مدیر‌کل اداره کتاب وزارت ارشاد:

هدف ممیزی حفظ آرامش فکری است

بعضی از صندلی‌ها به طور ذاتی صندلی‌های داغ و چالش برانگیزی هستند از جمله صندلی‌ای که مدیرکل اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر آن تکیه می‌زند.
کد خبر: ۴۳۹۷۴۲

در طول سال‌های گذشته همواره بحث کتاب و روش ممیزی آن که البته تعبیر قانونی‌اش «نظارت پیش از چاپ» است مورد توجه و گاه انتقاد تند برخی ناشران و اهل قلم قرار گرفته است به‌گونه‌ای که معمولا روزی نیست که در رسانه‌ها خبری، گزارشی و یادداشتی در این رابطه منتشر نشود.

اما محمد الهیاری فومنی شاید جوان‌ترین مدیری باشد که تا به امروز بر این صندلی چالش آفرین تکیه‌زده است مدیری که با وجود جوانی توانسته بخصوص در یک سال اخیر سر وسامانی به اداره کتاب بدهد و به گواهی خود اهل قلم و ناشران روند صدور مجوز کتاب‌ها قدری سرعت گرفته و ارتباط و تعامل دوطرفه هم میان ارشاد و اهل قلم کمی بیش از گذشته شده است.

الهیاری همچنین دبیر نوزدهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران هم هست و فرا رسیدن هفته کتاب بهانه‌ای شد تا در خارج از محیط رسمی ارشاد و در بوستانی سبز در حاشیه پایتخت با او به گفت‌وگو بنشینیم تا از سیر تا پیاز کتاب و کتابخوانی بپرسیم و او هم پاسخگو باشد.

شما خودتان در جایگاه نویسنده، مترجم یا مولف، آیا کتاب هم منتشر کرده‌اید؟

بله، یک طرحی را سه سال پیش پیرامون بررسی وضعیت کتاب و کتابخوانی در دنیا انجام دادیم به این دلیل که به هر حال ما دائما در حال مقایسه وضعیت و سرانه مطالعه و کتابخوانی در ایران با دیگر کشورها هستیم به همین دلیل شروع به جستجوی اینترنتی، کتابخانه‌ای و گاه میدانی کردیم و از میان سندهای رسمی که در جهان منتشر شده مجموعه‌ای را گردآوری کردیم و سپس گروهی از مترجمان کار ترجمه را انجام دادند و در نهایت سال 88 یک مجموعه 11 جلدی با تمرکز بر وضعیت کتابخوانی در حوزه آمریکا، اروپا و روسیه منتشر شد.

از سوی دیگر چون رشته دانشگاهی من علوم سیاسی است، در دوران تحصیلم در دانشگاه امام صادق(ع) کار به نسبت مفصلی درباره پرونده هسته‌ای ایران انجام دادم و آن پژوهش امسال منتشر شد که تاریخ تحول پرونده هسته‌ای ایران از ابتدا تا سال 85 را در بر می‌گیرد و از سال 85 به بعد را هم در مرحله فیش‌برداری هستم تا ان‌شاءالله در کنار جلد اول منتشر شود.

این کتاب‌ها در زمان مدیریت خودتان بر اداره کتاب منتشر شد؟

نمونه اخیر یعنی موضوع پرونده هسته‌ای بله، در زمان مدیریت خودم منتشر شد.

صدور مجوزش چقدر طول کشید، احتمالا زمان زیادی نباید در صف صدور مجوز مانده باشد؟ !

(می‌خندد )... نه ! چون در حوزه مسائلی نبود که بخواهد صدور مجوزش طولانی شود.

این جمله «چون در حوزه مسائلی نبود که بخواهد صدور مجوزش طولانی شود » یعنی چی؟

ببینید ارشاد در موضوع ممیزی مجری قانون است. از ممیزی در قانون به عنوان نظارت پیش از چاپ نام برده شده است و آنچه چارچوب ممیزی و نظارت پیش از چاپ را تعیین کرده است آیین‌نامه اهداف، سیاست‌ها و ضوابط نشر کتاب است که این آیین‌نامه سال‌ها پیش تدوین شده و در سال 67 یک بار به روزرسانی شد و با توجه به تغییراتی که در حوزه علمی و فکری کشور در سال‌های اخیر رخ داده است شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 89 دوباره آن را مورد بررسی قرار داد.

این آیین‌نامه در حال حاضر 16 ماده دارد و از این 16 تا یک ماده که شماره چهار باشد حدود قانونی نشر در ایران را مشخص کرده است یعنی گفته است کتاب در حوزه اخلاق، سیاست، هنر، ادبیات، دین، علوم اجتماعی و... تابع چه ضوابطی می‌تواند منتشر شود.

در همین آیین‌نامه البته اشاره شده که آزادی انتشار کتاب از حقوق آحاد ملت است مگر این که براساس ماده 4 آن حدود قانونی نشر رعایت نشده باشد به این معنا پس تعریفی از نظارت پیش از چاپ در خود این آیین‌نامه وجود دارد؛ درخصوص مبانی فقهی و حقوقی نظارت پیش از چاپ هم کارهای مستند و مستدل انجام شده و دلایل قانونی و شرعی آن هم مشخص است.

البته این آیین‌نامه همزمان دارای سیاست‌های ایجابی هم هست به این معنا که دولت به عنوان مجری توسعه و بسط نشر در کشور مسوولیت برگزاری جوایز ملی و استانی حوزه کتاب، یارانه‌های نشر، برگزاری نمایشگاه‌های کتاب و آنچه در مجموع باید در حوزه نشر اتفاق بیفتد را بر عهده دارد و به نظرم در مقایسه با آیین‌نامه قبلی مترقی‌تر است و صرفا جنبه سلبی و تبیین حدود قانونی ندارد.

ناخواسته وارد بحث آیین‌نامه نظارت پیش از چاپ کتاب شدیم الان این آیین‌نامه اجرا می‌شود؟

این آیین‌نامه در خرداد سال 89 از سوی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شد و از آن تاریخ ملاک ما این آیین‌نامه است در واقع به این معنا که در برخورد با کتاب ما به این آیین‌نامه استناد می‌کنیم اما در آیین‌نامه جدید موارد دیگری هم وجود دارد مانند هیات‌های نظارت بر ضوابط نشر کتاب که باید در دو حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان تشکیل شود و قانونگذار پیش‌بینی کرده است حداقل پنج نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه فرهنگی و علمی کشور از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شوند تا بر حسن اجرای ضوابط نظارت پیش از چاپ نظارت داشته باشند.

در حوزه کودک و نوجوان این افراد به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شده‌اند و به تایید رسیدند و در این حوزه جلسات هم شروع شده است و به‌طور مثال در اولین جلسه یک بار خود آیین‌نامه ضوابط نشر را مورد بررسی قرار دادیم و هیات جدید آیین‌نامه قبلی را فعلا لازم‌الاجرا دانست اما بازبینی آن را هم در دستور کار قرار داد.

هیات نظارت بزرگسال چه زمانی معرفی می‌شوند؟

از سوی وزارت ارشاد معرفی شده‌اند و شورای عالی هم مصوب کرده ولی هنوز ابلاغ نشده است. البته ما مقدمات کار را فراهم کرده‌ایم یعنی آیین‌نامه‌ها را برای بازبینی آماده کردیم و دستور جلسات هم مشخص شده است و نیازمند این هستیم که زودتر در خدمت‌ این عزیزان باشیم.

من فقط ضرورت و فلسفه وجودی این هیات نظارت را متوجه نمی‌شوم؟

ببینید فلسفه وجود هیات نظارت این است که در مواردی ممکن است قانونگذار نسبت به مساله‌ای سکوت کرده باشد یا اصلا در زمان تدوین آیین‌نامه یک موضوعی وجود نداشته و بعد اتفاق بیفتد و قانون هم پیش‌بینی نکرده است. در این هنگام می‌توان به این هیات مراجعه کرد و موضوع را شرح داد و آنها حکم صادر می‌کنند و براساس قانون مصوبات هیات نظارت لازم‌الاجرا و در حکم خود قانون است.

از قانون برمی‌آید که هیات نظارت مسلط بر دبیرخانه‌های هیات نظارت است.

ولی اشخاصی مانند جواد محقق، محمد میرکیانی، امیرحسین فردی و... که به عنوان اعضای هیات نظارت معرفی شده‌اند چندان حقوقدان نیستند؟

قانون تصریح کرده است این افراد باید صاحب نظر فرهنگی و آشنا به آن حوزه باشند.

دقیقا این هیات چه کاری انجام می‌دهد یعنی روی کار شما نظارت دارند، ممیز منصوب می‌کنند یا وظایف دیگری دارند؟

این هیات می‌تواند چند گونه کار انجام دهد و فکر می‌کنم ایده‌آلش این است که مجموعه‌ای از این کارها را با هم انجام دهد برخی مسائل وجود دارد که نیاز است ما به صورت موضوعی برای آنها حکم داشته باشیم طبیعی است اصل موضوع در جلسه مطرح می‌شود مثلا راجع به یک گرایش در عرفان‌های نوظهور کتابی برای صدور مجوز در دبیرخانه اداره کتاب ثبت شده است، اصل این موضوع در جلسه طرح می‌شود و هیات نظارت یک حکم کلی می‌دهد که با این گروه کتاب‌ها این گونه برخورد کنیم.

اما یک‌گونه دیگر کمک‌های مصداقی است مثلا کتابی که مجموعه کارشناسی نسبت به آن دارای اختلاف نظر هستند یا ناشر به رای ممیزی اعتراضی دارد توسط هیات نظارت مورد بررسی قرار می‌گیرد اگرچه ما معمولا تلاش می‌کنیم در مورد مسائل کلی‌تر با هیات صحبت کنیم.

به عبارت دیگر هیات نظارت، ناظر بر تمامی اتفاقاتی است که در این حوزه رخ می‌دهد.

آقای الهیاری این صندلی اداره کتاب چرا همیشه حاشیه‌ساز است و از ابتدا هر کسی ریاست آن را بر عهده داشته نتوانسته از حاشیه‌ها فاصله بگیرد؟

اساسا حوزه‌هایی که کارشان صدور مجوز است همیشه حاشیه‌هایی دارند ولی به نظرم به رویکرد مدیر هم بستگی دارد. می‌توان به این حاشیه‌ها دامن زد و از طرفی می‌توان بی اعتنا بود و به اصل کار و متن امور پرداخت.

به هر حال از روزی که کار ممیزی کتاب انجام شده است همیشه در طول این سال‌ها موافقان و مخالفان در رسانه‌ها و مطبوعات نسبت به این موضوع صحبت کرده‌اند و در مواردی حاشیه‌هایی هم ایجاد شده است که حتی کار را به رسانه‌های بیگانه هم کشانده است.

خودتان فکر می‌کنید در این حاشیه‌سازی‌ها چه اندازه نویسنده و ناشر سهم دارند و چه اندازه اداره کتاب سهیم است؟

خب به لحاظ اداری ما سال به سال داریم پیشرفت می‌کنیم مثلا در امور اداری کاغذ حذف می‌شود، مراجعات غیرحضوری می‌شود و بالاخره بخشی از ناراحتی‌ها و نارضایتی‌ها به همین رویه‌های اداری باز می‌گردد که در همه ادارات وجود دارد.

ما با یک شیب ملایمی رویه‌های اداری را داریم بهبود می‌بخشیم تا این نارضایتی‌ها کاهش پیدا کند اما یک بخشی از اعتراض‌ها به دلیل ناآگاهی از قانون و ضوابط می‌تواند باشد.

بخشی از این حاشیه‌ها هم به خاطر فاصله است یعنی این که ارتباط صحیح و موثری به صورت حرفه‌ای بین مجموعه مجری یعنی دولت و مجموعه متقاضی یعنی نویسنده و مترجم و ناشر وجود ندارد اگر بشود این فاصله را به حداقل رساند فکر می‌کنم بخش عمده‌ای از مشکلات حل شود.

برای کم کردن این فاصله چه راهکاری دارید؟

مهم‌ترین راهکار تقویت تشکل‌های صنفی نشر است تا به صورت حرفه‌ای کار را پیگیری کنند ممکن است اعتراضی به صدور مجوز کتابی وارد باشد ما تعداد محدودی ناشر حرفه‌ای داریم که این تعداد ناشر با جامعه بزرگی از اهل قلم در ارتباط هستند. اگر این ناشران بتوانند به صورت حرفه‌ای پیگیر کار باشند خیلی بهتر از این است که آن جامعه بزرگ اهل قلم هر روز به ارشاد مراجعه کنند یا در رسانه‌های مختلف بدون داشتن اطلاعات کامل، حقوقی و حرفه‌ای مصاحبه کنند و گاه زمینه سوءاستفاده از حرف‌هایشان را هم فراهم کنند.

اگر اشتباه نکنم تا همین چند وقت پیش اداره کتاب، اداره کتاب و کتابخوانی بود، کتابخوانی‌اش را چه کردید؟

بله درست است کتابخوانی‌اش حذف شد چون خود آن کتابخوانی شرح وظایف سنگینی را بر دوش این اداره قرار می‌داد و مثلا برخی دبیرخانه‌های جوایز و شوراهای خرید کتاب زیرمجموعه این اداره کل بودند که در دوره معاونت امور فرهنگی قبلی به بخش‌های دیگر سپرده شد تا این اداره سبک تر و چالاک‌تر به وظیفه اصلی خودش یعنی نظارت پیش از چاپ بپردازد و البته فکر می‌کنم در جای خودش تصمیم درستی بود.

یکی از انتقادهای جدی به مجموعه شما روند طولانی صدور مجوز است؛ اگر موافق هستید مروری برمسیر و سرنوشت انتشار یک کتاب داشته باشیم؛ درست از زمانی که مولف یا مترجم کار را روی کاغذ تمام می‌کند تا زمانی که منتشر می‌شود.

نخستین نکته‌ای که باید یادآوری کنم انعقاد یک قرارداد حرفه‌ای میان ناشر و نویسنده است چراکه بسیاری از مشکلات حوزه کتاب در همین نداشتن قرارداد یا قرارداد غیرحرفه‌ای است که موجب برخی مشکلات و اختلافات می‌شود.

یعنی شما در اداره کتاب به اختلافات میان نویسنده و ناشر هم ورود پیدا می‌کنید؟

خیر، اما یک هیات حل اختلاف بدوی در معاونت امور فرهنگی زیرمجموعه اداره کل مجامع و تشکل‌ها وجود دارد که در مواردی که ناشران و مولفان به اختلاف برمی‌خورند آن هیات موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ یک کمیته رسیدگی به تخلفات ناشران هم وجود دارد تا اختلافات حوزه نشر در داخل مجموعه فرهنگی حل شود؛ اما طبیعی است اگر ناشر یا نویسنده مراجعه‌ای نداشته باشند و از طریق مراجع قضایی اقدام کنند دیگر از مجموعه ارشاد خارج شده است.

در واقع ارشاد بیشتر حالت ریش سفیدی دارد؟

نوعی حکمیت است اما آن کمیته رسیدگی به تخلفات ناشران چون آیین‌نامه مصوب و اعضای حقیقی و حقوقی دارد مصوباتش لازم الاجراست و می‌تواند برخوردهای مناسب داشته باشد ولی در مجموع مهم داشتن یک قرارداد حرفه‌ای است که در آن نوبت چاپ، میزان حق التالیف اثر، شرایط تجدید چاپ و... به‌طور واضح درج شده باشد و هرچه دقیق‌تر باشد باعث می‌شود مشکلات بعدی کمتر شود و اصلا بخش عمده‌ای از مراجعات به معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد همین فقدان قرارداد حرفه‌ای میان ناشر و مولف است.

در مورد روند تولید کتاب هم از زمانی که ناشر، کتاب را از مولف تحویل می‌گیرد و قرارداد می‌بندند، ابتدا از کتابخانه ملی فهرست‌نویسی پیش از انتشار (فیپا) را دریافت می‌کند سپس از موسسه خانه کتاب شماره استاندارد کتاب یا شابک را می‌گیرد و وقتی این دو را داشته باشد به دبیرخانه هیات نظارت بر ضوابط نشر کتاب در وزارت ارشاد مراجعه می‌کند و کتاب را به صورت حضوری ثبت می‌کند و فایل پی دی اف کتاب را تحویل می‌دهد.

البته در شش ماهه دوم میزان ثبت کتاب در روز بیشتر است چون هم سال تحصیلی را داریم و هم به نمایشگاه کتاب نزدیک می‌شویم و برای همین ناشران پر کارتر هستند.

پس از ثبت چه اتفاقی برای کتاب می‌افتد و چگونه مورد ممیزی قرار می‌گیرد؟

گروهی از دوستان هستند که کارها را به صورت روزانه در دبیرخانه هیات نظارت بررسی می‌کنند. بخشی از این کتاب‌ها که هر روز ثبت می‌شوند و اتفاقا بخش قابل توجهی هم هستند کتاب‌های آموزشی و علمی است که اینها وارد آن چرخه بررسی نمی‌شوند و معمولا پس از یک روز کاری مجوز انتشارشان صادر می‌شود.

الهیاری: دو نوع آزادی داریم یک آزادی ناشر و نویسنده است و یک آزادی هم برای جامعه بزرگ خوانندگان و مردم است که نباید با انتشار برخی آثار آرامش فکری و روانی آنها را بر هم زد ما به فکر آن جامعه بزرگ‌تر هستیم

بخش دیگری از کتاب‌ها که می‌مانند، به واحد کارشناسی منتقل می‌شوند که ما در این واحد گروه‌های تخصصی موضوعی داریم. هر کتاب تحویل سرگروه می‌شود مثلا سرگروه علوم سیاسی کتاب را نگاه می‌کند و با توجه به زیرمجموعه‌هایی که دارد مثلا جامعه شناسی سیاسی، روابط بین‌الملل، حقوق سیاسی، فلسفه سیاسی، مسائل منطقه‌ای و... تفکیک موضوعی می‌کند و کتاب را در اختیار کارشناس مربوطه قرار می‌دهد و او پس از مطالعه به سرگروه بازمی‌گرداند و سرگروه براساس نظر کارشناسی رای صادر می‌کند که این رای می‌تواند شامل این باشد که انتشار کتاب بلامانع است یا بخش‌هایی نیاز به اصلاحات دارد یا این که روح کلی حاکم بر اثر با ضوابط انتشار مغایرت دارد.

یعنی هر کتاب را تنها یک ممیز یا به قول شما کارشناس می‌بیند؟

معمولا یک کارشناس به عنوان کمیته اول و سرگروه به عنوان کمیته دوم نظر می‌دهند. گاهی ممکن است کار را به کارشناس دیگری یعنی کارشناس دوم دهند و از سوی دیگر دبیر علمی که بالای سرگروه قرار دارد هم هست که در صورت اختلاف نظر رای می‌دهد.

البته ممکن است بـرخی کتاب‌ها به دلیل پیچیدگی و چند لایه بودن و اهمیتی که دارند در هیات نظارت هم مطرح شوند و نظر مشورتی آنها هم اعلام شود.

در نهایت می‌خواهم بگویم قانونگذار سعی کرده با این کمیته‌های چندگانه حقی از مولف، مترجم، نویسنده و ناشر ضایع نشود.

در حال حاضر شما چند مدل مجوز برای انتشار کتاب صادر می‌کنید؟

ناشر بعد از صدور مجوز براساس همین آیین‌نامه برای توزیع کتاب هم باید دوباره به ارشاد مراجعه کند و دو نسخه از کتاب را تحویل دهد و برگه اعلام وصول که مجوز توزیع کتاب است را دریافت کند که در این مرحله کتاب را با آنچه مجوز گرفته مقایسه می‌کنند؛ مثلا تعداد صفحات، سال نشر، اسم نویسنده و... در واقع بیشتر کنترل فیزیکی است.

از آن دو نسخه هم یک نسخه به خانه کتاب می‌رود و دیگری به چرخه خرید کتاب ارسال می‌شود. به بیان دیگر هر کتابی این شانس را دارد که در دبیرخانه هیات خرید کتاب مطرح شود.

البته پاسخ سوال من این نبود. منظورم این است که گاهی دیده‌ایم کتاب‌هایی «مجوز مشروط» دریافت می‌کنند. یعنی تنها برای یک نوبت چاپ ارشاد به آنها مجوز می‌دهد.

وقتی کارت مجوز صادر می‌شود، ناشر به دفعات می‌تواند کتاب را چاپ کند. اما برخی کتاب‌ها هستند که ناشر حرفه‌ای ندارند و مولف می‌خواهد به اسم خودش چاپ کند که این نوع کتاب‌ها مجوزش برای یک نوبت است.

اما من نمونه‌هایی را سراغ دارم که ناشر حرفه‌ای هم دارد، اما مجوزش تنها برای یک نوبت است.

به صورت عمومی این موضوع را نداریم. موارد استثنا هم دو حالت دارد؛ یک حالت که عرض کردم ناشر ، مولف باشد و حالت دوم بندرت در حوزه کتاب‌های شعر و ادبیات رخ می‌دهد که آن هم به این دلیل است که هیات نظارت قبلی در حوزه بزرگسال برای صیانت از زبان فارسی مصوبه‌ای داشته است که ما در حوزه شعر به دلیل اهمیتی که هویت ما و زبان فارسی دارد جدا از بحث محتوایی، ورود و نظارت شکلی هم داشته باشیم. یعنی ممکن است شاعری با ساختار شعر آشنا نبوده و به زبان لطمه زده یا وزن و قافیه را رعایت نکرده باشد. در این حالت ما می‌توانیم مانع انتشارش شویم. به این معنا که در نهایت ممکن است به صورت محدود و یک نوبت چاپ مجوز صادر شود.

آقای الهیاری برخی می‌گویند وزارت ارشاد فایل کامپیوتری کتاب‌ها را از ناشر می‌گیرد تا برخی کلمات حساس و به اصطلاح مرتبط با خط قرمز را در آن با کامپیوتر جستجو کند و به این ترتیب بخشی از ممیزی به صورت خودکار اعمال می‌شود. مثلا در یک مورد نویسنده‌ای می‌گفت در داستانش هرجا واژه «عرق» بوده است تبدیل به «نوشیدنی» شده بود و به دلیل مکانیکی بودن این جابه‌جایی‌ها در بخشی از کتاب آمده بود: « نوشیدنی شرم بر پیشانی‌ام نشست»! آیا این نوع ممیزی واقعیت دارد؟

بالقوه این امکان وجود دارد که کتاب را چه به صورت فایل pdf و چه word به کمک نرم افزارها مورد بررسی و واژه‌یابی قرار داد. اما آنچه قانون از ما می‌خواهد این نیست که با ممیزی به صورت مکانیکی برخورد شود بلکه قانون خواسته است که روح کتاب درک شود. لذا این کار به صورت 100 درصد توسط نیروی انسانی صورت می‌گیرد.

من همین‌جا این اطمینان را می‌دهم که تمام کتاب‌ها به طور کامل خوانده می‌شوند. اما گاهی در کتابی یک موضوع که هنجار نیست و مقابل ارزش‌ها هم قرار دارد مانند همین مثالی که شما زدید به تکرار مورد استفاده نویسنده قرار می‌گیرد. اگر این اتفاق در یک کتاب 800 صفحه‌ای و در خدمت طرح داستان باشد یا شخصیت منفی داستان را توصیف کند، از نظر کارشناسی اشکالی ندارد. اما وقتی یک کتاب 80 یا 100 صفحه‌ای برخی واژه‌ها یا مفاهیم نامتعارف را با بسامد بالا بشدت تکرار می‌کند، این از نظر قانون اباحه‌گری یا اباحه‌گرایی است. آن هنگام کارشناس تشخیص می‌دهد که اینها را باید حذف کند و حذفشان هم اتفاقا به روح کتاب لطمه‌ای نمی‌زند. اگرچه می‌پذیرم ممکن است مواردی وجود داشته که کارشناس دقت لازم را نکرده است و ما باید تذکر دهیم.

شاید برای خیلی از مردم و اهل قلم سوال باشد که چه کسانی ممیز یا کارشناس کتاب هستند و اصلا شیوه استخدام و به‌کارگیری آنها چگونه است. آیا شما آنها را انتخاب می‌کنید، معاون امور فرهنگی حکم می‌زند یا حتی خود وزیر اعمال نظر می‌کند؟

عمده کارشناسان اداره کتاب چندین سال است که با این اداره همکاری می‌کنند...

یعنی از داخل مجموعه وزارت ارشاد هستند یا خارج مجموعه؟

اکثرا از بیرون با ما همکاری می‌کنند. دوستان داخل وزارتخانه بیشتر پیگیر امور اجرایی هستند؛ عمده سرگروه‌های ما عضو هیات علمی دانشگاه‌‌های معتبر کشور هستند که باعث می‌شود ملاحظات علمی و اخلاقی را همزمان داشته باشند. به عبارتی می‌خواهم بگویم ممکن است چندین مدیرکل کتاب و معاون وزیر تغییر یابند و از ارشاد بروند، ولی اکثر کارشناسان به همکاری‌شان ادامه دهند.

ولی من پاسخ سوالم را نگرفتم. ممیزان را بالاخره چه کسی انتخاب می‌کند؟

آیین‌نامه جدید پیش‌بینی کرده است کارشناسان حوزه کتاب باید توسط هیت نظارت به شورای فرهنگ عمومی معرفی شوند و این شورا هم صلاحیت آنها را تایید کند.

الان شما چند ممیز دارید، حدودی می‌خواهم نه به طور دقیق؟

تعداد کارشناسان در گروه‌های مختلف متفاوت است مثلا در حوزه داستان حجم کارها بیشتر است، در حوزه روان‌شناسی هم همین طور، ولی ممکن است در برخی گروه‌ها تعداد کمتر باشد یا اساسا دبیرخانه هیات بزرگسال و هیات کودکان کاملا با هم متفاوت هستند. برای همین نمی‌توان عدد یکسانی را برای همه گروه‌ها به کار برد و اعلام کرد.

آیا ممیزی کتاب شغل است یعنی شغلی با این عنوان در ارشاد وجود دارد؟

نه شغلی رسمی و حرفه‌ای نداریم، ولی به نظرم باید شرایطی فراهم شود تا از نظر بیمه و سوابق این افراد بتوانند از مزایایی برخوردار شوند. چون در بین کارشناسان ما کسانی هستند که این کار را به صورت تمام وقت انجام می‌دهند و شغل دیگری ندارند.گروهی از کارشناسان ما هم مشاغل دیگری دارند ولی شغلشان مرتبط و همراستا با همین کار است؛ مثلا عضو شورای پژوهشی در یک سازمان و نهاد هستند.

در ممیزی کتاب آیا از موسسه‌های حقوقی هم استفاده می‌کنید؟

در برخی حوزه‌ها و موضوعات تخصصی از افراد حقیقی که در موسسه‌های حقوقی بیرونی هستند استفاده می‌کنیم و در برخی موارد به طور مشخص از خود موسسات حقوقی بهره می‌بریم مانند دفاع مقدس یا برخی حوزه‌های تخصصی قرآنی.

با توجه به این که گفتید بخش عمده‌ای از نیروی انسانی که در کار نظارت پیش از چاپ هستند از بیرون با شما همکاری می‌کنند آیا نسبت به آیین‌نامه و نوع نظارت اطلاع کافی دارند و اصولا جلسات هماهنگی با گروه ممیزان دارید؟

ما جلسات منظم با سرگروه‌ها داریم و سرگروه‌ها هم با کارشناسان‌شان در ارتباط هستند. مثلا اگر ماده دو در حوزه دین و اخلاق می‌گوید: هرگونه تبلیغ، ترویج، الحاد یا هر نوع عملی که به الحاد بینجامد و منکر مبانی دین شود باید مورد توجه کارشناس کتاب قرار گیرد، خب تک تک این کلمات به لحاظ حقوقی و شرعی تعریف دارند و تشخیص آن در کتاب نیاز به بحث دارد و مصداق‌ها باید مورد بررسی قرار گیرند و ما برای تمام موارد سعی می‌کنیم مصداق‌ها را مشخص کنیم.

اگر اینقدر دقیق است و شما مدام در حال بحث و جلسه هستید و از طرفی آیین‌نامه هم مشخص کرده است، پس این برخورد سلیقه‌ای که همه از آن انتقاد می‌کنند بابت چیست؟

ببینید موضوع سلیقه عمرش به اندازه عمر ممیزی است، یعنی همواره ممیزی با اتهام برخورد سلیقه‌ای مواجه بوده‌است و البته در نهایت باید بپذیریم که کار را نیروی انسانی انجام می‌دهد و به لحاظ طبیعی افرادی هم که خیلی شبیه هم فکر کنند ممکن است در برداشت و تفسیر یک موضوع به اختلاف برسند.

مثلا آیین‌نامه می‌گوید بیان کتاب باید بیان عفیف و غیرمحرک باشد. خب همین نکته اگر در خدمت تبیین موضوع و به منظور آموزش و انتقال مفاهیم باشد بلامانع است؛ تشخیص این دشوار است.

از طرفی حالا بیایید بگوییم بیان عفیف چیست، بیان رکیک چیست، یک کلمه ممکن است یک جایی رکیک باشد ولی یک جایی نباشد. گاهی نسبت دادن یک صفت به یک نفر چندان مشکل ساز نیست، اما همان صفت را اگر شما به یک نفر دیگر نسبت دهید ممکن است برایتان دردساز شود. همین داستان در برخورد با کتاب‌ها هم وجود دارد. ولی ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم تا از عنصر سلیقه دور شویم.

فکر می‌کنم هرچه بتوانیم در آیین‌نامه ریزتر شویم و مصداق‌ها را زیاد کنیم اعمال سلیقه را به حداقل می‌رسانیم.

بالاخره ورود سلیقه را قبول دارید یا می‌گویید صرفا اتهام است؟

ما خیلی تلاش می‌کنیم که به حداقل برسد...

درباره اصل و ماهیت نظارت پیش از چاپ هم شاهد هستیم که در برخی رسانه‌ها همواره انتقادهایی مطرح می‌شود و نخستین مثالشان هم روزنامه‌ها هستند که شمارگانشان گاهی حدود نیم میلیون نسخه است و بعد از چاپ مورد نظارت قرار می‌گیرند، آیا می‌توان همان ساز و کار نظارتی که برای روزنامه‌ها وجود دارد را برای کتاب هم اجرا کرد؟

ببینید اولا صنعت نشر در اکثر کشورهای دنیا به لحاظ اقتصادی خیلی قوی نیست و معمولا مورد حمایت قرارمی‌گیرد. شما روزنامه را مثال زدید. درست است که اول چاپ و توزیع می‌شود سپس اگر مشکلی بود هیات نظارت برخورد و رسیدگی می‌کند، اما در حوزه کتاب و نشر باید در نظر بگیریم که بدنه اقتصادی واقعا ضعیف است و ناشر برای چاپ کتاب سرمایه محدودی دارد. حالا اگر برای یک کتابش موردی پیش بیاید از یک جمله گرفته تا روح کلی کتاب، آن هنگام باید کتاب را خمیر کند و چه ضرری به ناشر تحمیل می‌شود.

از نظر محتوایی هم آنچه قانونگذار پیش‌بینی کرده است و مستند به دلایل قانونی و شرعی است، حکمتی دارد. کتاب در مقایسه با سینما، تئاتر، روزنامه و... رسانه ماندگارتری است. تئاتر اجرایش تمام می‌شود، روزنامه از نامش مشخص است تاثیرگذاری‌اش محدود به همان روز نه همان هفته نه حداکثر همان ماه است بعد فراموش می‌شود، اما کتاب ماندگارتر است و فکر می‌کنم قانونگذار در این مورد هوشمندانه رفتار کرده است.

برخی می‌گویند این مقابل آزادی است. ما دو نوع آزادی داریم یک آزادی ناشر و نویسنده است و یک آزادی هم برای جامعه بزرگ خوانندگان و مردم است که نباید با انتشار برخی آثار آرامش فکری و روانی آنها را بر هم زد، ما به فکر آن جامعه بزرگ‌تر هستیم.

سینا علی محمدی ‌-‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها