فیلم تلویزیونی «قصه داوود و قمری» براساس یک تجربه واقعی ساخته شده است

شاید پرنده‌ها قهر کرده باشند

«قصه داوود و قمری» ساخته آیدا پناهنده با محوریت ماجرای زندگی یک صدابردار سینما ساخته شده است؛ صدابرداری که موظف است صدای یک قمری را ضبط کند و در این مسیر به مشکلات زیادی بر‌خورد می‌کند. در سینمای ایران فیلم‌های زیادی داریم که پشت صحنه سینما را مد نظر قرار داده‌اند. فیلم‌هایی چون توقیق اجباری (محمدحسین لطیفی)‌ و سوپراستار (تهمینه میلانی) به دردسرهای زندگی خصوصی یک ستاره سینما می‌پردازند.
کد خبر: ۴۰۹۸۵۵

اگر بخواهیم تصویر سینما را در خود سینما بررسی کنیم بیشتر به آثاری برمی‌خوریم که گوشه چشمی‌ به حرفه بازیگری داشته‌اند. یافتن پاسخ برای این مساله کار دشواری نیست. فیلمنامه نویسان بیشتر تمایل دارند با تکیه بر مسائل حرفه بازیگری به موقعیت‌های داستانی‌شان دست یابند. مسلما بازیگرانی که ویترین سینما هستند و بیشتر در معرض دید عموم قرار دارند جذابیت نمایشی بالاتری برای مخاطبان دارند.

دردسر‌های شهرت (توفیق اجباری) فراموش شدن یک بازیگر (ستاره بود)، سوءاستفاده از موقعیت شغلی (سوپر استار)، عشق و علاقه زیاد جوانان به حرفه بازیگری (سینما سینماست و ستاره می‌شود) از جمله موضوعاتی هستند که تا به حال فیلمسازان آنها را دستمایه کار قرار داده‌اند.

در این میان آیدا پناهنده سعی کرده موضوع را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار دهد. او در اولین ساخته بلندش یک صدابردار سینما را در مرکز ثقل درام آن قرار داده و به دشواری‌های حرفه این قشر از سینما و تلویزیون پرداخته است.

این انتخاب اگر چه نوعی نوآوری از سوی کارگردان به شمار می‌رود، ولی از سوی دیگر باعث می‌شود دایره مخاطبان فیلم تنگ‌تر شود. از آنجا که صدابرداران همیشه در پشت صحنه مشغول فعالیت هستند، عامه مردم شناخت زیادی از وظایف و مسوولیت‌های یک صدابردار ندارند. همین مساله باعث می‌شود که خیلی‌ها نتوانند با چنین شخصیتی و مشکلات خاصش همذات‌پنداری کنند. البته کارگردان در زمان نمایش فیلمش در جشنواره فجر به این نکته اشاره کرد که یکی از اهدافش آشنا ساختن مردم با مشکلات حرفه‌ای چرخه تولید فیلم در ایران بوده است. ‌کارگردان با پررنگ کردن ماجرای بی‌پولی یک سینماگر جوان، دغدغه‌های خودش را درباره مشکلات این صنف نشان می‌دهد. داوود که یک صدابردار جوان است برای دریافت دستمزدش به سراغ عوامل فیلم می‌رود. آنها دریافت دستمزد را مشروط به ضبط صدای قمری می‌کنند. داوود فقط 24 ساعت فرصت دارد تا در دل یک شهر پرسروصدا و شلوغ آواز یک قمری را ضبط کند.

دومین مضمونی که کارگردان به آن توجه نشان می‌دهد بحث زندگی ماشینی و فاصله گرفتن آدم‌ها از زیبایی‌های طبیعت است. صدای قمری‌ها‌ در دل یک شهر خاکستری و پرهمهمه گم شده‌اند. شاید هم پرنده‌ها قهر کرده‌اند و عطای این شهر را به لقایش بخشیده‌اند. تاکید دوربین روی نماهای سیمانی ساختمان‌ها و چهره زشت شهر از همین روست.

فیلمنامه‌نویس تلاش دارد نیاز دراماتیک قهرمان اصلی (داوود) را پراهمیت جلوه دهد. از این رو در دیالوگی بیان می‌کند که اگر صدای قمری نباشد این فیلم ناقص می‌ماند و به ایستگاه آخر نمی‌رسد. این تاکید برای مخاطب خیلی باورپذیر نیست. در سینمای وطنی، یک فیلم هر چقدر هم که متکی بر صدا باشد کارگردانش برای یافتن صدای مورد نظر این قدر سختگیری نمی‌کند. بویژه آن که کارگردان روی تفاوت صدای قمری و یاکریم وسواس دارد و از داوود می‌خواهد فقط صدای قمری را برایش شکار کند. ‌اتفاقا یکی از شخصیت‌ها هم در دیالوگی با زبان طنز به همین نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: مگر می‌خواهی فیلم حیات‌وحش بسازی؟!

مایه پیش برنده درام قصه داوود و قمری جستجوست. داوود با دستگاه ضبط صوتش به امید یافتن آواز قمری در دل شهر می‌گردد، اما هر چه بیشتر جستجو می‌کند کمتر می‌یابد.

شکست داوود در یافتن صدای قمری بیشتر وجهی نمادین دارد که بیننده را متوجه ناهنجاری‌های شهری می‌کند.

این تله‌فیلم با ضرباهنگی کند و آرام داستانش را روایت می‌کند. قصه بی اوج و فرود جستجوی داوود در شهر قابلیت‌های لازم برای بدل شدن به یک تله‌فیلم 90 دقیقه‌ای را ندارد. این داستان می‌توانست در یک فیلم‌ کوتاه بهتر مورد پرداخت قرار گیرد. آیدا پناهنده کارگردانی را با ساخت فیلم‌ کوتاه آغاز کرده و نشان داده که در این حوزه توانایی‌های زیادی دارد. چندی پیش فیلم‌ کوتاه «تاج خروس» به کارگردانی او تندیس بهترین فیلم‌ کوتاه داستانی خانه سینما را از آن خود کرد.

فضای تله‌فیلم جدید کارگردان به همان فیلم کوتاه‌های قبلی‌اش شباهت دارد. بیشتر مخاطبان تلویزیونی توقع دارند با داستانی پرتعلیق و روایتی غافلگیرکننده مواجه شوند، اما در فیلم تلویزیونی قصه داوود و قمری خبری از گره‌افکنی‌های رایج کارهای نمایشی تلویزیون نیست و انگار داستان برای رسیدن به زمان مورد نظر بی‌جهت کش آمده است. در این میان سایر خرده‌روایت‌ها هم از آنجا که غیرمرتبط با خط اصلی داستان هستند نمی‌توانند به کمک ضرباهنگ فیلم بیایند. کل ماجرای مراجعه عروس و داماد جوان به خانه داوود را می‌توان از داستان حذف کرد. در این صورت هیچ لطمه‌ای به پیکره و ساختار فیلمنامه وارد نمی‌شود.

قصه داوود و قمری بر اساس زندگی واقعی آیدا پناهنده و همسرش (ارسلان امیری) ساخته شده است. ظاهرا این دو برای ساخت یک فیلم مجبور بوده‌اند صدای یک قمری را ضبط کنند و به همان مشکلات قهرمان قصه برخورده‌اند.

پناهنده با تکیه بر تجربیات شخصی و واقعی‌اش اولین فیلم بلندش را کارگردانی کرده است. باید منتظر فیلم‌های بعدی این کارگردان جوان بمانیم و ببینیم او در آینده به سینمای قصه‌گو تمایل نشان می‌دهد یا همچنان دوست دارد فیلم‌هایش را همچون قصه داوود و قمری بدون اوج و فرود و بر بستری کم کنش روایت کند.

احسان رحیم‌زاده / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها