تیم ملی فوتبال انگلیس در گروه چهارم یورو 2012 با تیم‌های اکراین، سوئد و فرانسه روبه‌رو می‌شود

دشواری‌های یورو 2012 برای پیرمرد انگلیسی

وقتی در مراسم قرعه‌کشی مسابقات یورو 2012، چهره فابیو کاپلو به عنوان سرمربی تیم ملی انگلیس در میان سایر اعضای تیم به چشم می‌خورد، کسی تصور نمی‌کرد کار ناتمام وی را چند ماه بعد باید مردی دیگر و از اهالی خود انگلیس به پایان برساند. انتخاب روی هاجسون به سرمربیگری تیم ملی، فضایی دوگانه را نزد انگلیسی‌ها به وجود آورده است. اما چه اتفاقی افتاد که فوتبال ملی جزیره از مرد ایتالیایی به مرد انگلیسی رسید؟
کد خبر: ۴۷۴۰۲۵

استعفای کاپلو

12 آبان 90، دیدار چلسی ـ کوئینزپارک‌رنجرز. فردیناند، بازیکن رنجرز پس از بازی نسبت به رفتارهای نژادپرستانه جان تری، کاپیتان حریف اعتراض می‌کند و روز بعد شکایت‌نامه رسمی تسلیم کمیته انضباطی می‌شود. بازبینی فیلم بازی نشان از حقانیت ادعای بازیکن سیاهپوست داشته و کلمات رکیک براحتی لب‌خوانی می‌شود. با تایید کمیته انضباطی و براساس قوانین انگلستان، کار از دست اتحادیه فوتبال خارج و پلیس مجاز به مداخله می‌شود. روز 4 آذرماه، تری برای ادای توضیحات به اسکاتلندیارد احضار و سی‌ام همان ماه از سوی پلیس محکوم و پرونده راهی مراجع قضایی می‌شود. با تشکیل پرونده وی، اتحادیه 14 بهمن‌ تصمیم می‌گیرد تا قطعی نشدن مراحل کار، تری به طور موقت بازوبند کاپیتانی تیم ملی را نبندد. این تصمیم با اعتراض شدید سرمربی ایتالیایی تیم ملی انگلیس روبه‌رو می‌شود.

فابیو کاپلو اعلام کرد به نظر او تا وقتی جرم جان تری اثبات نشده، چنین حرکتی بی‌معناست. مناقشه بالا گرفت و سرانجام وقتی اتحادیه، تهدید کاپلو مبنی بر استعفا را جدی نگرفت، وی 19بهمن 90 به طور رسمی در دیدار با دیوید برنشتاین رئیس اتحادیه فوتبال انگلیس استعفا کرد و شبانه راهی ایتالیا شد. به محض وقوع این اتفاق و در حالی که تنها 4 ماه تا مسابقه‌های یورو 2012 باقی بود، سیل اعتراض‌ها به سمت اتحادیه روانه و تصمیم‌گیری‌های غلط آن مورد سرزنش قرار گرفت. بحث نخست، بازگرداندن دن فابیو بود که البته با عدم تمایل وی به انجام نرسید. در فاز دوم، تصمیم بر این شد مسوولیت تیم ملی موقت به استوارت پیرس، سرمربی تیم امید بریتانیا سپرده شود که این البته با مخالفت‌های بیشتری روبه‌رو شد. سرانجام پس از 3 ماه بلاتکلیفی و در آستانه مسابقه‌های یورو 2012، اتحادیه تصمیم گرفت سکان هدایت تیم ملی را به سرمربی وست‌برومویچ بسپارد. این در حالی بود که در تمام این مدت شایعه سرمربیگری هری ردنپ، مربی باتجربه تاتنهام به گوش می‌رسید، ولی وقتی وی حاضر نشد خطر پذیرش مسوولیت تیم ملی را در فرصتی کوتاه بپذیرد، یک چهره باتجربه دیگر، این ریسک بزرگ را انجام داد.

روی هاجسون، برخاسته از خانواده‌ای کارگری

وی 9 آگوست 1947 در کرایدون واقع در جنوب‌شرق انگلیس به دنیا آمد. فضای پس از جنگ جهانی سبب شده بود بار مشکلات اقتصادی بر دوش همه خانواده‌ها سنگینی کند و همگان مجبور به تلاش مضاعف شوند. مادر او نانوا بود و پدر کارگر کارخانه مواد شیمیایی. فضای زندگی فقیرانه البته با یک موضوع پر می‌شد؛ فوتبال. پدر هوادار متعصب اورتون بود و اخبار تیم محبوب را از رادیو تعقیب می‌کرد. پسرک اما با بالا و پایین پریدن‌های پدر پس از شنیدن صدای گوینده، آماده ورود به دنیای توپ و چمن می‌شد. نوجوان بود که برای نخستین‌بار پایش به باشگاه کریستال‌پالاس باز شد. هیکل درشت و توان مقاومتی وی سبب شد پست مدافع برای وی در نظر گرفته شود و از سال 1965 تا 1976 در سطح نخست فوتبال جزیره به بازی بپردازد. او از جمله نخستین بازیکنانی بود که به سبب پول براحتی باشگاه عوض کرده و طی 11سال در 6 باشگاه مختلف توپ زد. آسیب‌دیدگی‌های مختلف باعث شد او در 28سالگی از بازیگری انصراف و خیلی زود به جرگه مربیان بپیوندد. 29ساله بود که در لیگ دسته اول سوئد همراه با هالمستاد شروع به کار کرد و در مدت 5 سال، 3 عنوان قهرمانی را به دست آورد. جالب این‌که این تیم یک سال قبل از ورود وی در یک‌قدمی سقوط به دسته دوم بود.

نکته: سال 2002 این اماراتی‌ها بودند که به سراغ هاجسون آمدند و او 2 سال ناموفق را بین شیوخ خلیج‌فارس گذراند و در پایان و وقتی اخراج شد با زیر سوال بردن رفتارهای آنها عرب‌ها را اصولا انسان‌هایی تنبل نامید

آوازه شهرت وی باعث شد باشگاه بریستول انگلیس به دنبال وی باشد. ولی در آنجا موفقیتی انتظار او را نمی‌کشید و سرانجام با حضور مجدد در سوئد و این‌بار با تیم مالمو توانست موفقیت‌های جدیدی کسب کند و با کسب 5 قهرمانی متوالی بااین تیم به یکی از شگفتی‌سازهای دهه 80 در فوتبال اروپا بدل شود (89- 1985). مالمو به وی پیشنهاد یک قرارداد مادام‌العمر را داد ولی وی رویاهای دیگری در سر داشت و مالیات زیاد در سوئد بهانه‌ای شد تا او راهی سوئیس و سپس در سال 1995 راهی اینتر شود. ورود وی همزمان بود با تغییرات گسترده در باشگاه و سرمایه‌گذاری‌های عجیب در نراتزوری. او ژورکائف و زانتی را خرید و توانست با این تیم در جام یوفا به فینال برسد؛ جایی که البته با شکست در فینال برابر شالکه به مربیگری هوب استیونس به نایب‌قهرمانی بسنده کرد. اختلاف وی با روبرتو کارلوس در آن زمان سبب خروج ستاره برزیلی از ایتالیا و پیوستن وی به رئال‌مادرید شد. خروج وی از اینتر و حضور مجددش در انگلیس و این‌بار با بلکبرن باز هم با موفقیتی همراه نبود و او به گراس‌هاپرز سوئیس پیوست.

پذیرش بار مسوولیت تیم ملی انگلیس

سال 2000 وی گزینه نخست برای تصدی پست سرمربیگری تیم ملی انگلیس بود، ولی با پیوستنش به باشگاه کپنهاگن دانمارک، این اسون گوران اریکسون بود که سکان هدایت تیم ملی را به دست گرفت. او با فتح لیگ دانمارک و جام‌حذفی این کشور در فصل 2001 ـ 2000 نشان داد اعضای اتحادیه در عدم انتخاب وی دچار اشتباه شده‌اند. سال 2002 این اماراتی‌ها بودند که به سراغ وی آمدند و او 2 سال ناموفق را بین شیوخ خلیج‌فارس گذراند و در پایان و وقتی اخراج شد با زیر سوال بردن رفتارهای آنها، عرب‌ها را اصولا انسان‌هایی تنبل نامید. باشگاه نروژی وایکینگ (2005 ـ 2004) و سپس تیم ملی فنلاند (2007 ـ 2006) مقصدهای بعدی وی بودند. با خروج استیو مک‌لارن از تیم ملی باز هم بحث بر سر انتخاب وی به عنوان سرمربی سه‌شیرها (لقب تیم ملی انگلیس) مطرح بود که این‌بار هم با پیوستن تعجب‌آمیز وی به فولام، کار ناتمام ماند. حاصل 3‌ فصل حضور وی در جمع سفیدهای لندن (2010 ـ 2007) یک نایب‌قهرمانی در لیگ اروپا بود که با شکست 2 بر یک برابر اتلتیکومادرید به مربیگری کیکه سانچز فلورس در سال 2010 به دست آمد. او در سال آخر به قدری خوب کار کرد که مدیران لیورپول را قانع کرد تا با پرداخت 2 میلیون پوند غرامت به فولام وی را به خدمت بگیرند. سایه سنگین کنی دالگلیش بر سر وی مانع از نتیجه‌گیری وی می‌شد. شروع ناامیدکننده وی در لیگ که در 82سال اخیر بی‌سابقه بود باعث شد وی هر روز با کابوس اخراج روبه‌رو باشد. سرانجام در هشتم ژانویه 2011، وی با استعفا، از لیورپول خارج و جای خود را به کینگ کنی(لقب دالگلیش) داد. نتیجه‌گیری‌های ضعیف روبرتو دی‌متئو، سرمربی وست‌برومویچ باعث شد وی اخراج و در 11فوریه 2011 هاجسون جانشین وی شود. فصل جاری نیز تنها با حضور در میانه جدول و چشم به تک‌نتیجه‌ها برای وی به پایان رسید تا مژده رسیدن به صندلی نخست تیم ملی در یورو 2012، پایانی بر یک سال پرفراز و نشیب برای وی باشد. او اکنون و رسما از روز چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه، استارت حرکتی تیم ملی برای یورو را زده و بار مسوولیت سنگین هدایت تیم ملی کشورش را بر دوش خواهد گرفت.

تلاش هاجسون برای کاهش التهاب‌ها

کمتر از 4 هفته برای مربی‌ای که بتازگی مسوولیت گرفته، فرصت وجود دارد. خود وی معتقد است حضور چندساله اخیر در فوتبال جزیره به وی کمک کرده تا شناخت مناسبی از بازیکنان داشته باشد، ولی آیا این کافی است؟ تیم او در گروه چهارم رقابت‌ها ‌باید با اکراین میزبان، سوئد و فرانسه روبه‌رو شود. فرانسه با لوران بلان آماده نشان داده و شناخت مناسب بازیکن سابق یونایتد از فوتبال انگلیس می‌تواند برگ برنده وی در نخستین رویارویی 2 تیم گروه در 22خرداد باشد. سوئد شاید نتواند حریفی چندان دردسرسازی جلوه کند، ولی هرگز نباید میزبان را دست‌کم گرفت. عده‌ای معتقدند جو ایجاد شده علیه اکراین در چند مدت اخیر را باید در حاشیه‌سازی‌های انگلیس برای تضعیف روحیه یکی از 2 میزبان رقابت‌ها در نظر گرفت. ولی هرچه باشد این چیزی از مسوولیت‌های سنگین هاجسون کم نخواهد کرد. جالب‌تر آن‌که در صورت صعود از این گروه چه به عنوان تیم نخست و چه تیم دوم، این تیم‌های گروه سوم هستند که انتظار وی را می‌کشند؛ اسپانیا، ایتالیا، ایرلند و کرواسی. راه وی در این مسیر بشدت دشوار است و او در نخستین گام تلاش دارد با ایجاد یک جو دوستانه، فضای تیم را از التهاب به دور نگه دارد. از این‌رو او با دعوت از جا‌ن تری و ریو فردیناند (برادر آنتون) برای ایجاد اتحاد تلاش کرد تا فضا را عوض کند. هرچند مطبوعات از انتخاب وی چندان استقبال نکرده و حتی نقدهای منفی علیه وی نوشتند، ولی باید به شجاعت این پیرمرد که در چنین شرایط حساسی سکان هدایت این کشتی شکسته را به دست گرفته، آفرین گفت. او در عوض از یک بخت بزرگ هم برخوردار خواهد بود، در صورت عدم نتیجه‌گیری، عملا بهانه‌ کافی برای رفع مسوولیت وی وجود خواهد داشت اما اگر تیم ملی انگلیس بتواند با وی در مسابقات به توفیقی برسد، آنگاه هاجسون به یک اسطوره فراموش‌نشدنی نزد هواداران فوتبال بدل خواهد شد.

علی پازکیان ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها