امروز فرصت خواندن کتابهای علمی زیاد نیست و مردم آنقدر مشغله فکری دارند که تمرکز کافی برای خواندن کتابهای علمی ندارند، ولی هنوز میل به خواندن کتاب در آنها باقی مانده است.
چرا ناشر، کتاب عامهپسند چاپ نکند و مخاطبش را به کاری غیر از مطالعه سوق دهد؟ هرچند افراد اهل مطالعه به کتابهای دیگر روی میآورند ولی آنها که فقط هر از گاهی و به دلیل جذابیت متن به سراغ کتابی میروند، با حذف کتاب، گزینههای دیگری را انتخاب میکنند و این کتاب است که بیش از پیش از سبد خانوار حذف میشود.
چاپ کتابهای عامهپسند باعث افزایش سرانه مطالعه میشود، بخصوص رمانها هرچه طولانیتر باشد مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند.
بوضوح بین رمان 300 صفحهای و رمان 600 صفحهای از نظر مخاطب تفاوت فراوان وجود دارد و معمولا رمانهای قطورتر مخاطب بیشتری دارند، زیرا خواننده میخواهد بیشتر درباره جزئیات یک ماجرا بداند و خودش را درگیر حوادث رمان کند.
چنین گرایشی خود به خود موجب افزایش گردش مالی برای صنعت نشر میشود. این بازدهی اقتصادی از طریق تحمیل کتاب به مخاطب نیست، بلکه مردم خودشان به خرید کتاب تمایل دارند. وقتی ساعت مطالعه بالاتر رود، گردش مالی ناشر هم افزایش پیدا میکند و کتابهای جدیدتری را میتواند به چاپ برساند.
مدتهاست همه ما با گرانی مواجهایم و این گرانی دامنگیر صنعت نشر چه در تهیه کاغذ و چه هزینههای چاپ و خدمات شده است.
من گرانیها را انکار نمیکنم، زیرا خودم با آن مواجهام و میزان فروش کتابهایم تا اندازهای پایین رفته است حتی بعضیها ترجیح میدهند کتاب را از دوستانشان قرض بگیرند و کمتر هزینه کنند ولی تمام اینها موجب نشده تا من مانند بعضی ناشران، تیراژ کتابهایم را به 500 یا 750 یا 1000 نسخه برسانم.
من برای خودم یک حداقل 2000 نسخهای را در هر چاپ قرار دادهام زیرا ممکن است دیگر نتوانیم به هر دلیلی کتابی را به تجدید چاپ برسانیم ولی در باب قیمتگذاریها معتقدم ناشران باید شرایط روز جامعه را هم بسنجند. از آنجا که ناشر باید قیمت کتاب را مشخص کند، بعضی صرفا سودآوری بیشتر را مدنظر قرار میدهند. من هم به سودآوری تا آنجا که امور نشرم بچرخد فکر میکنم، ولی با سودهای بیشتر مخالفم.
یادمان باشد چاپ کتاب با تیراژ پایین یعنی تورم. وقتی تورم بالا رود، قیمتها هم بالا میرود و خرید کم میشود، سطح مطالعه هم کاهش پیدا میکند و این اتفاق خوبی نیست.
هرچند من کتابفروشیهایی را در شهرستانها میشناسم که بعضی رمانها را شبی 200 یا 300 تومان اجاره میدهند. این گونه فرهنگ کتابخوانی باز هم باقی میماند و از این طریق باز هم تجربیات نویسندگان به مخاطبانشان میرسد.
در کل با سابقه 10 ساله فعالیت در عرصه نشر میخواهم بگویم چه اشکالی دارد گردش مالی یک ناشر از طریق فروش کتابهای رمان و داستانهای عامهپسند بالا رود؟ این مخاطب است که رمان «همخونه» خانم مریم ریاحی را میپسندد و کتاب 48 بار به چاپ میرسد و از کنار آن نه تنها ناشر و مولف که بسیاری افراد در حوزههای مختلف ارتزاق میکنند و چرخ زندگیشان میچرخد.
سید صابر منیری - مدیر انتشارات پرسمان
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد