
اما اگر شما با تعدادی از دوستان یا اعضای خانواده خود وارد یک موزه شوید، لازم است که شرح و توضیح راهنما برای هر مخاطب جداگانه و متفاوت انجام شود، این در حالی است که در حال حاضر راهنمایان موزه برای همه، توضیحات یکسانی را ارائه میدهند. این هم یک دلیل بسیار ساده دارد، چون بیشتر راهنماهای موزههای ایران، اطلاعاتی را از قبل حفظ کردهاند و سالیان مدیدی است که آن را برای مخاطبان خود بازگو میکنند! با این شرایط باز هم انتظار میرود که افراد بیشتری برای موزه رفتن ترغیب شوند!...
چرا راهنمای موزهسال 2011 از سوی شورای جهانی موزهها با عنوان «اشیای موزه شرح حال شما را میگویند» نامگذاری شده است. بدون شک تامل در این محتوا ما را به سوی نقش مهم راهنمایان موزه رهنمون خواهد ساخت. یک شیء که در موزه و در ویترین مقابل مخاطب به نمایش گذاشته شده است، تنها یک جزء از یک مجموعه است، مجموعهای که فرهنگی با ویژگیهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دانش یک دوره را شکل داده است. چنانچه راهنما نتواند تصویری کامل از آن مجموعه و آن آثار به مخاطبان ارائه دهد درست میشود داستان فیل در تاریکی مولانا؛ چرا که راهنمای موزه تنها با ذکر مشخصات اثر، ما را در همان دنیای تاریک رها میکند و مخاطب تصویری بسیار ناقص و گاه گمراهکننده از اثر به دست خواهد آورد . به بیان دیگر کارکردی که راهنمایان موزه در حال حاضر دارند شاید به وسیله یک ضبط صوت یا یک برچسب مفصلتر بتواند انجام شود!
دانش پیش میرودبا پیشرفت تکنولوژی، هر روز دادههای جدیدتری درباره تاریخ و اشیای برجای مانده از دورههای مختلف منتشر میشود؛ دادههایی که گاه یافتههای پیشین را به طور نسبی یا کامل نقض میکنند. شاید این سادهترین دلیل باشد برای اینکه یک راهنمای موزه به طور مستمر باید در جریان آخرین پژوهشها و یافتههای مرتبط در حوزه کاری خود باشد و از آنها مطلع شود. بدون اطلاع از دانش و یافتههای روز، راهنمایان موزه نخواهند توانست معرفی درستی از موزه و اشیای موجود در آن ارائه کنند، دانشی که متاسفانه بیشتر راهنمایان موزه در ایران از آن برخوردار نیستند. همین مساله خود ضرورت بازنگری مالکان موزه (در هر دو بخش خصوصی و دولتی) نسبت به نقش راهنمایان موزه را پررنگتر میکند؛ شاید در پس این بازنگری، اطلاعات بهروز و جذاب برای مخاطبان و بازدیدکنندگان موزه بیان شود.
اطلاعات راهنمایان تاریخی استبا توجه به عرصه رقابتی بسیار شدید در جهان، دیری نخواهد پایید که موزههای ایران جایگاه متزلزل کنونی خویش را از دست بدهند؛ این تنها یک ادعا نیست بلکه واقعیتی است که آمار بازدیدکنندگان موزه در ایران آن را شهادت میدهد. به گزارش خبرگزاری انتخاب، در سال 2009 موزه لوور پربینندهترین موزه جهان و موزه ملی توکیو نیز پربینندهترین موزه قاره آسیا بودهاند. براساس آمارهای ارائه شده از سوی مسوولان موزه مشهور لوور شهر پاریس، این موزه 5/٨ میلیون بازدیدکننده را در سال 2009 داشته است. پس از موزه لوور، موزه بریتانیا نیز با حدود 6 میلیون بازدیدکننده در رتبه دوم ردهبندی پربینندهترین موزههای جهان قرار دارد.
و اما همه اینها در حالی است که مهمترین موزه در ایران یعنی موزه ملی کشورمان تا کنون آماری از مخاطبان خود منتشر نکرده است. موزه ملی ایران که دارای 70 سال قدمت و بیش از 300 هزار شیء بیبدیل تاریخی است هنوز نتوانسته جایگاهی برای خود در میان موزههای معتبر دنیا دست و پا کند. نکته جالب اینکه آن گونه که خبرگزاری انتخاب گزارش داده است حتی سایت موزه ملی ایران به آدرس nationalmuseumofiran.ir در میان پربینندهترین وبسایتهای دنیا، رتبه یک میلیون و 246 هزار و 831 را به خود اختصاص داده است و در میان وبسایتهای ایرانی نیز نتوانسته به رتبهای بهتر از 23 هزار و 176 دست پیدا کند.
این در حالی است که موزهها یکی از مراکز جذب گردشگر هستند و در حال حاضر این کارکرد پررنگتر از گذشته شده است.
شاید عوامل متعددی در بحران مخاطبان موزه در ایران نقش داشته باشند، اما راهنمایان موزه خود عاملی بسیار مهم به شمار میروند. در حال حاضر اطلاعات راهنمایان موزه، بخشی از تاریخ موزه شده است! گاهی در ورود به موزه، راهنما همان اطلاعات چند دهه گذشته را که از کتابهای تاریخ حفظ کرده است برای مخاطبان بازگو میکند.
موزههای تخصصی و راهنمایان غیرمتخصصآیا برای هر موزه با توجه به کارکرد و تخصصی بودن آن، راهنمایان متخصص نیز وجود دارد؟ آیا موزهداران چنین نیازی را احساس میکنند؟
موزهها هر روز تخصصیتر میشوند و به دنبال این موضوع، اطلاعات و دادهها نیز هر روز گستردهتر و تخصصیتر میشود، البته مخاطبان نیز با نگاهی متفاوت و تخصصیتر به موزهها وارد میشوند و انتظار دارند همچون یک کلاس عملی و علمی، دانش خود را از روزگاران گذشته به شیوه چندوجهی افزایش دهند. باید یک راهنما توانایی تحلیل و ارائه اطلاعات درباره یک شیء را از چند منظر و حتی به صورت مقایسهای با اشیای مورد استفاده در سایر ملل و فرهنگها داشته باشد، این خود به جذابیت بیشتر برای مخاطبان به منظور پیگیری و ورود دوباره به آن موزه خواهد افزود.
اهمیت عامل انسانیاینکه چرا موزهها صرفا به یک برچسب یا استفاده از توضیحات از پیش ضبطشده بسنده نمیکنند دلایل بسیار دارد که مهمترین آن اهمیت نیروی انسانی است. در حقیقت یک راهنما باید در ارائه اطلاعات خود به مخاطبان در گام نخست مخاطب شناسی انجام بدهد و بسته به شرایط سنی، تحصیلات، دانش و علایق مخاطبانش اطلاعات متفاوت و جذابی به او ارائه کند. این راهنمایان موزه هستند که میتوانند برای مخاطب ایجاد علاقه به دانستن بیشتر و ایجاد انگیزه برای دعوت دیگران به بازدید از موزه کنند؛ چرا که بازدید از یک موزه همراه با اطلاعات لازم وکافی برای پاسخ به سوالات بیشماری که در ذهن هر بازدیدکننده ایجاد میکند، بسیار جذابتر خواهد بود. راهنمایی که از سر ذوق و با انرژی درباره بخشهای مختلف موزه صحبت میکند و ضمن برقراری ارتباط لازم با اقشار مختلف مردم، توانایی پاسخ دادن به سوالات آنها را داشته باشد بر اهمیت حضور خودش و بازدیدکنندگان در موزه میافزاید.
این همه نیز در شرایطی اتفاق میافتد که موزهداران چنین نیازی را احساس کنند و با بازخوانی مجدد نقش موزهها و جایگاه راهنمایان موزه به این مهم دست یابند.
فاطمه حامدیخواه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه«جامجم» مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد