در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
متاسفانه بسیاری از دختران تصور میکنند فردی که عاشق آنهاست باید دست از زندگی بشوید تا این عشق ثابت شود و برای تامین خواستههای روانی خود حتی باعث درگیری بین 2 مرد هم میشوند. سالها پیش پروندهای به من ارجاع شد که در آن برادری برادر دیگر خود را به قتل رسانده بود. برادرکشی یکی از دردناکترین اتفاقات است.
پرونده را که به دقت خواندم متوجه شدم که این درگیری در واقع به دلیل یک رقابت عشقی بوده که بین این دو برادر اتفاق افتاده و باعث مقتول شدن یکی و قاتل شدن دیگری شده است.
خانواده پسر جوان رضایت داده بودند چون متهم پرونده پسر بزرگشان بود. روز دادگاه با توجه به گفتههای متهم بود که متوجه شدم این رقابت را دختری جوان به وجود آورده که از قضا دخترخاله این دو برادر هم بوده است.
پسر جوان که به شدت از کرده خودش پشیمان بود، وقتی در دادگاه حاضر شد، گفت: از دوران نوجوانی عاشق دخترخالهام بودم و تصمیم داشتم وقتی بزرگ شدم با او ازدواج کنم، اما نمیدانستم چطور این علاقه را بروز دهم. مینا هیچ وقت به من نگفت که من را دوست ندارد و هیچوقت هم طوری رفتار نکرد که من متوجه شوم نباید به او نزدیک شوم. تا اینکه فهمیدم با پسری رابطه دارد. این موضوع را وقتی که به او ابراز علاقه کردم و خواستم تا با من نامزد کند، متوجه شدم. اوایل نمیدانستم آن پسر برادرم است و مینا هم در این مورد به من چیزی نگفته بود. تا اینکه مادرم به من گفت بهتازگی متوجه شده برادرم با کسی ارتباط دارد. من این موضوع را بد نمیدانستم چون او عاشق شده بود و میدانستم که جوان پاکی است. ضمن اینکه ماجرای عاشقانه خودم آنقدر مرا تحت تاثیر قرار داده بود که نمیتوانستم به کس دیگری فکرکنم. هرچند وقت یکبار با مینا بیرون میرفتم و او به من میگفت اگر به کس دیگری قول ازدواج نداده بود حتما با من ازدواج میکرد. این موضوع خیلی ذهنم را مشغول کرده بود. برای رسیدن به مینا خیلی کارها کرده بودم و برای اینکه بتوانم به او برسم شبانهروز کار میکردم تا پول بیشتری داشته باشم و او را خوشبخت کنم، تا اینکه یک شب برادرم خشمگین به سراغم آمد و از من خواست که بیرون از خانه با هم صحبت کنیم. هرگز تا این حد عصبانی با من برخورد نکرده بود و اصلا متوجه نمیشدم که چرا این کار را میکند.
بیرون از خانه رفتیم و با عصبانیت سیلی محکمی به صورت من کوبید، او از من کوچکتر بود و حق نداشت که چنین رفتاری بکند. خیلی ناراحت شدم، اما به او چیزی نگفتم فقط خواستم که آرام باشد و حرف بزند. به من حمله کرد و گفت که تو دختر مورد علاقهام را از دستم درآوردی و او حالا میخواهد با تو ازدواج کند. من چنین کاری نکرده بودم و نمیدانستم که ماجرا چیست. وقتی او نام مینا را به زبان آورد، دنیا روی سرم خراب شد و خشم همه وجودم را گرفت. نمیدانستم که باید چه کنم، کنترل اعصابم را نداشتم. تازه متوجه شدم جوانی که مینا از او صحبت میکند و او را بهتر از من میداند برادرم است. درگیری بین ما آغاز شد. من مینا را حق خودم میدانستم. به همین خاطر هم به خاطرش با برادرم درگیر شدم. در حین درگیری چاقو کشیدم و این چاقو وارد سینه برادرم شد. وقتی او را غرق در خون دیدم به خودم آمدم و دیدم که برادرم در حال مرگ است. او را به بیمارستان رساندم، اما فایدهای نداشت و او جانداد.
بعد از این حادثه بود که متوجه شدم مینا این بازی را شروع کرد تا عشق من و برادرم را نسبت به خود ش بسنجد. او برادرم را از من گرفت و بعد هم که به خاطرش قاتل شدم مرا رها کرد و با مرد دیگری ازدواج کرد. هرچند این مرد دچار عشق آتشین شده بود و فکر میکرد، زنی دیگر در دنیا وجود ندارد که او را خوشبخت کند اما وقتی در چالهای که دختر برایش کنده بود افتاد، تازه فهمید که چه اشتباهی کرده است. عشق هیچوقت موجب مرگ نمیشود و از فردی قاتل نمیسازد، اما رفتار دختر جوان و ابراز علاقه او به هر دو برادر کار را به جایی رساند که یک نفر کشته شد. مردان در مورد عشقشان بسیار حساس هستند و همین موضوع هم باعث میشود که وقتی احساس میکنند فردی به همسرشان نظر دارد بسیار عصبی میشوند.
حسن شهرابی فراهانی
قاضی دادگاه تجدید نظر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد