از در که بیایید داخل راهروی ورودی خانه، یک گلدان بزرگ کنار در است و داخلش هم پر از گلهای رز مصنوعی که صاحبخانه میگوید برای خوشامدگویی به کسانی که وارد خانه میشوند آن را آنجا گذاشته است. چند قدم جلوتر جاکفشی بزرگی قرار گرفته که با آن ابعاد عجیب و غیرمعمول و آینه بزرگی که رویش جا خوش کرده، چنان نشان میدهد که گویی فقط برای جا دادن کفشها و لباسها ساخته نشده است.
وارد هال کوچک خانه که بشوید اول از همه چند تا میز چوبی کوچک که به قول خانم صاحبخانه کار دست هندوستان است، در هم فرورفته و به عنوان اشیای تزئینی آنجا قرار گرفته است البته روی آن میز به آن کوچکی هم یک ظرف شکلاتخوری گذاشتهاند و یک شمع کوچک در کنارش. روبهرویتان یک میز ناهارخوری شش نفره جلب توجه میکند که به دلیل فضای کم خانه چنان فشرده چیده شده است که در عمل قابل استفاده نخواهد بود. پشت میز و صندلیها هم دو سری مبل جاخوش کرده است؛ یکی کوچک و حصیری که مثلا برای خود اعضای خانواده است و دیگری بزرگ و چرمی که آن را برای مهمانان خریدهاند. روی میز وسط مبلها هم چند ظرف تزئینی کوچک و بزرگ قرار دارد و رومیزی قرمز رنگ میزناهارخوری هم حسابی توی چشم میزند.
اگر بخواهید کمی دقیقتر به همه گلدانها، ظرفهای تزئینی و غیرتزئینی، صندوقچه چوبی، قاب عکسها، آباژورها و رومیزیها نگاه کنید حتما سرتان گیج میرود؛ از بس که این خانه شلوغ است و درهم. البته وقتی با صاحبخانه حرف میزنید از نوع چیدمان منزلش حسابی راضی است و میگوید این خانه هیچ چیز کم ندارد! در حالی که فکر میکنم او به تنها چیزی که نمیاندیشد، آرامش خودش و اطرافیانش است.
چیدمان بهتر، آرامش بیشتر
«هیچجا خانه خود آدم نمیشود!» این جمله را نهتنها بارها شنیدهایم که خودمان هم آن را خیلی تکرار کردهایم. هر وقت از بودن در مکانی آن هم برای مدتی به نسبت طولانی خسته شدهایم، زمانی که به خانه خودمان برگشتیم، با لذتی غیرقابل وصف این جمله را گفته و میگوییم، اما واقعا خانهای که اینقدر به ما آرامش میدهد و برایمان بهترین نقطه جهان است، چطور باید باشد؟ چه نوع چیدمانی برای خانهها بهترین است و برای این که در خانه آرامش بیشتری داشته باشیم چه کار باید کرد؟
متخصصان و طراحان بارها و بارها گفتهاند که نوع چیدمان و رنگهایی که در فضای داخلی خانه استفاده میشود، تاثیر زیادی بر سلامت روح و روان افراد خواهد گذاشت. بنابراین میتوان چنین گفت که اگر اسباب و لوازم خانه به شیوهای صحیح چیده شده باشد، اعضای خانواده هم آرامش بیشتری را تجربه خواهند کرد و از نظر روحی وضع بهتری خواهند داشت.طراحان داخلی و روانشناسان همگی براین باورند که سادگی یکی از مهمترین اصول چیدمان صحیح خانه است، اما متأسفانه بسیاری از افراد این موضوع ساده را نادیده میگیرند و با شلوغ کردن محیط زندگی، آرامش را از خودشان دور میکنند.
طراحان داخلی میگویند برای این که اسباب خانه و چیدمان آن ساده و دلنشین باشد، حتما باید متناسب با فضای خانه از اجسامی با ابعاد کوچک و به شکلهایی ساده استفاده کنید. مثلا خوب است به جای این که تمام محیط خانه را با مبل و میز و صندلی پر کنید، فضایی را خالی بگذارید و فقط یک میز کوچک در آن قسمت قرار دهید. میتوانید یک گلدان زیبا هم روی میز بگذارید و فضایی لذتبخش برای خودتان درست کنید.
روی کابینتها هم باید خلوت و تمیز باشد. یعنی قرار دادن ظرفهای مختلف، مایکروویو، سرخکن، آبمیوهگیری و دهها وسیله برقی دیگر در کنار گلدانها و ظرفهای بلور و کریستال نهتنها زیبا نیست بلکه موجب احساس خستگی و سردرگمی شما هم میشود. پس بهتر است به جای این همه وسیله، فقط یک گلدان زیبا روی کابینتتان بگذارید و بقیه اجسام را از آنجا بردارید.
دیوارها هم در سادگی خانه نقش مهمی دارد. به این معنی که استفاده از چند تابلو با اندازهها و طرحهای متفاوت میتواند محیط را شلوغ و درهم نشان دهد. در مقابل بهتر است یک یا دو تابلوی زیبا و هماهنگ با هم را روی دیوار بزنید که البته تعداد و رنگ تابلوها هم باید متناسب با اندازه و رنگ دیوار انتخاب شود. شاید ابتدا تصور کنید تابلوهای متعدد روی دیوار یا ظروف تزئینی رنگارنگ و بیشماری که داخل بوفه ردیف شده است، چندان تاثیری در آرامش اعضای خانواده ندارد، اما اگر خانهتان را کمی خلوتتر بچینید بهتر متوجه این آرامش خواهید شد و میبینید خستگیتان در محیط داخلی خانه چقدر کمتر از قبل میشود.
خانه و زندگی من بهتر است
دهها مدل مختلف شمعدان و آباژور روی میزهای عسلی کوچک بین مبلها قرار داده است و همیشه با این که چراغها و لوسترهای آنچنانی خانهاش روشن است، آنها را هم روشن میکند. میگوید به نورشان عادت دارد، اما قضیه فقط به این آباژورها ختم نمیشود. با این که فقط دو نفر هستند و خیلی هم مهمان و رفت و آمد ندارند، دو سرویس مبل متفاوت در سالن خانهشان چیده و برای خود و همسرش هم مبلهای تکی بزرگی علاوه بر آن دو دست، خریده و در هال خانه گذاشته است.
وقتی هم کسی گله کند و بگوید این لوازم به دردشان نمیخورد و خانه را شلوغ کرده است، با خودش فکر میکند حتما از روی حسادت چنین چیزی گفتهاند یا این که خیلی بیفکر هستند. او باور دارد که این اجسام آبرویش را حفظ میکند و اگر روزی در خانهاش چند ظرف کریستال نداشته باشد که جلوی مهمانانش بگذارد، فکر میکند بهتر است بمیرد! او اعتقاد دارد آبرویش در ظرف و ظروف و تیر و تختههای خانهاش است و اگر روزی آنها را ازدست بدهد، آبرویش را هم از دست رفته میداند.
البته نمیدانم این فکر و خیالها از کجا آمده است ولی خیلیها چنین طرز فکری دارند و میگویند هر چقدر اسباب و لوازم خانه بیشتر و گرانتر و بزرگتر باشد، شأن و ارزش و آبروی آنها هم بیشتر حفظ میشود.
امان از این چشم و همچشمی
وای از دست آنهایی که دائم چشمشان به زندگی دیگران است. آنها که اگر دوست یا آشنایی وسیلهای برای خانهاش بخرد، فکر میکنند وظیفه دارند درست مانند او رفتار کنند یا حتی برای این که به قول خودشان کم نیاورند، روی دست او بلند میشوند و چیزی گرانتر و بزرگتر میخرند!
این افراد معمولا آشنا و غریبه هم نمیشناسند و چنین حسی را نسبت به همه اطرافیان دارند؛ از همسایه و همکار گرفته تا خواهرها و برادرها. شاید تصورش سخت باشد، اما خیلیها هستند که اگر ببینند خواهرشان مبل جدیدی خریده است، آنها هم همان شب به فروشگاه میروند و مبلی گرانتر و بزرگتر از آن میخرند تا نشان دهند چیزی کمتر از او ندارند.
البته چشم و همچشمی معضلی همهگیر است که پیر و جوان و زن و مرد نمیشناسد و میتواند همه افراد را درگیر کند. پس ما فقط باید مراقب باشیم که دائم خود و زندگیمان را با دیگران مقایسه نکنیم و نخواهیم با این کارها نشان دهیم که از همه بهتر هستیم. این مقایسه کردنها نهتنها کمکی به ما نمیکند که میتواند آرامشمان را هم برهم زند. جمع کردن و خریدن لوازم مختلف و چیدن آنها در خانه فقط برای نشان دادنشان و خودنمایی کردن، به هیچ وجه شیوه صحیحی برای کسب آرامش نیست و به همین دلیل میگویند که این افراد هیچ وقت آرامش ندارند و نمیتوانند با خیال راحت زندگی کنند؛ آنها همیشه نگرانند و فکر میکنند نکند لوازم زندگیشان بهتر از دیگران نباشد!
فنگشویی، فنی برای درست چیدن لوازم
شاید شما هم شنیده باشید که بعضیها میگویند لوازم خانه باید براساس اصول فنگشویی چیده شود یا شاید کتابهایی در این مورد دیده و خوانده باشید، اما فنگشویی واقعا موضوع چندان خاص و دشواری نیست و همان بهکارگیری چیدمان صحیح لوازم خانه است؛ شیوهای که کمک میکند اعضای خانواده آرامش بیشتری داشته باشند.
فنگشویی که در واقع فلسفهای چینی است به هنر چیدمان محیط اشاره دارد که به کمک آن میتوان تعادل و هماهنگی بهتری میان انرژیهای محیط ایجاد کرد، اما اصول آن خیلی خاص و عجیب و غریب نیست و شاید همه ما، آنها را از قبل هم بدانیم، اما کمتر آنها را به کار میگیریم.
یکی از سادهترین اصول فنگشویی ایجاد نظم در محیط زندگی است. براساس این قانون باید محیط زندگی را از هر گونه بینظمی و به هم ریختگی پاک کنیم. بنابراین طبیعی است که بر این اساس لوازم و اشیای بیاستفاده را دور بریزید و لوازمی را که مورد استفاده قرار نمیگیرد و در زندگی روزمره کاری با آنها ندارید، به جای انبار کردن در کمدها و انباریها، رد کنید.
از دیگر نکاتی که در فنگشویی مطرح میشود چیدمان ساده خانه و بویژه فضای ورودی است. به این معنی که به هیچ وجه نباید در فضای ورودی اشیا و لوازم زیادی جا دهید و آنجا را شلوغ کنید. لوازم شکسته و خراب هم نباید در زندگیتان وجود داشته باشد و بهتر است هرچه زودتر یا آنها را تعمیر کنید یا آنها را کنار بگذارید؛ البته نه در کمدها و انباریها، بلکه باید از خانه خارج کنید و آنها را دور بریزید.
مهم هم نیست که این کارها تحت چه عنوانی انجام میشود؛ خانهتکانی، فنگشویی، تمیز کردن خانه، تعمیر لوازم شکسته و خراب و... اسمش هر چه باشد، همین که خانه خلوت و تمیز شود، کافی است و به شما کمک خواهد کرد.
سبکتراسبابکشیکنیم
اسبابکشی حرفش هم که به میان میآید آدم حالش دگرگون میشود، بویژه که یک یا چند باری این کار سترگ و گاه سهمگین انجام شده باشد.
یک روزهایی شعاری بر سر زبانها بود با این مضمون:«اجارهنشینی و خوشنشینی»؛ انگار آن روزها زندگی چندان روی سختش را به رخ شهرنشینها نشان نداده بود. گویا هنوز ترافیک و دود و انواع آلودگیها از جنس شیمیایی تا صوتی، حوصلهها را اندک نساخته و ناشکیبایی را فزونی نبخشیده بود.
امروز اما اجارهنشینها از همان سر سال اقامت در خانه اجارهای جدید به فکر 365 روز دیگر هستند. آن روز که یا باید سر کیسه را بیش از توانشان شل کنند یا اسباب و اثاثیه را بار بزنند و به منزل اجارهای دیگری نقل مکان کنند.
البته رفتن به خانه جدید، گاهی هم بسیار خوشایند است؛ آنوقت که چهاردیواریای خریداری شود و شر اجارهنشینی از سر اهل خانه کوتاه شود، اما در هر دو حال، چه خرسند و چه ناخشنود، این کار، یعنی اسبابکشی بسیار سخت و طاقتفرساست.
البته آنها که سری به آن سوی دنیا زدهاند میگویند آنجا این کار آنقدرها هم سخت و سنگین نیست. گاهی با انتقال تنها چند چمدان جابهجایی انجام میگیرد. گویا آنجا اسبابکشی معنایش عوض شده است.
اصلا به آنها چهکار داریم، ما که همین جا و با این خلقوخو و فرهنگ زندگی میکنیم، پس باید فکری کرد تا این گره قدری راحتتر باز شود.
راستش را بخواهید من که با خیلیها در این مورد همصحبت شدهام و آنچه آخر همه بحثها دستگیرم شد این که اساسا ما کمتر اهل خانهتکانی به معنای واقعیاش هستیم. ما بیشتر جمع میکنیم و کمتر اسباب و اثاثیه زیادی را از خانهها دور میکنیم.
راستش خیلی از چهاردیواریهای ما تبدیل به یک انباری بزرگ شده است. نمیدانم چرا هنوز فکر میکنیم «هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید!»
خانه که چه عرض کنم، آپارتمان فسقلی ما 52 متر بیشتر نیست، آن وقت هوس سرویس مبل هفت نفره با میز ناهارخوری 12 نفره میکنیم. یکی هم نیست که در گوشمان بگوید «خانم عزیز، آقای محترم این کار درست نیست.» اصلا کی و چه موقع گفته است میز و مبلها هرقدر بزرگتر، شأن و مقام و منزلت صاحبش بیشتر؟
حالا این اسباب چوبی به جای خود، صدها تکه اضافی دیگر هم در گوشه و کنار خانه پنهان است و خاک میخورد که شاید یک روزی به کار خانم یا آقا بیاید.
ای کاش میشد پیش از همه وسایل اضافی، این فرهنگ را از خانه دل و فکر خود بیرون بریزیم و یاد بگیریم قدری درستتر، آرامتر و با آرامش بیشتر زندگی کنیم. یاد بگیریم وسایل خانه در خدمت ما باشد نه این که ما به فکر آنها، جایشان و تمیز کردنشان باشیم.
اصلا یک بار بنشینید و با خودتان فکر کنید که چند ساعت و روز و هفته از عمری که میرود و باز نمیگردد، صرف نگهداری و جابهجایی و تمیز و مرتب کردن این وسیلهها میشود؟
آیا واقعا چهاردیواریهای ما تبدیل به سمساریهای کوچک نشده است؟
اگر کمی هم با این نظر موافقید از همین امروز به فکر باشید. شاید روزی شما هم مجبور شوید نقل مکان کنید. پس تا آن روز نرسیده کمکم بار وسایل اضافی را از روی دوش کمدها، آشپزخانه، انباری و... بردارید. باور کنید این کار سادهتر از اسباب کشی با آن همه وسیله است که در خانه جدید جا نمیشود.
خانههایکوچکتان را شلوغ نکنید
خانههای امروزی دیگر شبیه قدیمها نیست. حالا انگار خانهها واقعا به همان «لانه موش» که میگفتند تبدیل شده است. آپارتمانهایی 30 تا 40 متری که تازه از دل همین 40 متر هم یک اتاق خواب درآمده است. با این توضیحات کاملا معلوم است که دیگر نمیتوان شیوه چیدمان خانه را هم مانند قدیمترها انتخاب کرد. حالا دیگر آن اسباب و لوازم بزرگ و جادار، جایی در خانهها ندارد و ما باید وسایل را متناسب با محیط محدودمان تعیین و انتخاب کنیم.
این روزها که مساحت خانهها و آپارتمانها روز به روز کمتر از قبل میشود، شاید دیگر نیازی نباشد از یک سرویس مبل کامل هفت نفره و یک میز غذاخوری 12 نفره استفاده کنیم. حالا تعداد کمتری مبل با یک میز کوچک چهار نفره هم میتواند نیاز بسیاری از خانوادهها را تامین کنید.
استفاده از مبلهای تختخوابشو هم یکی دیگر از گزینههای مناسب برای چیدمانهای امروزی است. حالا که شاید در اتاقها نتوانیم تختخوابهایی بزرگ و جادار قرار دهیم، استفاده از یک کاناپه که شبها به حالت تخت درمیآید، میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند.
همچنین خوب است اسباب و لوازم بزرگ را کنار بگذارید و به جای آنها وسایلی با ابعاد کوچکتر انتخاب کنید تا خانه هم خلوتتر و دلبازتر به نظر برسد. درضمن، یادتان باشد پردهها هم لازم نیست چند لایه و سنگین باشد، اتفاقا برعکس، برای خانههای کوچک اگر از پردهای ساده و سبک استفاده کنید آرامش بیشتری خواهید داشت. البته باز هم بر رعایت نظم و ترتیب تاکید میشود و طراحان داخلی میگویند فضاهای کوچک همیشه باید منظم و مرتب چیده شود تا احساس بهتری در فرد ایجاد کند.
پنجرهای نو
بعضیها میگویند اگر از وسیلهای یک سال استفاده نکنیم، میتوانیم آن را برای همیشه کنار بگذاریم یا به عبارتی دور بیندازیم، اما انگار این دیدگاه در میان خانوادهها کمتر طرفدار دارد، چراکه برخی از وسایل سالهای سال در انبار یا زیرزمین میماند، خاک میخورد، رنگ و رویش میرود، اما از جایش تکان نمیخورد. یکبار مادر مانع میشود و یک دفعه پدر. بعضی وقتها هم علایق بچهها این کار را انجام میدهد.
مروری بر این موارد مشخص میکند که لازم است خانوادهها برای این مساله که گاه به یک معضل تبدیل میشود، فکری بکنند. شاید یک راهحل این باشد که افراد ساکن در یک خانه دور هم بنشینند و در این مورد باهم حرف بزنند. چراکه به نظر میآید باید فرهنگ این شیوه در خانوادههای ایرانی جا بیفتد.
نمیشود همه فرهنگسازیها را هم از رسانهها، سازمانهای دولتی یا نهادهای مردمی و خصوصی انتظار داشت. به نظر میرسد هرکدام از ما باید در حد خود اقدام کنیم. خوب است جوانترها ضمن حفظ احترام بزرگترها، دیدگاههای خود را در این زمینه به ایشان منتقل کنند و بزرگترها هم بدون این پیشداوری که جوانها چندان از این مسائل سر در نمیآورند، نظرات خودشان را بگویند.
این راهحل داخلی خوبی برای هر خانه است. راهحلی که به خانوادهها کمک میکند مسائل ساده یا پیچیده را در جمع بیان و حل کنند. راهحلی که به ما یاد میدهد چگونه با حفظ آرامش، نظرات مخالف دیدگاه خودمان را هم بشنویم و براساس رهنمودهای قرآن کریم، از میان حرفها و شنیدهها، بهترینش را انتخاب کنیم.
بدون رودربایستی باید بگوییم جای اینگونه گفتوگوها در خانههای ما خالی است. ما کمتر دور هم جمع میشویم تا در مورد موضوعی که به همه مربوط است و هر یک از ما نظری در آن خصوص داریم، صحبت کنیم. به نظر میرسد نقطه شروع خوبی باشد؛ نظر شما چیست؟
از سوی دیگر، اگر این تمرین را از موضوع «وسایل اضافی خانه» شروع کنیم شاید این وسیلهها به اشیائی ارزشمند تبدیل شوند؛ اشیایی که ما را به تجربههای جدید رهنمود شدهاند و پنجرهای نو در چهاردیواریهای ما باز کردهاند.
>> جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ نیلوفراسعدیبیگی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد