روزهای سخت قاتل ایرانی در زندان اربیل

قاتل ۲۲ ساله فراری بعد از خروج از زندان اربیل از طریق ترکیه به ایران بازگشت و دیروز مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت.متهم به خاطر نحوه رانندگی با مقتول درگیر شده بود.
قاتل ۲۲ ساله فراری بعد از خروج از زندان اربیل از طریق ترکیه به ایران بازگشت و دیروز مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت.متهم به خاطر نحوه رانندگی با مقتول درگیر شده بود.
کد خبر: ۱۵۲۳۸۷۴
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، مهرشاد ۲۲ساله متهم است اوایل اسفند سال گذشته درجریان درگیری با راننده‌ای برسر رانندگی در اتوبان کردستان تهران، او را با ضربه چاقو به قفسه سینه‌اش به قتل رساند ومتواری شد.وی به غرب کشور رفت و از آنجا وارد اربیل عراق شد. اعلان قرمز برای دستگیری‌اش صادر شد و همین باعث بازداشت او و انتقالش به زندان اربیل شد. وی چند هفته قبل به پلیس ترکیه تحویل و دو روز پیش وارد خاک ایران شد.
همچنین پدر قاتل با پرداخت وجه‌المصالحه به خانواده مقتول، رضایت آنها را جلب کرد. دیروز قاتل ۲۲ ساله به شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش گفت: شب حادثه با دختر موردعلاقه‌ام از مهمانی بازمی‌گشتیم. به خاطر سرعت بالایی که داشتم با خودرویی تصادف کردم، حادثه جدی نبود و رفتیم اما در طول مسیر راننده خودرویی که با او تصادف کرده بودم، اجازه حرکت به من نمی‌داد و راهم را مدام سد می‌کرد. درنهایت توقف کرده، هردو پیاده شده و دعوا کردیم. با میانجیگری مردم دعوا پایان گرفت. به راه افتادم که دوباره راه نداد و به بوق زدن و چراغ زدن‌هایم توجهی نکرد. پیاده شده و دوباره دعوا کردیم. در اوج عصبانیت چاقو را سمتش پرت کردم که به قفسه سینه‌اش اصابت کرد، از ترسم فرار کردم و به خانه رفتم. ماجرا را برای خانواده‌ام تعریف کردم و بعد با برداشتن پول و گذرنامه‌ام فرار کردم. با پرداخت ۲۰۰۰ دلار به یک قاچاق‌بر او مرا بعد از یک هفته از راه کوهستان به اربیل عراق رساند. 
وی افزود: مدام به قاچاق‌بران پول می‌دادم تا مرا در خانه‌های امن نگه دارند. بعد از مدتی که آب‌ها از آسیاب افتاد، می‌خواستم به آلمان بروم و وانمود کردم گذرنامه‌ام گمشده است. به سفارت ایران در اربیل رفتم تا گذرنامه جدید بگیرم. قاچاق‌بری با من همراه بود که از شانس بدم یکی از کارکنان بومی او را شناخت و بعد از استعلام مدارکم، متوجه شدند برایم اعلان قرمز پلیس بین‌الملل صادر شده است، همان‌جا از سوی پلیس اربیل بازداشت شدم. دو ماه اول در یک سلول انفرادی بودم. کوچک، نمور و نیمه‌تاریک بود. به آن چال سیاه می‌گفتند؛ چراکه اصلا حق ملاقات نداشتی. غذا هم بدمزه و کم بود و شرایط بهداشتی خوبی نداشت. در آن دو ماه فقط دو بار فرصت تلفن به خانواده‌ام را داشتم. روزهای سختی بود و جز خودم و دیوار کسی را نمی‌دیدم. فقط چند مرتبه به هواخوری رفتم. مرگ را با چشمان خودم می‌دیدم. بعد از دو ماه مرا به بند عمومی منتقل کردند. 
سه ماه سخت را هم آنجا تحمل حبس کردم. در آنجا زندانیان با جرایم مختلف مانند قتل، تجاوز، سرقت، شرارت، دعوا، اقتصادی و... در کنار هم در یک سلول و بند بودند. علاوه‌بر زندانیان عراقی از دیگر کشورها مثل افغانستان، ایران، پاکستان، چین و ... هم آنجا بودند. 
متهم به قتل ادامه داد: تازه‌وارد‌ها را کتک می‌زدند. باید به قدیمی‌ترها پول می‌دادی تا اذیتت نکنند و اگر پول نمی‌دادی، علاوه‌بر این‌که باید برای‌شان غذا درست می‌کردی و لباس‌های‌شان را می‌شستی، از آنها کتک می‌خوردی. یک زندانی را مقابلم آن‌قدر زدند که دست و پاهایش شکست و مدتی باندپیچی شده بود. زندانیان تا حد مرگ همدیگر را کتک می‌زدند و اموال هم را برمی داشتند. آن‌قدر شرایط ماندن در این زندان سخت و طاقت‌فرسا بود که دوست داشتی از آنجا فرار کنی. 
بهداشت در آنجا رعایت نمی‌شد و من ناراحتی پوستی گرفتم. شرایط این‌قدر برایم سخت بود که گاهی تا صبح از ترس این‌که زندانیان بلایی سرم نیاورند، نمی‌خوابیدم. امید نداشتم بتوانم از این زندان خارج شوم. به من می‌گفتند شاید تا ده‌ها سال مجبور به ماندن در این زندان شوم. اگر خانواده‌ام برایم رضایت نمی‌گرفتند، در آنجا دوام نمی‌آوردم. اشتباه کردم و پشیمانم که مرتکب قتل شدم و این همه آوارگی و سختی را برای خود و خانواده‌ام به‌وجود آوردم. 
موسی رضازاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: قرارشد متهم صحنه قتل را بازسازی و روانه زندان شود. پرونده‌اش هم به‌زودی با صدور کیفرخواست برای محاکمه از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال خواهد شد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
تحول در ورزش

گفت‌وگو با غلامحسین زمان‌آبادی و طرحی که مورد توجه رئیس جمهور قرار گرفت

تحول در ورزش

نیازمندی ها