بنابراین دست به تجربههای زیادی زد و نقشهای متفاوتی را ارائه کرد که ازجمله آنها میتوان فیلمهای میکس، دختردایی گمشده و مجموعههای من یک مستاجرم، ریحانه و... را مثال زد.
نگار فروزنده این روزها دغدغههای زیادی دارد و از کارهای ضعیف سینما و تلویزیون حسابی گلایهمند است. با او همراه شدیم تا هم از قصه بازیگر شدنش برایمان بگوید و هم از تجربه بازی در سریال شهر دقیانوس که این روزها روی آنتن شبکه یک سیماست.
بهتر است کمی به عقب برگردیم. از قصه بازیگر شدنتان برایمان بگویید.
از طریق یکی از دوستان مادرم که برادرش صدابردار کارهای حسین فردرو بود به او معرفی شدم. رفتم تست دادم و قبول شدم و بعد در کلاسهای بازیگری سمندریان دوره دیدم. پس از آن رفته رفته وارد این حرفه شدم و تا امروز هم آن را ادامه دادم.
از روندی که تا امروز طی کردهاید راضی هستید؟
پنجاه، پنجاه است. من تلاش کردهام که کار خوب انجام دهم و انتخابهای درستی داشته باشم. بعضی وقتها نقشهایی که پیشنهاد میشود در نهایت آن چیزی نمیشود که در فیلمنامه طراحی شده بود. در این مواقع است که فقط خستگی کار روی دوشم میماند.
و در این زمانهاست که انگیزهای برای کار نمیماند...
بیانگیزه نمیشوم، چون هدفم را میشناسم و برای رسیدن به آن تلاشم را میکنم.
در زمان کار با کارگردان هم پیشنهادات خود را در جهت بهتر شدن نقش میدهید؟
خیر. چون دوست ندارم کارگردان را حین کار کلافه کنم. او کارها و مسوولیتهای دیگری هم دارد. البته ممکن است سر چیزهای کوچکی از او نظر بخواهم. همین. اصولا سعی میکنم قبل از کار با کارگردانم به یک نظر مشترک درباره نقش برسم.
فکر میکنید پس از 18 سال فعالیت در عرصه بازیگری از روز اول تاکنون چه تغییراتی در نحوه اجرای نقشهایتان به وجود آمده است؟
نمیدانم، اما پس از این همه سال، به تجربیاتی رسیدهام که برایم بسیار ارزشمند است، برای به دست آوردن این تجربیات هزینههای زیادی هم دادهام. این تجربیات به من آموختند که نقشهایم را چگونه باورپذیر اجرا کنم.
در این سالها چقدر نقشهای متفاوت بازی کردهاید و چه زمانهایی یک نقش را تکرار کردهاید؟
یک زمانی نقشهای شبیه به هم زیاد بازی کردم، اما پس از آن دیگر سعی کردم همه جور نقشهایی را امتحان کنم. از نقش دخترهای ساده و بیریا گرفته تا نقشهای منفی.
در چند سال اخیر بسیار کمکار شدهاید. این مساله علت خاصی دارد؟
بله. چون آنقدر کیفیت فیلمنامهها پایین است که دیگر رغبتی برای اجرای نقش باقی نمیماند. برای من خیلی مهم است که چه جور کاری را در پرونده کاریام ثبت کنم. برای همین نمیخواهم به هر قیمتی بازی کنم. به همین دلیل چند وقتی است که محتاطتر نقشهایم را انتخاب میکنم.
یعنی باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنید؟
بله. دقیقا همینطور است. دوست دارم کاری که میکنم قابل دفاع باشد و بازی در آن کار حداقل یک توجیه منطقی برایم به دنبال داشته باشد.
گرایش شما بیشتر به سوی چه جور نقشهایی است؟
ببینید در حرفه ما، فیلمنامه حرف اصلی را میزند و تعیینکننده خیلی چیزها است و بعد از آن توانایی کارگردان. بنابراین اگر فیلمنامه و کارگردان خوب باشند حتما نقش هم خوب است و نوع آن دیگر خیلی تفاوت نمیکند.
بازی در سریال شهر دقیانوس ، چگونه برایتان اتفاق افتاد؟
از طرف یکی از دوستان بازی در این سریال به من پیشنهاد شد که پس از خواندن فیلمنامه پذیرفتم در این کار حضور داشته باشم.
زمانی که نقش را قبول کردید، فیلمنامه کامل بود؟
بله. من به هیچوجه سر کاری که فیلمنامه آن آماده نباشد نمیروم. چون بازی کردن در این شرایط یک جور ریسک است.
اما این مساله حالا دیگر جا افتاده است و بیشتر بازیگران با آن کنار آمدهاند؟
بله. متاسفانه این اتفاق افتاده است. معمولا ما یک کار اشتباه را انجام میدهیم و بعد هم با پشتکار تمام دنبال آن را میگیریم و خیلی به خودمان زحمت نمیدهیم که راهمان را تغییر دهیم.
چرا با این مساله موافق نیستید. آن هم در شرایطی که دیگران خیلی راحت با این موضوع کنار آمدهاند؟
فروزنده: پس از این همه سال، به یک سری تجربیاتی رسیدهام که برایم بسیار ارزشمند است، برای به دست آوردن این تجربیات هزینههای زیادی هم دادهام. این تجربیات به من آموختند که نقشهایم را چگونه باورپذیر اجرا کنم
چون به نظرم این کار اشتباه است و درست مثل این میماند که شما خانهتان را روی یک زمین ناهموار بسازید. در این شرایط هر چقدر هم که خانه مدرن و شیک باشد، اما امنیتی در آن نخواهید داشت. البته بعضی از دوستان چون به جنبه مالی بیشتر فکر میکنند تا کاری که انجام میدهند، پس برایشان فرق هم نمیکند، اما آنها بازیگر حرفهای نیستند بلکه فقط کار میکنند که پول بگیرند. به هر حال ما باید پشت کارهایمان یک نگاه حرفهای وجود داشته باشد و نباید اجازه بدهیم که هنرمان نابود شود.
حالا به نظرتان فیلمنامه شهر دقیانوس، قابل دفاع است؟
بله. به نظرم این کار قصه جذاب و متفاوتی دارد.
بازی در این کار در نهایت به دل خودتان نشست و راضی بودید؟
در نهایت و در هر حالت کلی بله، ولی متاسفانه مسائل زیادی در این کار وجود داشت که باعث ناراحتی من شد و کمی دلزدهام کرد.
میتوانید به بعضی از آنها اشاره کنید؟
خیر. چون این کار تمام شده است و دیگر نمیخواهم خاطراتم را بیان کنم، اما بازی در این کار درس عبرت خوبی برایم شد تا برای انتخاب کارهای بعدیام جدیتر و با نگرش بازتر رفتار کنم.
به نظرتان شهر دقیانوس کجاست؟
در قصه ما که شهر جیرفت بود. به هر حال قطعا جایی است که تاریخچه قدیمیای دارد و پر از رمز و راز است و همینطور چیزهای باستانی زیادی در آن وجود دارد.
چه مدت بازیتان در این سریال طول کشید؟
نزدیک به 7 ماه بازیام در این کار طول کشید. البته این سریال با یک تاخیر 2 ساله روی آنتن رفته است که واقعا علتش را نمیدانم، اما خوشحالم که حداقل نتیجه کارمان به هدر نرفت و بالاخره شهر دقیانوس پخش شد.
بازی در خارج از تهران و سریالهای شهرستانی چطور است؟ بخصوص برای یک خانم؟
خیلی دشوار است. بخصوص با کمبود امکاناتی که در زمینه ساخت آثار وجود دارد. باور کنید جیرفت حتی یک هتل هم نداشت و ما در جایی شبیه به مسافرخانه استراحت میکردیم و مستقر بودیم.
کارگردانی مهرداد خوشبخت چطور بود؟ به عنوان یک بازیگر با او راحت بودید؟
بله. او توجه ویژهای به فیلمنامه داشت و خیلی خوب فضاها را طراحی کرد و احساس مسوولیت زیادی نسبت به کارش داشت.
برای انتخاب یک نقش، معمولا چقدر قضاوت نهایی مخاطبانتان را در نظر میگیرید؟
خیلی زیاد. اگر این مساله برایم اهمیتی نداشت پرکارتر از امروز بودم. مخاطب برای من قابل احترام است و ترجیح میدهم بگویند کمکار هستم تا این که در همه جور کاری بازی کنم و از چشم مخاطب بیفتم.
بیشتر خودتان را یک بازیگر سینمایی میدانید یا تلویزیونی؟
خیلی این مساله برایم فرق نمیکند. هر چند که نگاه اصلیام به سمت سینماست، اما بازی در سینما هم خیلی خوشحالم نمیکند. چون کارهای سینماییمان هم متاسفانه نازل شدهاند و چیزی برای مخاطب ندارند.
خانم فروزنده ممکن است باز هم در یک سریال مناسبتی مثل «دارا و ندار» بازی کنید؟
من پس از مدتها در سریال شهر دقیانوس بازی کردم که به خاطر بعضی از مسائل که قبلا هم گفتم پشیمان شدم. برای همین خیلی بازی در سریالهای تلویزیونی را نمیپسندم. به خصوص این که دارا و ندار، اصلا سریال خوبی نبود و به هیچ وجه آن را دوست ندارم و به خاطر رودربایستی با آقای دهنمکی بازی در آن کار را پذیرفتم، به هر حال باز هم میگویم این فیلمنامه و قصه جذاب است که برایم تعیینکننده و مهم است.
بهترین تجربههای شما در اجرای نقشهایتان متعلق به چه کارهایی است؟
تمام کارهایی که با آقای داریوش مهرجویی انجام دادهام برایم خاطرهانگیز است و واقعا مثلا یک کلاس درس بود. پس از آن فیلمهای کافه ستاره، محاکمه در خیابان، دختر دایی گمشده، سریال من یک مستاجرم و دو پنجره را خیلی دوست دارم و جزو بهترین تجربههای من هستند.
اما در محاکمه در خیابان، نقش بسیار کوتاهی داشتید؟
بله همینطور است. یک نقش کوتاه خوب و موثر بهتر از یک نقش طولانی و بیفایده است.
من فکر میکنم اگر بخواهید با همین حساسیت کارهایتان را انتخاب کنید خیلی نمیتوانید بازیگر پرکاری باشید و ممکن است حتی فراموش هم بشوید؟
بله. شاید، اما با این شرایط واقعا ترجیح میدهم کمکار بمانم. من دوست ندارم هنرم را بفروشم، حتی به قیمت این که فراموش شوم.
فضای پشت صحنه کدام سریال برایتان دلچسبتر بوده است؟
«من یک مستاجرم». همه بچهها در این کار باهم هماهنگ و دوست بودند که این مساله به مدیریت خوب خانم پریسا بختآور به عنوان کارگردان آن کار برمیگردد.
اگر بخواهید از فعالیت هنریتان در این سالها تصویری بکشید، چه چیزی خواهید کشید و از چه رنگهایی در آن استفاده خواهید کرد؟
یک قسمتهایی را خیلی زیبا و شفاف میکشم و در آن از رنگهای شاد و گرم استفاده خواهم کرد و یک قسمتهایی را هم خیلی خاکستری و بیتفاوت میکشم، چون مسیری که در طول این سالها طی کردهام، فراز و نشیبهای زیادی داشته است.
محبوبه ریاستی
جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم