شرکت‌های بزرگ جنگ‌افزارسازی همیشه در مظان اتهام دخالت در شکل‌گیری منازعات مسلحانه یا دامن زدن به آنها بوده‌اند.دلیل ایراد چنین اتهام‌هایی چندان پیچیده نیست.وقوع جنگ به منزله بالا رفتن فروش شرکت‌های جنگ ‌افزارسازی است و فضای کسب و کار بهتری برای آنها فراهم می‌آورد.در تمام جنگ‌های معاصر یکی از موضوعات مورد بحث دست آشکار و نهان شرکت‌های جنگ‌افزارسازی در شکل‌گیری یا ادامه آنها بوده است.
کد خبر: ۵۳۶۱۸۴
کمپانی‌های اسلحه‌سازی و منازعات سیاسی

از جنگ کره گرفته تا ویتنام و حتی منازعات داخلی آمریکای‌ لاتین همیشه موضوع جنگ با جنگ‌افروزی جنگ‌افزارسازها گره خورده بوده است.

یکی از آخرین نمونه‌های حملات یازدهم سپتامبر 2001 و به تبع آن مداخله نظامی ایالات‌متحده و متحدانش در افغانستان و عراق بود.

چند ماهی بعد از حادثه یازدهم سپتامبر و فرونشستن غبار خشم و التهاب آمریکایی‌ها، فعالان ضدجنگ در آمریکا انگشت اتهام را به سوی شرکت‌های جنگ‌افزارسازی نشانه رفتند؛ نهادهای غیردولتی ضدجنگ هرچند با توجه به فضای میهن‌پرستانه‌ای که بعد از سه‌شنبه سیاه آمریکا بر فضای سیاسی و اجتماعی این کشور سایه افکند، هیچ گاه جرات نکردند شرکت‌های جنگ‌افزارسازی را مستقیما به دست داشتن در حملات یازدهم سپتامبر متهم کنند، اما تاکید داشتند این حملات به کام آنان بوده است.

یازدهم سپتامبر موجب شد جورج بوش پسر، رییس‌جمهور وقت آمریکا فرمان حمله به افغانستان و اشغال این کشور را صادر کند. جنگ، جنگ‌افزار و مهمات می‌خواهد و اولین نتیجه حرکت ماشین‌ جنگی به حرکت درآمدن چرخ کارخانجات جنگ‌افزارسازی است.

پیتر سیمونز، سخنگوی لاکهید مارتین که در زمره بزرگ‌ترین شرکت‌های جنگ‌افزارسازی در ایالات‌متحده و جهان است روز هفدهم دسامبر 2001 یعنی سه ماه پس از حملات 11 سپتامبر و به فاصله کمی پس از یورش ائتلاف تحت رهبری آمریکا به عراق در واکنش به این اتهامات اعلام کرد «جنگ افغانستان هنوز تاثیری بر فروش ما نداشته است».

او راست می‌گفت اما از گفتن همه حقیقت سرباز زده بود. حداقل منافع جنگ برای شرکت‌هایی مثل لاکهیدمارتین، جنرال الکتریک و ای‌بی‌ام که سازنده جنگ‌افزار و ملزومات نظامی هستند برخورداری از معافیت‌های مالیاتی بود.

خاکستر 11 سپتامبر گریبانگیر اقتصاد آمریکا شده بود و دولت برای جان بخشیدن به اقتصاد این کشور قانون «مشوق‌های اقتصادی» را تصویب کرد که یکی از بندهای آن شرکت‌های بزرگ را مشمول معافیت‌های مالیاتی می‌کرد.

این تنها یکی از منافع جنگ برای جنگ‌افزارسازها بود. کنگره در بودجه سال 2002 وجوه اختصاص یافته به پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) درگیر جنگ را بیش از 10 درصد افزایش داد و از 311 میلیارد دلار به 343 میلیارد دلار رساند.

این افزایش به معنای خریدهای تسلیحاتی بیشتر و رونق کار جنگ‌افزارسازها و جهش قیمت سهام آنها در بازارهای بورس بود.

همان طور که لورن تامپسون، تحلیلگر امور دفاعی در موسسه تحقیقاتی لکسینگتون به نشریه فارین‌پالیسی گفته بود «یازدهم سپتامبر نگاه نهادهای نظامی به مساله هزینه‌های دفاعی را تغییر داد و این رویکرد که کشور در معرض تهدید است دست پنتاگون را برای افزایش هزینه‌ها در بخش‌های مختلف از تحقیق و پژوهش گرفته تا خرید جنگ‌افزارهای جدید و مهمات باز کرد».

حتی اگر احتمال ایفای نقش شرکت‌های جنگ‌افزارسازی در شکل‌گیری جنگ‌ها را نادیده بگیریم این واقعیت که آنان به عنوان ذی‌نفع مستقیم منازعات مسلحانه خواستار ادامه و تشدیدشان بوده‌اند غیرقابل کتمان است.

شریک بزرگ جنگ

شرکت نورث‌روپ گرومن که در ایالت کالیفرنیا در غرب آمریکا فعالیت دارد، تامین‌کننده بسیاری از بمب‌هایی است که توسط بمب‌افکن‌های آمریکایی در افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفت.

وضع این جنگ‌افزارساز پس از یازدهم سپتامبر 2001 و منافعی که از این رهگذر بود، مشتی نمونه خروار است.

این شرکت همچنین سازنده بمب‌‌افکن بی 2 و شکاری اف 14 و پهپاد گلوبال‌هاوک است. با شروع جنگ افغانستان بود که پنتاگون پرنده 10 میلیون‌دلاری گلوبال‌هاوک را که هنوز دوره آزمایشی خود را پشت سر نگذاشته بود، وارد خدمت کرد و سفارش بزرگ جدیدی برای ساخت نمونه‌های بیشتر به نورث‌روپ گرومن داد.

سبد محصولات نورث‌روپ گرومن محصولات گران‌قیمت دیگری چون هواپیماهای پیش‌هشدار و کنترل (AWACS)‌ و سیستم‌های جنگ‌ الکترونیک پیشرفته تولید می‌کند که جنگ در افغانستان و عراق بازارشان را بیش از پیش گرم کرد.

جنگ در افغانستان نه‌تنها برای نورث‌تروپ گرومن قراردادهای جدید و معافیت‌ های مالیاتی به ارمغان آورد که ارزش سهام این شرکت را 13 درصد افزایش داد تا سهامداران بزرگ شرکت سودهای میلیاردی به جیب بزنند.

رضا سادات - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
كوروش
-
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
۰
۰
خوب بود

نیازمندی ها