان این پسر کوچولوی شش ساله برای شما آشنا نباشد. او برای انجام سنجش به یکی از مدارس ابتدایی نزدیک خانهشان رفته، چون مادرش باور دارد پسرش مثل بقیه بچههاست. حتی وقتی مدیر مدرسه از او میخواهد به مدرسه دیگری برود، با گریه و ناله میگوید که پسرش فقط کمی لجباز است و به حرف هیچ کس گوش نمیکند.
به نظر میرسد مادر این پسر و خیلی از مادرهای دیگر دوست ندارند باور کنند هوش فرزندانشان پایینتر از سطح طبیعی است، اما چه بخواهیم و چه نخواهیم بعضی از بچهها چنین وضعی دارند.
دکتر میترا حکیمشوشتری، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با «جامجم» کمتوانی ذهنی را چنین تعریف میکند: ناتوانی ذهنی به معنی داشتن بهره هوشی پایینتر از حد مشخص است. به طوری که بهره هوشی کمتر از 70 تا 75 را بهعنوان کمتوان ذهنی در نظر میگیریم. کمتوانی ذهنی به انواع خفیف، متوسط و شدید طبقهبندی میشود و البته بین هوش پایینتر از حد معمول و هوش نرمال هم هوش مرزی را داریم (بین 70 تا 85) که آنها هم معمولا مشکلات یادگیری متعددی دارند.
وی توضیح میدهد: بیشتر از 85 درصد موارد مربوط به کمتوانی ذهنی از نوع خفیف آن است. باید توجه داشت که هرچه شدت مشکل کمتر باشد، کودک بیشتر رنج خواهد برد، زیرا بخوبی تفاوتی را که میان او و سایر همسن و سالانش وجود دارد، درک میکند و از این موضوع ناراحت میشود.
این مشکل را انکار نکنید!
خیلیها نمیخواهند قبول کنند فرزندشان بهره هوشی پایینی دارد. آنها معمولا نمیپذیرند فرزندشان مانند دیگر بچههای فامیل نیست و نمیخواهند این واقعیت را باور کنند.
دکتر حکیمشوشتری با تاکید بر این نکته که والدین به هیچ وجه نباید وجود چنین مشکلی را انکار یا کودک را به دلیل هوش پایین سرزنش کنند، توضیح میدهد: بچهها هیچ نقشی در ایجاد این مشکل ندارند. بنابراین سرزنش، طرد یا مقایسه کردن آنها با سایر بچهها به هیچ عنوان کار صحیحی نیست.
وی خاطرنشان میکند: چنین کارهایی نهتنها مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه حتی موجب میشود اعتماد به نفس کودک از چیزی که هست نیز کمتر شود.
از طرف دیگر، خیلی از پدر و مادرها به کلی این قضیه را انکار میکنند و نمیخواهند مشکل را همانطور که هست، ببینند و آن را بپذیرند. این روانپزشک کودک و نوجوان، در اینباره یادآور میشود: گاهی والدین با نادیده گرفتن این مساله، کودک را در مکانها و موقعیتهایی قرار میدهند که با تواناییهایش تناسب ندارد. آنها تصور میکنند با چنین اقداماتی میتوانند موجب پیشرفت و رشد تواناییهای فرزندشان شوند، در صورتی که قرار گرفتن در محیطهایی که برای این بچهها طراحی نشده است، ضعف آنها را بیشتر نمایان خواهد کرد.
بچههای دیگری که در این مکانها حضور دارند نیز معمولا چندان تمایلی برای برقراری ارتباط با این کودکان نشان نمیدهند و آنطور که دکتر حکیمشوشتری میگوید، این مساله هم میتواند باعث انزوای اجتماعی این بچهها شود. به گفته وی، والدین باید مهارت خودیاری و مراقبت از خود را به این کودکان بیاموزند تا آنها تا جایی که میتوانند، مستقل عمل کنند. بهعنوان مثال، تواناییهایی مانند غذا خوردن به شیوهای مناسب در جمع و استفاده از دستشویی ازجمله مهارتهایی است که کودک باید آنها را در محیط خانواده بیاموزد. همچنین والدین باید کمک کنند این بچهها در جامعه هم مهارتهای اجتماعی بهتری داشته باشند.
جای این مربیان خالی است
سپهر هشت ساله است. سال گذشته، او هم مانند بقیه کلاس اولیها روز اول مهر راهی مدرسه شد و به کلاس درس رفت، اما بعد از گذشت چند هفته فهمید چقدر با دوستانش فرق دارد. او نمیتوانست مثل بقیه درس بخواند، دیکته بنویسد، تمرینهای ریاضیاش را حل کند یا با کسی دوست شود. حضور مادر و پدرش در مدرسه نیز چندان تاثیری نداشت. پس باید راهحل دیگری برایش پیدا میکردند، اما پدر و مادرش به هیچ نتیجهای نرسیدند مگر اینکه وقت بیشتری برای پسرشان بگذارند و درسها را بیشتر برایش تکرار کنند، اما با این کارها هم اوضاع سپهر بهتر نشد و باز هم در مدرسه تنها و بدون دوست ماند.
تعداد دانشآموزانی مثل سپهر کم نیستند، اما والدین هیچیک از آنها نمیدانند چه کاری، بهترین است. بیشتر والدین ثبتنام در مدارس مخصوص کودکان استثنایی را دوست ندارند و حضور در مدارس عادی هم دردسرهای خاص خودش را برای آنها به همراه دارد.
دکتر حکیمشوشتری در اینباره یادآور میشود: متاسفانه در سیستم آموزشی ما هنوز چنین امکانی برای این بچهها فراهم نشده که آنها هم بتوانند همراه با مربی ویژه در جمع بچههای معمولی قرار بگیرند. در حالی امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان شرایط عوض شده و مدارس استثنایی نقش کمرنگتری پیدا کردهاند. در این کشورها، بچههایی که ضریب هوشی پایینتری دارند نیز میتوانند در محیطهای عادی حضور یابند، ولی در کنار مربی مخصوصی که به آنها کمک میکند.
به گفته این روانپزشک کودک، بچههای کمتوان ذهنی که بدون حضور معلم ویژه به مدارس عادی میروند، تنها میمانند و نمیتوانند با دیگر بچهها ارتباط برقرار کنند. بنابراین ناتوانیشان هم بیشتر به چشم میآید و مشکل افزایش مییابد. گاهی نیز والدین به دلیل عدم پذیرش، بچهها را به چنین محیطهایی میفرستند، ولی باید بدانند این کار هیچ کمکی به بهبود شرایط نمیکند و مهارتهای کودکشان را افزایش نمیدهد.
بنابراین نباید فراموش کنیم پذیرش ضعف این کودکان از طرف والدین، اولین قدم برای کمک به آنهاست. باید بپذیریم همانطور که بچهها از نظر ظاهری با یکدیگر تفاوتهای بیشماری دارند، ممکن است از نظر سطح هوش و توانایی و یادگیری هم متفاوت باشند.
وی تاکید میکند: ممکن است این بچهها در مقایسه با دیگران هوش تحصیلی پایینتری داشته باشند، ولی یادمان باشد هوش فقط در هوش تحصیلی خلاصه نمیشود. در واقع، انطباق فرد با محیط اطراف هم اهمیت زیادی دارد. بنابراین اگر کودک مهارتی را بیاموزد و مواردی را به او آموزش دهیم که بتواند ضعفهایش را بپوشاند، به او کمک موثری کردهایم. بهعنوان نمونه، اگر بچهای از نظر حل مسائل ریاضی با مشکل روبهروست ولی میتواند مهارتهای دستی را بخوبی بیاموزد، باید این مهارت را در او پرورش دهیم تا بتواند از آن استفاده کرده و ضعفهایش را بپوشاند.
مراقبشان باشید، اما به اندازه
خیلی وقتها والدین و مربیان اینقدر به این بچهها توجه میکنند و اینقدر مراقبشان هستند که رفتارشان موجب خشم بچههای دیگر میشود و برعکس گاهی هم بعضی والدین اصلا توجهی به این کودکان ندارند و آنها را رها میکنند.
دکتر حکیمشوشتری با اشاره به اینکه باید تعادلی را در این زمینه رعایت کنیم، توضیح میدهد: این بچهها به دلیل مشکلاتی که دارند و همچنین چون قضاوت اجتماعی خوبی ندارند، ممکن است در معرض اذیت و آزار قرار بگیرند. بنابراین باید حواسمان به این بچهها باشد و آموزشهای خاصی را برایشان در نظر بگیریم تا بدانند چطور باید از خودشان مراقبت کنند. با این حال، به گفته این روانپزشک کودک نباید توجه بیش از حد به این کودکان موجب خشم خواهر و برادرها یا سایر همسن و سالانشان شود یا برعکس به کلی نادیده گرفته شوند؛ بلکه باید رفتار متعادلی در برابر آنها داشته باشید.
دنبال مقصر نگردید
مادر، پدر را مقصر میداند و پدر هم فکر میکند همه این مشکلات تقصیر مادر است. این بحثها و مشاجرهها همیشه بوده و هست، اما واقعا تقصیر کدام یک از آنهاست که فرزندشان بهره هوشی پایینی دارد؟ آنها همیشه دنبال مقصر اصلی میگردند.
دکتر حکیمشوشتری اما نظر دیگری دارد و میگوید: هیچ وقت نباید دنبال مقصر بگردید. متاسفانه چنین مشکلی میان همسران شایع است و به خصوص زمانی که سابقه چنین مشکلی در یکی از اعضای خانواده همسر وجود داشته باشد، بیشتر شاهد این مساله هستیم.
وی تاکید میکند: به جای اینکه دائم دنبال مقصر بگردید باید به دنبال این باشید که چطور میتوان مشکلات را کاهش داد. همچنین کمتر بودن بحثها و تنشها در محیط خانواده نیز میتواند کمککننده باشد.
مهارتهای مورد نیاز را آموزش دهید
اگر بچهای تمام سالهای تحصیل را در مدرسه مخصوص دانشآموزان استثنایی درس خوانده باشد، انتظار میرود بعد از گذشت این همه سال بتواند زندگی مستقلی داشته باشد و به تنهایی کارهای شخصیاش را انجام دهد. با این حال، گاه میبینیم انتظار ما با واقعیت یکسان نیست و این بچهها نمیتوانند با موفقیت در جمع حاضر شوند.
دکتر حکیمشوشتری ضمن بیان اینکه آموزشهای تئوری به تنهایی به درد این بچهها نمیخورد و باید نکات مربوط به زندگی را به صورت عملی بیاموزند، میگوید: باید مهارتهایی را به این بچهها بیاموزیم که در جامعه به دردشان بخورد و بتواند گرهی از کارشان باز کند. بهعنوان نمونه، دانستن ساعت در اوقات مختلف شبانه روز یا درک کردن مفهوم پول و نحوه استفاده از آن میتواند در آینده برای این بچهها مفید باشد. بنابراین باید مهارتهای اصلی را که در زندگی روزمره لازم دارند. به آنها بیاموزید و به صورت عملی این موارد را به بچهها آموزش دهید.
بسیاری از والدین هم به دلیل حمایتهای عاطفی سعی میکنند خودشان همه کارهای مربوط به کودک را انجام دهند. در حالی که چنین کاری به گفته این روانپزشک کودک، نهتنها مفید نیست که حتی قدرت و توان کودک را نیز کاهش میدهد. بنابراین خوب است که قدم به قدم این موارد را به آنها آموزش دهیم و بگذاریم برای حضور در جامعه آماده شوند. فراموش نکنیم هدف از یادگیری برای کودکی که هوش پایینی دارد نباید گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، بلکه باید ببینیم چه توانمندیهایی برای حضور در اجتماع نیاز دارد و همان موارد را به او آموزش دهیم.
نیلوفر اسعدیبیگی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر