
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در اولین دولت پایدار بعد از انقلاب، به دلیل شرایط خاص کشور جناحبندی چپ و راست چندان معنایی نداشت، البته این انسجام در سال 1364 کمرنگ شد و یارکشی سیاسی موسوم به چپ و راست در کشور شکل جدیتر و پررنگتری به خود گرفت.
محمد سعیدیکیا دقیقا و عمیقا یادگار آن دولت و آن شرایط است.سعیدیکیا میخواهد با بازگشت به شعارها و گفتمانهای آن دوره بخت خود را در عرصه سیاست بسنجد.
ساعت 7 و 30 دقیقه صبح در کتابخانه شخصیاش در یکی از خیابانهای مرکزی شهر تهران، بعد از آن که ما را به یک صبحانه مختصر ولی مفید مهمان کرد، رودرروی ما نشست و به پرسشهای مان پاسخ داد.
جالب این بود که سعیدیکیا قبل از پاسخ به هر پرسش، آن را در دفترچهاش مینوشت که شاید بانک سوال خود را غنی کند.
آقای سعیدیکیا، شما چند سالتان است؟
66 سال.
جسارتا فکر نمیکنید برای ورود به عرصه انتخابات و رئیسجمهور شدن یک مقدار پیر شده باشید؟
به نظر شما انرژی مهم است یا سن؟
به نظر من هردو، یعنی فکر نمیکنید یک مقدار پیر به نظر بیایید؟
اصلا، من خدا را شکر کاملا سالم هستم و خداوند یک انرژیای به من داده که البته سخت است بگویم چطور، ولی چون میپرسید و این پرسش ممکن است در ذهن مردم شبهه ایجاد کند چند نکته را میگویم: من در هفته گذشته دو سفر داشتم، یکی به شیراز که شب ساعت 2 رسیدم تهران و صبح ساعت 7 سرکار بودم و سفر دومم به اردبیل بود که ظهر با هواپیما رفتم و مرتب در جلسه بودم. شب ساعت 11 حرکت کردم و صبح ساعت 8 رسیدم، یکسره هم رفتم سرکار.
برای سفرهای انتخاباتی از مرخصی اداری استفاده کردید؟
بله، من هر یک ساعتی که بیرون میروم مرخصی رد میکنم. ضمن اینکه برای کار مهم باید افراد کاردیده انتخاب شوند.
و نه الزاما جوان.
ببینید. ما دو نوع کار داریم: صف و ستاد. جوان برای کارهای صف خوب است، آن که دانش و تجربه کسب کرده برای کارهای ستادی خوب است، ضمن این که کار ریاست جمهوری هم ستادی است و هم سر زدن به کارها، به قول معروف «به کارهای گران، مرد کاردیده فرست».
شما مدتها شیخالوزرا بودید، الان وزیری میشناسید که از شما مسنتر باشد؟
فکر نمیکنم، البته من در کابینههایی بودم که از من مسنتر بودند، مثل مرحوم آقای دکتر حبیبی.
فکر میکنید قیافه و ظاهر نامزدها در رأی دادن مردم چقدر مؤثر است؟
مردم به عقل و خدمت خدمتگزاران خودشان رأی میدهند.
یعنی ظاهر و تیپ ملاکی برای رأی دادن مردم نیست؟
شما پرسیدید من هم جواب دادم، خواهش میکنم پرسشی که جوابش را میگیرید دوباره نپرسید.
تقریبا همه افرادی که وارد عرصه انتخابات میشوند دلیل ورودشان را «احساس تکلیف» عنوان میکنند، برای شما هم همینطور بوده؟ چطور احساس تکلیف کردید؟ در چه مقطعی به این احساس پی بردید؟
در چند دولتی که خدمت کردم گاهی این پرسش را از خودم میپرسیدم که در این شرایط اگر من مسئول بودم چه میکردم، بخصوص در چند سال اخیر خیلی به این موضوع فکر کردم. به لطف خدا در مدتی که در وزارت، بنیاد مسکن و امور دولتی بودم نسبت به دولت جمهوری اسلامی شناخت خوبی پیدا کردم. من شناخت قابل قبولی از کشور دارم. در دولت هم روشهای مختلف کار را دیدم. بنابراین پاسخ پرسش شما این است که من ناگهانی و فیالبداهه و لحظهای به این امر نرسیدم، بلکه در طول زمان به این نتیجه رسیدم و الان هم اینطور فکر میکنم که کشور را بهتر میشود اداره کرد و چون فکر میکنم با استفاده از خرد جمعی و بهکارگیری مدیران متعهد و متخصص میشود کشور را بهتر اداره کرد وارد این عرصه شدم.
شما در اظهار نظری گفته بودید که رئیسجمهور باید سرکارگر کشور باشد، سال 83 آقای خاتمی با حالت گلایهآمیزی تعبیری به کار بردند که رئیسجمهور تدارکاتچی است، به نظر میرسد این دو تعبیر شبیه هم باشد، منتها شما معنای خوب و رئیس دولت اصلاحات تعبیر منفی کردند.
بگذارید من حرف خودم را بزنم. به آن حرفها کاری ندارم، حرف من این است که رئیسجمهور باید نیروهای کاردان، متعهد و وفادار به انقلاب را انتخاب کند و متناسب با توانمندی، کارایی و تخصصی که دارند آنها را به کار بگیرد.
یعنی منظورتان این است که تا به حال این کار انجام نشده؟ چنین فردی که توصیف میکنید، تا حالا رئیسجمهور نشده؟
من نه گفتم شده و نه گفتم که نشده. اجازه بدهید من جواب پرسش شما را بدهم.
بفرمایید.
کسی که این کار را میکند یعنی نیروهای خوبی را سازماندهی و خودش هم آنها را سازماندهی میکند؛ تعبیر من از «سرکارگری» این است، چون باید برای کشور کار کنیم، ملاک کار کردن و خدمت به مردم و نظام است.
فکر میکنید تبلیغات ریاست جمهوری برای یک نامزد در حد متوسط رو به پایین، حدودا چقدر هزینه دارد؟
من فکر میکنم ریاست جمهوری به چند دلیل خیلی به تبلیغات نیاز ندارد، اول اینکه افرادی که در کشور کار کردهاند مردم به طور نسبی شناختی از آنها پیدا کردهاند و هر که در مواضع مختلف بیشتر کار کرده مردم بیشتر از او شناخت دارند. دوم اینکه در جمهوری اسلامی، نظام فرصت خوبی برای نامزدهای ریاست جمهوری فراهم کرده است، به طوری که نزدیک به 15 ساعت در صدا و سیما برنامه خواهند داشت و سوم اینکه در ستادهای انتخاباتی که تشکیل میشود، اگر از یارانی باشند که به آن فکر ارزش میگذارند حاضرند کمک کنند و این خرج زیادی ندارد.
حالا اگر بخواهید یک تخمینی بزنید، چه رقمی میگویید؟
نه، تخمینی ندارد. ما شماره حسابی هم اعلام خواهیم کرد که اگر کسانی دوست داشتند برای حمایت مبلغی را به آن واریز کنند.
در شرایط رئیسجمهور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده که رئیس جمهور باید از رجال مذهبی باشد، شما خودتان را واجد چه شرایط مذهبیای میدانید؟
خب، من قبل از انقلاب در خانواده مذهبی به دنیا آمدم، بعد از انقلاب هم همه من را میشناسند که روحیهام همچنان مذهبی بوده و اهل مسجد بودم و در وزارتخانه و جاهایی که کار کردم سعی کردم فضای مذهبی را حاکم کنم و به دین و ارزشهای مذهبی ارزش دهم، در انتخاب افراد هم سعی کردم مدیرانی که انتخاب میکنم، از این جهت قوی باشند.
گفتید که فضای اسلامی را در مسئولیتهایی که داشتیدایجادکردید، چطور؟ چه مواردی بوده؟
من ده سال عضو کمیته اقامه نماز در خدمت آقای قرائتی بودم. توجه به نماز و توجه به دوری از صفتهای ناپسند واقعا مهم و حیاتی است. ما در دین موارد سلبی و اثباتی داریم، اثباتیها که معلوم است، اما سلبیها رعایت اخلاق اسلامی، رعایت درستی و درستکاری، رعایت احترام به مردم و... اگر این موارد را نداشته باشیم هر چقدر هم ظاهر را درست کنیم فایده ندارد، این را از قول من بنویسید که ما باید کوچک و خدمتگزار مردم باشیم در عمل نه به حرف.
یعنی شما با گشت ارشاد مخالفتی ندارید؟
مردم را با اخلاق و با روشهای ترویجی باید به سمت اسلام و حجاب آورد، اگر جز این باشد و بخواهیم با خشونت با مردم رفتار کنیم آنها گریزان میشوند از آنچه که ما فکر میکنیم باید آنطور رفتار کنیم. گشت ارشاد اگر خوب رفتار کند و اگر مردم را هدایت کند، مردم هم میپسندند، اما اگر بخواهد با خشونت و برخورد با م ردم رفتار کنیم جواب نمیدهد.
چند «نه قاطع» که در دورههای مختلف مسئولیتتان گفتید چه بوده؟
من همیشه به «رانت» نه گفتم.
میشود مثال هم بزنید، موردی هم بوده که چیزی از شما بخواهند و شما نه بگویید؟
روش من از ابتدا به صورتی بوده که چون اینطور رفتار کردم افراد میدانستند که خیلی نمیتوانند به من مراجعه کنند. من در وزارت راه و ترابری کار کردم که جای رانت بوده، در وزارت جهاد سازندگی کار کردم که جای رانت بوده، در وزارت مسکن و شهرسازی کار کردم که جای رانت بوده و همه جا به رانت نه گفتم. به لحاظ مسائل سیاسی هم همینطور بوده. زمانی که مقام معظم رهبری در آغاز دولت دهم حکم را دادند برای کسی که معاون اول میخواست بشود من نه گفتم و نامه هم نوشتیم و امضا هم کردیم. در زمانی هم که امام حکم تکفیر برای سلمان رشدی دادند، آنجا هم باز نامهای نوشتیم.
چه نامهای؟ یعنی در سال 67 برای اجرای حکم سلمان رشدی اعلام آمادگی کردید؟
در برابر کسانی که موافق با آن حکم نبودند، ما نامهای به امام خمینی نوشتیم.
بگذارید اینطور بپرسم، جدیترین برخوردی که با فردی متملق و چاپلوس در 30 سال گذشته کردید چه بوده؟
من از اول طوری بودم که افراد متملق به من نزدیک نمیشدند، خوب است این پرسشها را از کسانی که با من کار میکردند بپرسید، از همان ابتدا این باب را بسته بودم. اگر هم کسی در جایی صحبتی کرده من جلوی او را گرفتم و گفتم که اینطوری نگویید.
شما فکر میکردید سال 84 آقای احمدینژاد رأی بیاورد؟
وقتی که به دور دوم کشید بله فکر میکردم که رأی بیاورند.
در دور اول چطور؟
در دور اول که رأی اول را نیاوردند.
همان دور اول فکر میکردید که یکی از دو نفر باشد؟
یادم نیست، ولی دور دوم را فکر میکردم.
مهمترین ویژگی آقای احمدینژاد از نظر شما چه بود؟
گفتم راجع به افراد حرف نمیزنم.
رنگ و شعار انتخاباتی خود را انتخاب کردید؟
رنگ یعنی چی؟
مرسوم است که هر ستاد انتخاباتی یک رنگ خاص برای خودش انتخاب میکند،الان هم بعضی نامزدها یک رنگ خاص انتخاباتی برای خودشان انتخاب کردهاند، شما چنین کاری کردهاید؟ یا خواهید کردید؟
نه، من رنگی ندارم.
شعار یا گفتمان اصلی انتخاباتی شما چیست؟
آرامش، انسجام ملی، همکاری جهانی در دولت انقلاب اسلامی.
فکر میکنید مردم شما را با چه ویژگی و خصلتی میشناسند؟
باید از دیگران بپرسید، برای من سخت است در مورد خودم حرف بزنم.
خب اگر بخواهیم تعارف را کنار بگذاریم، حتما میشود از بازخوردهایی که از مردم در طول این سی و چندسال مسئولیتتان گرفته اید، بگویید که مردم شما را به کدام خصلت میشناسند، برای ما بگویید آن خصلت کدام است؟
آنطور که دیگران میگویند، خدمت بیمنت به ملت و خدمت صادقانه.
به نظرتان اختیارات رئیس جمهور در ایران کافی است؟
من اختیارات رئیس جمهور را کاملا کافی میدانم.
این سوال را برای این میپرسم، چون اغلب روسایجمهور پیشین میگفتند اختیارات رئیسجمهور کافی نیست، یعنی به نظر شما برای ریاست جمهوری هیچ مشکل و مانعی در بحث اختیارات نیست؟
همین اختیاراتی که هست با همان تعبیری که کردم که وظیفه ما خدمت به مردم است، کافی است.
مهمترین آفت سیاسی در ایران را چه میدانید؟
شاید یکی از آنها همین است که رؤسای جمهور بهحق خودشان قانع نیستند. در قانون اساسی ما تکلیف همه مسئولان مشخص است، اگر همه به آن قانع باشند و کار خود را درست انجام دهند کمتر مشکل پیش میآید و ما باید اصل را در خدمترسانی به مردم قرار دهیم.
شما خودتان را تکنوکرات میدانید؟
تکنوکرات یعنی چی؟
تکنوکرات یعنی فن گرا، فن سالار.
(خنده) من را از اول انقلاب هم با روحیه انقلابی هم با فن سالاری میشناسند، برای اینکه فن سالاری لازمه کارکرد ما مدیران کشور است، اما روحیه انقلابی را نباید از دست دهیم، چرا که همیشه انگیزه و نشاط برای پیشبرد کار و مقابله با سختیها در آدم ایجاد میکند و اگر فن سالار تنها باشیم کفایت نمیکند.
اگر رئیسجمهور شوید، سفر استانی هم میروید؟
من همیشه در جاهایی که کار میکردم بیشترین سفر استانی را داشتم، از اولی که سرکار آمدم تا الان اینطور بوده، چون اعتقاد من این است که هم برای شناخت، هم برای سرزدن به کارها و پیگیری و نظارت بر آنها، این لازم است، اما یک نکته مهم است و باید دید اثربخشی هر اقدامی چقدر است، من فکر میکنم میشود سفرهای استانی اثربخشی انجام داد که هم به نفع کشور باشد و هم به نفع مردم.
هدفمندی یارانهها را ادامه میدهید؟
چیزی را که قانون شده و قول داده و به آن عمل شده مگر میشود به یکباره قطع کرد؟ البته روش مناسب این بود که ما از 10 سال پیش سالی پنج یا 10 درصد روی قیمتها میگذاشتیم. اگر این کار انجام میشد الان قیمتها طبیعی بود، مشکل کشور ما این است که یک قیمتی را تثبیت میکنیم تا پنج سال به آن دست نمیزنیم، وقتی میخواهیم افزایش دهیم یکدفعه چند برابر میشود در حالی که وقتی سالانه حقوق چند درصد اضافه میشود افزایش سالانه قیمتها هم منطقی خواهد بود، اما حالا که اینطور شده با اصل اینکه این باید برای مردم جبران شود تردیدی نیست، اما پرداخت نقدی یارانه باعث تورم شد و آن جبرانی را که میخواستیم انجام دهیم پاک کرد، باید بتدریج جایگزین مناسبی برای نقدی پرداخت کردن پیدا کنیم، اگر به شما بگویند که این یارانه نقدی را همینطور به شما میدهیم یا اینکه ما یک تأمین اجتماعی پایه برای همه مردم فراهم میکنیم و تمام پول آن هم، دولت از همین محل میدهد، یعنی جبرانی را تبدیل کنیم به سلامت خانوار، بهداشت و درمان اگر اینطور شود الان که یکی از دغدغههای مردم سلامت و درمان است اگر این را جایگزین کنیم مردم به یک آرامش بهتر میرسند، الان مردم میگویند شما این پول را از ما بگیرید، اما قیمتها را به حالت اول برگردانید، به نظر شما درست است؟ به هرحال به نظر من این تورم آن شیرینی نقدی جبرانی را بیاثر کرده، البته من نمیخواهم بگویم فرد تا سرکار بیاید این کار را میتواند انجام دهد، ابتدا باید از کارشناسان نظرسنجی کرد و از اول تا آخر آن را دید و کارهای رسانهای قوی انجام داد. ممکن است چند طرح دیگر هم باشد باید دید کدام مناسبتر است.
یعنی شما برای این قضیه طرح مکتوب و مشخص دارید؟
بله.
فکر میکنید کدام طبقه اجتماعی بیشتر به شما اقبال کنند؟ گروه هدف شما در انتخابات کدام طیف است؟
من در جاهای مختلف کار کردم و کسانی که با آنها در ارتباط بودم از همه طبقات اجتماعی بودند، هم با روستاییان هم با صنف تولیدکنندگان هم با سازندگان و هم با طیف دانشجویان در ارتباط بودم، چون در وزارت راه که بودم، دانشگاه راهآهن را پایهگذاری کردم و اولین رئیس آن هم بودم، یعنی با جامعه دانشگاهی هم در اینجا هم در جاهای دیگر ارتباط داشتم در واقع مخاطبان من همه مردم کشور هستند و فکر میکنم آنها به من رأی دهند.
ولی زمانی که شما وارد تبلیغات و انتخابات میشوید قاعدتا یک گروه هدف خاص برای خودتان مشخص خواهید کرد؟
من گفتم آرامش، الان همه مردم کشور به آرامش نیاز دارند گفتم انسجام ملی، یعنی از حالت پراکندگی که در کشور به وجود آمده و هر کس دستهای درست کرد خارج شویم و گفتم وفاداری همکاری جهانی که به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نیاز داریم که همکاری داشته باشیم.
در صورت رئیس جمهور شدن با آمریکا مذاکره خواهید کرد؟
بعضی از امور هست که جزو سیاستهای کلی نظام است که هدایت آن دست رهبر معظم انقلاب است، یکی از آنها ارتباط با آمریکاست به عنوان مهمترین موضوع سیاسی ما، اما یک رئیسجمهور همراه رهبری و همکار بسیار نزدیک میتواند این تبادلات و سیاستها را بهتر پیاده کند و جمعبندی که رهبری دارند را به خوبی اجرا کند.
بزرگترین و درخشانترین دستاوردی که برای خودتان در طول دوران مسئولیت در سالهای بعد از انقلاب قائل هستید، چیست؟
یکی را نمیشود گفت.
خوب چندتا را بگویید.
ببینید مثلا من در وزارت راه و ترابری چند کار بزرگ کردم، یکی از آنها ساخت راهآهن بافق -بندرعباس به عنوان بزرگترین کار راهآهنی کشور، قوانین ساخت پایانههای کشور و قانون ساخت تأسیسات زیربنایی. ببینید این بسیار مهم است، زمانهایی که اصلا حرف خصوصیسازی زده نمیشد در سال 67 ما این قانون را گرفتیم و ساخت آزادراهها راشروع کردیم که سه مورد زمان من شروع شد و بقیه بعد از من ادامه داشت.
کدام بزرگراهها در زمان شما ساخته شد؟
ساخت بزرگراه تهران ـ ساوه، قم ـ کاشان و قزوین ـ زنجان در زمان من شروع شد. یک کار دیگر خصوصیسازی در صنعت هواپیمایی مسافربری بوده و بسیاری از اینها که الان پرواز میکنند زمان ما مجوز گرفتند. در جهاد؛رها کردن صنعت مرغداری از یارانههای کلان با مشارکت اهل آن کار، در بنیاد مسکن؛ بازسازی بم. پاسخگو بودن یکی از صفات من است من در سال 83 برای موضوع بازسازی شهر بم 28 بار به تلویزیون رفتم و جواب پس دادم، در وزارت مسکن و شهرسازی در خانههای روستایی و مسکن مهر که پایهگذاری شده است.
یعنی مسکن مهر را شما پایهگذاری کردید؟
بله، این در دولت نهم اتفاق افتاد. مثلا ما در جریان بازسازی شهر بم هیچ چیزی نساختیم، کمک کردیم مردم خودشان ساختند، در مسکن مهر هم بنا بوده همینطور باشد.
ولی اینطور نشده؟
من نمیدانم شده یا نه، بروید از خودشان بپرسید. تمرکززدایی یکی از کارهایی بوده که من انجام دادم اعتماد به مدیران استانها که میتوانند کار کنند.
حالا بین همه این کارهایی گفتید یکی را به عنوان شاخص بگویید؟
نه! یکی را نمیتوانم بگویم، همه آنها با ارزش بوده است.
فکر میکنید اگر وارد انتخابات شوید، چه جریانی سعی میکند شما را تخریب کند؟
من اهل تقابل نبودم و دشمن ندارم حالا شاید یکسری بداخلاقیها صورت بگیرد، اما من اصلا اهل تخریب نیستم اما با ملایمت جواب خواهم داد.
این که حزب و تشکیلات ندارید برای خودتان حسن میدانید یا عیب؟
من نانوشتههایی به دلیل 30 سال فعالیت با همکارانی که با آنها کار کرده ام، دارم.
اینها چند نفر هستند؟
نمیشود گفت چند نفر، دو بخش هستند؛ یکی آنها که با من کار کردند آنهایی که مخاطب ما بودند یا در جلساتی که ما داشتیم از دستگاههای دیگر میآمدند و روش کار و مدیریت من را میدیدند.
آخرین کتابی که خواندید؟
این جایی که الان شما آمدهاید، کتابخانه شخصی من است، اینجا یک خیریه است که چند سال است با دوستان راه انداختیم، اینها هم کتابهای من است که بعضیها را خواندم و بعضیها را هم نخواندم، ولی آخرین کتابی که خواندهام «جامعهشناسی اقتدارگرایی ایرانی در دوره قاجار» نوشته آقای سریعالقلم بوده که البته هنوز تمام نشده و در حال مطالعه آن هستم.
خاطراتتان را نوشتهاید یا قصد دارید بنویسید؟
من همیشه یادداشت میکنم، ولی چیزی را به عنوان خاطرات مدون نکردم.
اگر این دوره نامزد نبودید از کدام نامزد یا طیف حمایت میکردید؟
من اصولگرا هستم، بالاخره به آن سمت میرفتم.
این ائتلافی که اخیرا بین آقایان حدادعادل، قالیباف و ولایتی شکل گرفت و به ائتلاف 2+1 مشهور شد را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من هم زودهنگام بود. ائتلاف زمانی معنای عمیق خود را پیدا میکند که شورای نگهبان نظر داده باشد و آن جمعی که باقی میمانند ببینند بر چه اساسی میتوانند با هم توافق کنند؛ الان زود است.
اگر رئیسجمهور شدید از آقای احمدینژاد در کابینهتان استفاده میکنید؟
چرا میخواهید اختلاف ایجاد کنید؟ چرا 10 نفر دیگر را نمیپرسید؟
خب، من 10 نفر دیگر غیر از آقای احمدینژاد را هم میپرسم!
نه، این درست نیست، ما باید حرفی بزنیم که خیر و صلاح جامعه در آن باشد من کسی را تخریب نمیکنم، در مورد افراد صحبت نمیکنم. یکی از مشکلاتی که الان در جامعه ما هست اختلاف سران سه قوه است که به همه جامعه سرایت پیدا میکند و اینها برای جامعه سم است، بنابراین چطور باید این را اصلاح کنیم؟ با پا گذاشتن روی هوای نفس؛ امام(ره) و آقا هردو جواب این پرسش را دادهاند؛ امام(ره) گفتند این اختلافات همهاش برای نفس است فکر نکنید به خاطر خدا اختلاف میکنید.
در دورههای قبلی، محل پذیرش مهمانان خارجی رئیس جمهور در کاخ سعدآباد بود، آقای احمدینژاد این قاعده را عوض کردند و پذیرش مهمانان خارجی را به همان خیابان پاستور و دفتر رئیس جمهور آوردند، شما اگر رئیس جمهور شدید مهمان خارجیتان را پاستور میبرید یا سعدآباد؟
این باید باشد که ما از امکانات کشور استفاده کنیم، دلنبستن به دنیا مهم است، اما اینکه چگونه در شأن افراد از آنها استقبال کنیم هر کسی روشی دارد.
در سالهای اخیر برای انتخابات مد شده بود که افراد همسرشان را در کنار خودشان برای جلب رأی بانوان و جوانان میآوردند، شما هم این کار را میکنید؟
نه، ما خانوادگی چنین روحیهای نداریم و من این کار را نمیکنم.
آقازادههای شما الان کجا هستند و چه میکنند؟
من یک پسر و دو دختر دارم، پسرم در بخش خصوصی کار کامپیوتری انجام میدهد، یکی از دخترانم ازدواج کرده، درس خوانده اما خانهداری میکند و یکی از دخترهایم هم سال آخر دانشگاه است.
چند تا از اعضای کابینهتان را میگویید؟
الان نه!
یعنی مشخص شدهاند و فقط شما اسمشان را نمیخواهید اعلام کنید؟
تماما نه، اما هفته آخر چهار نفر کلیدی را معرفی خواهیم کرد.
اگر شما روز اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، از تلویزیون بشنوید که مثلا فقط 200 هزارتا رأی آوردید چه حسی به شما دست خواهد داد؟
میروم و به خدمتم ادامه میدهم.
یعنی ناراحت نخواهید شد؟
خیر برای چی باید ناراحت شوم؟ مردم یکی دیگر را پسندیدند باید به رأی مردم احترام گذاشت، خدا به من این روحیه را داده که روز اولی که به وزارتخانه رفتم با روز اولی که از وزارتخانه کنار گذاشته شدم واقعا خدارا شکر میکنم که روحیهام یک جور بوده چون مهم خدمت کردن است.
حرف پایانی یا حرف ناگفتهای که میخواهید الان بگویید.
ما باید به مردم اعتماد کنیم و به آنها امکان کار و تلاش و فعالیت دهیم، ما در انقلاب، اسلام و مردم را داریم، ولایتفقیه، جمهوری اسلامی، میزان رأی ملت است، اینها نکته مهم و کلیدی حکومت ماست، دولت آنقدر نباید به کار اقتصادی ورود کند و کار را در دست خودش بگیرد که مردم را پس بزند.
باید مردم فعالیت کنند ما به عنوان دولت باید بسترسازی خوبی را انجام دهیم، حمایت از مردم و کارآفرینها و نخبهها را داشته باشیم و نظرات آنها را بگیریم و با کمک نخبگان سیاستهایمان را اجرا کنیم.
سعیدی کیا: 2000 فریم از تاریخ انقلاب عکس گرفته ام
در میانه گفتوگو که یخ غریبی و ناآشنایی ما و سعیدیکیا کمی آب شد، او چند جلد آلبوم از بایگانی شخصیاش برایمان آورد که تماشا کنیم، عکسهایی که ما دیدیم متعلق بود به حوادث سالهای 58 ـ 1357 تهران، عکسهای منحصر به فرد و منتشرنشده از تظاهرات مردم علیه رژیم شاه، سخنرانیهای امام خمینی(ره)، نمازجمعه آیتالله طالقانی در دانشگاه تهران، تبلیغات اولین دوره ریاست جمهوری در بهمن 1358، آنطور که خود سعیدیکیا میگفت او با دوربین شخصی و البته حرفهایاش در آن سالها بیش از 2000 فریم عکس دارد، سعیدیکیا به سنت عکاسی و غنی کردن بایگانی عکسهایش ادامه میدهد و به ما گفت که همچنان از همه جلسات، سفرها و دیدارهایش عکس میگیرد.
بهمن هدایتی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
با مسعود کاویانی، درباره تاریخچه، روند شکلگیری و افقهای پیش روی رادیو معارف گفتوگو کردیم
گپوگفت «جامجم» با چند هنرمند رادیویی در آغاز سال جدید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با حجتالاسلام مصباحی مقدم دکتر پیغامی و دکتر صمصامی مطرح شد