در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در این بین سفرهایی که در ایام عید نوروز رخ میدهد، شاید با اتفاقاتی همراه شود که تا مدتها از ذهن ورزشکاران محو نشود.
دور بودن از سفره هفتسین و خانواده از یکطرف و حوادثی که در این سفرها به وقوع می پیوندد، خواندنی و به یاد ماندنی است.
پای صحبتها و خاطرهگوییهای برخی چهرههای ورزشی مینشینیم.
غلامرضا محمدی: میخواستیم در هواپیما سفره هفتسین پهن کنیم
سرمربی سابق تیم ملی کشتی آزاد ایران میگوید، سفرهای زیادی در ایام نوروز با تیمهای ملی داشته که خاطرات جالبی برایش به یادگار گذاشته است.
غلامرضا محمدی در تعریف این ماجراها به سالهای دور نمیرود و از سال گذشته شروع میکند: «پارسال ایام عید را در «ماخاچکالا» روسیه گذراندیم. جام جهانی کشتی باعث شد تا سال تحویل ایران نباشیم، ولی نگذاشتیم بچهها احساس غربت کنند. یادم هست لحظه سال تحویل نیمه شب بود. ما هم بعد از تمرین رفتیم دنبال هفتسین و به هر زحمتی بود هفت تا سین جور کردیم و داخل یکی از اتاقهای هتل سفره هفتسین را پهن کردیم که خیلی جالب بود.»
وی با اشاره به این که این اتفاق برای بالا نگه داشتن روحیه کشتیگیران خیلی خوب بود، البته میگوید که فقط چند نفر از خدمه هتل این سفره را دیدند که برایشان جالب بود، ولی چون نصفه شب بود و داخل اتاق بودیم روسها این صحنه را ندیدند.»
سرمربی سابق تیم ملی یک خاطره جالب دیگر هم از سفرهای نوروزی با ملیپوشان دارد: «یکبار با تیم ملی در حال سفر بودیم که یک دفعه سال تحویل شد. ما هم داخل هواپیمایی بودیم که کلی مسافر خارجی داشت. بچهها لحظه تحویل سال بلند شدند و با یکدیگر روبوسی کردند. خارجیها هاج و واج مانده بودند که چه اتفاقی افتاده. ما میخواستیم داخل راهروی هواپیما سفره هفتسین پهن کنیم، ولی نگذاشتند. این خاطره هیچ وقت از یادم نمیرود.»
علی مظاهری:
سال تحویل هم سرکار بودیمبوکسور سرشناس تیم ملی ایران و دارنده دو مدال طلا و برنز بازیهای آسیایی یک خاطره بد از اردوهای نوروزی دارد.
علی مظاهری به سال 84 برمیگردد، زمانی که همه خود را برای دید و بازدیدهای نوروزی آماده کرده بودند: «هیچ وقت نوروز سال 84 را فراموش نمیکنم. همه سرگرم این بودند که آماده سال تحویل بشوند، ولی ما در اردو بودیم. کاری هم از دستمان ساخته نبود. میخواستیم به مسابقات باکو اعزام بشویم که خیلی هم مهم بود. تمرینات خیلی سختی داشتیم. مربیان هم حتی روز اول عید برایمان برنامه تمرینی گذاشته بودند. ما دقیقا یک ماه تمرین کردیم و آماده عزیمت به باکو شدیم. اصلا فکر این را نمیکردم که به من ویزا ندهند، ولی در دقیقه 90 اعلام شد همه تیم به باکو میرود به جز من. تصورش را بکنید روز پنجم عید بود، دیگر سال تحویل و دید و بازدیدها را هم از دست دادم و به سفر نرفتم. «اما چرا این اتفاق افتاد؟» من قبل از عید یک سفر به ارمنستان داشتم و در مسابقات این کشور شرکت کردم. درست همان زمان مشکلات سیاسی بین این کشور و آذربایجان شدت گرفت. بعد هم به من گفتند چون به ارمنستان رفتهای به تو برای آذربایجان ویزا نمیدهیم. اصلا باورم نمیشد. بدترین عید من بود، انگار از قبل سرکار بودیم!»
حسین شمس:
تساوی با برزیل را فراموش نمیکنمحسین شمس سرمربی سابق تیم ملی فوتسال بهترین خاطرهای را که از سفرهای ورزشی در ایام نوروز داشته به حضور در برزیل ربط میدهد.
زمانی که برای نخستین بار تیم ایران یک تساوی برابر برزیل کسب کرد: «بهترین خاطرهام از سفرهای نوروزی به چهار سال پیش مربوط میشود. ما سال تحویل در برزیل بودیم و بچهها هم عید را جشن گرفتند و هم روزی دو جلسه تمرین میکردند. ما برای انجام بازی دوستانه به برزیل رفته بودیم. بازیکنان که از خانوادهشان دور بودند، مصمم شدند برزیل را متوقف کنند که توانستیم با این تیم به تساوی 2-2 دست یابیم. این نتیجه برای نخستین بار در تاریخ رقم میخورد، آن هم جلوی 5000 تماشاگر برزیلی.»
شمس که این اتفاق را برزگترین خاطره ورزشی خود میداند میگوید: «برای برزیلیها این تساوی باور نکردنی بود و خیلی گران تمام شد. یادم هست تیکدری و محمد طاهری آن روز گل زدند و بعد از آن بازی بود که «اولیویرا» سرمربی برزیل را برکنار کردند. اگرچه در کنار خانوادهام نبودم، ولی برزیل را متوقف کردیم و عیدی بزرگی به مردم ایران دادیم. همیشه این بهترین خاطرهام در سفرهای نوروزیام بوده است.»
یوسف کرمی:
هلندیها از روبوسیهای ما جا خوردند!کاپیتان تیم ملی تکواندوی ایران که حالا سهمیه المپیک لندن را هم کسب کرده و خود را برای کسب مدال طلای این بازیها آماده میکند، خاطره جالبی از یک سفر ورزشی در ایام نوروز تعریف میکند. ماجرا به چند سال پیش برمیگردد که او به همراه تیم دانشگاه آزاد به کشور هلند سفر کرده بود: «سفر جالبی بود. از قبل که برنامه مبارزه مرا اعلام کردند، متوجه شدم درست لحظه سال تحویل باید بروم روی «شیاپ چانگ».
یک دفعه بچهها گفتند که سال تحویل شده و همه ایرانیها جمع شدند و با همدیگر روبوسی کرده و بههم تبریک میگفتند. هلندیها همینطوری هاج و واج مانده بودند که چه اتفاقی رخ داده که یکدفعه همه دارند به هم تبریک میگویند. بعد که به آنها گفتیم برایشان خیلی جالب بود.
این تکواندوکار کشورمان ادامه میدهد: «یک ربع بعد از این که سال تحویل شد من برای مبارزه به روی شیاپ چانگ رفتم و برنده شدم. متاسفانه ما اکثر عیدها در بین خانواده حضور نداشتهایم، یا در اردو بودهایم یا در مسابقه. شاید فقط روز اول عید را بگذارند کنار خانواده باشیم، ولی تقویم مسابقات فدراسیون جهانی طوری است که باید در ایام عید هم تمرین کنیم. این مساله باعث شده که به خانوادهام خیلی سخت بگذرد، خوشبختانه آنها شرایط را درک میکنند و پشتیبان من هستند.»
بهداد سلیمی:
نه عیدی داریم، نه خاطرهای«مگر این اردوها برای ما عیدی باقی گذاشته؟» این گلایه قویترین مرد جهان از شرایطی است که خواسته و ناخواسته با آن دست به گریبان است. اردوهای متعددی که تیم ملی همه ساله در ایام نوروز برگزار میکند، فرصتی را برای پولادمردان باقی نمیگذارد.
بهداد سلیمی ظاهرا دل پری از این شرایط دارد: «تنها چیزی که به ذهنم میآید وزنههایی هستند که در روزهای عید بالای سرمان میبریم. همه میروند دید و بازدید و سفر اما ما چی؟ باید توی اردو بمانیم و وزنه بزنیم. این شده خاطرات نوروزی ما، نه سفری داشتیم و نه به اردوی خارجی رفتهایم. البته این شرایط باید باشد تا تیم ملی نتیجه بگیرد و نمیتوان گلهای را متوجه مربیان کرد.»
از قویترین مرد جهان میپرسیم که با سایر اردونشینان سفره هفتسین را چگونه تزیین میکنند که میخندد و میگوید: «کدام سفره هفتسین؟ ما آنقدر خسته هستیم که اصلا کسی به این چیزها فکر هم نمیکند. از صبح برنامه اردویی را به اجرا میگذاریم و تمرین میکنیم. بعدازظهر هم که تمرین داریم. بین تمرینات به قدری بچهها خسته هستند که هر کسی میخواهد خودش را یکجوری نجات بدهد و استراحت کند.»
سلیمی البته این جملات را هم بر زبان میآورد: «امیدوارم مردم ایران همیشه شاد و سالم باشند. شرایط همه مثل یکدیگر نیست. دعا میکنم همه ایرانیان روزهای خوبی در ایام نوروز داشته باشند. قسمت ما هم همین اردوهاست.»
احسان حدادی:
مربی خارجیام فکر میکرد جنگ شدهخاطرهای که سومین پرتابگر دیسک جهان از یک سفر نوروزی دارد، یکی از جذابترینهاست. احسان حدادی که به قول خودش کمتر لحظه سال تحویل را در این سالها به یاد دارد و مدام در سفرها و اردوها بوده، از یک سفر داخلی خاطره خوبی به یادگار دارد.
او اینگونه توضیح میدهد: «چند سال پیش که قرار بود ساعت چهار یا پنج صبح سال تحویل شود، ما چند روز مانده به پایان سال به اردوی ارومیه رفته بودیم. روز قبل از سال تحویل هم صبح و بعدازظهر تمرین سختی داشتیم و شب از فرط خستگی بیهوش شدیم. نزدیک صبح بود که همه مسافران هتل با صدای جیغ و فریاد «ویکتورگوتر» سرمربی ما بیدار شدند. یک نفر هنگام سال تحویل چند نارنجک و ترقه را به سمت دیواری پرت کرده بود که گوتر خوابیده بود. گوتر هم با همان وضع داد و فریادکنان تو راهروهای هتل فریاد می زد که جنگ شده، فرار کنید. هرچی هم میگفتیم چیزی نشده قبول نمیکرد. بنده خدا از ترس میلرزید. صدای ترقه و نارنجکها هم تمام نمیشدند و این مربی خارجی تا صبح نخوابید.»
حدادی این نکته که در اکثر سالهای اخیر، نوروز را دور از خانواده سپری کرده است، مورد توجه قرار میدهد و آن را باعث گلهمندی خانواده میداند که البته مجبور به تحمل این شرایط هم هستند.
مهدی بازارگرد:
کنار خانه خداستاره تیم ملی والیبال ایران در جام جهانی ژاپن، بهترین خاطرهای که از سفرهای ورزشی در ایام نوروز دارد، زیارت خانه خداست. این سفر سراسر معنوی برای مهدی بازارگرد هرگز فراموش شدنی نیست.
او میگوید: «چند بار در ایام نوروز با تیمهای مختلف به سفر رفته بودیم، ولی هیچ کدام مثل این سفر نبود. ما برای مسابقات کشورهای اسلامی همراه تیم ملی رفته بودیم که قهرمان هم شدیم؛ البته سال تحویل اینجا بودیم ولی روز پنجم عید بود که به مکه و جده رفتیم.سه هفته آنجا بودیم؛ 17 روز اول در شهر جده درگیر مسابقات بودیم که خیلی سخت گذشت، ولی چهار روز آخر که بازیهایمان تمام شد عازم مکه شدیم و خانه خدا را زیارت کردیم. باورتان نمیشود اصلا نفهمیدیم این چهار روز چطور گذشت. مثل برق و باد بود. این بهترین سفر زندگی من بود.» بازارگرد از حضور ایرانیها در جده و مکه و خوش و بشهای نوروزی با هموطنان در خارج از کشور بهعنوان خاطرهای خوب یاد میکند و ادامه میدهد: «ایرانیها که ما را میدیدند مدام تبریک میگفتند و از ما عیدی میخواستند. میگفتند باید بازیها را ببریم تا عیدی آنها باشد. خوشبختانه بردیم و قهرمان شدیم تا این سفر معنوی همهجوره به ما بچسبد.»
آرش برهانی:
به ما گفتند سال تحویل خانه نرویدمهاجم تیم استقلال میگوید که از سفرهای ورزشی در ایام نوروز خاطرات جالب توجهی ندارد، ولی یکبار در دوره قلعهنویی باشگاه استقلال جلوی سفر نوروزی او را گرفت تا یک خاطره تلخ در ذهنش باقی بماند.
برهانی داستان را اینگونه تعریف میکند: «روز آخر سال بود، ما در جام باشگاههای آسیا بازی داشتیم و در اردو به سر میبردیم. من از قبل بلیت هواپیما گرفته بودم که سال تحویل بروم کرمان نزد خانواده. صبح و عصر تمرین کردیم و بعد که آماده شدم بروم فرودگاه یک دفعه گفتند باید در اردو بمانم. بهتزده مانده بودم که چه کار کنم ، آخر بچههای تهرانی تیم رفته بودند خانههایشان. به ما گفتند چون شهرستانی هستید سال تحویل از اردو بیرون نروید. آنها فکر میکردند اگر ما به شهرستان برویم ممکن است نتوانیم بموقع برگردیم.
برهانی که هنوز هم از بیان این خاطره مکدر میشود، میگوید: «چارهای نداشتیم. خیلی بحث کردیم ولی اجازه ندادند برویم. خانوادهام هم ناراحت شده بودند. به همراه چند بازیکن دیگر در اردو ماندیم و شیرینی و آجیل خریدیم. اینطوری با دور ماندن از خانواده کنار آمدیم. من هنوز هم از خانوادهام عیدی میگیرم، مثل دوران بچگیام. فکر میکنم پیر هم بشوم باز هم خانوادهام به من عیدی بدهند. خودم که خیلی دوست دارم.
علی پروین:
شب عیدی پیکان قلیچ را خواباندمشنیدن حرفهای علی پروین با آن لهجه شیرینش همیشه خواندنی است. سلطان فوتبال ایران سفرها و خاطرات زیادی دارد. وقتی از او میخواهیم یکی از این خاطرات نوروزی را تعریف کند، میگوید. کل زندگیاش شده خاطره!
پروین با اصرار ما یکی از خاطرههایش در سفرهای نوروزی را تعریف میکند: «من وحید قلیچ را خیلی دوست داشتم. آن موقع دروازهبان تیممان بود. یک پیکان داشتم که این بنده خدا از من خریده بود و ماهی 5 هزار تومان قسطش را پرداخت میکرد. اما چند ماهی میشد که قسطش عقب میافتاد و من هم اذیتش کردم. یکبار شب عیدی داشتیم میرفتیم سفر که وقتی دیدم قلیچ باز هم بدقولی کرد ماشینش را خواباندم. در طول سفر التماس میکرد که ماشین را برگردانم. بچهها یکی دوبار آمدند که وساطت کنند، اما وقتی اخمهایم را دیدند دیگر جرات نکردند طرفم بیایند. بنده خدا نمیدانم چطوری تمرکز کرده بود که درون دروازه خیلی خوب کار کرد، یعنی
دو سه تا توپ گرفت که واقعا کیف کردم. بعد به او گفتم چون شب عیده ماشین را برمیگردانم، هر چند این کارم نیز باعث نشد که قلیچ آدم بشه! و ماه بعد هم قسطش عقب افتاد. منم که سرم برای این کارها درد میکرد، حسابی اذیتش کردم.»
علی رضایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد