یادی از شهید مهدی باکری

از تبریز تا هور

در همان برخورد اول همه را مجذوب چهره معصومش می کرد، موجی در چشمان نافذش بود که با وجود اندوه، خندان و بشاش بنظر می رسید؛ او فرمانده عارف و عامل عملیات بدر بود که 28 سال پیش با شهادت در آب های هور جاودانه شد.
کد خبر: ۵۴۰۴۲۶
از تبریز تا هور

 امروز سالروز شهادت سردار سرلشکر شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا است، سردار مهربانی که داغ دو برادر شهیدش را به دوش کشید و مبارزه کرد و آنقدر جنگید که در عملیات بدر به برادران شهیدش پیوست.

سال 63 بود؛ 15 روز پیش از عملیات بدر به مشهد مقدس رفت و با تضرع از آقاعلی‌ بن موسی‌ الرضا(ع) خواست که خداوند توفیق شهادت را نصیبش کند، سپس خدمت امام خمینی(ره) و آیت‌ الله خامنه‌ ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.

شهید باکری قبل از آغاز اجرای عملیات بدر به همرزمانش گفته بود؛ هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند، اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است.

وی گفته بود: فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است. اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ، وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.

مهدی باکری در شب عملیات وضو گرفت و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن عبور می‌دهد، مداوم توصیه می‌کند: برادران! خدا را از یاد نبرید، نام امام زمان(عج) را زمزمه کنید، دعا کنید که کار ما برای خدا باشد، از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق می‌کند.

سرانجام این فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا، 25 بهمن در جریان عملیات بدر به خاطر شرایط حساس عملیات، مثل همیشه، به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند ولی بر اثر برخورد تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نائل شد.

چه کنم که تهی دستم، خدایا قبولم کن

هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هور انتقال می‌دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپی‌جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست، شهید باکری در مقابل نعمات الهی خود را شرمنده می‌دانست و تنها به لطف و کرم خداوند تبارک و تعالی امیدوار بود، در وصیتنامه‌اش اشاره کرده است که: چه کنم که تهیدستم، خدایا قبولم کن.

بخش‌هایی از وصیتنامه سردار سرلشکر شهید مهدی باکری:

عزیزانم‌! اگر شبانه‌روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به بما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌. آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌... ‌بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست‌.

همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌. اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله ـ علیه السلام‌ ـ و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است‌. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همان گونه تربیت کنید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح و وارث حضرت ابوالفضل(ع) برای اسلام بار بیایند‌.

حجت‌ الاسلام شهید فضل الله محلاتی، نماینده امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درباره مهدی باکری می‌گوید: «وی نمونه و مظهر غضب خدا در برابر دشمنان خدا و اسلام بود. خشم و خروشش فقط و فقط برای دشمنان بود و به عنوان فرمانده و باتقوا، الگوی رافت و محبت در برخورد با زیردستان بود.» (مهر)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
حمید
-
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۶
۰
۰
آیادر حال حاضر مسئولین هم خشم خود را متوجه دشمنان خدا و اسلام نموده و با یكدیگر با رافت برخورد می نمایند چه جوابی در مقابل خون شهدا در قیامت خواهند داشت.

نیازمندی ها