قانون:امروز چی بپوشم؟
روزنامه قانون در ستون صورتک خود به قلم امیر وفایی به اولین دغدغه رئیس جمهور اشاره کرده و آورده است:جلوس بر صندلی ریاست دولت مقدمات و آداب و رسوم خاص خودش را دارد و رئیس جمهور پیش از آنکه رسما کار را در دست بگیرد باید در مراسم مختلفی از جمله تحلیف، تنفیذ و ... حضور پیدا کند. حسن روحانی و یارانش در روزهای پیش رو همچنان مجالس گوناگونی را پیش رو دارند و واقعا حق دارند که هر روز صبح با پرسش نگران کننده«امشب چی بپوشم» از خواب برخیزند.
در ایران«تازه رئیس جمهور»مثل تازه عروس و داماد می ماند و همه دوست دارند به بهانهای برای او مراسم بگیرند. خوبی اش این است که اینها بعدا همهاش برای حسن روحانی خاطره می شود. درست مثل محمود احمدی نژاد که این روزها در نارمک آلبوم عکسهایش را در حضور دیگران ورق می زند و معرکه میگیرد:« آخ آخ اینجا خیلی بد افتادم. مراسم تحلیف دولت نهم بود. آخی ی ی ی... این کواکبیانه. نیگاه کن چی قدر تو دل برو بوده اون موقع.» در زیر مروری داریم بر مراسمی که بعد از تنفیذ و تحلیف انتظار رئیس جمهور را می کشند.
مراسم تجریش: رئیس جمهور به همراه هیات همراه چرخی در بازار تجریش می زند و ضمن صرف باقالی داغ، مایحتاج یک سال سبزی های فریزری اش را تهیه میکند. وی در پایان این گشت و گذار سوگند یاد می کند که خریدهای عمده پاستور را همواره از بازار تجریش انجام دهد.
مراسم تجهیز: مقدمات اثاث کشی رئیس جمهور جدید به پاستور در این مراسم انجام می شود. همراهان وی در حالی که سینی های بزرگی را روی سر دارند به صورت ریتمیک و هماهنگ با موزیکی که در حال پخش است وارد پاستور میشوند و وسایل داخل سینی ها را به درون اتاق ها منتقل میکنند. در پایان به نمایندگان مجلس اجازه ورود داده میشود تا از جهیزیه رئیس جمهور جدید بازدید کنند.
مراسم تختی: همان پاتختی خودمان است که پایش را برای هماهنگی با آوای سایر مراسم حذف کرده اند. در این مراسم کسانی که در شب های گذشته در مهمانی های مختلف لمبانده اند، هدایای خود را به رئیس جدید دولت عرضه می کنند. در مراسم تختی اشعاری مانند:« ط ط طالبی چه هدیه جالبی .... دیشب که خوب می خوردید این چی چی بود آوردید» خوانده می شود و خیلی خوش می گذرد.
مراسم تشویق(دست و جیغ و هورا): این مراسم معمولا در لابه لای اجرای برنامه های کلان دولت برگزار می شود. به این ترتیب که رئیس جمهور قبل از اعلام برنامه بعدی برای رفع خستگی فریاد می زند "حالا دست و جیغ و هورا" تا دولتمردان به افتخار خود هورایی بکشند و از رخوت و کسالت خارج شوند.
مراسم تخمیر: رئیس جمهور و اعضای دولت سفره بزرگی وسط پاستور پهن کرده و بخشی از سبزیجاتی که در مراسم تجریش تهیه کرده بودند را برای تهیه ترشی و شور و ... خیلی ریز خرد می کنند. بعد آنها را داخل دبه های پر از سکه می ریزند و هر وزیر یکی از دبه ها را به پشت در پشت بام منتقل می کند. مدتی بعد و پس از کامل شدن عملیات تخمیر، شور و ترشی هیات دولت آماده می شود.
مراسم Tag in: به عنوان مراسم پایانی رئیس جمهور و اعضای دولت چرخی در فضای مجازی می زنند و هرکدام از عکس های مراسم قبلی که برایشان جالب باشد را برای فرندهایشان در شبکه های اجتماعی تگ می کنند.
جام جم:دزدان پیشرفت کرده!
روزنامه جام جم در ستون بزن درو خود، به قلم رضا رفیع آورده است: در گذشت آن زمان عهد بوق تا همین چند صباح پیش برخی آدمهای کارنادرست اقدام به دزدیدن آفتابه میکردند. الان نسل هرچه آفتابه دزد، علنا برافتاده است. علت آن هم فقط این نیست که آفتابه کمتر ساخته میشود و کمکم دارد از مد میافتد؛ بلکه به خاطر پیشرفت اقشار دزد هم هست. مختص مملکت ما هم نیست، در همه جای دنیا این واقعه ناگوار به موازات ترقی گوارا در تکنولوژی اتفاق افتاده است. منتها به این نوع ترقی، اصطلاحا ترقی معکوس میگویند.
با مشارکت ایرج میرزا:
دزدی به جای خر، ز اتوبوس کردهای؟
«خاکت به سر، ترقی معکوس کردهای»!
اگر زمانی، شیطان لعین، با چهارتا دانه گندم و دو سه عدد سیب ناقابل، آدم و نسل آدم را گول میزد و سرش کلاه میگذاشت، الان اما همین شیطان مورد نظر، کلی در راستای فریبکاریاش پیشرفت حاصل کرده است. از وسایلی استفاده میکند که خود انسان برای پیشرفت در زندگی خودش درست کرده است. نه تنها مجهز به ماهواره و اینترنت و موبایل و بلوتوث و امثال این مظاهر تکنولوژی ارتباطی و الکترونیکی شده که از فرط عجله به شبکه شتاب هم وصل شده و اگر بخواهد، پیامک هم برای گول زدن بندگان ساده خدا میفرستد. بیدلیل و مدرک هم حرف نمیزنیم. اخلاق ما این است که هرچه عرض میکنیم، اسنادش هم موجود است. عموما هم یک دلیلی در آستین داریم.
ارائه سند: «بانک مرکزی در اطلاعیهای هشدار داد که ارسال پیامکهایی تحت عنوان «شما در قرعهکشی برنده جایزه شدهاید»، شیوه جدید سودجویان برای کلاهبرداری است.» ــ به نقل از جراید
عرض نکردیم شیطان هم در کار خودش پیشرفت کرده!.... فلذاست که باید بیش از پیش مواظب خود و اطراف خود باشیم که ناغافل سرمان کلاه نرود. برود، رفته است. در عصر حاضر ممکن است چنان به نرمی و با نرمافزار، کلاه نامرئی را روی سر آدم بگذارند که طرف شاخ در بیاورد. عین همین مورد که بانک مرکزی، افشا کرده است.
در این روش، ظاهرا افراد کلاهبردار، پس از برقراری اولین تماس با فرد مورد نظر، با شماره تلفنهایی که در پیامکهای ارسالی مشخص شده است، با به کارگیری ترفندهایی اقدام به گرفتن شماره کارت بانکی یا شماره حساب طرف به همراه رمزهای اول و دوم کارت وی میکنند. در ادامه این پیشرفت نیز تا بدانجا پیش میروند که مبالغ هنگفتی را از حساب بانکی فرد برداشت میکنند. بیچارهها به چه مکافاتی اقدام به دزدی میکنند که محتاج خلق خدا نشوند!
بسته پیشنهادی: حالا که دزدهای نامرد هم در کار زشت خود پیشرفت کردهاند؛ یعنی که از پیشرفتهای خوب بشریت استفاده نامطلوب علیه خود بشریت میکنند؛ چنان که ممکن است حقوق بشرش را از حسابش کش بروند؛ لهذا بد نیست که با رعایت نکات پیشرفتهتری، بیشتر مراقب اموال خود باشیم. به عنوان نمونه، چند تا نکته عرض میکنیم:
1ـ زنگ زدن: اگر پیامکی برای شما آمد که خیال کردید شما برنده قرعهکشی بانک شدهاید؛ اگر از ما میشنوید، باور نکنید. چرا که من و شما از این شانسها نداریم. چنانچه ذرهای شک دارید، زنگ بزنید به شعبه بانکی که در آنجا حساب دارید، بپرسید. بلند نشوید به پیشنهاد ارسالکننده پیامک، بروید دم دستگاه خودپرداز به طمع رفع اشکال در انتقال پول جایزه به حساب گرامی شما!
2ـ ردیابی تلفنی: مخابرات الحمدلله به قدر کافی برای شناسایی ارسالکنندگان پیامک یا تماسگیرندگان تلفنی، پیشرفت حاصل کرده است؛ چنان که ظرف سه سوت میتواند با سیستمهای پیشرفتهتر از GPSکذایی، بفهمد که شما در خانه خودتان هستید یا فرضا در منزل عمهتان.
خب یک مقدار بر میزان همین پیشرفتهای خود بیفزاید و خط تلفنی ارسالکنندگان این پیامکهای فریبکارانه را ردیابی و شناسایی نماید. ببینید خود دزدها چه جوری پشه را در هوا نعل میکنند. ما به همین شیوه، مثبتش را اعمال نماییم. یعنی آنها را روی هوا بزنیم.
3ـ شتاب نزدگی: درست است که حسابهای ما به شبکه شتاب متصل است، اما این دلیل آن نمیشود که خودمان هم به سیستم شتاب وصل شویم. هرکس به شما پیامک زد که برنده جایزه شدید، تشریف بیاورید سر کوچه، پولتان را تحویل بگیرید؛ هرگز شتاب نکنید. با چهارتا آدم عاقل مثل خودتان مشورت کنید. این طوری از هول حلیم، داخل دیگ نمیافتید. افتادگی، همه جا خوب نیست!
کیهان:دفاع
روزنامه کیهان در ستون گفت وشنود خود نوشت: مگر اصحاب فتنه با ادعای دروغ تقلب دست به آشوب نزدند و مگر آشکارا با مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس همراهی نکرده بودند؟
گفتم: بر منکرش لعنت.
گفت: مگر با شرکت خود در انتخابات اخیر، دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات 88 را اثبات نکردهاند؟!
گفتم: باز هم بر منکرش لعنت!
گفت: برخی از افرادی که به عنوان وزیر برای کابینه جدید معرفی شدهاند، بارها به صراحت بر حضور خود در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 اعتراف کردهاند ولی با این وجود هنوز هم عدهای، از آنها با عنوان افراد با شخصیت و معتدل یاد میکنند. چرا؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! وکیل مدافع یک مجرم شارلاتان و جنایتکار به رئیس دادگاه میگفت؛ قربان! این موکل بنده آدم پاک و انساندوست و قانونگرایی است و... در همین حال، متهم به وکیل مدافع گفت؛ فلان فلان شده! مگر پول وکالت را از من نگرفتهای؟ پس چرا از شخص دیگری دفاع میکنی؟!
سیاست روز:چهار جوابی
روزنامه سیاست روز در ستون طنز ننجون خود آورده است:
محمد غرضی: دولت های صد سال گذشته جیب فقرا را خالی کردند و جوان ها را از انقلاب دور کردند...
محمد غرضی: دولت های صد سال گذشته جیب فقرا را خالی کردند و جوان ها را از انقلاب دور کردند.
با توجه به ادعای فوق نتیجه می گیریم که...
الف) دولت های تورمی ، سن و سال تورمی هم دارند و سی و چهار سال برای آنان بیش از صد سال است.
ب) به زودی محمد غرضی از سوی عوامل موساد و استکبار جهانی ربوده می شود و یا خودش راسا فرار مغزها می کند.
ج) برادر محمد غرضی هنوز از شوک آخر شدن در انتخابات بیرون نیامده و احتمالا تا اطلاع ثانوی هم بیرون نخواهد آمد.
د) هیچ نتیجهای نمیگیریم
نماینده دولت افغانستان : آب را بر ایران می بندیم و حاضر به مذاکره هم نیستیم.
اظهارنظر فوق یادآور کدام ضرب المثل شیرین فارسی است؟
الف) کسی که به ما نپریده بود / کلاغ ورپریده بود.
ب) وقتی کسی گفت نان و پنیر / تو سرت را بگذار زمین و بمیر
ج) مورچه چی هست که کله پاچه اش باشد؟
د) یک ضرب المثل دیگر که به دلیل وجود کلمات چیزدار از انتشار آن معذوریم ولی شما احتیاطا همین گزینه را انتخاب کنید.
عارف لرستانی : مهران مدیری همان مارادونا است.
با توجه به اظهارنظر پاچه خارانه فوق کدام یک از گزینه های زیر صحیح تر است؟
الف) احسان علیخانی همان براد پیت است.
ب) "حمید رضا بقایی" همان "هنری کیسینجر" است.
ج) استاد اسدی همان لیونل مسی است.
د) ننجون همان « ...» است. ( نقطه چین مزبور نام یکی از زنان موبور است که به دلایل امنیتی و رعایت شئونات اخلاقی ذکر نشده است.)
حمید رضا حاجی بابایی: من خودم دانشگاه دارم.
به نظر شما دانشگاه وزیر آموزش و پرورش در کدام یک از نقاط زیر واقع شده است؟
الف) روستای شین آباد ، همانجا که بر اثر سهلانگاری عوامل ایشان آنهمه دختر بچه بی گناه جزغاله شدند.
ب) در حوالی محل تصادف دختران معصوم بروجنی
ج) نزدیک مدارس کپری استان هرمزگان که فقط به درد «تکذیب» می خورند.
د) هیچکدام
شرق:پیامهای اخلاقی و آگهیهای غیراخلاقی
روزنامه شرق در ستون طنز«از هر نظر بی نظر» به قلم پوریا عالمی نوشته:
آگهی 1
تبلیغات کاذب پذیرفته میشود.
پیام اخلاقی 1
برای اطلاعات بیشتر اطلاعات بیشتر بهدست بیاورید.
پیام اخلاقی 2
ایرانیها دو دسته هستند یا مترجم هستند یا دارند دنبال یکی میگردند کارشان را به فرنگی ترجمه کند.
آگهی 2
یک شاعر دستبهنقد، سازگار با انواع آبوهوا، برای سازمان مربوطه به صورت روزانه، یا مراسمی، استخدام میشود.
پیام اخلاقی 3
ایرانیها دو دسته هستند. دسته اول چشم ندارد دسته دوم را ببیند. دسته دوم چشمش هم دربیاید نمیتواند دسته اول را ببیند.
آگهی 3
یک شرخر، با ضامندار تیز و بیضامن معتبر، استخدام میشود.
آگهی 4
شاعر آشنا با فتوشاپ و دوغاب و دوشاب، نویسنده مسلط به کوچهپسکوچههای شهر و حومه؛ دعوت به همکاری در یک پروژه فرهنگی- شهری. با بیمه و غذای گرم.
آگهی 5
انواع نظریه صادر میشود. همین الان تماس بگیرید.
نظریه فلسفی، نظریه سیاسی، نظریه لبنیاتی، نظریه اقتصادی و نظریه اجتماعی با امکان نصب و پرو در محل.
اعتماد:سایه خانم باجی چنین می گوید
روزنامه اعتماد در ستوت تاریکخانه به قلم شهرام شهیدی نوشته است:
خانم باجی بعد از مراسم تحلیف روحانی نفس راحتی کشید و گفت: آخیش. بالاخره تمام شد. چمدانش را گرفت دستش و تلفن کرد آژانس یک ماشین برای فرودگاه بفرستد. گفت: می روم تعطیلات هوایی بخورم و نفسی بکشم. هشت سالی بود نمی شد بروم هواخوری. حالامن نمی دانم این همه آدم در این هشت سال هوا خوردند و آب خنک خوردند چرا به چشم خانم باجی نیامده ؟ البته از زمانی که ایشان رفته من یکی احساس دلتنگی نکرده ام چون تا آمدم برای خودم نفسی بکشم سایه یی روی دیوار تاریکخانه دیدم. اول فکر کردم شبح آقابزرگ است. بعد دیدم نخیر چادر چاقچور دارد. خودش را سایه خانم باجی معرفی کرد و با میهمانان تاریکخانه هم نشست و برخاست داشت. فعلاما یک خانم باجی در مسافرت داریم و یک سایه خانم باجی در تاریکخانه. عموحسام گفت: این مصداق همان فعالیت های دو جناحی در کشور است. شبح آقابزرگ گفت: چیزی نمانده بود یک جناح را برای همیشه خانه نشین کنیم ها. برای اینکه از مواضع سایه خانم باجی آگاه شویم و حواس مان باشد جلوی ایشان چطور حرف بزنیم بعد از تعطیلی تاریکخانه نشستی صمیمانه با ایشان داشتیم. جلسه پرسش و پاسخی که شما هم می توانید به برخی ازمسائل مطرح شده در آن نگاهی بیندازید: عموحسام: عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفته باید از دست های خالی مردم خجالت بکشیم. نظر شما چیست؟سایه خانم باجی: خب مردم آن دست های خالی را بکنند توی جیب پر برخی حق شان را بردارند !شبح آقابزرگ: بعد از مراسم تنفیذ زلزله یی محل تولد رییس جمهور روحانی را لرزاند. به نظر شما این موضوع اتفاقی و شانسی بوده؟سایه خانم باجی: یک جمله یی هست از دن کاپلو که می گوید من به شانس در فوتبال اعتقاد ندارم اما به آن نیاز دارم ! فقط خوش باوران شانسی بودن زلزله در سرخه را باور می کنند. رییس جمهوری که نیامده زلزله در محل تولدش بیاید، ببینید بعد از چهار سال چه زلزله هایی راه می اندازد و چه چیزهایی را زیر و رو می کند !
من: نظر شما درباره صف طولانی خارجی ها برای دیدار با پرزیدنت روحانی چیست؟سایه خانم باجی: به نظرم بهتر است آدم از هر چیزی پول در بیاورد. بنابراین کاش دیدار با روحانی را به علت استقبال زیاد بلیت فروشی می کردند. این طوری موضوع کسری بودجه هم حل می شد. مهاراجه: نظر سرکار بانو سایه درباره معاونت اولی جهانگیری مثبت کرتاهه؟ سایه خانم باجی: البته جواب شما را چند ماه بعد خواهم داد. اما انتخاب ایشان را به جامعه کاریکاتوریست ها تبریک می گویم. در گذشته شادروان حبیبی جور آقای هاشمی را می کشید بعد که احمدی نژاد آمد همه گفتند کاریکاتورش را راحت می کشیم که نشد. آقای روحانی که شد رییس جمهور دوباره ما نگران بودیم یک روحانی دیگر نشود معاون اول. هرچند که دو روحانی همزمان در ریاست جمهوری نگنجند اما با انتخاب آقای جهانگیری کاریکاتوریست ها حداقل یک نفسی کشیدند !عکس آقابزرگ: به نظر شما وزیر ارشاد پیشنهادی می تواند چه دستاوردی در ارشاد داشته باشد؟ سایه خانم باجی: به هر حال ایشان یک سبقه یی دارند و از نظر علم ژنتیک می توانند بیشتر و دقیق تر به صلاحیت نویسندگان و کارگردانان و مجسمه سازان رسیدگی کنند و باب رد صلاحیت را در امر فرهنگ باز کنند. اگر منظورتان این است چرا از اهل فرهنگ کسی سکاندار کشتی فرهنگی نشده باید بگویم چطور رییس سابق فدراسیون فوتبال که خیلی هم محبوب شما است و حتی یک عکس با شورت ورزشی ندارد مدیر خوبی است اما بقیه باید در حوزه مدیریت شان ال باشند و بل باشند؟
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد