گفت‌وگو با کیانو ریوز، بازیگر «جرم هنری»

بازیگر باید خواهش و تمنا هم بلد باشد

کیانو ریوز بازیگر 48 ساله سینما این روزها کمدی درام جنایتکارانه «جرم هنری» را روی پرده سینماهای تهران دارد. او در این محصول سال 2010 صنعت سینما در نقش مردی بی‌هدف به نام هنری توم بازی کرده که به جرم سرقت از بانک سر از زندان درمی‌آورد، اما او عقیده دارد به خاطر جرمی که مرتکب نشده، به زندان افتاده است. در زندان او با رهبر یک گروه گنگستری آشنا می‌شود که هدف اصلی‌اش، سرقت از همان بانکی است که هنری متهم به دزدی از آن است. جیمز کان بازیگر قدیمی سینما این نقش را بازی می‌کند. اتفاقاتی که در زندان و بیرون از آن می‌افتد، تاثیر زیادی بر هنری گذاشته و باعث ایجاد تغییرات مثبت در او می‌شود. در پایان قصه، کاراکتر هنری همان شخصیت اول فیلم نیست و آدم تازه‌ای شده است. این فیلم که با هزینه‌ای 12 میلیون دلاری تهیه شد، نتوانست فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی داشته باشد و به فروش 2 میلیون دلاری در آمریکا اکتفا کرد. مالکوم و نویل کارگردان «جرم هنری»، با این فیلم دومین کار سینمایی خود را ارائه داده است. در گفت‌وگوی اینترنتی زیر کیانو ریوز درباره جنبه‌های مختلف «جرم هنری»، تهیه‌کنندگی و احتمال ورود به دنیای فیلمسازی صحبت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۱۳۸۱

آیا می‌توان گفت «جرم هنری» فیلمی بود که خیلی مشتاق بازی در آن بودید؟ ضمن این که برای اولین بار با این فیلم در سمت تهیه‌کننده هم ظاهر شده‌اید.

بله، می‌توان این‌طور توصیف کرد که «جرم هنری» از آن دسته کارهایی است که برایم حکم یک پروژه وسوسه‌کننده را داشت. بجز بازیگری، در تمام مراحل مختلف کاری آن حضور داشتم. نمی‌دانم می‌دانید یا نه، از 4 سال قبل در تدارک تولید این فیلم بودیم و در تمام این مدت با فیلمنامه آن زندگی کردم.

چه عاملی باعث شد تصمیم بگیرید تا این حد خودتان را درگیر این فیلم کنید؟ چرا فکر می‌کردید «جرم هنری» همان فیلمی است که باید این همه وقت برای آن بگذارید؟

حدود 7 سال قبل بود که شرکت فیلمسازی‌ام را با همراهی یکی از دوستانم به راه انداختم. او طرحی درباره مرد جوانی داشت که به دلیل سرقت از بانک، زندانی شده بود. احساس کردم طرح خوبی است و حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. با ساشا گارواسی فیلمنامه‌نویس دیدار کردیم. او هم این طرح را پسندید و کار نگارش فیلمنامه را شروع کرد. 4 سال طول کشید تا این فیلمنامه بالاخره تبدیل به آن چیزی شود که می‌خواستم. نوع تعریف این داستان دیوانه‌وار خیلی مهم بود. پرورش شخصیت محوری قصه که در طول داستان تغییر مسیر و هویت می‌‌دهد و تبدیل به آدم دیگری می‌شود، از جمله نکاتی بود که نمی‌شد به‌آسانی از آن گذشت.

به طور مشخص چه چیزی را درباره شخصیت هنری دوست دارید؟

سفری را که او در طول قصه فیلم انجام می‌دهد. او را از این نظر دوست دارم که از آن دسته آدم‌هایی است که انگار به آخر دنیا و ته خط رسیده است. می‌دانید وقتی او را می‌بینیم، نه در حالت خواب است و نه بیداری. تماشاچی متوجه این نکته می‌شود که او هیچ رویایی در سر ندارد و تمام زندگی‌اش را بدون هدف و خشنودی سپری کرده است، اما اتفاقاتی که در ادامه داستان برایش رخ می‌دهد، شرایطی تازه را فراهم می‌کند که می‌تواند شانس دوباره او برای ایجاد تغییرات در زندگی‌اش باشد، اما ‌آیا سرقت بانک می‌تواند همان رویای نیمه‌کاره و ناتمام باشد؟ احساس می‌کنم همین مساله مزه و نمک کار است و باید به شیوه جدید و در عین حال غریبی، با آینده این شخصیت برخورد کنیم. در قصه فیلم، بحث خیلی زیادی درباره هویت می‌شود؛ هویتی که در طول کار تکامل و گسترش یافته و تغییر می‌کند. آنچه در «جرم هنری» اهمیت پیدا می‌کند، همین تغییر و تحول هویتی است و نکته مهم این است که این عمل چگونه صورت می‌گیرد. من پایان ماجرای هنری را دوست دارم. او به کمک عشق موفق می‌شود دوباره روی پای خودش بایستد و تلاش کند تا با تبدیل شدن به آدمی تازه، زندگی نوینی را در پیش بگیرد.

مضمون هویت در قصه فیلم همان چیزی است که باعث همذات پنداری‌تان با کاراکتر اصلی «جرم هنری» می‌شود؟ شما به عنوان یک بازیگر برای پیدا کردن موقعیت، جایگاه و هویت حرفه‌ای‌تان در هالیوود، مشکلاتی شبیه هنری داشتید؟

خب، نمی‌توان به این پرسش با آری یا خیر جواب داد. می‌دانید فقط بحث هالیوود نیست. شما به عنوان یک بازیگر، همیشه باید خواهش و تمنا کنید! (می‌خندد)‌ خیلی چیزها را باید گدایی کرد تا بتوان در دور رقابت‌ها باقی ماند. به همین دلیل، بازی در نقش هنری جذاب و با نمک بود. با آن که درحال بازی در نقش یک نفر بودم، ولی باید به صورت همزمان چند نقش را بازی می‌کردم. آن هم به یک شیوه خاص و عجیب و غریب. هر بار که هنری را می‌بینیم، متوجه تغییرات تازه او می‌شویم. با گذشت زمان او چهره انسانی‌تری پیدا می‌کند و احساس می‌کنیم با آدم تازه‌ای روبه‌رو هستیم.

خب، بازی در کدام نقش به عنوان بازیگر برایتان چالش بیشتری به همراه دارد؟ نقش‌های شکسپیر‌ی (در «هیاهوی بسیار برای هیچ»)‌ یا چخوفی (در «جرم هنری»)‌؟

ریوز: شما به عنوان یک بازیگر، همیشه باید خواهش و تمنا کنید! ‌ خیلی چیزها را باید گدایی کرد تا بتوان در دور رقابت‌ها باقی ماند. به همین دلیل بازی در نقش هنری جذاب و با نمک بود

(ریوز نفس عمیق می‌کشد)‌ چالش؟ خب،‌ من تا قبل از این هیچ وقت در هیچ یک از نوشته‌های چخوف بازی نکرده بودم. نه، ‌نه صبر کنید!‌ راستش را نگفتم. در دوران مدرسه در یک نمایش تک‌ پرده‌ای بازی کردم که اسمش «خرس» بود، اما می‌توانم بگویم چخوف باحال است. در قصه او مقدار زیادی توضیحات وجود دارد و همین به بازیگر نقش، کمک‌های خیلی زیادی می‌کند.

تصور می‌کنم یکی دیگر از جنبه‌های بانمک «جرم‌هنری» همبازی شدنتان با بازیگر بزرگ و کلاسیکی مثل جمیز کان است... .

البته. دیدن او در حالی که مشغول بازی در یک نقش کمدی است، فوق‌العاده بود.

جنبه‌های پنهان کاراکتر او خیلی جالب است. شما هیچ وقت مطمئن نیستید وی آدم روراست و صادقی هست یا نه.

آره! و همین نکته است که او را درخشان و بزرگ می‌کند.

هنوز هم به عنوان بازیگر در حال یادگیری چیزهای تازه هستید؟

طبیعی است که این اتفاق هر روز رخ می‌دهد. شما با تماشای هر بازی خوبی از یک بازیگر معروف مثل آل‌پاچینو یا جک نیکلسن به خودتان می‌گویند: «ای وای، ببین چه کار کرد!» و به خودتان نهیب می‌زنید که سعی کن بهتر باشی (می‌خندد)‌ متوجه این نکته شده‌ام که بازیگران بزرگ نقش‌های خود را به گونه‌ای طبیعی و راحت بازی می‌کنند که برای همه قابل باور است. در همه حال باید تلاش کرد در چنین راهی قدم برداشت.

چه عاملی باعث شد به عنوان تهیه‌کننده فیلم، مالکوم ونویل را برای کارگردانی آن انتخاب کنید؟

یکی از همکاران تهیه‌کننده‌ام کارهای قبلی مالکوم را دیده بود و دوتای آنها را نشانم داد. فیلم‌های کوتاه و تبلیغاتی خیلی خوبی ساخته بود. همین باعث شد یک قرار دیدار با او بگذاریم. نوع نگاهش به سینما و قصه‌گویی را دوست داشتم و احساس می‌کردم زاویه دید خاصی دارد و می‌تواند در بخش فیلمبرداری، کارهای بزرگی انجام دهد. وقتی قصه فیلم را شنید، گفت خیلی با احساس است و مطمئن شدم او نسبت به کاراکترهای قصه فیلم، بی‌تفاوت و بی‌قید نیست. به من گفت فیلمنامه پایان روشن و امیدوارکننده‌ای دارد، ولی لازم است ماجراهای آن کمی عمیق‌تر باشد. حرف‌هایش باعث شد باور کنم او می‌تواند چیز خوبی از این قصه درآورد.

می‌خواهید کار تهیه‌کنندگی فیلم‌های سینمایی را ادامه دهید؟ آیا باید منتظر کارگردانی فیلم هم از شما باشیم؟ کار بعدی‌تان چیست؟

در حال بازی در «47 رانین» هستم که یک جورهایی در ژانر وسترن است. قصه در قرن هفدهم اتفاق می‌افتد و یک مشت سامورایی داخل آن می‌لولند. امیدوارم بتوانم کار تهیه‌کنندگی را در آینده ادامه بدهم. شرکت فیلمسازی‌ام هنوز سر جای خودش است و ورشکسته نشده است. فیلمنامه‌های مختلف را در آنجا می‌خوانیم. تکمیل می‌کنیم و در همان حال، برای آنها پول جمع می‌کنیم تا امکان ساخت آنها فراهم شود. در مورد فیلمسازی هم، چه بگویم... بگذارید ببینیم چه می‌شود! (می‌خندد)‌

فیلم آی / مترجم: کیکاووس زیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها