کد خبر: ۵۷۹۷۳۱
دل پوترو:"مسی" دنیا را مسحور کرده است

خوان مارتین دل‌پوتروی آرژانتینی و 1.97 متری از زمان فتح یو.اس.اوپن، یکی از چهار گرنداسلم تنیس در سال 2009 به یکی از بزرگان این ورزش تبدیل شده و بازی قدرتی و در عین حال فنی و بخصوص فیزیک برترش او را از تنگناهای بسیاری عبور داده و اینک در رده هفتم جدول جهانی تنیس مردان نشانده است. او از سرزمینی می‌آید که عاشق فوتبال است و دیه‌گو مارادونای افسانه‌ای و لیونل مسی نابغه را نصیب این ورزش کرده است، بنابراین امکان ندارد او هم به این ورزش نیندیشد و حتی صاحب‌نظر در آن نباشد.

ظاهرا شیفته تیم فوتبال بوکاجونیورز هستید.

همین‌طور است. اگر در بوئنوس‌آیرس باشم، امکان ندارد برای تماشای بازی‌های این تیم به استادیوم نروم. وقتی هم در حال شرکت در رقابت‌های تنیس در نقاط مختلف جهان هستم، روی اینترنت می‌روم تا آخرین نتایج را بگیرم. 16 سال بیشتر نداشتم و به اورنج‌بول که از معروف‌ترین تورنمنت‌های تنیس نوجوانان در سطح جهان است و هر‌ساله در ایالت فلوریدای آمریکا برگزار می‌شود، رفته بودم. بوکا در فینال جام بین قاره‌‌ای با میلان ایتالیا بازی داشت. بازی 4 صبح انجام می‌شد و هتل در خاموشی مطلق به سر می‌برد. یواشکی بیدار شدم و تلویزیون را بدون سر و صدا روشن کردم و کل بازی را دیدم. ساعاتی بعد صدایم زدند تا مسابقه‌ام برگزار شود و حریف، مرا که نا نداشتم حذف کرد. مربیان تیم تنیس آرژانتین فهمیدند قضیه از چه قرار بوده و می‌خواستند خونم را بریزند، اما مهم نبود. مهم این بود که چند ساعت پیشتر بازی بوکای عزیز را دیده بودم.

هنوز هم که بیست و هفت ساله شده‌اید، از این گونه کارها می‌کنید؟

چراکه نه. همین سال پیش که در ویمبلدون شرکت کرده بودم، بوکاجونیورز در فینال جام باشگاه‌های آمریکای جنوبی بازی داشت که به وقت لندن ساعت 2 نیمه‌شب می‌شد. فرانکو داوین، مربی‌ام که می‌دانست من مجنونم، با من طی کرد به هیچ وجه حق ندارم بیدار شوم و بازی را ببینم و من هم گفتم باشد، اما به محض این که خوابش برد، به لابی هتل رفتم و بازی را به طور کامل دیدم و بعد بی‌سر و صدا به اتاق برگشتم. سه ساعت بیشتر نخوابیدم، اما برخلاف اورنج‌بول حریفم را در آن روز بردم و داوین نفهمید که شب بیدار مانده‌ام و شاید هم فهمید و چون بردم به رویم نیاورد.

می‌گویند لباس‌های بوکاجونیورز را اینجا و آنجا و در تور حرفه‌ای تنیس به همه هدیه می‌دهید.

بله، با افتخار هم این کار را می‌کنم. یکی به روژه فدرر سوئیسی دادم که کمی تا قسمتی بوکا را دوست دارد، اما اصلا به رافائل نادال اسپانیایی ندادم، زیرا او یک خائن است و استودیانت را دوست دارد! سونگای فرانسوی رئال مادرید را دوست دارد و حتی برای تماشای بازی‌های دوستانه‌شان تا آمریکا هم رفته بود. دارم او را به راه می‌آورم تا جزو بوکایی‌ها شود و یک پیراهن این تیم را نیز به او رشوه داده‌ام. از همه جالب‌تر، مارین چیلیچ است. این تنیسور کروات مثل من عاشق سینه‌چاک بوکا جونیورز است و به همین دلیل چهار، پنج ‌پیراهن به او داده‌ام و باز هم خواهم داد.

ظاهرا فدرر هم از عشق فوتبالی‌هاست.

همین طور است. همیشه اخبار آن را تعقیب می‌کند و تیم‌ها و بازیکنان را هم بخوبی می‌شناسد. پیرو همین قضیه بود که وقتی به آرژانتین آمد یک روز به استادیوم محبوب و خانه ما بوکا جونیورزی‌ها یعنی بوم بونه‌را آمد و از آنچه دید به وجد آمد. ما حتی مراسمی کوچک برای او و با شرکت خودم و سه چهار بازیکن بوکا برگزار و چند دقیقه‌ای فوتبال بازی کردیم.

حتما میان شما تنیسورها کرکری‌های فوتبالی نیز رایج است.

بشدت هم رایج است. اسپانیایی‌ها و بسیاری از اروپایی‌ها یا بارسلونیایی هستند یا رئالی. مثلا نادال رئالی و از دوستان نزدیک ایکر کاسیاس است و ورداسکیو بارسایی است و من برای هر دویشان کرکری می‌خوانم و می‌گویم بوکا جونیورز هر دو را می‌برد که البته نمی‌برد. نوواک جکوویچ طرفدار آ.ث.میلان است و اندی ماری چون بریتانیایی است برای چلسی بوق می‌زند.

وقتی رئال و بارسا ال‌کلاسکیو را برگزار می‌کنند، کدام طرفی هستید؟

هیچ کدام، من بوکایی هستم. فقط و فقط بوکا. این بوکا جونیورز است که به من نیروی روحی می‌بخشد. وقتی در یک مسابقه از حریف عقب می‌افتم، به یاد تمام بازی‌هایی می‌افتم که بوکا در آنها از رقبایش عقب افتاده اما جبران مافات کرده و در نهایت مسابقه را برده است. به خودم می‌گویم اگر بوکا توانسته است در آن شرایط سخت بازی‌ها را برگرداند، چرا من نتوانم. گاهی هم هموطنانم را با لباس بوکا روی سکوها می‌بینم که برای تشویق من به استادیوم آمده‌اند و وجودشان به من روحیه لازم را می‌بخشد.

آیا می‌توانید مسابقات خاصی را به طور دقیق در این ارتباط مثال بزنید؟

بله، بازی‌ام با نادال در نیمه‌نهایی تورنمنت میامی آمریکا در سال 2009 نمونه روشنی در این خصوص است. بازی یک ـ یک مساوی بود و در ست سرنوشت‌ساز سوم صفر ـ 3 از حریف بسیار قوی‌ام عقب افتاده بودم، اما ورزشگاه حالت بوم‌بونه‌را را پیدا کرده بود و تعدادی آرژانتینی هم آنجا بودند و شعارهای فوتبالی می‌دادند. اینها باعث شد مسابقه باخته را ببرم. امسال هم مسابقاتم با ماری و جو کوویچ در تورنمنت ایندیان ولز در کالیفرنیای آمریکا همین حالت را داشت و همه چیز فوتبالی شده بود.

لابد بهترین فوتبالیست فعلی دنیا هم از دیدگاه شما لیونل مسی است.

بله، مگر ممکن است کسی بالاتر و بهتر از او باشد. عده‌ای می‌گویند کریستیانو رونالدو با او همسطح است، اما اصلا این طور نیست. تازه ما در این ورزش امثال ژاوی، اینیستا و رونی را هم داریم که عالی‌اند، اما همگی مثل رونالدو یکی دو کلاس زیر دست مسی قرار دارند. می‌دانم امسال، سال آلمانی‌‌ها بود، اما تمام کشورشان را که بگردید، یکی مثل لئو (لیونل مسی)‌ پیدا نمی‌کنید. او با حرکات استثنایی و نبوغش تمام دنیا را سحر کرده است.

ظاهرا با مسی مراوداتی هم دارید.

بله، پیام‌ها و پیامک‌‌هایی را برای یکدیگر می‌فرستیم و دائم از حال هم باخبریم. همان‌طور که من فوتبال را دوست دارم و وقایع این رشته را تعقیب می‌کنم، می‌دانم او هم تحولات تنیس و به عنوان مثال مسابقات مرا زیر نظر دارد، اما به سبب فشردگی برنامه‌های هردویمان، بندرت وقت دیدن یکدیگر را می‌یابیم.

دیه‌گو مارادونا چه؟

ناگفته پیداست که او بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است. مدتی پیش برای تماشای بازی من به تورنمنت بین‌المللی تنیس دبی امارات آمده بود و افتخار بزرگی به من داد. او بی‌همتاست.

در بازی خداحافظی مارتین پالرمو (مهاجم پرسابقه و معروف بوکاجونیورز)‌ هم شرکت کردید؟

بله، آن هم در بوم بونه‌را؛‌ چیزی که هرگز فراموش نمی‌کنم و از تجربیات بزرگ و عزیزترین خاطرات عمرم شده است. نه‌تنها در وداع یکی از فوتبالیست‌های محبوب و از دوستان نزدیکم شرکت کردم، بلکه فوتبال هم بازی کردم و به یک آرزوی دیگرم هم که شرکت در مسابقه‌ای مهم هر چند غیررسمی بود، رسیدم. تازه، خوب هم بازی کردم تا مردم باور کنند ادعاهایم در این مورد که فوتبال را خوب بلدم، بیهوده نیست.

جام‌جهانی 2014 در برزیل را چگونه می‌بینید؟

دارم برنامه‌ام را طوری تنظیم می‌کنم که حداقل سه هفته از چهار هفته برگزاری این مسابقات در برزیل باشم و مسابقات را از نزدیک ببینم. من جام‌جهانی 2010 را هم در آفریقای جنوبی از نزدیک دیدم.

آیا برای آرژانتین شانس قهرمانی هم قائل هستید؟

قطعا، لیونل مسی در یک سال و نیم اخیر بازی‌هایش را در تیم ملی آرژانتین بسیار بهتر کرده و مثل بازی‌های بارسلونا می‌درخشد. او و سایرین در این تیم می‌دانند فرصت خوبی نصیب‌شان شده تا سرانجام بعد از قریب به 30 سال جام‌جهانی را دوباره به کشورمان بیاورند بخصوص که برزیل با وجود میزبانی تیم فوق‌العاده‌ای را در اختیار ندارد.

معتقدم اسپانیا، آرژانتین، آلمان و البته برزیل چهار شانس اصلی قهرمانی هستند، ولی هر اتفاقی بیفتد مرا روی سکوها با لباس سفید و آبی آرژانتین و در حال هوراکشیدن برای فوتبالیست‌های کشورم خواهید دید.

فیفا / مترجم: وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها