
تا سال 85 در تئاتر پرکار بودید. چه شد کمی از این عرصه دور شدید؟
دور نشدم، بعد از آن هم در تئاتر بازی داشتم.
یادم میآید 83 تا 85 دستکم هر سال در چهار نمایش بازی میکردید، اما بعد از آن تا امروز جمع کارهایی که روی صحنه از شما دیدهایم به پنج تا هم نمیرسد.
بله، کم کار شدهام؛ اما از تئاتر فاصله نگرفتهام. البته یک دلیلش این است که تعدادی نمایش را تمرین کردیم که به اجرای عمومی نرسید و طبیعی است شما ندیده باشید. در سالهای گذشته در چند کار که برای جشنواره تئاتر فجر آماده میشد، حضور پیدا کردم که یا مجوز نگرفتند یا این که بعد از یکی دو بار به صحنه رفتن در ایام جشنواره، دیگر اجرای عمومی نشدند. این باعث شده در تئاتر کم کار دیده شوم.
سریالهای تلویزیونی باعث نشدند وقت کمتری برای تئاتر بگذارید؟
سریالهای تلویزیونی هم در کم کار شدن من در تئاتر تاثیر داشتهاند. این را قبول دارم.
شما در سریالهای تلویزیونی چهره شدید و برخی نقشهایتان به اصطلاح خوب گرفت. در این مواقع سیلی از پیشنهادها به بازیگر سرازیر میشود که خطر کلیشهای شدن نقشهای انتخابیشان را موجب میشود. در این چند سال وقتی میخواستید نقشی را در یک نمایش بپذیرید، با چنین پیشنهادهایی روبهرو نشدید؟
خوشبختانه نه، البته اگر هم میشد به هیچوجه قبول نمیکردم.
این را پرسیدم چون در نمایش «پسران آفتاب» دو پیرمرد هستند که با توجه به تجربه شما، بدجوری هر کارگردانی را وسوسه میکند تا یکی از آن دونقش را به شما بدهد.
سیامک صفری خیلی به من لطف داشت و همان اول متن را داد و گفت هر نقش را میخواهی بازی کن. بابت همان دغدغهای که شما دارید، اول از همه گفتم من نقش پیرمردها را بازی نمیکنم. من همیشه سعی میکنم از کلیشهها فرار کنم. در واقع خود بازیگری دغدغه من است و کمیت آن برای مهم نیست.
اما در سریال «دودکش» حاضر شدهاید یک بار دیگر در نقش روحانی حاضر شوید. تجربه بازی در این نقش را در فیلم «طلا و مس» هم داشتید.
این دو نقش خیلی با هم فرق میکنند. شما هنوز نقش روحانی سریال دودکش را ندیدهاید (این گفتوگو زمانی انجام شده است که تا قسمت یازدهم این سریال پخش شده بود.)
مطمئن باشید وقتی این شخصیت را ببینید، با فیلم طلاومس خیلی متفاوت خواهد بود.
فضا، شخصیتها و ماجراهای این دو اثر خیلی با هم تفاوت دارند و برای همین نقش روحانی هم در این دو کار با هم قابل مقایسه نیستند.
برگردیم به بحث نمایش «پسران آفتاب»، یک نقطه قوت این کار، انتخاب بازیگرانش است؛ یعنی اگر ترکیب شما، سیامک صفری، فرزین صابونی و بهاره رهنما نبود، شاید به این موفقیت نمیرسید.
میگویند 50 درصد کار یک کارگردان تئاتر، چیدن بازیگرانش است. به نظرم در نمایشنامههای نیل سایمون که مبتنی بر شوخیهای کلامی است، این درصد افزایش هم پیدا میکند. به نظرم مهمترین دغدغه سیامک صفری این بود که چه بازیگرانی را کنار هم بچیند تا بتواند بار کمدی کلامی متن نیل سایمون را بخوبی منتقل کند.
به نظر میرسد برای ارتباط بیشتر با مخاطب، در اجرای شما، طنز کلامی نیل سایمون کمی تشدید شده است.
نه این طور نشده است. نیل سایمون نویسنده همه چیز تمام است و نمیتوان به شوخیهای آن چیزی اضافه کرد، تنها باید با انتخاب بازیگران مناسب، آن کمدی کلامی را بخوبی از کار درآورد.
اما شخصیتی که در این نمایش بازی میکنید، به نسبت متن دچار تغییر شده است. شخصیت بن که در نمایشنامه خیلی جدی و موقر است، با بازی شما حالتی کمیک پیدا کرده و در آن اغراق شده است.
من اصولا عادت ندارم، چیزی را از بیرون متن به شخصیت اضافه کنم. من حداکثر چیز کوچکی را از متن میگیرم و پررنگ میکنم. حالا این نمایشنامه که مال نیل سایمون است، من حتی در فیلمنامه سریالهای تلویزیونی هم چیزی را از بیرون به شخصیت تحمیل نمیکنم.
پس چطور این شخصیت دستخوش تغییر شده است؟
من به این تغییر نمیگویم، در واقع تحلیل کارگردان از شخصیت است. بن آدمی دلال و کاسب است که میخواهد از عموی خودش هم که روزی بازیگر بزرگی بوده، پول درآورد. تنها مسأله این است که این آدم خیلی باهوش نیست و رفتار و گفتارش برای همین تو ذوق میزند. ما نه در کلام و نه در ساخت شخصیت این آدم چیزی اضافه نکردهایم و تنها بر اساس تحلیل متن، بعضی از وجوهش را پررنگ کردهایم.
مرجان توجهی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفتوگو با «جامجم» تاکید کرد