در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آقای لمان! آیا این امکان هست که شما را یک بار دیگر در بوندس لیگا به عنوان مربی یا مدیر ورزشی ببینیم؟
هنوز نمیدانم دقیقا میخواهم چکار کنم. این امکان هست در تیمی مشغول به کار شوم، حال چه در آلمان یا حتی انگلیس.
چه زمانی؟
فکر نکنم در آیندهای نزدیک باشد. ابتدا دوست دارم تحت هر شرایطی مدرک مربیگری بگیرم تا در این حیطه درست و حسابی آموزش دیده و آماده کار باشم.
شما واقعا تیمی محبوب و دوستداشتنی هم دارید؟
بدیهی است که در گذشته، تیم محبوبم شالکه بود. در آنجا 11 سال تمام بازی کردم. از آنجا که در 3 تیم از آلمان سابقه کار دارم، بدیهی است وقتی پیروز میشوند، خوشحال نیز میشوم. حتی این اواخر در اشتوتگارت با آدمهای خیلی خوبی آشنا شدم.خوشحالم در این تیم نیز 2 سال حضور داشتم. باور کنید برایم خیلی چیزها به یادگار مانده است.
این فکر که امسال نیز در تیمی باشید و برایش بازی کنید، چقدر به ذهنتان خطور کرد؟
فکر نکردم. پیشنهاد شالکه هم یکباره مطرح شد. اولین واکنش من هم همین بود که گفتم مرا جدی میخواهید که دیدم واقعا مصمم هستند.
چه کسی پیام شالکهایها را به شما رساند؟ آیا این شخص هورست هلد، مدیر ورزشی شالکه نبود؟
چرا، شالکهایها میخواستند با وکیلم حرف بزنند. حتی رقم هم دادند. اما یکباره طوری که نتوانستم پوشیده نگه دارم و از آن دفاع کنم، موضوع به مطبوعات نیز کشیده شد. این شکل قضیه برای من که اصل ماجرا بودم، خیلی ناخوشایند بود. باشگاه شالکه در این قضیه میتوانست خیلی بهتر عمل کند.
چرا؟
چون در پایان هیچکس نمیدانست آنجا چه کسی تصمیم آخر را میگیرد. این که آدم در محافل عمومی ضعیف عمل کند و باشگاه یک مرتبه بیاید و موضوع رقم و دستمزد را علنی کند، نه جالب بود نه خوشایند.
ظاهرا قضیه اولیور کان که میخواست مدیر شود، تکرار شد. گویا در این قضیه شالکه خواسته تحت نام شما بدرخشد و مانور دهد؟
امکان دارد، اما من که به آنها زنگ نزدم بگویم به من کار بدهند. بلکه این شالکه بود که دنبالم آمد.
آیا میتوان گفت به این ترتیب دوران بازیگری شما به طور رسمی به پایان رسیده؟
بله، در تابستان همه چیز در این باره تمام شد.
آن موقع پیشنهادهای دیگری هم بود؟
نه، اما یکسری از باشگاهها پیامهای غیرمستقیمی میدادند. من هم پاسخ میدادم باید صبر کرد و دید چقدر پیشرفت میکنند. میگفتم شاید شماها همین روز شنبه برنده شوید و دیگر به وجودم نیازی نداشته باشید.
از آمریکا چطور، پیشنهاد نداشتید؟
بعد از حضور در اشتوتگارت از یک تیم نیویورکی پیشنهاد داشتم. در این مورد با خانواده صحبت کردم که رد شد. بچه هایم دوست نداشتند به نیویورک برویم، چون ما تازه از انگلیس برگشته بودیم. در واقع هیچ شور و اشتیاقی نسبت به این موضوع نشان ندادند.
به میشائیل بالاک، کاپیتان اسبق تیم ملی که اکنون بازیکن بایرلورکوزن است، چه توصیهای دارید. به او میگویید کفشهایش را بیاویزد یا این که باز هم تیم عوض کند؟
در این مورد خود میشائیل باید تصمیم بگیرد، چون نمیتوانم بگویم او چقدر آماده است. خودش باید به آمار و ارقام موجود از توان و آمادگیاش دقت کند. باید تشخیص دهد که میتواند یا نه.
واقعا تشخیص زمان وداع از عالم بازی تا چه حد دشوار است؟
بدیهی است که ساده نیست. شاید از طریق پیشنهادهایی که بازیکن میگیرد، بتوان این قضیه را خوب تشخیص داد. به عنوان مثال این که آدم از خودش بپرسد چه باشگاههایی هنوز مرا میخواهند. اگر به این سوال پاسخ دهد، آن وقت میتواند تشخیص دهد مسیر زندگیاش به کدامین سو میرود. شاید این که بازیکن در لیگ قهرمانان دیگر بازی نکند، خود عاملی برای ترک فوتبال باشد.
این که بازیکنی بزرگ این میدان وسیع و پرهیجان را تنها به عنوان کارشناس تجربه کند، سخت نیست؟
چرا، باور کنید وقتی به عنوان کارشناس کنار زمین قرار میگیرید و دارید تفسیر میکنید، ابتدای کار به شما احساس خنده داری دست میدهد، چون من به عنوان دروازهبان پیشین، سنگربانی را در زمین میبینم و فکر میکنم من هم باید بروم و درون دروازه قرار بگیرم. در اکثر مواقع همین حالت پیش میآید.
به این ترتیب آیا کار تفسیر برای شبکه تلویزیونی اسکای به شما شور و شوق میدهد، آن هم در شرایطی که زیاد مورد تحسین واقع میشوید؟
بله، خیلی زیاد. هر چند از خودم میپرسم مردم این حرفهایی را که حین بازی میزنم، اصلا متوجه میشوند یا نه. این سوال به خاطر آن است که ناخودآگاه بعضی اوقات خیلی تخصصی حرف میزنم. اما وقتی این یا آن بیننده از من تعریف میکند، واقعا خوشحال میشوم.
نظرتان در مورد مارسل رایف، گزارشگر قدیمی که حین مسابقات با او همکاری میکنید، چیست؟
همانی است که قبلا بود. بسیار از نظر کلامی روی مخاطبان تاثیر میگذارد و صدای دلنشینی دارد. از فوتبال نیز درک بالایی دارد. هر چند سطح اطلاعاتش به من که بازیکن بودم، نمیرسد. اما در عوض او اطلاعات خوبی در حوزه تلویزیون دارد.
رایف از این که همکارش از او بیشتر در مورد فوتبال بداند، ناراحت نمیشود؟
نه،به هیچ وجه. از همان دفعه اول که او را دیدم، چنین چیزی که شما میگویید را در وجودش ندیدم. او گزارشگری کاملا منطقی است. خیلی خوشحالم که در کنارش همکاری دارم. فکر میکنم او نیز همین احساس را از همکاری با من دارد. برای دور برگشت بوندس لیگا با هم هیچ مشکلی نداریم و به همین منوال به کار ادامه خواهیم داد.
کمی هم در مورد فصل جاری حرف بزنیم. در مورد ماریو گوتسه، پدیده جوان دورتموند. برای آرسن ونگر چه چیزهایی را تعریف کردید؟
ونگر از من راجع به ماریو پرسید. من هم گفتم ابتدا فکر نمیکردم گوتسه، بازیکنی سرعتی باشد، اما اکنون میبینم چقدر سرعتی است. واقعا سرعتش حرف ندارد.
شما با ونگر فقط در مورد سرعت گوتسه حرف زدید؟
بله، این نکته که گوتسه میتواند فوتبال بازی کند را همه دیگر میدانند. در ضمن او در سنی است که هنوز برای تکامل و پیشرفت جا دارد. لذا بحث سرعت و عکسالعمل پیش میآید. این دو موضوع در بالاترین سطح فوتبال حرفهای به هر حال سرنوشت ساز هستند.
شما خرید گوتسه را به آرسنال توصیه نکردید؟
وقتی در این زمینه مسوولیتی ندارم، بدیهی است هیچ چیز هم نخواهم گفت. من که کارمند آرسنال نیستم. اگر در دورتموند مسوولیتی داشتم، بدیهی است تلاش میکردم گوتسه در بورسیا حفظ شود.
فکر میکنید مارکو رویس، پدیده درخشان بورسیامونشن گلادباخ برای انتقال به بایرن مونیخ اکنون به قدر کافی قوی و به قول شما سریع است که عضو بایرن مونیخ شود؟
بله، او بازیکنی خوب است. اما اینجا یک نکته منفی در مورد بایرن، همین است که بازیکنان جوان اکنون متوجه شدهاند. به عنوان مثال اوزیل و خدیرا در تیم اسپانیایی رئال مادرید مرتب دارند بازی میکنند. لذا از خود میپرسند چرا من به جای بایرن به اینگونه تیمهای خارجی نروم. فکر میکنم در قضیه جذب این ستاره جوان، بایرن رقیبهایی پیدا کرده است.
فکر میکنید قهرمانی بایرن در پایان فصل قطعی است؟
نه، به هیچ وجه. هر چند بعد از شروع چند هفته از لیگ، همین فکر را در مورد بایرن داشتم. اما در دور برگشت بورسیادورتموند کلی توان خواهد داشت. بایرن به خاطر حضور در لیگ قهرمانان تقریبا همه هفته با خطرات جدی روبه رو میشود و احتمال کاهش قدرتش به خاطر مصدومیت بازیکنانش هست.
باعث تاسف نیست که بورسیادورتموند قهرمان فصل قبل، اکنون در هیچ جام باشگاهی اروپا نیست؟
لمان: وقتی به عنوان کارشناس کنار زمین دارید تفسیر میکنید، ابتدا به شما احساس خنده داری دست میدهد، چون من به عنوان دروازهبان پیشین سنگربانی را در زمین میبینم و فکر میکنم من هم باید بروم و درون دروازه قرار بگیرم
در این قضیه میتوان گفت بایرن اکنون تنها تیم آلمانی است که نمایندگی فوتبال کشور را در عرصه جام باشگاههای اروپایی دارد. چیزی که برای من ناگوار است. چرا که در شرایط عادی دورتموند و شالکه هم باید در این جمع حضور میداشتند.
از نظر شما از بین هاینکس در بایرن و لوسین فابرو در مونشن گلادباخ، کدام یک مربی برتر دور رفت هستند؟
به نظرم فابرو کار خارق العادهای انجام داد. او با تیمش در بالای جدول جای گرفت. همان تیمی که در اصل سقوط کرده بود. این قضیه قبلا در مورد هرتابرلین نیز اتفاق افتاده بود. بنابر این یک کار خوب دیده شد. از این جهت باشگاهها باید فکر کنند چرا با وجود داشتن مربی خوب، به آن چیزی که میخواهند، نمیرسند. مگر این لوسین فابرو چکار کرده که آنها نمیتوانند. این گونه اتفاقات به هر حال در حیطه فوتبال جالب توجه است.
وهاینکس؟
خب، او مربیای است که تا اکنون همه چیز را عالی پیش برده است. یعنی در دور رفت با بایرن قهرمان شده، تیم اول دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا شد و به دور بعد صعود کرد. بهتر از این نتایج برای بایرن امکان نداشت.
فکر میکنید او با بایرنیها بازهم قراردادش را تمدید کند؟
چرا که نه! من که خودم تصور میکنم او تا 5 سال دیگر در بایرن بماند. آخرین بار در بازی منچستر، کنارش ایستادم. با دقت در کارش متوجه شدم در فکر تمام کردن دوران ورزشیاش نیست. او 66 ساله است و فرگوسن 4 سال نیز از او بزرگتر است و میبینیم چقدر خوب دارد منچستریونایتد را هدایت میکند.
فکر میکنید یواخیم لو، سرمربی تیم ملی واقعا مربی برتر سال 2011 است؟
بله، امیدوارم او مربی برتر سال 2012 نیز باشد.
به نظرتان در بحث دروازه بانی او همه کارها را درست انجام میدهد؟
بله، مانوئل نویر ثابت کرد شماره یک دروازهبانان آلمان است. او عالی توپها را مهار میکند و به طور کلی با ثبات است، اما من در همین زمینه یک نگرانی دارم.
چه نگرانیای؟
این که او آنقدر خوب است که هیچ رقیب تهدیدکنندهای ندارد.
مگر تیم ویزه، دروازهبان وردربرمن سنگربان شماره دو تیم ملی نیست؟
اگر براساس سلسله مراتب تیم ملی باشد، اینگونه است.
و اگر براساس نظر شما باشد؟
من که در این مورد نباید اظهار نظر صریحی بکنم. در مورد نویر بگذارید بگویم او یک ورزشکار عالی است و به این ترتیب هیچکس به گرد پای او هم نمیرسد. به نظرم حضورش در عمل جلوی یک نسل را میگیرد. چون در خوشبینانهترین حالت در 8 تا 10 سال آینده هیچ دروازهبانی نمیتواند از زیر سایهاش خارج شود.
اگر اینگونه باشد، همه فکر میکردند اولیور کان در جام جهانی 2006 دروازه بان تیم ملی است، اما همه دیدیم شما سنگربان شماره یک شدید؟
خب آن موقع قضیه فرق میکرد. نویر اکنون تقریبا بازی مدرنی ارائه میکند. در حالی که سبک بازی اولیور کان با من متفاوت بود. این فکر نیز به ذهن هیچکس نرسید که بازی من از او ضعیفتر است. اگر اولیور پس از درخشش فراوان در جام جهانی 2002 بازهم همانگونه پرقدرت بازی میکرد، شاید من دیگر شانسی برای حضور در جام جهانی 2006 پیدا نمیکردم.
در قضیه انتقالتان به آرسنال چقدر تاثیر داشت؟
خیلی مهم بود. در آنجا باز هم قدمهای بزرگی برای پیشرفت برداشتم. فکر میکنم اگر به آرسنال نمیرفتم تقریبا محال بود در جام جهانی بازیکن ثابت شوم.
سوال آخر، فکر میکنید آلمان قهرمان اروپا شود؟
برای ما اکنون فقط بحث قهرمانی دراین جام مطرح است. اما باید در نظر گرفت تیمی مثل اسپانیا هم هست که خیلی خوب عمل میکند و تازه نسبت به قبل خیلی با تجربهتر شده است. باید دید در این مسابقات چه وضعیتی پیش خواهد آمد تا در این باره بتوان نظر صریح داد.
20 نکته از ینس لمان
1 ـ تولد: او متولد 10 نوامبر سال 1969 در شهر اسن آلمان است.
2 ـ فیزیک: لمان با قدی بیش از 190 سانتیمتر در دورانی که بازی میکرد، جزو بلندقامتترین سنگربانان جهان بود.
3 ـ باشگاهها: از سال 1988 تا تابستان سالجاری او برای 5 تیم باشگاهی بازی کرده که در آلمان عبارتند از شالکه، بورسیادورتموند و اشتوتگارت و خارج از آلمان آ.ث. میلان ایتالیا و آرسنال (2 دوره).
4 ـ بازی باشگاهی: مجموع بازیهای باشگاهی او در مدتی بالغ بر 23 سال 619 بازی است. بیشترین بازی را برای شالکه (274 بازی) و کمترین تعداد بازی را نیز برای آ.ث میلان انجام داد، زیرا در مدت یک سال حضورش تنها 5 بازی کرد.
5 ـ بازی ملی: او سال 1989 به عضویت تیم ملی جوانان آلمان در آمد و برای آن 6 بار بازی کرد. در تیم ملی بزرگسالان نیز از سال 1998 تا 2008 در 61 دیدار حضور یافت.
6 ـ لمان از آن دروازهبانانی نیست که گلزنی هم میکنند. در کارنامه دوران بازیگریاش تنها 2 گل از روی نقطه پنالتی ثبت شده است.
7 ـ گزینش یوفا: در فصلهای 1997-1996 و 2006-2005 از سوی یوفا به عنوان دروازهبان برتر قاره برگزیده شد.
8 ـ کارت زرد و قرمز: براساس آمار، او وقتی عضو بروسیا دورتموند بود، بیشترین کارت زرد و قرمز را گرفت.
9 ـ جانشینی سیمن: او سال 2003 که راهی آرسنال شد در حقیقت جانشین دیوید سیمن، دروازهبان ملی پوش و بزرگ این تیم شهر لندنی شد.
10 ـ قهرمانی: در فصل 2004-2003 با تیم آرسنال طعم قهرمانی لیگ برتر را چشید.
11 ـ نیمکتنشینی: در دورانی که با اولیورکان در تیم ملی رقابت داشت، همواره ذخیره او محسوب میشد. تنها در جام جهانی 2006 بود که کلینزمان، سرمربی تیم ملی از وجودش به عنوان دروازهبان اول استفاده کرد و اولیورکان دروازهبان شماره 2 شد.
12ـ بازی بحثانگیز: در جام جهانی 2006 و در مرحله یک چهارم نهایی، وقتی سرنوشت بازی آلمان و آرژانتین به پنالتی کشیده شد، او با 3 ضربه پنالتی حریف آمریکای جنوبی را مهار کرد. پس از بازی گفته شد اولیور کان و اورس زیگن تالر، آنالیزور تیم به او یک تکه کاغذ دادند که روی آن مشخصات بازیکنان حریف در ضربات پنالتی بود. او نیز آن کاغذ را در جورابش قائم کرد.
13 ـ بازی فراموش نشدنی: به باور برخی کارشناسان، بهترین بازی تمام عمر او در تیم ملی دیدار با ایتالیا در مرحله نیمه نهایی جام جهانی 2006 بود که او بارها ضربات آبیپوشان را مهار کرد و تنها روی دو ضربه پایانی نتوانست واکنشی از خود نشان دهد.
14 ـ بازنشستگی: سال 2006 ادعا کرد در سال 2008 برای همیشه کفشهایش را خواهد آویخت. اما پس از آن که با آلمان مقام نایب قهرمانی اروپا را کسب کرد، از تیم ملی کناره گرفت، اما همچنان به بازی در رده باشگاهی ادامه داد.
15 ـ رکورد عدم دریافت گل: سال 2008 او برای مدتی بالغ بر 681 دقیقه در تیم ملی گلی دریافت نکرد.
16ـ تحصیلات عالیه: او از جمله بازیکنان فوتبال حرفهای است که تحصیلات عالیه نیز انجام داده است. او سال 1988 از دانشگاه مونستر در رشته اقتصاد لیسانس گرفت.
17ـ ازدواج: سال 1999 با خانمی که معلم دبستان بود، ازدواج کرد. نکته جالب این که برادر زنش کنوت راینهارد، بازیکن بوندس لیگا بود.
18ـ خانواده: وی 2 فرزند دارد، ماتس 11 ساله و لیزولتا 5 ساله.
19ـ امور خیریه: وی عضو هیات رئیسه یک انجمن خیریه است که سال 2000 تاسیس شد و هدفش کمک به نیازمندان است.
20 ـ کارهای عامالمنفعه: او با انجمنهای پزشکی همکاری میکند تا به عنوان سخنگو یا سفیر بتواند نقشی در ارائه کمکهای داشته باشد. آخرین فعالیتش در این زمینه همکاری با یک انجمن بینالمللی برای ریشهکن کردن ایدز در قاره آفریقا بود.
اشپورت بیلد آلمان / مترجم: محمدرضا ارسلان
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: