یک کروات آرام، بالاتر از اوفارل انگلیسی و‌ کرش‌ پرتغالی

موفق‌ترین مربی خارجی تاریخ تیم ملی کیست؟

تیم ملی فوتبال ایران طی تاریخ 70 و اندی ساله فعالیت‌های خود 51 سرمربی داشته و آمار به ما می‌گوید موفق‌ترین فرد خارجی بین آنها برانکو ایوانکوویچ بوده است.
کد خبر: ۵۰۸۰۰۳

این کروات عینکی و متین ابتدا به عنوان دستیار هموطن نامدارترش میروسلاو بلاژه‌ویچ به ایران آمد. هر چقدر چیرو پرشروشور و احساساتی و بی‌سیاست بود، برانکو که بلاژ او را پروفسور صدا می‌کرد، مظهر عقل و سیاست و آرامش بود. اصلا قاطی نمی‌کرد و با مطبوعات نمی‌جنگید. چیرو بیهوده و بی‌جهت با یکی دو رسانه داخلی جنگید و تحلیل رفت و بعد از حذف تیم ملی ایران در دور مقدماتی جام جهانی 2001 مجبور شد شال و کلاه کند و برود.

برانکو با حملات بسیار شدیدتر رسانه‌ای به وی، بسیار هنرمندانه کنار آمد و اصلا به روی خودش هم نیاورد و در‌نتیجه در دو مقطع سرمربی ایران شد و بسیار هم خوب نتیجه گرفت. وی ابتدا از بهمن ‌80 تا مهر 81 تیم ملی را هدایت و تیم ملی امید را با کمک گل‌محمدی و میرزاپور بزرگسال و نیکبخت‌واحدی هم بزرگسال و هم جوان(!) در این مقطع قهرمان بازی‌های آسیایی 2002 بوسان کره جنوبی کرد و سپس رفت و از مهر 82 برگشت و تا اواسط تیر 85 باز سکاندار تیم ملی بود و بعد از حذف این تیم از جام‌جهانی 2006 آلمان، رفت که رفت و حتی حاضر نشد برای بازی بهمن سال پیش تیم الاتفاق عربستان با استقلال در چارچوب جام باشگاه‌های آسیا به تهران بیاید، چون کلی کش و قوس مالیاتی با ایران دارد و اگر بیاید برایش گران تمام می‌شود!

به هر روی با احتساب آمار و نتایج برانکو طی مدت حضورش در ایران همان طور که پیش‌تر هم آمد، باید وی را موفق‌ترین سرمربی خارجی تاریخ تیم ملی تلقی کرد و حتی تعداد دفعات هدایت تیم ملی توسط او نیز از سایرین بیشتر است. طبق آمار، وی طی زمان مذکور، در 52 بازی رسمی 33 برد، 10 تساوی و فقط 9 باخت را برای ایران به ارمغان آورد و تیم ملی را صاحب رتبه سوم جام ملت‌های آسیا 2004 در خاک چین کرد و به مرحله نهایی جام‌جهانی 2006 رساند. نزدیک‌ترین مربی به پروفسور به لحاظ تعداد دفعات هدایت تیم ملی یک ایرانی با نام آشنای محمدمایلی‌کهن است که از 74 تا 76 در 38 بازی تیم ملی را هدایت و آن را صاحب 23 برد، 9 تساوی و شش باخت کرد.

در میان خارجی‌ها، دستاوردهای میروسلاو بلاژه‌ویچ با 10 برد در 19 بازی و فراتر از او کارلوس کرش با 14 برد در 21 بازی، قابل توجه و موفقیت‌آمیز بوده است. اما دوران کار آدم‌هایی مثل فرانک اوفارل انگلیسی، استانکو پوکله‌پوویچ و تومیسلاو ایویچ کروات، ادمار براگا و والدیر ویه‌رای برزیلی و پیش از تمام آنها ادموند مایوفسکی اتریشی، گئورگی سوچ مجاری و ایگور نتوی روسی کوتاه‌تر از آن بود که بتوان برآورد دقیقی از کار آنها داشت و نمره‌ای صحیح به آنان داد. با این حال ، قهرمان شدن تیم ملی با هدایت اوفارل در بازی‌های آسیایی 1974 در تهران و دوم شدن همین تیم با رهبری سوچ در بازی‌های آسیایی 1966 در بانکوک، آنها را به اجبار در مرتبه و جایگاهی بالاتر از سایرین قرار می‌دهد، هر چند ویه‌را که در پاییز 1376 در یک موقعیت اضطراری و بعد از برکناری مایلی‌کهن سرمربی شد و فقط در سه مسابقه تیم ملی را هدایت کرد و در بازی‌ حماسی با استرالیا در ملبورن بین دو نیمه به بچه‌ها گفت هر‌کاری دلتان خواست بکنید(!)، به خاطر رسیدن تیم ملی به دور نهایی جام جهانی 1998 از همه محبوب‌تر است و آن تساوی 2ـ2 در ملبورن به نام او تمام شده است. حال آن‌که طراح اصلی آن موفقیت یک ایرانی و دستیار وقت ویه‌را یعنی بیژن ذوالفقارنسب بود. میراث آنها بعدا به دست ایویچ افتاد و بعد از کودتای تیم ملی علیه او در شهر رم، آمد و رفت مربیان خارجی در تیم ملی ادامه داشته و هیچ‌کس مثل برانکو نشده است، حتی دستیار سال‌های طولانی الکس فرگوسن و هدایتگر فصل 2004ـ 2003 کهکشانی‌های رئال مادرید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها